#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
اگرچه گرد نشسته به دامن حرمش
ستاره میشکفد از غبار هر قدمش
نسیم میرود از صحن او به سوی بهشت
که عطر فاطمه دارد نسیم صبحدمش
حسن کلام بزرگیست، فهم ناقص ما،
چه درک میکند از جایگاه محترمش!
کسی که دامن او را گرفته میداند
امید میچکد از دستهای با کرمش
به نام فاطمه پیوند خورده نام حسن
به داغ فاطمه پیوند خورده است غمش
::
خیال کرده حرم را خراب کرده، بگو:
بیا ببین که دل شیعیان شده حرمش
✍ #حسن_شیرزاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
قلم چو کوه دماوند سخت و سنگینبار
ورق کبوتر آتش گرفتهای تبدار
زمانِ از تو نوشتن ورق کند پرواز
زمانِ از تو سرودن قلم شود الوار
زبان به مدح تو واکردن آنچنان سخت است
که بین جمع کند یل به ضعف خود اقرار
تو آنچنان که تویی روبروی آینه باش
نه در مقابل این پای تا به سر زنگار
کرامت تو به هر بیت، بیت خواهد داد
مراست در پی هر یک، هزار استغفار...
روایتیست شریف از کتاب القطره
که قطرهایست ز دریا و وصف توست بحار
که بَر نِشاند تو را جای خویش بر منبر
امیر قصر کلام و عمارت گفتار
امام خطبه طلب کرد خطبهای از تو
ولیِّ راز طلب کرد سِرّی از اسرار
تو بر بلندی کوه تواضع و تسلیم
شبیه فاطمه در مشی و قول و حلم و وقار
کسی ندیده چنین ماهتاب بر منبر
کسی ندیده چنین آفتاب در انظار
زبان به خطبه گشودی و مرتضی مدهوش
شبیه عاشق و معشوق لحظۀ دیدار
پس از ثنای الهی و نعت مصطفوی
چه گوید آنکه علی راست تاج ایل و تبار؟
علیست باب الهی علیست حصن حصین
علیست پرسش اول علیست آخر کار
موالیان علی مؤمناند و گوهر قدر
و منکران علی کافرند و بیمقدار
چنان مدیح علی از زبان پاک حسن
نشست بر دل کروبیان عرشسوار
که مرتضی به تو بر زد صلا: «بِنَفسی اَنت»
فدای لفظ تو جان نبی بگیر قرار
فدای تو پدر و مادرم که فضل تو را
هزار لوح و مُجَلّد نیاورد به شمار
ثنای حُسن تو گفتن بهشت شاعرهاست
ثنای حُسن تو گفتهست حیدر کرار
✍ #هادی_جانفدا
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_ولادت
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
به خنده میرسد از مهر بامداد، ندا
که ماه فاطمه شد در مه خدا پیدا
به بوستان رسالت، گلی شکفت امشب
که آفتاب به لبخند گفت: صل علی
مه ضیافتِ الله و چشم میهمانان
زآفتاب رخ میزبان گرفت صفا
یُسبِّحونَ لَه الْحَمد روی خویش امشب
گشود حضرت سُبحانَ رَبّیَ الاَعلی
قسم به قدر! که برتر ز شام قدر بود
شب ولادت او از برای اهل ولا
به شکر مقدم او عاشقان حق دارند
صلوة و صوم و مناجات و شور و حال دعا
از آن مه رمضان شد مهِ هدی للناس
که جلوه کرد در آن آفتابِ برج هدا
مهی که گشته کتاب خدا در آن نازل
گشود سینه به شوق جمال آن مولا
فرشته! خنده بزن فاطمه شده مادر
ملک به وجد درآ مرتضی شده بابا
خدا به فاطمه و مرتضی حسن داده
حسن که آینهی مصطفیست سر تا پا
حسن که روح دو گیتی به مهر او زنده
حسن که جان دو عالم شود ورا بفدا
حسن وجود و حسن خلقت و حسن طینت
حسن خصال و حسن سیرت و حسن سیما
نسیم، مُشک برای فرشتگان میبُرد
دمی که موی ورا شانه میزده زهرا!
