بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#حسن_لطفی
▶️
به رویِ سیمهایِ برق است و
در نگاهش عجیب غم دارد
خوب پیداست این کلاغِ سیاه
چقدر حسرتِ حرم دارد
@hosenih
خیره مانده به گنبد و میگفت
کاش مادر زِ باغ میآمد
چه قشنگ است این حرم ای کاش
با هزاران کلاغ میآمد
@hosenih
فکر میکرد اگر حرم بِرسد
دورِ خود چند آشنا بیند
هِی از آن دور خیره شد شاید
لااقل یک کلاغ را بیند
@hosenih
گفته بودند موقعِ رفتن
مرو جایی که حسرتش با ماست
تو سیاهی غریبهای زشتی
نه ! حرم لانهیِ کبوترهاست
@hosenih
نَرو از پیشِمان بمان او گفت
رنگ بالاتر از سیاهی نیست
دستِ من نیست میکشد آقا
میروم تا امام راهی نیست
@hosenih
راه دور و به زحمت آمده بود
تا رسانَد سلامِ مادر را
چقدر سخت بود بردارد
او زِ گنبد نگاهِ آخر را...
@hosenih
تا به اینجا رسید اما حیف
در تَنَش قُوَّت پریدن نیست
عزم کرده به باغ برگردد
در دلش طاقتِ بریدن نیست
@hosenih
دید مُشتی کبوترند آنجا
رویِ گنبد طلایِ آقایش
خواست از راهِ خویش برگردد
آمد اما صدای آقایش
@hosenih
خستهای تشنهای گرسنهای اما
چشم بر راهِ دیدنت بودم
چند روزی است بین راهی و
به امید رسیدنت بودم
@hosenih
بال و پرهایِ خاکیِ خود را
بتکان رویِ فرشِ ایوانم
نه روی شاخههایی نه
که نشستی به رویِ دامانم
@hosenih
چشم بر راه مانده بودم تا
بِرسی ...آب و دانهات با من
هرکجا از حرم که میخواهی
بنشین آشیانهات با من
@hosenih
هرچه اینجا سیاهتر بهتر
زودتر رو سپید برگردد
نه محال است زائرم یکبار
از حرم نااُمید برگردد
@hosenih
جز درِ خانهام کجا داری
بهتر از گنبدم کجا بروی
دوست دارم کبوترم باشی
دوست داری به کربلا بروی؟
@hosenih
چند روز میهمان آقا بود
او کبوتر شد و رها میرفت
لطفِ این خانه شاملاش شده بود
داشت او هم به کربلا میرفت....
***
@hosenih
جُون آمد کنارِ اربابش
رخصتش را گرفت اما نه
التماسش نمود او فرمود
زحمتت دادهایم حالا نه...
@hosenih
گفت خارم که خار میدانم
پیش گُل رنگ و روی بد دارد
دست رد را مزن به سینهی این
روسیاهی که بویِ بد دارد
@hosenih
حرفهای غلام آتش بود
از جگر بود بر جگر میزد
بوسه بر دست نه به خاکش داد
سر به زیری که بال و پر میزد
@hosenih
اندکی بعد بر زمین اُفتاد
رویِ شن سر گذاشت چشمش بست
فکرِ دامان نمیکند اصلا
انتظاری نداشت چشمش بست
@hosenih
ناگهان بویِ سیب را فهمید
گرمی ناب را حِس میکرد
باورش نیست روی گونهی خود
روی ارباب را حِس میکرد
@hosenih
سر به دامان گرفت و او از شرم
زخمهای دلش نمک خورده
بوسهای زد به چهرهاش ارباب
بوسهای با لبی تَرَک خورده......
