#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
#حضرت_زهرا_س_مدح
جهان برای شکوفا شدن مهیا بود
و این قشنگترین اتفاق دنیا بود
که دست فاطمه در دستهای مولا بود
به اعتقاد من اصلاً غدیر اینجا بود
پدر به فاطمه رو کرد، اینچنین فرمود:
دلیل خلقت لاهوت ازدواج تو بود
قرار شد که شما بی قرار هم باشید
جهان دچار شما شد، دچار هم باشید
تمام عمر دمادم کنار هم باشید
و در مصاف خطر ذوالفقار هم باشید
دعای من همه این بوده تا به هم برسید
که خلق گشته زمین تا شما به هم برسید
نفس نفس همه جا عاشقانه همدم هم
خدا نکرده اگر زخم بود، مرهم هم
صفا و مروه و رکن و مقام و زمزم هم
چرا که قبلهی من هم علیست فاطمه هم
و رو به اهل مدینه چنین سفارش کرد
نوشتهام که سفارش نه بلکه خواهش کرد
همیشه نام علی را امام بگذارید
به خانوادهی من احترام بگذارید
برای فاطمه سنگ تمام بگذارید
و روی زخم دلش التیام بگذارید
جهان بدون علی رنگ و بو نخواهد داشت
بدون فاطمه هم آبرو نخواهد داشت
شنیده میشود از آسمان صدایی كه...
كشیده شعر مرا باز هم به جایی كه...
نبود هیچ كسی جز خدا، خدایی كه...
نوشت نام تو را، نام آشنایی كه
پس از نوشتن آن آسمان تبسم كرد
و از شنیدنش افلاك دست و پا گم كرد
نوشت فاطمه، شاعر زبانش الكن شد
نوشت فاطمه، هفت آسمان مزین شد
نوشت فاطمه، تكلیف نور روشن شد
دلیل خلق زمین و زمان معین شد
نوشت فاطمه یعنی خدا غزل گفتهست
غزل قصیدهی نابی که در ازل گفتهست
نوشت فاطمه، تعریف دیگری دارد
ز درك خاك، مقام فراتری دارد
خوشا به حال پیمبر، چه مادری دارد
درون خانه بهشت معطری دارد
پدر همیشه كنارت حضور گرمی داشت
برای وصف تو از عرش واژه بر میداشت
چرا كه روی زمین واژهی وزینی نیست
و شأن وصف تو اوصاف اینچنینی نیست
و جای صحبت این شاعر زمینی نیست
و شعر گفتن ما غیر شرمگینی نیست
خدا فراتر از این واژهها كشیده تو را
گمان كنم كه تو را، اصلاً آفریده تو را
كه گرد چادر تو آسمان طواف كند
و زیر سایهی آن کعبه اعتکاف كند
ملك ببیند وآنگاه اعتراف كند
كه این شكوه جهان را پر از عفاف كند
كتاب زندگیات را مرور باید كرد
مرور كوثر و تطهیر و نور باید كرد
در آن زمان كه دل از روزگار دلخور بود
و وصف مردمش «أَلْهَاكُمُ التَّكَاثُر» بود
درون خانهی تو نان فقر آجر بود
شبیه شعب ابی طالب از خدا پُر بود
بهشت عالم بالا برایت آمادهست
حصیر خانهی مولا به پایت افتادهست
به حكم عشق بنا شد در آسمان علی
علی از آن تو باشد... تو هم از آن علی
چه عاشقانه همه عمر مهربان علی!