پدر چو حیدر و مادر چو فاطمه باید
که این چنین پسر آید به عرصهی دنیا
پسر کدام پسر؟ بر تمام خلق پدر
پدر کدام پدر؟ باب آدم و حوا
علی به چهرهی او خنده میزند همه دم
رسول بر لب او بوسه مینهد همه جا
چراغ روشن دلهاست قبر خاموشش
اگر چه در دل ظلمت نهان بُوَد شبها
مگو درِ حرمش بسته، کو بُوَد شب و روز
به عالمی ز همین باب بسته، عقدهگشا
مگو که نیست به گرد مزار او زائر
که انبیا همه در بر گرفتهاند آن را
اگر اجازهی بوسیدن درش گیرند
ستارگان همه ریزند بر زمین ز سما
به عرش، حُسن فروزندهاش سراج منیر
به فرش، رویِ درخشندهاش چراغ هدی
ز صبر اوست اگر جُند حق شده پیروز
ز صلح اوست اگر مُلک دین گرفته صفا
به صبر، گلبن اسلام را دهد رونق
به صلح، کفر معاویه را کند افشا
بحق حق که اگر آن ثبات و صبر نبود
نبود نهضت خونین روز عاشورا
اگر به دیدهی تحقیق بنگری بینی
که صلح اوست بنای قیام کرب و بلا
اگر به صلح دهد حکم، جنگ، عصیان است
وگر به جنگ کند حکم، آشتی است خطا
نَبَرْد و صلح، بُوَد تحت اختیار کسی
که در قیام و قعود است بر همه مولا
کسی که تیغ به کف بر گرفت در صفین
به قلب کفر زد و خصم را فکند ز پا
کسی که در صف جنگ جمل به بازویش
صدای احسن برخاست از لب اعدا
کسی که ارث شجاعت ز مرتضی دارد
کسی که خوی شهامت گرفته از زهرا
کسی که هست سراپای مظهر توحید
کسی که بوده ز پا تا سر آیت تقوی
چگونه پیش ستمبارگان شود تسلیم
چگونه قامت خود را کند به خصم دو تا
چگونه جنت و دوزخ کنار یکدیگر؟
چگونه روشنی و نور جمع در یک جا؟
چگونه همدم نمرود گردد ابراهیم؟
چگونه روی به فرعون آورد موسی؟
نداشت چاره به جز صلح و صبر با دشمن
که بود بین همه دوستان خود تنها
قیام کرد ز آغاز لیک از یاران
هماره دید جفا، لحظهای ندید وفا
سکوت چون نکند رهبری که در خانه
شریک زندگیاش قاتلش بُوَد ز جفا
هر آنکه گریه برای حسن کند امروز
به گریه وارد محشر نمیشود فردا
زبس که تیر به جسمش زدند دوخته شد
تنش به تختهی تابوت، آن امام هدی
الا زخیل نبیین تو را همیشه درود
الا ز فوج امامان تو را هماره ثنا
الا عدوی تو را دائم از خدا نفرین
الا محب تو را روز و شب ز خلق، دعا
الا به روی تو دیدار جان، به هر شب و روز
الا به کوی تو پرواز دل، به صبح و مسا
به صلح و صبر تو و نهضت حسین قسم
به اشک چشم تو و خون سیدالشهداء
به آن بدن که ز تو، شد به تیر گلباران
به آن سری که لبِ تشنه شد جدا ز قفا
به آن دو طشت که شد طشت خون ز دیدنشان
دل مقدس زهرا و سیدالشهداء
به عزم و همت رزمندگان حق سوگند
به صدق و نیت و اخلاص عاشقان خدا
اگر نشاط ببارد، وگر بلا خیزد
نمیشوم جدا هرگز از طریق شما
میان جان و تن ما جدائی افتد اگر
هزار مرتبه بِه، کز شما شوم جدا
به غیر مدح شما نیست بر لب (میثم)
بگو برند ز کامش زبان به دار بلا
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
همیشه سفرهاش وا بود؛ با ما مهربانی کرد
هزاران بار آزردیمش اما مهربانی کرد
دلش اندازهی ریگ بیابان بیوفایی دید
ولی اندازهی آغوش دریا مهربانی کرد
نگاهش شرح نابی بود از "الجار ثم الدار"
اگر با این و آن مانند زهرا مهربانی کرد
چه خواهد کرد با مهمان کوی خویش؟ آن مردی-
که با دشنامگوی خویش حتی، مهربانی کرد
اگر سبز است باغات مدینه از نگاه اوست
که پنهان لطفها فرمود و پیدا مهربانی کرد
::
چرا دنیا به کامش ریخت زهر غصه و غم را؟!
