eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
يک قطره اشک شرم مرا "يم" حساب کرد کوثر حساب کرد، و زمزم حساب کرد آه يکى گرفت، به پاى همه نوشت ما باهم آمديم که با هم حساب کرد با اين خدا هر آن‌که طرف شد ضرر نکرد يک دم صدا زديم، دمادم حساب کرد کارم اگر نداشت پس اينجا چه می‌کنم؟! منت سرم گذاشت مرا هم حساب کرد معلوم بود آبرويم را نمی‌برد از اولش گناه مرا کم حساب کرد اول بنا نداشت حسابم کند ولى وقتى که ديد فاطمه دارم، حساب کرد ما را اگر خدا نخرد، می‌خرد على بايد به روى شاه دو عالم حساب کرد اين گريه قابليت غفران نداشت که... پس روى گريه‌هاى محرم حساب کرد فرمود "بالحسين" بگو؛ گفتم و خريد يعنى مرا دومرتبه آدم حساب کرد چيزى نمانده بود که بيرونمان کنند ممنون حيدريم که درهم حساب کرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
قلب مرا نرم کرد، دیدۀ بارانی‌ام تر شده سجاده از اشک پشیمانی‌ام از همه دل‌رحم‌تر، از همه نزدیک‌تر هرچه برنجانمت باز نمی‌رانی‌ام از تو چه پنهان پر از حسرت دنیا شدم از تو چه پنهان پر از بی ‌سر و سامانی‌ام عمر تباه مرا، بار گناه مرا باز بدان ای رئوف از سر نادانی‌ام بندۀ شرمنده‌ات عاشق تو بود و هست خواه ببخشایی‌ام، خواه بسوزانی‌ام ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حبیب باش که یک عمر روسپید شوی و با تمام وجود عاشق و مرید شوی حبیب‌وار خودت را به نینوا برسان که در رکاب ولیِ زمان شهید شوی امام، تشنهٔ لبیک صادقانهٔ توست مباد ریزه‌خور سفرهٔ یزید شوی مباد دل به زر و سیم این جهان بندی دچار وسوسهٔ وعده و وعید شوی دل از امام زمانت جدا مکن ای دوست اگرچه از همهٔ خلق ناامید شوی زمین هزار امیّه در آستین دارد حبیب باش که در کربلا شهید شوی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عشق یعنی بَری از غفلتِ خودخواهی شو هجرت از خود کن و سرچشمۀ آگاهی شو به تمنّای تو دریاست همه‌تن آغوش از خودت کوچ کن و رود شو و راهی شو محضِ خورشید شدن ذرّه‌ای از خویش برآ قد بکش، دلزده از این‌همه کوتاهی شو قرن‌ها فاصله است از رمضان تا رمضان کاروان می‌گذرد... بیرقِ همراهی شو نکند خواب بمانی... نَفَسَت یخ بزند گرم از سوزِ مناجاتِ سحرگاهی شو روزه یعنی که بمیر از طلبِ هرچه جز او روز و شب تشنۀ انوارِ هواللّهی شو در دلِ برکۀ حق، تا تپشی مهلت هست از شدن خسته نشو، ماه نشد ماهی شو چند گویم به تو هر لحظه که این شو یا آن آنِ او باش، برو هرچه که می‌خواهی شو ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🏴 ابن‏ أبی ‏الحدید (معتزلی) در شرح نهج‌البلاغه، روایتی را از امیرالمؤمنین (علیه‌السلام) نقل می‌کند: «الدَّهْرُ انْزَلَنِی ثُمَّ انْزَلَنِی، ثم انْزَلَنِی حَتَّى یُقال معاویة وَ عَلى» ترجمه: روزگار، مرتبه مرا پایین آورد، پایین آورد، پایین آورد به حدی که می‌گفتند: معاویه و على. 📚شرح ‏نهج ‏البلاغة ابن‏ أبی ‏الحدید، ج 20، ص 326 📚حدیقة الشیعة مقدس اردبیلی، ج ‏1، ص 208 ↳ @hosseinieh_net
💠 (عليه‌السلام): لَقَد فارَقَكُم أمسِ رَجُلٌ ما سَبَقَهُ الأَوَّلونَ، و لا يُدرِكُهُ الآخِرونَ ديروز مردى شما را ترک كرد كه پيشينيان بر او پيشى نگرفتند و کسانی که در آینده می‌آیند به او نمى‌رسند. 📗 الكافی، ج۱، ص۴۵۷، ح۸ شده سهم يتيمان بی‌قراری تمام شهر، غرق سوگواری نفهميدند غم‌های على را پس از او کوفه ماند و شرمساری@hosseinieh_net@dobeity_robaey