به نان خشك علی ساختی، به نان علی
از آسمان نگاهت ستاره میخواهم
اگر اجازه دهی با اشاره میخواهم،
به یاد آن دل از شهر خسته بنویسم
كنار شعر، دو ركعت نشسته بنویسم
شكسته آمدهام تا شكسته بنویسم
و پیش چشم تو با دست بسته بنویسم
به شعرِ از نفس افتاده جان تازه بده
و مادری كن و اینبار هم اجازه بده،
به افتخار بگوییم از تبار توأیم
هنوز هم كه هنوز است بی قرار توأیم
اگر چه ما همه در حسرت مزار توأیم
كنار حضرت معصومه در كنار توأیم
فضای سینه پر از عشق بی كرانهی توست
كرم نما و فرود آ، كه خانه خانهی توست
✍ #سیدحمیدرضا_برقعی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
8.68M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
خداوند آفرید او را برای تو که میدانست
کسی غیر از علی با فاطمه همتا نخواهد شد
✍ #سیدعلیرضا_شفیعی
🔸 #ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
↳ @hosseinieh_net
3.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
در گوش فرشتهها اذان باید گفت
تفسیر خوشِ «یَلْتَقِیان»* باید گفت
روزیکه علی و فاطمه خوشحالاند
تبریک به صاحب الزمان باید گفت
✍ #سیدمحمد_میرهاشمی
* مَرَجَ الْبَحْرَیْنِ یَلْتَقِیانِ (الرحمن آیه ۱۹)
↳ @hosseinieh_net
#ازدواج_حضرت_زهرا_و_امیرالمومنین_ع
غیر زهرا که بهجز "حق" بهکسی راغب نیست
احدی کفو علی بن ابی طالب نیست
✍ #مجید_تال
↳ @hosseinieh_net
امیرالمؤمنین عليه السلام فرمودند:
فَوَاللّه ِ لا اَغْضَبَتْنى وَلا عَصَتْ لى اَمْرا. وَلَقَدْ كُنْتُ اَنْظُرُ اِلَيْها فَتَنْكَشِفُ عَنِّى الْهُمُومُ وَ الأَحْزانُ
ترجمه: به خدا قسم فاطمه هيچگاه مرا به خشم نياورد و از فرمان من سرپيچى نكرد و هرگاه كه به او مى نگريستم، نگرانيها و غمها از من زدوده مىشد.
📚 كشف الغمة، ج ١، ص ٣۶٣
بر هر چه به غیر عشق میتاخت علی
با خوب و بد زمانه میساخت علی
از غم خبری نداشت تا وقتی که
بر فاطمهاش نظر میانداخت علی
✍ #ایوب_پرندآور
↳ @hosseinieh_net
#امام_باقر_ع_مدح
با وضو باید از مقامت گفت
خاتم الأنبیا سلامت گفت
مهربانیِ بی حدی داری!
خلق و خوی محمدی داری
تا ابد علم را شکافنده
دستِ مِهر خدای بخشنده
دیدنت آرزویِ جابرهاست
شیعه مدیونِ قال باقرهاست
پندهایت فراتر از پندار
معدن العلم، مخزن الأسرار
واژهها بر لبت زلال شدند
فاتح قلهی کمال شدند
عقل شد کودک دبستانت
پای منبر نشست حیرانت
مشق از کیمیایِ عشق بِده
درس جغرافیایِ عشق بِده
قلمت کی قرار میگیرد!؟
جوهر از ذوالفقار میگیرد
ماندهام چند جبهه میجنگی!؟
رهبر انقلاب فرهنگی
مکتبت اجتهاد علمی شد
کربلایت جهاد علمی شد
*
"کربلا" گفتم و دلت لرزید
مشک آبی مقابلت لرزید
تشنگی، از بهار سیرت کرد
گریههای رباب پیرت کرد
✍ #وحید_قاسمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_مدح
یک لحظه هم از غیب، نگاه تو جدا نیست
این دانش بی حد مگر از سوی خدا نیست
در محضر تو پاسخ هر عالم و عارف
جز آیهی《سُبحانَکَ لا عِلمَ لَنا...》نیست
هر تیر نگاهت به هدف میخورد آری
در ترکش چشمان تو یک تیر خطا نیست