چرا با مهربانیهای او نامهربانی کرد؟!
خودت دیدی که با مردم -خدایا!- مثل مردم بود
خودت دیدی که با مردم -خدایا!- مهربانی کرد
✍ #رضا_یزدانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
گستردهاند سفرهی دارالنعیم را
سوزاندهاند شعلهی داغ جحیم را
کوثر به جوش آمد و دریا خروش کرد
با خویش بُرد طعنهی تلخ عقیم را...!
با هر حسن حسن، حسناتم زیاد شد
طوری که محو کرده تمام بدیم را
از «من» الی «تو» در رمضان الکریمها
بگشودهاند صَد طرق مستقیم را
گویی برای بودن هم آفریدهاند
دست من و عبای امام کریم را
بر روی شانههای پیمبر کشیدهای
...تصویر شاعرانۀ سیب دو نیم را
شیعه بدون لطف امامش شکستنیست
آقای مهربان...! پدری کن یتیم را
ما با توأیم... با تو... وَ سوگند میخوریم
در روز حشر هم به تو پیوند میخوریم...
✍ #یاسر_حوتی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
هرکه دیدست تو را گفته که ماشاءالله
قامتت قامت سرو است و رُخت همچون ماه
نه فقط اهل زمین بلکه رسید از ملکوت
بانگ "لا حول و لا قوة الا باالله"
حافظ از روي تو گفتهست جهانگیر شود
هر که شد حُسن جمالش به ملاحت همراه
مادرت خیرِ نسا و پدرت خیرِ بشر
جز خدا نیست کسی از درجاتت آگاه
زور بازوی علی داری و شاهد دارم
بردهای جنگ جمل را تو به یک گوشه نگاه
تو کریمی و کرامت شده نازل از تو
دست از دامن لطف تو نگردد کوتاه
قلم و شاعر و دفتر همه حاجت دارند
این غزل نذر غریبی تو إنشاءالله
✍ #سیدحسن_رستگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
جمل فتنهی دین شد و راهزن شد
دوباره حسن آمد و خطشکن شد
به سر آمد و با علی عهد خون بست
هر آنکس دمی با حسن همسخن شد
ز شمشیر او خون فتنه سرازیر
به تکبیر او خیره هر مرد و زن شد
جلالش سرآمد میان دلیران
جمالش زبانزد به هر انجمن شد
به خون حسین و به صبر حسن بود
درخت معاویه گر ریشه کن شد
امید غریبان به آغوش او بود
رسید و برای غریبان وطن شد
به مدحش زبان باز کردیم و دیدیم
نسیمی شد و نور دشت و دمن شد
به مدحش زبان باز کردیم و دیدیم
بیابان بیابان به لطفش چمن شد
سبک بود میزان اعمالم اما
ولایش که آمد ترازوشکن شد
✍ #سیدعلیرضا_شفیعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
پیچیده در این کوچهها، عطر عبایت
همراه با نجوای زیبای دعایت
میزد به پايت بوسه، لبهای مدينه
ای خوش به حال نيمهشبهای مدينه
در دستهايت، ياکريمان لانه دارند
وقت قنوتت، قدسيان پيمانه دارند
دیدم هوای چشمهایت کوثری بود
بر شانهات، شال شکوه حیدری بود
عطرت، دل از من برده بود و مینوشتم:
سرمست آقای جوانان بهشتم
ميخانهی خاکی، غبارش هم شراب است
الطاف صحن خاکیات هم بیحساب است
این مثنوی، تا یاد سردار جمل کرد
روحالقدس، گویی هوای یک غزل کرد
دل، بیقرار از شوق ذکر «یاحسن» شد
یادِ قرارم با تو، از روز ازل کرد
من در زمان، آوارهی آن لحظه هستم،
آن دم که دستان تو، قاسم را بغل کرد
آری! چنان شیرین در آغوشش کشیدی
تا بیتو بودن، مرگ را پیشش عسل کرد
پای تو، دوش مصطفی را عرش کرده
جبریل، بالش را برایت فرش کرده
پای پیاده، کعبه میآید به سویت
لبهای زمزم، تشنهی آب وضویت
ای یاکریمان جَلد بام خانهی تو!
