eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ این محبّت آسمانی است یا زمینی است؟ این کشش فقط خیالی است یا یقینی است؟ این‌که می‌کِشد مرا به‌سوی تو چه جذبه ای است؟ حال‌و روز عاشقان چگونه اینچنینی است @hosenih تاول شکفته زیر پای زائر تو را بوسه می‌زنم که موسم ستاره‌چینی است کاش تاولی به پای زائر تو می شدم تا نوازشم کنی که اوج نازنینی است از نجف پیاده سوی کربلا روان شدن مثل اشک‌های الغدیری امینی است کربلا چه قرن‌ها بر او گذشته و هنوز از معلمان مهربان درس دینی است! @hosenih از کلاس عقل تا کلاس آخر جنون سطری از کتاب إن قَطعتُموا یمینی است عشق‌عشق‌عشق‌عشق‌عشق‌عشق‌عشق‌عشق این صدای پای زائران اربعینی است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چیست یادِ اربعین؟ از دل شَرر افروختن در میان سینه داغ کربلا اندوختن دیده بر گلهای باغ آل زهرا دوختن گه بیاد خیمه های سوخته، گه سوختن @hosenih سوختن مثل رباب و سوختن چون زینب است اربعین، گریه چهل منزل چهل روز و شب است اربعین گریه به چادر یا به معجر می کنند اربعین خون گریه بر یک پاره حنجر می کنند اربعین گریه به اسماعیل و حاجر می کنند یاد اصغر یاد اکبر یاد خنجر می کنند اربعین گهواره خالی خودش یک ماجراست گوشواره، گوشِ پاره واژه های نینواست اربعین فتحِ بزرگ زینب احیا میشود بازگشت از شام و کوفه، باز غوغا میشود گوشۀ گودال، اصلِ روضه برپا میشود کربلا در کربلا صدبار اجرا میشود روضه خوان در قتلگاه است و سخنرانی کند زینب کبری در اینجا مرثیه خوانی کند ای برادر! هر چه از اینجا امانت برده ام بین، صحیح و سالم از شامِ بلا آورده ام هیچکس سیلی نخورده، بین چه غوغا کرده ام زیر کعب و تازیانه، قهرمان پرورده ام کودکان را یک به یک آورده ام، اما مپرس از سه ساله، هیچ چیز از هیچکس، آقا مپرس @hosenih نیمه شب از قافله طفل یتیمت جا نماند بر تنش، اصلاً برادر! هیچ جای پا نماند قبضۀگیسوی او در پنجۀ اعدا نماند جای سیلی،گوشۀ چشمش،چنان زهرا نماند آنقدر نازش کشیدند، هیچ هم هِق هِق نکرد در خرابه، در برِ رأس تو اصلاً دِق نکرد بعد تو این قافله اصلاً نشد بی سرپرست ناسزا اصلاً نگفتند، هیچکس دستم نَبست رأس طفلان را که گفته مثل رأس تو شکست زیور آلات زنان را خوب میبینی که هست هیچکس اصلاً نگفت اینان پیمبر زاده اند تازه جابرها به دیدار تو راه افتاده اند تجربه کردیم ما زخم زبان را بارها بی حرم دیدیم اطراف زنان را بارها دور افکندیم ما، خرما و نان را بارها شادمان دیدیم جمع دشمنان را بارها صبر و شکرِ ما همانا تیغِ بُرّان بود و بس این مصائب امتحانِ اهل ایمان بود و بس تیغ صبر و تیغ شکر آخر به پیروزی رسید خطبه های ناب، دشمن را به رسوایی کشید @hosenih خون مظلوم عاقبت چون لاله از صخره دمید انقلاب اشک شد از انقلاب خون پدید پرچم نصرٌمِنَ الله است تا در اهتزاز نهضت سُرخت حسینا تا قیامت سرفراز ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای کربلا سلام پرچم به شانه ام من رهسپارِ جاده ام ای کربلا سلام خسته نمی شوم این بار هم پیاده ام ای کربلا سلام در پای هر عمود رو به تو ایستاده ام ای کربلا سلام ای کربلا سلام @hosenih نزدیکِ اربعین غیر از زیارتِ تو نداریم دغدغه لطف امام رضا شد شاملم که آرزوی من محققه زائر روایته که با فرشته های خدا می شه بدرقه ای کربلا سلام در