غم مداوا اگر نشد چه کنم؟ گره‌ها وا اگر نشد چه کنم؟ چشم بی اشک را نمی‌خواهم دیده دریا اگر نشد چه کنم؟ گفته "هل من" امام عشق، دلم یار مولا اگر نشد چه کنم؟ کاش ما را جدا جدا نخرد من و تو، ما اگر نشد چه کنم؟ از فراقش خمیده باید بود قامتم تا اگر نشد چه کنم؟ هرچه غم هست مال من اما در دلم جا اگر نشد چه کنم؟ لنگ لنگان وصال ممکن نیست پای من پا اگر نشد چه کنم؟ دل من رفت تا شهید شود رفت، اما اگر نشد چه کنم؟ پسرم گفت: کربلا برویم جان بابا ! اگر نشد چه کنم؟ ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیا و قدر بدان دست‌های خالی را و از شمیم دعا پر کن این حوالی را.. بیا که ماه خدا و بهار قرآن است بیا که قدر بدانیم این لیالی را مباد بی ثمر از این بهار برگردیم ببار و یک‌شبه بردار خشک‌سالی را بیا که موعد «اُدعونی اَستَجِب لَکُم» است «تَعال» را بشنو، سِیر کن تعالی را به جای حسرت پرواز در هوای وصال وسیلهٔ سفرت کن شکسته‌بالی را دوباره شب به دعا افتتاح شد، برخیز! بخوان دعای ابوحمزه‌ ثمالی را ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در رسید عطر مناجات و گَردِ غم رفته به شوق بخشش یارم چنین دلم رفته یقین که اشک پشیمانی‌اش زیاد شود هر آن کسی که به قربان دوست کم رفته امان از این لبِ از فیض توبه جا مانده امان از این دلِ در خواب دم به دم رفته: خدا که هست! چرا رفته در پی خلقش صمد که هست! چرا در پی صنم رفته گناه کرده‌ام و قلب من شده تاریک گناه کرده‌ام و نور صورتم رفته نظیر ماه مبارک کجا کنم پیدا! درنگ اگر کنم این وقت مغتنم رفته زمان پاک شدن شد، تمامی اسباب برای توبه مهیاست، روی هم رفته! حسین گفتم و راهم دوباره شد هموار بس است هر چه دلم بین پیچ و خم رفته دوباره با منِ هجران‌زده چه همدرد است هر عاشقی که شب جمعه‌ای حرم رفته ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دلم حال دعا می‌خواست با خود ساغر آوردم سر از میخانه‌ی اهل مناجاتت درآوردم برایم باز کردی جا میان روسفیدانت به ستارالعیوبی چون تو امشب باور آوردم در این بازار بی سرمایه، خالی مانده دستانم به من اشکی بده، یوسف ببیند گوهر آوردم ببر با حلقه‌ای در گوش، من را کربلا یا رب بگو: امشب حسین‌ من! برایت نوکر آوردم :: شنیدم زیر خنجر در مناجاتش به تو می‌گفت: برای یاریِ دینت خدایا حنجر آوردم شنیدم خواهرش از روی تل، جان دادنش را دید نشد یاری کنم او را، فقط چشمِ تَر آوردم الهی بشکند دست و عصایی که بر او می‌زد الهی دق کنم وقتی از این غم سر درآوردم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بدم؛ مرا به پیمبر ببخش یا الله! به اشک دیده‌ی حیدر، ببخش یا الله! تمام دار و ندارم محبت زهراست مرا به سوره‌ی کوثر، ببخش یا الله! به اشک چشم حسین و حسن قبولم کن مرا به این دو برادر، ببخش یا الله! به درگه تو گناه مکرر آوردم مرا به عفو مکرّر ببخش یا الله! ببر به کرب‌ و بلا زائر حسینم کن به آن ضریح مطهر، ببخش یا الله! به دست‌‌های علمدار کربلا سوگند به حرمت علی‌ اکبر، ببخش یا الله! به بانگ العطش نازدانه‌‌های حسین به خون حنجر اصغر، ببخش یا الله! به سیدالشهدا و به خون حنجر او که شد بریده ز خنجر، ببخش یا الله! به لحظه‌‌ای که سر نیزه گشت با زینب، سر حسین برابر، ببخش یا الله ! به خون میثم تمّار، جرم "میثم" را به روی او تو نیاور؛ ببـخش یا الله! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
[او می‌برید و من می‌بریدم...] 🔺️عبدالجواد شاعر و مرثیه‌سرای‌ عهد ناصری است که در شعر به «جودی‌» تخلص می‌کرد و به‌ اعتبار اینکه‌ در دوران‌ او، «میرزا» لقب‌ عمومی‌ شاعران‌ بوده‌، میرزای‌ جودی‌ هم‌ خوانده‌ شده‌ است‌. از زندگی‌ وی‌ اطلاع‌ چندانی‌ در دست‌ نیست‌. از مردم‌ عنبران‌ (روستایی‌ در سه‌ کیلومتری‌ طرقبه مشهد) بوده‌، در جوانی‌ به‌ مشهد رفته‌ و دکان‌ قنادی‌ باز کرده‌ و از همین‌ طریق‌ معیشت‌ خود را تأمین‌ می‌کرده‌ است‌. 🔺️دیوان‌ جودی‌، نخستین‌ بار در ۱۲۹۹ هجری به‌ امر ناصرالدین‌شاه‌ و به‌همت‌ میرزاسعیدخان‌ مؤتمن‌الملک در چاپخانه سنگی‌ آستان‌ قدس‌، به‌ خط‌ میرزاشفیع‌ اعتمادالتولیه چاپ‌ شد. 🔺️ شعر معروف زیر که بعضی ابیاتش در این چند سال اخیر دست‌خوش تغییر شده، از این شاعر بزرگ است: آن دم بریدم، از زندگی دل کآمد به مسلخ، شمر سیه دل او می‌دوید و، من می‌دویدم او سوی مقتل، من سوی قاتل او می‌نشست و، من می‌نشستم او روی سینه، من در مقابل او می‌کشید و، من می‌کشیدم او از کمر تیغ، من آه باطل او می‌برید و، من می‌بریدم او از حسین سر، من غیر از او دل 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e