مثل علی، جای یتیمان، شانهی تو
روح تو را از نور زهرا آفريدند
از اسم تو، اسماء حسنا آفريدند
نام حسن، يعني تمام حُسن دنيا
این ما و این دست کريم آل طاها
✍ #قاسم_صرافان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
گدای لطف و جودِ مجتبی باشد کرامت هم
فقیر و ریزه خوار خوانِ او باشد سخاوت هم
نگاهش روشنی بخش مسیر سالکان باشد
هدایت میشود از چشمهای او هدایت هم
سراپا مثل پیغمبر، سراسر حیدری دیگر
به خَلق و خُلق و رفتار و به گفتار و ملاحت هم
تجلّیِ جمال حق، تداعیِ جلال حق
نجابت دارد آری در نگاه خود، صلابت هم
حَسن صورت، حَسن سیرت، حَسن خَلق و حَسن خُلق است
که معنا عاجز است از حدّ توصیفش، عبارت هم
چنان افتادهام بر خاک پای مجتبی امروز
"که فردا برنخیزم بلکه فردایِ قیامت هم"*
کجا او دوستان را از دعا محروم میسازد
محبت کرد بر آن کس که بود اهل اهانت هم
ضمانت میکند دنیا و عقبای محبان را
که اینجا دستگیری میکند، آنجا شفاعت هم
فدای غربت مردی که مظلوم است و مسموم است
جگر از زهر پُر خون است و از زخم شماتت هم
چه داغی بدتر از این؟! همسر او قاتلش بوده
غریبی بود سهم او از این دنیا، شهادت هم
✍ #علی_مقدم
*مصراع از هلالی جغتایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
ز شرمساری از تو چشمه گِل شده است، رود هم
کَرَم چقدر نزد تو خجل شده است، جود هم
عدم چه ذوق میکند ز بودنت، وجود هم
قیام بوسه میزند به سجدهات، قعود هم
فلک چه خاک بر سر است اگر حضور تو نبود
مَلک چقدر احقر است اگر که نور تو نبود
اگر که سرنوشت ما تویی، خوش است سرنوشت
اگر بهشت وعدهی خداست، پس تویی بهشت
بهشت، خانهی تو در مدینه بود، خشت خشت
چه خوب شد چه خوب شد ، خدا تو را حَسَن نوشت
حسن شدی حسن شدی، حسن تمامِ خوبی است
خوشا خوشا چنین امام! حسن امامِ خوبی است
اگر حسن به صلح میرود، خوشا مصالحه!