سینه ام حسین صدها کتابِ مرثیه شیرازه می کنم در طولِ این مسیر با گرد و خاکها نفسی تازه می کنم در پای هر عمود اشکی روانه بی حد و اندازه می کنم ای کربلا سلام می گن تو این مسیر بر پای زائرای شما بوسه می زنن می گن به التماس زوارتو برای پذیرایی می برن جون می کنن فدا در پای زائرِ حرمِ شاه بی کفن ای کربلا سلام @hosenih هر کس پیاده رفت یک آبِله به یاد سه ساله نشونَشه دیدم جوونی رو کُلِّ مسیر ، مادر پیرش رو شونَشه تا می گی یا حسین بی اختیار قطرهء اشکی رو گونَشه ای کربلا سلام ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ چهل روزه تو نیستی پیش زینب چشش خونه، دلش آتیشه زینب چهل روزه سرم بی‌سایبونه سرت رو نی برام روضه می‌خونه @hosenih چهل روزه عطش دارم بیادت شبیه ابر می‌بارم بیادت چهل روزه که تاج سر ندارم کنار خود علی اکبر ندارم چهل روزه تنم جانی نداره حرم دیگه نگهبانی نداره چهل روزه دلم پیش ربابه به یادت زیر نور آفتابه همین‌جا خصم بی‌بال‌وپرش کرد کمان حرمله بی‌اصغرش کرد همین‌جا از فرس افتاد جسمت همین‌جا از نفس افتاد جسمت همین‌جا از اراذل تیر خوردی عمود و نیزه و شمشیر خوردی همین‌جا پیکرت سنگ‌جفا خورد تنت از پیرمردی هم عصا خورد همین‌جا بود بد شرّی بپا شد به دست شمر جسمت جابه‌جا شد همین‌جا پنجه در گیسوت انداخت جسورانه بزاقی روت انداخت تو رو وقتی ذبیحاً بالقفا کرد سرت رو از تنت وقتی جدا کرد تنت وقتی که غارت شد سرت رفت به دست ساربان انگشترت رفت حرم تنها شد و شد وقت غارت جسارت، هی‌جسارت، هی‌جسارت هجوم از دشمن تو، زیور از من عمامه از تو بردن، معجر از من @hosenih دلم خیلی برای دخترت سوخت موهای اون مثِ موی سرت سوخت سر تو توی آغوشش نمی‌رفت دیگه گوشواره تو گوشش نمی‌رفت ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ سنگ هم آتش گرفت از حال ما جامانده ها گریه باید کرد بر اقبال ما جامانده ها @hosenih درد را همدرد ، جور دیگری حس می کند فطرس امروز آمده دنبال ما جامانده ها ظهر روز اربعین و یک سلام از راه دور این دگر شد عادت هر سال ما جامانده ها باز هم قربان گریه ، آن رفیق کودکی داده یاری بر زبان لال ما جامانده ها @hosenih جور دیگر داد از داغ رقیه می زنند دم به دم ، این چند روز ، امثال ما جامانده ها ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ من پیام آورِ توام برخیز مونس و یاورِ توام برخیز میزبانی کن، ای تنِ بی سر زینبم، خواهرِ توام برخیز یادگار از غروبِ عاشورا مانده از لشکرِ توام برخیز همه جا بود نامِ تو به لبم یا حسین، منبرِ توام برخیز روضه خوانِ تمامِ گل های نیلی و پرپرِ توام برخیز گرچه از غصّه ها خمیدم من شکر، تا کربلا رسیدم من @hosenih رفته ای تو اگر چه، خواهر ماند پای تو، تا به روز آخر ماند تو شدی کشته، من اسیر شدم تا به جا، مکتبِ پیمبر ماند کوفه، در مجلسِ عُبیدالله خطبه خواندم چنان که، او درماند دادم عباس، معجرم را نه! به سرِ تو قسم که معجر ماند گرچه از خون و خاک رنگین شد چادرِ یادگارِ مادر ماند @hosenih گریه کردم ز بس، زمین تر شد چشم هایم شبیهِ مادر شد بس که آزارِ کاروان دادند در بیابان دو طفل، جان دادند ما به هر منزلی که می رفتیم بدترین جایِمان مکان دادند تا که ما بیشتر شکنجه شویم کاروان را به رومیان دادند دور دیدند چشم های تو را خواهرت را به هم نشان دادند... تا