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح
#امیر_عظیمی
▶️
عاشقان دور حرم عشق و صفا را دیدند
عارفان چله گرفتند و خدا را دیدند
@hosenih
ای فقیری که به طوس آمده ای دقت کن
اغنیاء مکه که رفتند رضا را دیدند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
#مهدی_نظری
▶️
به گفته های موثق روایت است اینجا
نفس کشیدن مان هم عبادت است اینجا
به کاسه و به کف دست اکتفا نکنید
که رود و چشمه نه دریای حاجت است اینجا
بیا به مجلس شمس الشموس ونیت کن
که بودن تو یقینا زیارت است اینجا
بیار حاجت خود را که وقت باران است
که لحظه لحظه شب استجابت است اینجا
بگیر دامن شمس الشموس عالم را
گدایی ام بکنی اوج عزت است اینجا
رسیده ام به حرم با دوچشم بارانی
شب ولادت آقا قیامت است اینجا
سلام حضرت سلطان سلام حضرت عشق
هزار مرتبه عرض ادب به ساحت عشق
@hosenih
کریم گرکه تو باشی گدا نمی ماند
توسفره پهن کنی بینوا نمی ماند
کنار پنجره فولاد تو امام رئوف
بدون شک نگرفته شفا نمی ماند
شفاست پشت شفا پس دلیل آن این است
نقاره خانۀ تو بی صدا نمی ماند
اگر نگاه خودت را بگیری از عالم
بجان فاطمه حاجت روا نمی ماند!!!
اگر که نام تو را آشنا صدا بزنیم
کنار نام تو نام آشنا نمی ماند
میان اینهمه زائر که درکنار تواند
کسی نرفته به کرببلا نمی ماند
توچشمه ای تو زلالی تو مثل بارانی
امام هشتمی وپادشاه ایرانی
@hosenih
تو آنکه در دل هر دل سپرده محبوب است
مرا بخر که دراین سینه قلبم آشوب است
نمک بریز زچشمت بکن نمک گیرم
که پای سفرۀ چشم تو رزق من خوب است
خدا علی و علی هم علی توهم که علی
چقدر نام علی در حرم طلا کوب است
فدای صحن و سرایت فدای ایوانت
بهشت هم دم ایوان طلات مجذوب است
چقدر شان تو بالاست هرکسی از دور
سلام هم بدهد زائر تو محسوب است
زکار شیخ بهایی دوعالم حیرانند
فقط زلطف تو بوده اگر که اعجوبه ست
شنیده ام که با او گفته ای که تابه ابد
گناهکار نیاید حرم کجا برود
@hosenih
لباس کهنه ات آقا عبای سلطانی ست
فدای لحن صدایت شوم که قرآنی ست
به حوض آب و به فواره ی حرم سوگند
که چشمهای من اینجا همیشه بارانی ست
شکوه کوه و بلندای عرش و فرش و زمین
زقدو قامت گلدسته ی تو بالانیست
زگنبدو حرمت خوب می شود فهمید
که این حرم همه اش کار دست ایرانی ست
بدون شک فقط از لطف چشم تو بوده
که سایه سرمن رهبری خراسانی ست
تو میرسی دم جان دادن همه آنجا
گواه گفته من پیر مرد سلمانی ست
چه خوب ذکر تو را وقت مرگ می گیریم
همه به پای تو سر می نهیم و می میریم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#مجتبی_شگریان
▶️
اگر چه گشته ام نوبت به نوبت خاک ایران را
نخواهم برد از یادم سفرهای خراسان را
پیمبر نیستم اما یقین دارم که در مشهد
نشانم می دهد گاهی خدا معراج انسان را
@hosenih
مسیرم دور اما زود رفتم ساده برگشتم
خدا از ما نگیرد رفت و آمدهای آسان را
همین که در حرم هرگز زمان را حس نمی کردم
به من آموخت آداب پذیرایی ز مهمان را
جهنم بود هر جا بی تو رفتم سوختم آنجا
مرا پایین پا آوردی و دیدم گلستان را
شنیدم می بری با خنده ات دل از همه عالم
نشانم می دهی یک لحظه آن لبهای خندان را؟
شکایت دارم از این خشکسالی های چشمانم
تو ای دریا به رویم باز کن درهای طوفان را
چرا از زعفران، سوهان، برایت شعر می سازد؟!
مگر شاعر نخورده ذره ای از نان سلطان را؟!