خوشا که با عدوی خود نداشته مسامحه
چقدر ظلمها شده به او در این مواجهه
بخوان به دینِ بیجهاد تا همیشه فاتحه
شکوه صلح مجتبی کم از قیام کربلا
نبوده و نبوده این دو لحظهای ز هم جدا
برادرش که بوده جز حسین؟ جان ما حسین
امام تشنهلب، امام مهربان ما حسین
همانکه نام او خوش است بر زبان ما: حسین
جوانی و جنون ما همه جهان ما حسین
اگر حسین را در این جهان مقام سروریست
حساب کن برادر بزرگ او چه محشریست!
دعا بخوان دعا! که ربّنا حریص میشود
"کرامت" آه میکشد، "عطا" حریص میشود
به ببخششت غریب و آشنا حریص میشود
میان کوچه میروی، گدا حریص میشود
گدا کشیده روی دیده خاکِ مقدمِ تو را
کریمی و کسی ندیده در جهان کمِ تو را
نوشتهاند مجتبی غریب و بیپناه بود
نوشتهاند شاه ما همیشه بیسپاه بود
خلافت تو در زمین حدود هشت ماه بود
که چند ماه اشک بود و چند ماه آه بود
ولی امامت تو در زمان ندارد انتها
تویی تو رود بیکران، تویی تو چشمهی بقا
تویی تو جان ما حسن، تویی جهان ما حسن
تویی تو مصطفی حسن، تویی تو مرتضی حسن
چقدر تو مدینهای، چقدر کربلا حسن
چه خوب شد که در جهان شدی امام ما حسن
تپش تپش پُر از تو شد، تمام قلب من حسن
حسن حسن، حسن حسن، حسن حسن، حسن حسن
✍ #رضا_یزدانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
سیاست داشت، اما مثل حیدر بود در میدان
که ضرب تیغ میدان میدهد سیّاس را برهان
سراسر عزت و فتح است و باطل کردن نیرنگ
اگر هم بسته باشد مجتبا با دشمنش پیمان
حسن اصل کرامت بود، عالم بر درش سائل
حسن عقل مجسم بود، عالم بی حسن نادان
حسن تنها نه در منزل اسیر حیلهی زن بود
که بین لشکر خود بود تنها بین نامردان
حسن البته تنها نیست وقتی در کنار او
حسین و زینبش هستند با عباس یک گردان
به بازو حرز حیدر، بر سرش عمامهی احمد
بهروی لب همیشه ذکر مادر داشت تا پایان
بپرس از کوچهها بعد از علی ابن ابی طالب
کدامین شانه در تاریکیِ شب میبُرد انبان؟
کسی که گرد فرشش را تبرک میبَرَد جبریل
نشسته با موالی روی خاک و خورده آب و نان
معزّ المومنین است او، بپرس از مردم نجران
کریم اهل بیت است او، بپرس از سورهی انسان
خوشا بر من که در عالَم امامی این چنین دارم
که پشم اُشترش دارد شرافت بر ابوسفیان
شب و روزم به ذکر یا حسین و یا حسن روشن
سر و جانم فدای این دو سید، این دو تا سلطان
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح
تویی که خانهات صندوق صدها راز سربستهست
غلط گفتند شاعرها، اگر گفتند: "در" بستهست
کریما! مهربانا! حضرتا! یا مجتبی! مولا!
تو درها را نمیبندی، خودم بستم اگر بستهست
به رویم وسعت آغوش تو باز است اما حیف
چطور از آسمان سر در بیارد آنکه پَر بستهست
ندیدم هیچ جا در دفتر تاریخ بنویسند
که مولا خانه را بر روی حتی یک نفر بستهست
همیشه خانهات را ازدحام سائلان پُر کرد
همیشه کوچهات را ازدحام رهگذر بستهست
به دیدار جذامیها که رفتی، تازه فهمیدم
کریم آن است که بر یاری سائل کمر بستهست
به هرکس قدر هر ظرفی که آوردهست، میبخشی
چه ظرف کوچکی آوردهام! اینهم که دربستهست
بقیعت آرزویم بوده، سمتت راه میافتم
چه رنجی میکشم وقتی که پایم در سفر بستهست
✍ #محسن_ناصحی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e