eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هوالغنی الحمید، هو العلی الکبیر هو الغفور الرحیم، هو اللطیف الخبیر هوالولی الودود، هو السمیع البصیر هو الرئوف الکریم، هو الولی القدیر که در تمام وجود، گرفته عید غدیر عیدی بس جانفزا، عیدی بس دلپذیر عید خدای جلی، عید ولای علی عید رسول خدا، عید بزرگ علی عید تمام نعم، نعمت بی حد شده ملک خدا سر به سر، خلد مخلد شده شادتر از خلق خود، خالق سرمد شده آیه‌ی اکمال دین، هدیه به احمد شده معرف شیر حق، رسول امجد شده بلکه محمد علی، علی محمد شده ثنای حیدر کنید، علی علی سر کنید بَلِّغْ ما أُنْزِلَ إِلَيْكَ از بر کنید ندای اکمال دین، عیدی خاص خداست حیات دین خدا، از این مبارک نداست تمام عالم پر از، علی علی یک صداست وجودش از هم جدا، هر که ز حیدر جداست علی سراج المنیر، علی طریق الهداست طریق تا انتها، سراج از ابتداست عروج حق تا علی‌ست، تمام دین یا علی‌ست بخوان بخوان جبرئیل! بگو که مولا علی‌ست زعیم خلق جهان، علی‌ست آری علی‌ست رسول را جانِ جان، علی‌ست آری علی‌ست کتاب حق را زبان، علی‌ست آری علی‌ست خطاب حق را بیان، علی‌ست آری علی‌ست امام پیش از زمان، علی‌ست آری علی‌ست بهشت را میزبان، علی‌ست آری علی‌ست جان پیمبر یکی‌ست، ساقی کوثر یکی‌ست چه باک از دشمنان، بگو که حیدر یکی‌ست ندای قرآن علی، نظام قرآن علی‌ست حروف قرآن علی، کلام قرآن علی‌ست صلاة قرآن علی، صیام قرآن علی‌ست پیام قرآن علی، امام قرآن علی‌ست قوام قرآن علی، نظام قرآن علی‌ست تمام دین نه! بگو: تمام قرآن علی‌ست قیام یعنی علی، قعود یعنی علی رکوع یعنی علی، سجود یعنی علی امیر پیش از وجود، امیر شد در غدیر سفیر ملک ازل، سفیر شد در غدیر به خاتم الانبیا، وزیر شد در غدیر مدار شد در غدیر، مدیر شد در غدیر مشار شد در غدیر، مشیر شد در غدیر بشیر شد در غدیر، نذیر شد در غدیر الا تمام ملل! به ذات حی ازل علی‌ست خیر البشر، علی‌ست خیرالعمل امام ما کیست کیست؟! فاتح خیبر علی‌ست فاتح خیبر علی، جان پیمبر علی‌ست جان پیمبر علی، ساقی کوثر علی‌ست ساقی کوثر علی، مظهر داور علی‌ست مظهر داور علی، اول و آخر علی‌ست اول و آخر علی، حیدر، حیدر علی‌ست شیعه فقط حیدری‌ست، ز خصم حیدر بری‌ست هر که علی را فروخت، دوزخ را مشتری‌ست مشام خصم علی، کجا و بوی بهشت علی‌ست بوی بهشت، علی‌ست روی بهشت شیعه‌ی او راست پا، بر سر کوی بهشت علی‌ست خُلق بهشت، علی‌ست خوی بهشت شیعه کند کار خضر، بر لب جوی بهشت آی علی دوستان! پیش به سوی بهشت نجات‌تان سرنوشت، بهشت‌تان در سرشت بهشت یعنی غدیر، غدیر یعنی بهشت سقیفه! آن سو برو؛ غدیر، از آن ماست غدیر، توحید ما؛ غدیر، ایمان ماست غدیر، پیوند ما؛ غدیر پیمان ماست غدیر، در روز حشر؛ صراط و میزان ماست غدیر، تفسیر نور؛ غدیر، فرقان ماست غدیر، فردوس ماست؛ غدیر، رضوان ماست مپرس ما کیستیم! چه بوده و چیستیم! به جان مولا قسم، سقیفه‌ای