ابد این دلیلِ باران است غمِ من را به آسمان دادند @hosenih خاطرم هست، بین گودالت لشکرِ کوفه کرد، پامالت تکّه ای آستین مرا بس بود به خدا که همین مرا بس بود روسری کهنه یا که پارچه ای تا کِشم بر جبین مرا بس بود ساعتی تا که دردِ دل بکنیم گوشه ای از زمین مرا بس بود تا که زجرم دهند، بازی با سرت ای نی نشین مرا بس بود داغِ مرگِ سه ساله ات در شام در همین اربعین مرا بس بود تا که از عمر، ناامید شوم تا که یکباره موسفید شوم @hosenih گلِ زهرایم و گلاب شدم بعد پنجاه سال، آب شدم صبر را من زِ پا در آوردم این چهل روزه بس عذاب شدم خیز و بنگر، خمیده چون مادر زیرِ این بارِ بی حساب شدم هم نگهدارِ دختران بودم هم انیسِ غمِ رباب شدم بدترین خاطره همین بس که واردِ مجلسِ شراب شدم خیزران که روی لبت می خورد! کاش بر چشمِ زینبت می خورد! @hosenih تا رسیدم به شهرِ شام حسین زندگی شد به من حرام حسین هر چه می شد به شهرشان دیدم جز کمی لطف و احترام حسین آتش و سنگ و چوب بود که ریخت به سرِ من زِ روی بام حسین سرِ هر کوچه چشم آن اوباش سوی من بود عَلَی الدَّوام حسین مجلسِ بزم! یا خرابه ی سرد! بِدَهم شرحی از کدام؟ حسین... به خدا، خارجی به ما گفتند پیش چشمِ تو، ناسزا گفتند ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ای رحمت عام یا ابا عبدالله ای ذکر مدام یا ابا عبدلله @hosenih حالا که نشد حرم بیایم آقا از دور سلام یا ابا عبدلله ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ آسمان از غمت ای یار به هم ریخت حسین بی تو این یار گرفتار به هم ریخت حسین @hosenih این چهل روز به من بی تو چهل سال گذشت خواهرت عاقبت کار به هم ریخت حسین مُردم و زنده شدم تا که در اینجا دیدم کاکلت در کف اغیار به هم ریخت حسین زخم پهلوت مرا یاد مدینه انداخت از لگد پیکرت انگار به هم ریخت حسین سر تو ریخت به هم در وسط بزم شراب سر من بر سرِ بازار به هم ریخت حسین تا که از نیزه زمین خورد سر ششماهه از سر نیزه علمدار به هم ریخت حسین @hosenih دخترت با کف دستش رخ خود را پوشاند او هم از دیده ی انظار به ریخت حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ اسلام، تا پیمبر اعظم رسیدن است بعد از رسول بار ولایت کشیدن است بعد از نبی، هنوز تنش مانده بر زمین ... نوبت به آه و ناله‌ی زهرا شنیدن است @hosenih بِاللَّه قسم که باورمان شد پس از نبی لب بستن و نشستن و غربت چشیدن است اینها کلام آخرِ آقاست با علی تنها ره امام به خلوت خزیدن است اهل نفاق بر حَرَمت حمله می‌برند وز دربِ خانه شعله به هر سو کشیدن است وقتی که دست قدرتِ تو بسته می‌شود تکلیف فاطمه پیِ مولا دویدن است آری سکوتِ تو __ وَ فریاد فاطمه تنها رهِ به دادِ ولایت رسیدن است سیلی اگر زدند به زهرا، صبور باش روی کبودِ او سندِ ظلم، دیدن است مردم دوباره جاهلیت را رقم زنند یعنی مسیرشان ز علی دل‌بریدن است حقِّ تو را سقیفه‌گَران، غصب می‌کنند باطل هماره در پی مَسنَد گزیدن است شورائیان به محضِ رسیدن به قصدِ خود انکار می‌کنند ،که این حق ندیدن است اول فداییِ رهتان محسنِ شماست رسمِ ستم، ز شاخه‌ی گُل، غنچه‌چیدن است خانه‌نشینیِ تو، به محرابِ خون کِشد سهمِ حسن ز زهرِ جفا، سرکشیدن است @hosenih بعد از حسن، که پاره‌جگر، کشته می‌شود سهمِ حسینِ من به‌خدا، سر بریدن است جز راه قتلگاه دگر راه چاره نیست