eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
هر زمان سیّد سجّاد فغان سر می‌کرد رخنه در عالم ایجاد سراسر می‌کرد یاد می‌کرد چو ازلعلِ لبِ خشک حسین مُژه می‌زد به هم و روی زمین تَر می‌کرد دست می‌زد به سر و ناله زِ دل هرگه او یاد از بازوی عبّاس دلاور می‌کرد سینه از پنجهٔ غم چاک همی زد چون صبح یاد چون از لگد شمر ستمگر می‌کرد ازتنور دلش آتش به فلک می‌افشاند یاد چون از ستم خولی کافَر می‌کرد ناله از قاتلِ یکْ یکْ شهدا داشت ولی شِکوه بیش از همه از قاتلِ اصغر می‌کرد اشکِ جودی بگرفت از همهٔ روی زمین آنچه خاکی که به عالم همه برسر می‌کرد ✍مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن شب که آسمان خدا بی ستاره بود مردی، حضور فاجعه را در نظاره بود در سوگ خیمه‌های عطش، زار می‌گریست مَشکی که در کنار تنی پاره پاره بود سهم کبوترانِ حرم از حرامیان بال شکسته، زخم فزون از شماره بود زخمی که تا همیشه به نای «رباب» ماند از شور لای لاییِ یک گاهواره بود چیزی که بُرد قافله با خود ز کربلا چشم به خون نشسته، دلی پرشراره بود می‌دوخت چشم حسرت خود را به قتلگاه انگشتری که همسفر گوشواره بود راهی که کوچه کوچه به بن بست می‌رسید در طول این مسیر، فقط راه چاره بود! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آسمان هم خجل از چشم تو و بارانت آخری نیست بر این گریه‌ی بی پایانت آب می‌بینی و طفل و گل و سقا و جوان بیشتر می‌شود انگار غم پنهانت زهر هرچند که یک روز به دادت آمد تو چهل سال به لب آمده هر شب جانت غیر زینب چه کسی درد تو را می‌داند که چه آورده خرابه به دل ویرانت سخت سوزاند دلت را غم آن جسم کبود خواهرت بود که جان داد روی دامانت زخمی بزم شراب است دلت؛ بیخود نیست که چهل سال نکرد اشک دوا، درمانت.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مثل من هیچ‌کس در این عالم وسط شعله‌ها امام نشد در شروع امامتش چون من اینقدر دورش ازدحام نشد لشکری از مغیره می‌آمد خیمه‌ غارت شد و در آتش ‌سوخت غیر زهرا به هیچ معصومی اینقدر گرم، احترام نشد روضه از این شدیدتر هم هست؟ لحظه‌ای که حسین یاری خواست و علی بود اسم من اما خواستم پا شوم ز جام، ... نشد به لب تشنه‌ی علی‌اصغر به لب تیز ذوالفقار قسم تا به امروز هیچ شمشیری اینقدر تشنه در نیام نشد رفتن شاهزاده‌ای چون من به اسیری به یک طرف اما در سفر اینقدر غل و زنجیر گردن بنده و غلام نشد آهِ زینب و صیحه‌ی شلاق تا شنیدم، ... از اسب با زنجیر خویش را بر زمین زدم اما باز هم آن صدا تمام نشد آه! زینب کجا و بزم یزید او کجا و جواب ابن زیاد باز هم صد هزار مرتبه شکر این‌که با شمر هم‌کلام نشد این چهل‌سال گریه‌ام شاید از همان روز اربعین باشد هر قدر عمه سعی کرد صبور به حسینش کند سلام نشد دیدم از زیر چادرش زینب گفت طوری که نشنود عباس رنج‌ها دیده‌ام حسین! اما هیچ‌جایی شبیه شام نشد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
اگر که دنیا دارم، اگر که دین دارم کمند لطف تو را چونکه در کمین دارم برای خواستنت گرچه غرق تردیدم ولی به اینکه تو می‌خواهی‌ام یقین دارم قدم گذار به چشمم که رستگار شوم فقط به حرمت خاکی که بر جبین دارم تو در مقابلم آغوشِ باز داری و من فقط مقابل تو روی شرمگین دارم عزاگرفته‌ی عالم! چقدر خوشحالم که چشمی اشک فشان و دلی غمین دارم شبیه امشب تو روی دوش، شال عزا و بین سینه غم زین العابدین دارم بیا و کام مرا با نگات شیرین کن که در میان دلم شور اربعین دارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کیستم من؟ پیشوای چارم اهل ‌یقینـم    سیّـدسجّاد، بـاب الله، زین‌ العابدینم قطب عرفان، روح ایمان، جان قرآن، رکن دینم                         هل اتی و کوثر و فرقان و نور و یا و سینم چون نبی مشکل‌گشایم، چون علی حبل ‌المتینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم نیتم، تکبیر و حمدم، کعبه‌ام، حجرم، مقامم                          زمزمم، سعیم، صفایم، مروه‌ام، رکنم، مقامم هم قنوتم، هم سجودم، هم تشهد، هم سلامم                        هم جهادم، هم زکاتم، هم صلاتم، هم صیامم هم حیاتم، هم نجاتم، هم امانم، هم امینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم رکن می‌بالد که دست من نمـاید استلامش  کعبه می‌نازد که من از سوی حق باشم امامش هر‌که ما را دوست دارد از خدا بـادا سلامش                           هرکه با ما بـود، دشمن تـا ابد لعن مدامش من قسیم جنت و دوزخ بـه روز واپسینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم آسمانی ‌هـا همه محـو مناجـات شب من                             نور خیزد از کلام و، وحی جوشد از لب من آسمان پیچد به خود در شعله‌ی تاب و تب من                           ذات حق لبیک‌گـو با ذکر یارب ‌یارب من گشته محـراب دعـا آغوش رب العالمینم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم من به شهر شام، روز شامیان را شام کردم                          در غل و زنجیـر دشمن، یاری اسلام کردم فتــح ثــارالله را در سلسله اعـلام کـردم                                آل سفیان را بسی رسوای خاص و عام کردم بـا بیــان دلنشیـن و بـا کـلام آتشینـم من علی بن ‌حسین بن‌ امیرالمؤمنینم جسم بابم گشت پامال سواران، صبر کردم پیکرم از بام‌ها شد سنگ باران، صبر کردم سینه‌ام آتش گرفت از داغ یاران، صبر کردم خورد سیلی بر عذار گل عذاران، صبر کردم با وجود آن که بودی دست حق در آستینم من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم من که خود اصل دعا، روح دعا، قلب دعایم شامیان بی حیا دادند دشنام از جفایم حلقه‌های سلسله خون گریه کردند از برایم سخت‌تر بود از زمین کربلا شام بلایم ریختند از بام، خاکستر به فرق نازنینم من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم ظلم و بیداد و ستم از دشمنان پیوسته دیدم ده عزیز خویش را در ریسمانی بسته دیدم چشمِ گریان، صورت خونین، سر بشکسته دیدم شامیان را بهر استقبال، دسته دسته دیدم حمله با تیغ زبان کردند بر قلب حزینم من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم.. من که خورشید جمالم، شد غبار غم نقابم با سر پاک پدر بردند در بزم شرابم پیش چشمم چوب می‌زد خصم بر لب‌های بابم خارجی کردند در اوج مسلمانی خطابم گرچه دانستند نور چشم ختم المرسلینم من علی بن حسین بن امیرالمؤمنینم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
درها تمام بسته، مفاتیح را بیار  سجاده را بگستر و تسبیح را بیار این گوشه از بقیع بکن صبر بیشتر بوی حسین می‌دهد این قبر بیشتر امشب همان دلی که ندارم نشانی‌اش پر می‌زند برای ابوحمزه‌خوانی‌اش اینجا دو قطره اشک به تو توشه می‌دهد    این چار گوشه مزه‌ی شش‌گوشه می‌دهد این گوشه از بهشت که در خاک‌ها گم است   آهسته‌تر، مزار امام چهارم است این که در او هزار کرامت نهفته است جز در تشهدش به کسی لا نگفته است با خاک چار آینه اینجا برابر است در بسته است و اشک مفاتیح این در است از بس غریب کرده خدا این دیار را سر برده است حوصله‌ی روزگار را یک تکه از بهشت همین‌جاست، رهن کن سجاده را مقابل سجاد پهن کن این فرش بندگی که از آن یاد کرده‌اند سجاده‌اش بخاطر سجاد کرده‌اند زنجیر روی شانه‌اش اعجاز کرده است از بسکه مانده زخمْ دهان باز کرده است زنجیرِ داغِ جامعه بر جسم اطهرش با دست‌های بسته چه آورد بر سرش   از قید و بندهای تو وا می‌کند تو را این دست‌های بسته رها می‌کند تو را از بسکه در سکوت غریبانه زیسته‌ست زهرا برای غربت او خون گریسته‌ست آیینه‌ی تمام‌نمای علی‌ست این باید فقط صحیفه بگوید که کیست این زنجیر! از این همه غم و بیداد شرم کن از پینه‌های شانه‌ی سجاد شرم کن این شانه‌ها که زیر غم تو خمیده است زهد تمام خلق خدا را کشیده است هر مصرعم شبیه دلم در تلاطم است شاعر دگر نپرس که این بند چندم است بسپار با ولایت او دل به سرنوشت آنوقت می‌رسی تو به دروازه‌ی بهشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شن‌های دشت با گذرش گریه می‌کند مردی که آب، پشت سرش گریه می‌کند از عرش تا به فرش، زمین در همه زمان با هرچه هست دور و برش گریه می‌کند آتش گرفته است حرم، آن چنان که  ظلم با چشم‌های شعله‌ورش گریه می‌کند هل من معین تلخ پدر را شنیده است عمری به پاسخ پدرش گریه می‌کند این کشته‌ی فتاده به هامون غرق خون بر اهل بیت خسته، سرش گریه می‌کند اصلاً خود خداست در این ملک لامکان با نوحه‌های چشم ترش گریه می‌کند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
15.09M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
📣 گزارش الجزیره از وضعیت مردم : ۹۰٪ غزه گرسنه است بُریدیم، بس نیست آیا  خدایا؟ چه صبری تو داری خدایا خدایا! ...و می‌مردم ای کاش و نشنیده بودم خبرهای این روزها را خدایا به افطار خونین جان‌های تشنه به این اشک و این آه گیرا، خدایا به دلتنگی لحظه‌ی«ضاقت الارض» به بی‌تابی قلب مولا، خدایا که جانی اگر بود، بر لب رسیده که بند آمده این نفس‌ها خدایا! در این داغ باید چه خاکی به سر کرد؟ تو فرموده‌ای صبر، اما خدایا... به خون رنگ شد معجر خواهرانم چه بی‌غیرتم من، دریغا خدایا تماشاگرانند با چشمِ بسته تماشاگرند اهل دنیا، خدایا عجب مرگ تدریجی سهمگینی‌ست تماشا تماشا تماشا، خدایا... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
كوچه‌های مدينه و بوی زخم‌های تنی كه می‌آيد چشم‌های سپيد يعقوب و بوی پيراهنی كه می‌آيد مرد سجاده‌ای كه درك نكرد هيچ‌كس آيه‌ی مقامش را در هياهوی شهر كوفه نداد هيچ‌كس پاسخ سلامش را تا عزاداری‌اش شروع شود ديدن شيرخواره‌ی‌ كافی‌ست تا صدايش به گوش ما برسد ديدن گوشواره‌ای كافی‌ست وقت افطاركردنش هر شب تا كه چشمش به آب می‌افتاد تشنگی ضريح لب‌هایش ياد طفل رباب می‌افتاد من نميدانم اينكه خاكستر چه به روز سر امام آورد زير زنجير پيكر زردش معجزه بود اگر دوام آورد گيرم از دست كوفه راحت شد سنگ طفلان شام را چه كند؟ گيرم از دست كوچه سنگ نخورد مردم پشت بام را چه كند؟ تا كه اين مرد قافله زنده‌ست حرفی‌ از طفل كاروان نزنيد پيش اين مردِ گريه، جانِ حسين حرفی از چوب خيزران نزنيد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
خورشید سرگردان میان کوچه‌های شام خورشید زخمی با فرود سنگ‌ها از بام یک چشم او با پرچمِ بر نیزه‌ها، افشان آن چشم دیگر با زنان و کودکان، هم‌گام.. مردم نمی‌بینید؟ قرآن مبین است او! این‌گونه زیر بارش خاکستر و دشنام! بر کودکان زخمی آیا حکم شلاق است؟ طبق کدامین آیه‌ها، طبق کدام احکام؟ الحق که کفر کافران را هم درآورده‌ست این حد خدانشناسیِ در پوست اسلام نفرین به هر کس دشمن صبح است و آل صبح نفرین به آل شام در هر لحظه، هر هنگام از ما سلامی از ازل تا به ابد بر تو ای آن که داری از شهید کربلا پیغام ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شاعر به حیرت است تو را دید یا شنید گفت از الست و قافیه قالو بلی شنید صبح از مدینه خواند و شب از کربلا شنید از یار آشنا سخن آشنا شنید چشم تو بود صبح ازل غمزه‌ساز شد نورت ظهور کرد و ابوحمزه‌ساز شد دست تو ربنای قنوت اجابت است سجاده‌ی تو قبله‌ی اهل عبادت است اشکت نزول آیه‌ی باران رحمت است لب‌های تو صحیفه‌ی عرفان و حکمت است هرکس کلاس درس تو را مستعد شده‌ست پای دعای خمسه عشر مجتهد شده‌ست از بس قرین رحمت تو ماه و سال ماست آغشته با دعای تو رزق حلال ماست شادیم با مرام تو، غم بی خیال ماست یک دم بدون عشق تو، فرض محال ماست تو روضه خوان داغی و ما نیز مستمع ما را مباد رشته‌ی این داغ، منقطع حرف از اسارت است نه حرف از رسالت است تیغ زیان کشیدی و دیدم قیامت است دیدم که پا به پای تو راهی شهادت است ارث تو از حسین سراپا شجاعت است بر منبر خطابه اگر نوحه‌گر شدی تو‌ خطبه‌‌خوان مرثیه‌های پدر شدی ای روضه‌خوانِ آن سر از روی تن جدا ای روضه‌خوانِ کشته‌ی مذبوح از قفا ای روضه‌خوانِ آن بدن بین بوریا ای روضه‌خوانِ آن تن در زیر دست و پا بودی توان حوصله‌ی داغدیده‌ها بودی امیر قافله‌ی سربریده‌ها در شام، غیرِ بغض تو در سینه‌ها نبود مسجد محلِّ رویش آیینه‌ها نبود جز بوسه‌ی معاویه بر پینه‌ها نبود منبر که جای بازی بوزینه‌ها نبود منبر برای حج تو میقات عشق بود حق با علی‌ست، خطبه‌ات اثبات عشق بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e