نیستیم بت شکن کعبه بر دوش نبوت یکی‌ست برادر مصطفی، روز اخوت یکی‌ست امیر خیبر ستان، به دست قدرت یکی‌ست علی اگر شد امام، تمام امت یکی‌ست رسول اگر حکم کرد، حکم رسالت یکی‌ست اگر دوبین نیستی، غدیر و بعثت یکی‌ست هماره این یاد ماست، فیض خداداد ماست حرا و خُمّ غدیر، کعبه‌ی میلاد ماست اگر چه بین دو یار، سه یار شد فاصله فقط به شأن علی‌ست روایت منزله محمد است و علی، حلقه‌ی یک سلسله هر که جدا از علی‌ست، جداست از قافله نامه‌ی اعمال اوست نوشته‌ی باطله به دوزخش نیست جز، شرار آتش صله "میثم" اگر میثمی، میثم تمار باش دل بِبُر از جان و سر، در طلب یار باش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باده بده ساقیا! ولی ز خُمِّ غدیر چنگ بزن مطربا! ولی به یاد امیر تو نیز ای چرخ پیر! بیا ز بالا به زیر دادِ مسرّت بده، ساغر عشرت بگیر بلبل نطقم چنان قافیه پرداز شد که زُهره در آسمان، به نغمه دمساز شد محیط کون و مکان، دایرۀ ساز شد سَرور روحانیان هو العلیّ الکبیر وادی خمّ غدیر، منطقۀ نور شد یا ز کف عقل پیر، تجلّی طور شد؟ یا که بیانی خطیر ز سرّ مستور شد؟ یا شده در یک سریر، قِرانِ شاه و وزیر؟ چون به سرِ دست شاه، شیر خدا شد بلند به تارک مهر و ماه، ظلِّ عنایت فکند به شوکت و فرّ و جاه، به طالعی ارجمند شاه ولایت پناه، به امر حق شد امیر فاتح اقلیمِ جود، به جای خاتم نشست؟ یا به سپهرِ وجود، نیّر اعظم نشست؟ یا به محیط شهود مرکز عالم نشست؟ روی حسود عنود، سیاه شد همچو قیر جلوه به صد ناز کرد، لیلی حُسن قِدَم پرده ز رُخ باز کرد، بدْر منیر ظُلَم نغمه‌گری ساز کرد، معدن کلِّ حِکم یا سخن آغاز کرد، عنِ اللَّطیفِ الخبیر: به هر که مولا منم، علی‌ست مولای او نسخۀ اسما منم، علی‌ست طغرای او سرِّ معمّا منم، علی‌ست مَجْلای او محیط انشا منم، علی مَدار و مدیر طور تجلّی منم، سینه‌ی سینا علی‌ست سرِّ انا اللَه منم، آیت کبرا علی‌ست درّه‌ی بیضا منم، لؤلؤ لالا علی‌ست شافع عقبی منم، علی مُشار و مُشیر حلقۀ افلاک را، سلسله جنبان علی‌ست قاعدۀ خاک را، اساس و بنیان علی‌ست دفتر ادراک را، طراز و عنوان علی‌ست سید لولاک را، علی وزیر و ظهیر دایرۀ کن فکان، مرکز عزم علی‌ست عرصۀ کون و مکان، خطّۀ رزم علی‌ست در حرم لا مکان، خلوت بزم علی‌ست روی زمین و زمان به نور او مُستَنیر یوسف کنعان عشق، بندۀ رخسار اوست خضر بیابان عشق، تشنۀ گفتار اوست موسی عمران عشق، طالب دیدار اوست کیست سلیمان عشق بر درِ او؟ یک فقیر ای به فروغ جمال، آینۀ ذوالجلال «مفتقر» خوش مقال، مانده به وصف تو، لال گرچه بُراق خیال در تو ندارد مجال ولی ز آب زلال، تشنه بُوَد ناگزیر ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در ظهر غدير تا كه موسای نبی بوسه به رخ منور هارون زد چشمان حسودان و بخيلان عرب از شدت غم، از حدقه بيرون زد از مشرق دست‌های پر مهر نبی خورشيد ولايت و امامت تابيد با شوق ملائک همه فرياد زدند: «تا كور شود هر آنكه نتواند ديد» فرمود نبی به امر معبود وَدود بر امت من علی امام است امام اين مژده‌ی من به شيعيانش، دوزخ بر شيعه‌ی مرتضی حرام است حرام گُل كرد سپيده‌ی تبسم به لبش تا آيه‌ی «اكملتُ لكُم» نازل شد فرمود: خوشا به حالتان ای مردم با حُب علی دين شما كامل شد فرمود خدا ولايت حيدر را بر آدم و نسل بعد او واجب كرد در روز ازل كليد فردوسش را تقديم ِ علی بن ابيطالب كرد فرمود: برادرم علی مَحرم ماست از عالم غيب مثل من آگاه است قرآن چقدر مدح و ثنايش را گفت او نقطه‌ی زير باء بسم الله است فرمود كه يادگار من بين شما تا روز حساب، عترت و قرآن است بايد كه به هر دوشان تمسک جوييد اين راه نجات اصلی انسان است ذكر عرشيان می‌آمد تا رفت به سوی آسمان دستِ علی از عرش بلند و يک صدا می‌گفتند: اَلحَق كه اميرمؤمنان است علی جبريل به جانشين پيغمبر گفت ای مظهر افتادگی و آقايی مردم اگر امروز امامت خوانند عمری‌ست امام عالم بالايی.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عمر زهرا اگر امان می‌داد و خدا هم به او توان می‌داد جلوه‌های غدیر مولا را به همه منکران نشان می‌داد ساکنان مدینه را آن‌روز با همان آسیاب، نان می‌داد سفره‌ای می‌گشود روی زمین که از آن هم به آسمان می‌داد همچنان خطبه‌ی غدیر نبی خطبه می‌خواند و شرح آن می‌داد آن چنان از علی سخن می‌گفت که تن کعبه را تکان می‌داد پیرها را به فکر می‌انداخت ایده بر مردم جوان می‌داد ولی افسوس عمر او کم بود عمر کوتاه او پُر از غم بود :: گرچه زهرا تجلی توحید، سالروز غدیر یار ندید باز هم در معرفی غدیر تا نفس داشت دم به دم کوشید شب به شب با همان تن مجروح با همان پیکری که درد کشید رفت پیش مهاجر و انصار یک به یک خانه‌هایشان کوبید نه که از حال خود بگوید نه! نه که از محسنش که گشت شهید حرف او بود از کلام خدا از رسول و غدیر خم پرسید! یادتان رفته حرف پیغمبر!؟ یادتان رفته آن همه تاکید!؟ یادتان رفته بیعت آن روز؟! آسمان بود با دوتا خورشید فاطمه گفت و گوششان کر بود دلشان غرق بغض حیدر بود :: آی ای شیعه‌ی علی برخیز جان به راه غدیر دوست بریز خرج کردن ز مال، خوب ولی آبرو خرج کن برای علی! هر که دراین مسیر غیرت داشت بیشتر ازبقیه همت داشت اجر او پربهاتر از همه است گل لبخندهای فاطمه است سر درِ خانه پرچمی بگذار بر دل دشمنان غمی بگذار شربت آماده کن به نام غدیر نوش کن شربتی ز جام غدیر کودکان را گره بزن به غدیر دستشان را بده به دست امیر بازی کودکانه بایدساخت از غدیرش نشانه بایدساخت آخر قصه اینکه برخیزید جان به پای غدیر او ریزید! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