میان موج های آبی کاذب چرا رفتی؟
بیا صحن عتیق اینجا ببین موج خروشان را
بیا در موج رحمت غرق شو تا زنده تر گردی
بیا تا حس کنی در زندگی الطاف باران را
@hosenih
گدا بودم ،گرسنه ، لقمهء نان تو سیرم کرد
مبادا از دهانم پس بگیری لقمه نان را
شبیه مرد سلمانی به غیر از تو نمی خواهم
ملاقاتم بیا آسان بفرما دادن جان را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#حسن_لطفی
▶️
به رویِ سیمهایِ برق است و
در نگاهش عجیب غم دارد
خوب پیداست این کلاغِ سیاه
چقدر حسرتِ حرم دارد
@hosenih
خیره مانده به گنبد و میگفت
کاش مادر زِ باغ میآمد
چه قشنگ است این حرم ای کاش
با هزاران کلاغ میآمد
@hosenih
فکر میکرد اگر حرم بِرسد
دورِ خود چند آشنا بیند
هِی از آن دور خیره شد شاید
لااقل یک کلاغ را بیند
@hosenih
گفته بودند موقعِ رفتن
مَرو جایی که حسرتش با ماست
تو سیاهی غریبهای زشتی
نه ! حرم لانهیِ کبوترهاست
@hosenih
گرچه گفتند که نرو او گفت
رنگِ بالاتر از سیاهی نیست
دستِ من نیست میبَرد آقا
میروم تا امام راهی نیست
@hosenih
راه دور و به زحمت آمده بود
تا رسانَد سلامِ مادر را
چقدر سخت بود بردارد
او زِ گنبد نگاهِ آخر را...
@hosenih
تا به اینجا رسید اما حیف
در تَنَش قُوَّت پریدن نیست
عزم کرده به باغ برگردد
در دلش طاقتِ بُریدن نیست
@hosenih
دید مُشتی کبوترند آنجا
رویِ گنبد طلایِ آقایش
خواست از راهِ خویش برگردد
آمد اما صدای آقایش
@hosenih
خستهای تشنهای گرسنهای اما
چشم بر راهِ دیدنت بودم
چند روزی است بین راهی و
به امید رسیدنت بودم
@hosenih
هرکجا که نشستهای در راه
تو نشستی به رویِ دامانم
بال و پرهایِ خاکیِ خود را
بتکان رویِ فرشِ ایوانم
@hosenih
چشم بر راه مانده بودم تا
بِرسی ...آب و دانهات با من
هرکجا از حرم که میخواهی
بنشین آشیانهات با من
@hosenih
هرچه اینجا سیاهتر بهتر
زودتر رو سپید برگردد
نه محال است زائرم یکبار
از حرم نااُمید برگردد
@hosenih
جز درِ خانهام کجا داری
بهتر از گنبدم کجا بروی
دوست دارم کبوترم باشی
دوست داری به کربلا بروی؟
@hosenih
چند روز میهمان آقا بود
او کبوتر شد و رها میرفت
لطفِ این خانه شاملاش شده بود
داشت او هم به کربلا میرفت....
***
@hosenih
جُون آمد کنارِ اربابش
رخصتش را گرفت اما نه
التماسش نمود او فرمود
زحمتت دادهایم حالا نه...
@hosenih
گفت خارم و خار میدانم
پیش گُل رنگ و روی بد دارد
دست رد را مزن به سینهی این
روسیاهی که بویِ بد دارد
@hosenih
حرفهای غلام آتش بود
از جگر بود بر جگر میزد
بوسه بر دست نه به خاکش داد
داشت از شوق بال و پر میزد
@hosenih
اندکی بعد بر زمین اُفتاد
رویِ شن سر گذاشت چشمش بست
فکرِ دامان نمیکند اصلا
انتظاری نداشت چشمش بست
@hosenih
ناگهان بویِ سیب را فهمید
گرمی ناب را حِس میکرد
باورش نیست روی گونهی خود
روی ارباب را حِس میکرد
@hosenih
سر او روی دامن است اما
زخمهای دلش نمک خورده
بوسهای زد به چهرهاش ارباب
بوسهای با لبی تَرَک خورده...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_ولادت
#محمود_ژوليده
▶️
گفتیم رضا تا که بخوانیم خدا را
گفتیم رضا تا بشناسیم وِلا را
گفتیم رضا تا بنمائیم عطا را
گفتیم رضا تا که بیابیم رضا را
عنوانِ رضا جملۀ اسمای الهی
آمد به جهان آیت عظمای الهی
@hosenih
تابید به دل پَرتوِ تمثال محمد
سر زد ز جنان جلوۀ إجلال محمد