از لطف احادیث و تفاسیر بلندت
در دین خدا تا به ابد شبهه روا نیست
تا اینکه سلامی برساند به تو از عشق
جابر همهی عمر دلش در نگرانی ست
یک عمر گذشتهست ولی خاطر پاکت
یک لحظه جدا از سفر کرب و بلا نیست
هنگام اذان است و چه رؤیای قشنگی
در صحن تو اینقدر شلوغ است که جا نیست
✍ #علی_سلیمیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_مدح
درختها قلم و هرچه بحر، جوهر تو
نبود علمي اگر بسته بود دفتر تو
تو گرم بحثی و چون کودکانِ مشقنویس،
فرشتگان زده زانو به پای منبر تو
حدیث و آیه و تفسیر، تیغ و شمشیرت
محدثان و فقیهان سپاه و لشکر تو
عجیب نیست که انقدرها کریم شدی
که دختر حسن ابن علیست مادر تو
تویی که قبل ولادت توسط جابر
رسانده است سلام تو را پیمبر تو
طلوع صبح ظهورست وعدهی عشاق
قرار و وعدهی ما مرقد مطهر تو
✍ #سعید_تاج_محمدی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_مدح
پیمبرزاده هستی، شیوهی اعجاز میدانی
بگو با علم خود قدری به ما اسرار پنهانی
چنان نوری شتابان جاری از اقصای تاریخی
که بخشیدی بیابان را نجات از حجم ویرانی
ضریب نور در نوری، حسینی و حسن منسب
احادیث نگاه تو سرآغاز گُل افشانی
نمی از قال باقرها میان هر دلی کافیست
که بشکافد دل هر ذره را در هر بیابانی
صدایت میزنم در خود، امیری ایهاالباقر
صدایت میزنم در دل، به پا کردی چه طوفانی
من از آن حُسن روز افزون که یوسف داشت دانستم
که پشت ابر تیره کی شود خورشید زندانی
نسیم مهربانی تا وزید از دستهای تو
بهاران را نشان دادی درآن عصر زمستانی
علی الظاهر تو کودک بودی اما یک ولی الله
که میبردند نامت را حسینیها به حیرانی
تو روح عدلی و حقاً توانستی به حرف حق
ستون کاخ ظلمت را چنان زینب بلرزانی
دلی که بی تو میماند، بیابان است، میخشکد
نگاهت نور خورشید است در یک صبح بارانی
گدای کوی تو بودن شرف دارد به اربابی
بیا مسکین! در این خانه که پشت در نمیمانی
بیا که سفرهی احسان در این بیت الکرم پهن است
چه خوانی و چه احسانی، چه روزی فراوانی
منم خرده گدایی که کریمی چون تو را دارم
تو هم آنی که دستم را گرفتی کمتر از آنی
پریشانم پریشان هوای آستان تو
زیارت هست پایان دل انگیز پریشانی
✍ #منصوره_محمدی_مزینان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_باقر_ع_مدح
استقبال از غزل مرحوم حسین منزوی با مطلع:
اکنون به شوق حجت پنجم ز خود گمم
امشب میان گریه و لبخند خود گمم
سرشار از طلوع بهار تبسمم
دریایم و تپیده به لبهام نبض موج
تا آسمان رسیده شعور تلاطمم
جارو به برج و باروی اندیشه میزنم
تا سائل مدایح معصوم پنجمم
من شاعر صداقت گلهای قاصدک
من جابر سلام رسولان مردمم...
صدها ابوبصیر شود طفل مکتبم
دریای علم تو بچشاند اگر خُمم
پیچیده در تلاوت معصوم نام تو
عطر گل محمدیات در تکلمم
بر خاکهای مرقد نورانی تو ساخت
گلدستهها و گنبد زرّین، تجسمم
امشب دوباره شوق مرا بال و پر بده
امشب که بین گریه و لبخند خود گمم
✍ #میثم_مومنی_نژاد
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e