صدای کیست چنین دلپذیر می‌آید؟ کدام چشمه به این گرمسیر می‌آید؟ صدای کیست که این‌گونه روشن و گیراست؟ که بود و کیست که از این مسیر می‌آید؟ چه گفته است مگر جبرئیل با احمد؟ صدای کاتب و کلک دبیر می‌آید خبر به روشنی روز در فضا پیچید خبر دهید:‌ کسی دستگیر می‌آید کسی بزرگ‌تر از آسمان و هرچه در اوست به دست‌گیری طفل صغیر می‌آید علی به جای محمد به انتخاب خدا خبر دهید: بشیری نذیر می‌آید کسی به سختی‌سوهان،به سختی صخره کسی به نرمی موج حریر می‌آید کسی که مثل کسی‌نیست،مثل او تنهاست کسی شبیه خودش، بی‌نظیر می‌آید خبر دهید که: دریا به چشمه خواهد ریخت خبر دهید به یاران: غدیر می‌آید به سالکان طریق شرافت و شمشیر خبر دهید که از راه، پیر می‌آید خبر دهید به یاران:‌ دوباره از بیشه صدای زندۀ یک شرزه شیر می‌آید خُم غدیر به دوش از کرانه‌ها، مردی به آبیاریِ خاکِ کویر می‌آید کسی دوباره به پای یتیم می‌سوزد کسی دوباره سراغ فقیر می‌آید کسی حماسه‌تر از این حماسه‌های‌سبُک کسی که مرگ به چشمش حقیر، می‌آید غدیر آمد و من خواب دیده‌ام دیشب کسی سراغ منِ گوشه‌گیر می‌آید کسی به کلبۀ شاعر، به کلبۀ درویش به دیده‌بوسیِ عید غدیر می‌آید شبیهِ چشمه کسی جاری و تپنده، کسی شبیهِ آینه روشن‌ضمیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیر عشق همیشه امیر می‌آید به سربلندی او هر که معترف نشود به هر کجا که رَوَد سر به زیر می‌آید شبیه آیۀ قرآن نمی‌توان آورد کجا شبیه به این مرد، گیر می‌آید؟ مگر ندیده‌ای آن اتفاق روشن را؟ به این محلّه خبرها چه دیر می‌آید! بیا که منکر مولا اگر چه آزاد است به عرصه‌گاه قیامت، اسیر می‌آید بیا که منکِر مولا اگر چه پخته، ولی هنوز از دهنش بوی شیر می‌آید علی همیشه بزرگ است در تمام فصول امیرِ عشق همیشه امیر می‌آید ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شنیدم ره‌نوردان محبت شدند آیینه‌گردان محبت قرار جانشان، یادِ علی بود به لب لبیکشان «ناد علی» بود چو رسم عاشقی را ساز کردند ز حضرت پرسش این راز کردند که از ایام دور و عهد دیرین ز شرح خاطرات تلخ و شیرین کدامین لحظه شورانگیزتر بود مبارک‌تر، سرورانگیزتر بود علی فرمود: روزی که در این قوم امین وحی حق می‌گفت: «اَلیَوم» پیامش آیتِ اکمالِ دین بود که اسرارِ «تمام نعمت» این بود به صحرایی که صحرای دگر بود غدیرخم در آن‌جا جلوه‌گر بود پیمبر، داد فرمان اقامت به عزم استقامت بسته قامت ز ره واماندگان چون جمع گشتند همه پروانۀ آن شمع گشتند برآمد بر بلندای هدایت فروغش جلوه‌گر تا بی‌نهایت نگاهش آسمان را درنوردید از آن‌جا تا خدا گردید و گردید درای کاروان‌ها گشت خاموش تمام آفرینش گوش شد گوش ز رأفت گوشۀ چشمی به من داشت نگاهی صبح‌پرور، شب‌شکن داشت دل من پای‌بست مصطفی بود دل و دستم به دست مصطفی بود گرفت آن‌جا صدای حضرتش اوج بیابان در بیابان، موج در موج همایون خطبه‌ای ایراد فرمود به مردم حق خود را یاد فرمود که ای خیل خداجویان بیدار خدا را مشتری، حق را خریدار به هر نفسی که من اولایم اولی بدانید این علی مولاست، مولی علی را عدل، سر بر آستان است علی اول امام راستان است علی حبل‌المتین راستین است علی دست خدا در آستین است علی سِرّ خدا در سینه دارد صفای آب با آیینه دارد علی دریایی از انصاف و مهر است کمال او سپهر اندر سپهر است علی سرچشمۀ فیض ربوبی‌ست تولّایش کلید هر چه خوبی‌ست علی در سایۀ من آفتاب است علی «مَن عِندَهُ عِلمُ الکِتاب» است علی جانی به حق پیوسته دارد دلی با مهر جانان بسته دارد علی دست خدا و دست فیض است ز حکمت مستفیض و مست فیض است نفس پروردۀ این گلشن است او منم موسی و هارون من است او شما را رهنمون باشد در این راه حدیث روشن «مَن کُنتُ مَولاه» خدایا گل نثار باغ کردم که فرمان تو را ابلاغ کردم گرفتم پرده از راز ولایت غدیر آهنگ شد ساز ولایت :: غدیر و خاطراتش مانده در یاد ولی آن آروزها رفت بر باد گذشت آن روز و فردا روزی آمد چه روز تلخ و طاقت‏‌سوزی آمد در آن روز ملال‏‌انگیز دیدم خزان سر زد به گلزار امیدم حریم حرمت ما را شکستند بلور اشک گل‏‌ها را شکستند فضا پر شد ز آهنگ حزینی شنیدم بانگ «یا فِضّه خُذینی» نفس‏‌هایم شهاب شعله‏‌ور بود تمام هستی من پشت در بود.. :: چه اندوهی به دل حبل‏‌المتین داشت عجب صبری امیرالمؤمنین داشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گوش‌ها باز که امروز هزاران خبر است خبری خوب‌‌تر از خوب‌تر از خوب‌تر است صف ببندید که هنگام نماز روح است در گشایید که جبریل امین پشت در است همگی عید بگیرید که عید آمده است این همان عید خدای احد دادگر است سورۀ مائده خوانید که صد مائده نور از خدا در دل هر آیۀ آن مستتر است هر طرف می‌نگرم قافله در قافله دل هر دلی بال‌زنان سوی علی رهسپر است این همان عید غدیر است که در خم غدیر گوش‌ها یکسره بر خطبۀ پیغامبر است خطبۀ ختم رسل حکم خدا مدح علی‌ست خطبه‌ای که سندش مستند و معتبر است ایها الناس هر آنکس که منم مولایش این علی او را تا روز جزا راهبر است این علی بعد نبی رهبر و مولای شماست این علی منجی یک خلق به موج خطر است... من همان شهر علومم همه باشید گواه که علی تا ابدالدهر بر این شهر، در است... گر دو صد کوه طلا در ره معبود دهید بی تولّای علی جمله هبا و هدر است... به سر دوش رسول و به کف پای علی بنویسید علی بت‌شکن بی‌تبر است... بی تولّای علی نیست رسالت کامل ثمر باغ نبوّت همه از این شجر است نخل‌ها جمله گواه‌اند خدا می‌داند که علی تشنه، ولی تشنۀ اشک سحر است... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آسمان پای پیاده به غدیر آمده بود زودتر از همه، با این همه، دیر آمده بود چه‌خبر بود؟! زمان لحظهٔ حساسی بود عرش با آن عظمت نیز به زیر آمده بود چه خبر بود؟! که ابلیس به خود می‌لرزید و خدا خواسته این‌گونه حقیر آمده بود چه خبر بود؟! که این قافله‌ها در پی هم از دل کعبه به این دشت کویر آمده بود چه خبر بود؟! که جبریل به خود می‌بالید پیک مأمور در این امر خطیر آمده بود چه