یعنی نصیب زینب من قد خمیدن است ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟ ابری رسید و خون به دل آفتاب کرد سنی نداشت یک‌شبه مویش سفید شد رویش حنا کشید غمش را خضاب کرد @hosenih از کوچه‌‌های تنگ دگر رد نمی‌شود این کوچه‌ها چقدر حسن را عذاب کرد! دستی که خورد بر روی مادر به کوچه‌ها آن دست گنبد حسنش را خراب کرد چون روزه بود تشنگی‌اش اوج می‌گرفت وقت اذان رسید تقاضای آب کرد فهمید آب نیست ولی باز سرکشید این زهر لعنتی جگرش را کباب کرد @hosenih سوزاند زهر از نوک پا تا سرش ولی چون راحتش نمود ز دنیا ثواب کرد از دوست زخم خورد و ز بیگانه‌ها جدا دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خون دل خوردن شده هر روز ،کار مجتبی هم غریب هم آشنا برده قرار مجتبی قصه مظلومی مولا رسیده بر حسن آه شد با بی کسی طی روزگار مجتبی @hosenih روضه مکشوفه یعنی خاطرات کودکیش بین کوچه شد زمستانی بهار مجتبی قتلگاهش خانه او نیست ، بین کوچه هاست گشت نقش بر زمین مادر کنار مجتبی هیچ کس سنگ صبورش نیست حتی همسرش وای ازین غم زهر کینه گشت یار مجتبی @hosenih وای ازین غم کینه توزان جمل نگذاشتند تا که باشد پیش پیغمبر مزار مجتبی تیرها از هر طرف می خورد بر تابوت او حضرت عباس گشته شرمسار مجتبی با حسینی که تمام هستی اش غارت شده در کنار پیکر قاسم قرار مجتبی @hosenih مثل بابا می شود تنها میان دشمنان می دهد جان در غریبی یادگار مجتبی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به ذکر یاعلی،جان میدهم عالیِ اعلا را بخوان خود یاعلی،بالا سرم این نام زیبا را علیاً یاعلی،ذکر عروج و ذکر معراجم صدای دلنشین تو مصفا میکند ما را @hosenih بمان پیشم، مرو یک لحظه حتی از کنار من تویی روح و روان من، تویی معنا مسیحا را به عمرم بهترین روزم همان روزیکه در کعبه به إذنِ الله بنهادی به روی شانه ام پا را سرم بر دامنت بگذار و دستت را روی قلبم که جان آسان دهم، دستان پر مِهرِ تولا را @hosenih حسن را با حسین آرام روی سینه ام بگذار که از سختیِ جان دادن رها سازند طاها را بگو زهرا کنار بسترم یک لحظه بنشیند و زینب وا کند بهر دعا، با اشک،لبها را به غیر از پنج تن اینجا نماند هیچکس دیگر ز حُجره دور سازید آن منافقهای بطحا را @hosenih مرا تهمت به هذیان میزند این فردِ نالایق پس از این برحذر باشید این اصحاب شورا را دگر می پاشد از هم جمعِ گرمِ اهلبیت من به آتش میکشند این قوم، بیتِ وحیِ مولا را اگر دست تو را بستند یاحیدر،صبوری کن صبوری کن،خدا میبیند این ظلم و بدیها را @hosenih دگر صرف نظر کن از طلوعِ زهرۀ اَزهَر علی؛دیگر نمیبینی پس از این،روی زهرا را مبادا جای سیلی را ببینی بر رخ ماهش مخواه از روی نیلی بعد از این،فیضِ تماشا را اگر دیدی که مخفی میکند رخسارِخود از تو نداری طاقت دیدار آن آزرده سیما را @hosenih به زودی همسر تو دست بر دیوار میگیرد برای راه رفتن از حسن گیرد مدد پا را تمام دنده های او تَرَک بردارد از ضربه و اینجا پشتِ در،میخواند آن مظلومه، ماها را اگر چه فاتح خیبر،شود خانه نشین اما به زودی غرق خون بینند محرابِ مصلا را @hosenih حسن زهر جفا نوشد، حسینم رخت خون پوشد اسیری میرود زینب،ببیند داغ عظما را حدیث زینب و معجر، حدیث کشتۀ بی سر حدیث ساقی لشگر، کند بیدار دنیا را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih