#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#حضرت_زینب_س_شام
شامیان خنده به زخم جگر ما نزنید
ساز با نالهی ذرّیهی زهرا نزنید
سر مردان خدا را به سر نیزه زدید
مرد باشید دگر سنگ به زنها نزنید
به زنان بر سر بازار اگر سنگ زدید
دختران را به کنار سر بابا نزنید
علی و فاطمه در جمع شما اِستادند
پیش چشم علی و فاطمه ما را نزنید
به اسیری که بُوَد در غل و زنجیر زدید
به یتیمی که دویده است به صحرا نزنید
رقص شادی جلوی محمل زینب نکنید
پای سرهای بریده به زمین پا نزنید
بگذارید برای شهدا گریه کنیم
خنده بر داغ دل سوختهی ما نزنید
کشتن فاطمه بین در ودیوار بس است
تازیانه به تن زینب کبری نزنید
به تماشای سر پاک حسین آمدهاید
اینقدر دست به هنگام تماشا نزنید
سخن «میثم» دل سوخته را گوش کنید:
دوستان! غیر در خانهی مولا نزنید
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#حضرت_زینب_س_شام
شام بر عترت طاها چقدر سخت گذشت
وای بر دختر زهرا چقدر سخت گذشت
دو سه روزی دمِ دروازه معطل بودند
پشت دروازه به آنها چقدر سخت گذشت
کاش شب بود و نمیدید کسی زینب را
بین انظار خدایا چقدر سخت گذشت
وسط آن همه نامحرمِ بی شرم و حیا
سرِ بازار به زنها چقدر سخت گذشت
آن یهودیه نگاهش که به سرها افتاد
ناسزا گفت به مولا چقدر سخت گذشت
هر کسی بُغض علی داشت به اکبر میزد
پای آن نیزه به لیلا چقدر سخت گذشت
سر بُبریده درآورد سر از طشت طلا
خاک غم بر سر دنیا چقدر سخت گذشت
چوب میخورد حسین و لب زینب میسوخت
وای بر زینب کبری چقدر سخت گذشت
✍ #عبدالحسین_میرزایی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
آه، یاران روزگارم شام شد
نوبت شرح ورود شام شد
شام، شهر محنت و رنج و بلا
شام، یعنی سختتر از کربلا
شام یعنی مرکز آزارها
آل عصمت را سربازارها
شام، یعنی از جهنم شومتر
اهل بیت از کربلا مظلومتر
شام، یعنی ظلم و جور بی حساب
اهل بیت عصمت و بزم شراب
در ورود شام، از شمر لعین
کرد خواهش ام کلثوم حزین
کای ستمگر بر تو دارم حاجتی
حاجتی بر کافر دون همتی
ما اسیران، عترت پیغمبریم
پرده پوشان حریم داوریم
خواهی ار ما را بری در شهر شام
از مسیری بر که نَبْوَد ازدحام
بلکه کمتر گِرد عترت صف زنند
خنده و زخم زبان و کف زنند
آن جنایتپیشه، آن خصم رسول
بر خلاف گفتۀ دخت بتول
داد خُبث طینت خود را نشان
بُرد از دروازۀ ساعاتشان
پشت آن دروازه خلقی بی شمار
رخت نو پوشیده، دست و پا نگار
بهر استقبال، با ساز و دُهُل
سنگشان در دست، جای دسته گل
ریختند از هر طرف زنهای شام
آتش و خاکستر از بالای بام
زینب مظلومه بود و گرد وی
هیجده خورشید، بر بالای نی
هیجده آئینهی حق الیقین
هیجده صورت زصورت آفرین
هیجده ماه به خون آراسته
با سر ببریده بر پا خاسته
رأس ثارالله زخون بسته نقاب
سایبان زینب اندر آفتاب
آن سوی محمل سر عباس بود
روبرو با رأس خیرالناس بود
ماه لیلا جلوه گر بر نوک نی
گه به عمّه، گه به خواهر چشم وی
بس که بر آل علی بیداد رفت
داستان کربلا از یاد رفت
خصم بد آئین به جای احترام
کرد اعلان بر یهودیهای شام
کاین اسیران، عترت پیغمبرند
وین زنان از خاندان حیدرند
این سر فرزند پاک حیدر است
روز، روز انتقام خیبر است
طبق فرمان امیر شهر شام
جمله آزادید بهر انتقام
این سخن تا بر یهود اعلام شد
شام ویران، شامتر از شام شد
آن قدر آل پیمبر را زدند
دختران نازپرور را زدند
خندههای فتح بر لب میزدند
زخمها بر قلب زینب میزدند
آن یکی بر نیزهدار انعام داد
این به زین العابدین دشنام داد
پیر زالی دید در شام خراب
بر فراز نیزه قرص آفتاب
آفتابی نه سری در ابر خون
لب کبود، اما رخ او لالهگون
بر لبش ذکر خدا جاری مدام
سنگها از بام گویندش سلام
از یکی پرسید این سر زآن کیست
گفت این رأس حسین بن علیست
این بُوَد مهر سپهر عالمین
نجل احمد، یوسف زهرا حسین
وای من، ای وای من، ای وای من
کاش میمردم نمیگفتم سخن
آن جنایت پیشه با خشم تمام
زد بر آن سر سنگی از بالای بام
آن سر، آن آئینهی حق الیقین
اوفتاد از نیزه بر روی زمین
ریخت زین غم بر سر خورشید خاک
گشت قلب آسمانها چاک چاک
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
دور محمل چه شلوغ است مکافات شده
قافله وارد دروازهی ساعات شده
سنگ در دست رسیدند و خوش آمد گفتند
بین هر کوچهای از آل علی بد گفتند
وسط اینهمه خنده، شرر آهم هست
دور من هرکس و ناکس که نمیخواهم هست
سورهی ناس بخوانید که شر کم بشود
چشمها خیره نماند، سرشان خم بشود
مشکلی کاش ز هجران تو حل میکردم
سرت از نیزه میافتاد، بغل میکردم
طعنه و زخم زبان مرحله به مرحله بود
بی ادبتر ز همه دوروبرم حرمله بود
نصف روز است که اینجا سرپاییم حسین
دوست داری که بگوییم کجاییم حسین؟!
وسط اینهمه روضه، فقط این غم کم بود
آخرین منزل ما مجلس نامحرم بود
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
#حضرت_زینب_س_شام
فاطمه! مادر سادات! چه آمد به سرت؟
شامیان عید گرفتند به قتل پسرت
سنگ و خاکستر و دشنام و کف و زخم زبان
کوچه کوچه شده مزد زحمات پدرت
بوسه از دور به پیشانی بشکسته بزن
اگر افتد به سر پاکِ حسینت نظرت
شانه بر گیسوی زینب بزن و اشک بریز
گر به دروازۀ ساعات بیفتد گذرت
دیگر از چوب و لب خشک نگویم سخنی
بیش از این نیست روا تا که بسوزد جگرت
چون مه نیمه درخشد به کنار خورشید
سر عباس که خود هست حسین دگرت
مادر زینب! از زینب مظلومه بپرس
دخترم! در ملاء عام چه آمد به سرت؟
یا محمّد بنگر حق ذوی القربی را
کشت اولاد تو را امت بیدادگرت
"میثم!" از بس سخن از سوز جگر میگویی
شعر تو در نفس سوخته گشته شررت
✍️ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#پایان_ماه_محرم #زیارت_اربعین
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
گر زندگیام خلاصه یک دم باشد،
بگذار دمم گرم همین غم باشد
این گریه اگر مرهم هر زخم شماست
عشق است دلم اسیر ماتم باشد
در مجلس تو سیاه لشکر هستیم
اینجا جای رسول اکرم باشد
با روضهی تو بهشت از یادش رفت
این خاک زمین، بهشتِ آدم باشد
ما در همهی سال عزادار توأیم
سی روز برای ماتمت کم باشد
از شهر نگیر این سیاهیها را
زیبایی شهرها به پرچم باشد
کی گریه برای تو کند بعد از ما؟!
سخت است نباشیم و محرم باشد
خوب و بد مارا به خدا بخشیدی
این پیشکشی ز یار درهم باشد
باز این چه مصیبت فراق است امشب
شورش به دل تمام عالم باشد
از حُرّ و حبیب تا کسی همچون من
صد شکر که کشتیات معظم باشد
ای کاش که این گریهی ناقابل ما
مرضی رضای مادرت هم باشد
تکلیف من اربعینِ تو چیست بگو
وضعیت من عجیب مبهم باشد
زینب دم دروازهی شام است امشب
اسباب شکنجهاش فراهم باشد
✍ #سیدپوریا_هاشمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#مجلس_یزید_ملعون
کی دیده کنار هم، جام می و قرآن را
جام می و قرآن و، چوب و لب عطشان را
ای فـاطمهی اطـهر! ای دختـر پیغمبـر!
در طشت طلا بنگر، وجه الـلَهِ سبحان را
فریاد که سوزاندند، آخر دل زینب را
افسوس که بشکستند، آن گوهر دندان را
یارب جگرم شد خون، دیدم که یزیدِ دون
با چوب زند بوسه، لعل لب مهمان را
قلب نبی آزردند، در مجلسِ مِیْ بردند
هم آیهی تطهیر و، هم سورهی فرقان را
فریاد از آن چوب و، افسوس بر آن دندان
کز سوره جدا کردند، یک آیهی قرآن را
فریاد که از این غم، خون شد جگر عالم
آتش زدی ای «میثم»! این عالم امکان را
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#حضرت_زینب_س_ورود_به_شهر_شام
به سوی یار از ندارها سلام میرسد
خوشیم این سلامها به آن امام میرسد
شدیم بی نصیب از نظارهی رخش ولی
نگاه لطف او به ما علی الدوام میرسد
عطای یار و منعِ بخششاش یکیست باطناً
صلاح ماست هر دوتاش...، هر کدام میرسد
بریده میشود نخِ توسل اهالیاش
به پای سفرهای که لقمهی حرام میرسد
از این طرف گناه ما فقط به سوی او رسید
از آن طرف همیشه لطف و احترام میرسد
همین که بر دعا دو دست خود بلند میکند
به قلب ما همان دقیقه التیام میرسد
دلِ شکسته! از غریبیِ عقیله صبر کن
میآید آن امام و وقت انتقام میرسد
::
فدای دختر علی که با قد خمیدهاش
محلهی یهودیانِ شهر شام میرسد
چقدر کارِ این بزرگزاده سخت میشود
در آن زمان که کاروان به ازدحام میرسد
گرسنهاند کودکان و رو به کس نمیزنند
اگرچه بوی نان تازه بر مشام میرسد
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
اینجا همه کورند و از آیات میگویند
خورشید را حتی چراغی مات میگویند
این سرزمینِ تیره را شامات میگویند
پای زمان انگار اینجا لنگ میگردد
یعنی چهل گامش چهل فرسنگ میگردد
این باب را دروازهی ساعات میگویند
این سو زنانی خسته با اطفال میآیند
پانصد هزار آن سو به استقبال میآیند
افلاک، از نحسی این اوقات میگویند
تا رأسِ مولا بین صفها میرود بالا
آواز میخوانند و دفها میرود بالا
در شعرشان رقاصهها طامات میگویند
بر نیزهها حتی امیری میکند این سر
سائل بیاید، دستگیری میکند این سر
او را کماکان قبلهی حاجات میگویند
آل علی را شامیان خونِ جگر دادند
از کوچهی تنگ یهودیها گذر دادند
اینجا مسلمانانش از تورات میگویند
پیرزنی که در سرش جز فکر خیبر نیست
برداشت سنگی از زمین، پرسید: این زن کیست؟
گفتند: او را عمهی سادات میگویند
اموال را بردید حرفی نیست شامیها
اما کجای این جهان آه ای حرامیها_
روبندهای کهنه را سوغات میگویند؟!...
✍ #سیدمیلاد_حسنی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_اهل_بیت_ع_به_شام
رسیده روضه به بازار شام، واویلا
تمام مرثیه در یک کلام، واویلا
ز کوچهها همه بوی شراب میآید
رسیده قافله در ازدحام، واویلا
در ازدحام نظرها، سلالههای علی
اسیر و خسته و بی احترام، واویلا
به کوچههای یهودی خبر رسانده کسی
رسیده مرحلهی انتقام، واویلا
به هر اشارهی سنگی سری زمین میخورد
سری به نیزه ندارد دوام، واویلا
مقابل دل زینب چگونه میشکنند!
به سنگِ کینه جبینِ امام، واویلا
✍ #حسن_کردی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e