خبر بود؟! که پیغمبر دردانهٔ حق باز هم بر در میخانه بشیر آمده بود روی دستش بگرفت او همهٔ هستی را جان خود را که چه جانانه وزیر آمده بود آی! آهسته!! صدایش برسد تا افلاک ماه و خورشید به تبریک امیر آمده بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اي كه جز خانه‌ی تو خلوت ما نيست كه نيست هر چه گشتيم دراين ميكده جا نيست كه نيست من كه جز نام تو نامي نشنيدم بي شك جز صداي تو در اين دهر صدا نيست كه نيست كاسه‌اي اشك و دو جرعه نفسي با يادت شهر ما را به جزاين آب و هوا نيست كه نيست صبح در شهر تو يك مشت گدا آمد و شب هرچه گشتيم نديديم، گدا نيست كه نيست بسكه اخبار غديرت همه جا پيچيده است خبري جز خبرت هيچ كجا نيست كه نيست بر جهاز شتران حرف پيمبر اين بود دست بالاتر از اين دستِ خدا نيست كه نيست آنكه محمود صدا كرده صدا بايد زد و فقط بوسه به دستان خدا بايد زد بايد اين خطبه ميان همگان پخش شود سينه سينه ضربان در ضربان پخش شود بايد اين چشمه كه امروز به راه افتاده‌ست مثل رودي كه بُوَد در جريان پخش شود چون نسيمي كه شده پيك بهاران خدا اين خبر از پدران در پسران پخش شود مادرم خواست كه با شير محبت دادن نمك عشق تو در هر شريان پخش شود چهارده قرن گذشته است ولي جا دارد خبرش صدر خبرهاي جهان پخش شود اين خبر را به مؤذن برسان تا هر روز بر سر مأذنه مابين اذان پخش شود از شبم كاش نگيري نفسي ماه مرا أشهد أن علیاً وليُ اللهِ مرا ما كه عمري دل در عشق اسيري داريم چه غم از آتش دوزخ، كه مجيري داريم روزي‌ام را در اين خانه نوشته است خدا بي سبب نيست كه چشم و دل سيري داريم راست گفتند كه راه تو به خورشيد رسد چه كسي گفته جز اين راه، مسيري داريم؟ آب نه عين سراب‌اند پس از تو "أديان" ما فقط آب در اين خاكِ كويري داريم همه ديدند پيمبر چه وزيري دارد همه گفتند از اين پس چه اميري داريم بعد هر ياعلي‌ام، زمزمه‌ی يازهراست بهتر از اين چه مراعات نظيري داريم هم‌رديف دل دريا كه به غير از درياست بهترين قافيه‌ی خانه مولا زهراست سفره را باز كن اي شاه گدا آماده‌ست به يتيمان بگو امروز غذا آماده‌ست سوره مائده نازل شد و ما فهميديم لب اين بركه غذاي دل ما آماده‌ست اختيار سر ما دست دو ابروي تو هست بكِش آن تيغ دو دم را كه منا آماده‌ست دردم اين است كه اي خواجه مرا دردي نيست ورنه در دست طبيبانه دوا آماده‌ست باز هم بوي محرم همه جا را پر كرد هر كه دارد هوس كرببلا آماده‌ست اي كه بر دشمني‌ات بغض وحسد گشت شريك پسرت گفت: گناهم؟، همه گفتند: أبيك ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غدیر مطلع شعر بلند عاشوراست غدیر خم نه مدینه،که دشت کرببلاست غدیر نقطۀ انجام یک رسالت سبز خروش حنجرۀ سرخ سیدالشهداست فرازهای بلند صحیفۀ عشق است که تا همیشۀ تاریخ، شیعه پا بر جاست اگر که جاری فیض است و جوش چشمۀ نور غدیر، نقطۀ آغاز غربت دریاست مگر نه اینکه یدالله فَوقَ اَیدیهِم! فراز دست محمّد مگر نه دست خداست! مگر نه اینکه صلا زد به امر اَکمَلتُ و گفت هر که مر او را ولی علی مولاست! علی در آینۀ ذات نور لم یزلی‌ست اگر چه حّی علی نیست، عالی اعلاست ز بَعد آن‌همه بیعت که بسته شد در خُم هنوز از چه پس از قرن‌ها علی تنهاست بدا به پنجره‌هایی که بسته سمت حضور خوشا به آینه‌هائی که غرق نور ولاست سقیفه لکۀ ننگ است در دل تاریخ غدیر مطلع شعر بلند عاشوراست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نشست بر سر دست نبی به منبر دست زدند دست شعف آسمانیان بر دست (روایت است که در حجة الوداع رسول خبر رسید که جبریل نامه آورده است نوشته بود بگو دست کیست دست خدا نوشته بود بگو آنچه را که در پرده است) برای بیعت او دست‌ها بلند شدند شد آسمان و زمین ناگهان سراسر دست کدام دست یداللهی است این دستی که پیش آن نمی‌آید به چشم دیگر دست خلیل هم متوسل به او شد آن وقتی که برد پیش گلوی پسر به خنجر دست کدام دست؟ همان دست بی محابایی که برد یک تنه بر چارچوب خیبر دست کدام دست؟ که پرورده آنچنان پسری که پای عهد بشوید ز دست آخر دست به یک اشارت شق القمر چنان کرده که مانده است در اعجاز دست او تردست به کارگاه ازل هرکه رفته می‌داند "ابوتراب" نشسته است آب و گل در دست ز چیره دستی ساقی بس آن که هیچ کسی نیافته است به جز او به راز کوثر دست گرفته‌ام چو گدا دست خود به امیدی که او بگیرد از این دست، روز محشر دست.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشمه‌ها جوشید و جاری گشت دریا در غدیر باغ عشق و آرزوها شد شکوفا در غدیر فصل باران بود و رویش، فصل سبز زیستن خنده، گل می‌کرد بر لب‌های صحرا در غدیر بود پیدا در زلال جاری تکبیرها نقطۀ پایان عمر تشنگی‌ها در غدیر جبرئیل آمد که: بلِّغ یا محمّد! زان‌که نیست این تجلّی را مجال جلوه إلاّ در غدیر رفت بالا از جهاز اشتران و خطبه خواند خطبه‌ای شورآفرین و شورافزا در غدیر تا که بردارد پیمبر پرده از رازی بزرگ کرد بیرون زآستین دست خدا را در غدیر عرشیان، در اشتیاق خاکیان می‌سوختند تا علی با دست احمد رفت بالا در غدیر «گفت: هرکس را منم مولا، علی مولای اوست» کرد گل، گل‌نغمۀ احمد چه زیبا در غدیر... دستِ رد بر سینه اغیار می‌زد آشکار «عادِ مَن عاداهِ» او افکند غوغا در غدیر گاه بیعت بود و، بدعت پا به پای فتنه‌ها خیمه می‌زد در کنار آرزوها در غدیر خشم‌های شعله‌ور، پژواک کینِ جاهلی خطِّ سیر خود جدا کرد آشکارا در غدیر... یاد دارید ای قیامت قامتان! مولا علی از قیام خود قیامت کرد برپا در غدیر؟! کهکشان در کهکشان، اشراق بود و روشنی از طلوع آفتابِ عالم‌آرا، در غدیر طور بود و نور بود و کشف و اشراق و شهود شد بهشت آرزوها آشکارا در غدیر لَنْ تَرانی گو، ترانی گوی شد تا جلوه کرد با تماشایی‌ترین تصویر، مولا در غدیر... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e