آن آرزوی حیدر و آمال محمد
آن عالمِ فریاد رسِ آل محمد
لاحَول بخوانید که عشقِ همه آمد
إسپند بیارید، گلِ فاطمه آمد
@hosenih
ما شیعۀ آنیم که رُجحان نپذیرد
آن وجهِ خداوند که پایان نپذیرد
آن نورٌ علی نور که نِیران نپذیرید
آن قامتِ چون سَرو که طوفان نپذیرید
خورشیدِ جنان، ماهِ جهان، نجمِ خراسان
آقای فَلک، روحِ مَلک، جانِ محبان
@hosenih
آن ماهِ فَلک فَر که بجز عبدِ خدا نیست
آن شاهِ دو عالم که به جز فکرِ گدا نیست
بخل و حسَد و کبر در أخلاقِ رضا نیست
حرص و طمع و آز مرامِ صُلحا نیست
جود و کرم و خیر زنَد بوسه بدستش
اوصافِ الهی همگی واله و مَستش
@hosenih
محتاج به آن دستِ کریمند خلایق
وابسته به آن لطفِ قدیمند خلایق
دلبسته به آن قلب سلیمند خلایق
ریزه خورِ احسانِ حریمندخلایق
مائیم و غلامیِ تو ای حضرتِ والا
نوکر شده نامیِ تو ای حضرتِ والا
@hosenih
وَالله غلامیِ تو زیبَندگیِ ماست
دلدادگیِ راهِ تو رزمندگیِ ماست
راضی به رضای تو شدن بندگی ماست
در اصل به سبکِ تو شدن زندگی ماست
هر زلف، گِره خورد به زلفِ تو قشنگ است
دامان تو را هرکه تو خواهیش،به چنگ است
@hosenih
ای معنیِ توحید وَ ای هستیِ داور
ای قبلۀ حاجات وَ ای جان پیمبر
چون مادرِ خود فاطمه ای سورۀ کوثر
خصمِ تو چنان خصمِ علی، ناقص و أبتر
در خانۀ خود هم نشدی دور ز محنت
فامیلِ بَد و حرفِ بَد و کینه و تهمت
@hosenih
تهدید شدی با ستمِ چهره شناسان
تبعید شدی از حرمِ خویش، چه آسان
أحبابِ تو أصحابِ تو زین غصّه هَراسان
آنروز خدا خواست بیایی به خراسان
چون فاطمه، ای در رهِ اسلام هزینه
یک بِضعه به ایران شد و یک بِضعه مدینه
@hosenih
با هجرتِ تو قافله ایجاد شد آنرور
ایران به قدومت همه آباد شد آنرور
این مملکت از بردگی آزاد شد آنرور
بر دشمنت این خِطّه چو مرصاد شد آنرور
پاداشِ قدوم تو و معصومه در ایران
خونهای زمین ریخته از جسم دلیران
@hosenih
تا قدر بدانیم کرامات شما را
توصیف نمائیم عنایات شما را
خود فَرض بدانیم زیارات شما را
تا زنده بداریم مناجات شما را
آنجا که ملائک همه در گفت و شنودند
آنجا که شهیدانِ حرم غرقِ شهودند
@hosenih
یک گوشه مناجات، مناجاتِ حسین است
یک توشه ملاقات، ملاقاتِ حسین است
یک درسِ مواسات، مواساتِ حسین است
بر أهلِ مناجات، مباهاتِ حسین است
تا دیدۀ گریانِ تو بر شِیبِ خضیب است
پس روضۀ رضوانِ تو با إبنِ شبیب است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح
#محمود_ژوليده
▶️
خرسند خدا ز خلق و خوی نبویست
خشنود ز ابلاغ ولای علویست
@hosenih
این مکتب فاطمی که مهدی دارد
مشروط به امضای ولای رضویست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#احمد_ایرانی_نسب
▶️
میان صحن های تو ز فکر این و آن فارغ
شبیه کودکی هستم ز غوغای جهان فارغ
تمام حرف هایم را فقط با اشک میگویم
اشارات نظر داریم و هستم از زبان فارغ
@hosenih
کلاغ رو سیاهی پر زده بین کبوتر ها
کنار پنجره فولاد تو از آشیان فارغ
کبوتر زائرت باشد ز گنبد بر نمیخیزد
که تا خورشید بالا رفت و شد از آسمان فارغ
مرا با عیب راهم دادی و با اشک می خندم
شبیه بنده ای که میشود از امتحان فارغ
زمینم؟ آسمانم؟ مشهدم؟ عرشم؟ کجا هستم؟
دخیلت هستم و میگردم از کون و مکان فارغ
اذان صبح ، نقاره دلم را زیر و رو کرده
چنان پر شور و سرمستم که هستم از اذان فارغ
شفا میخواهم و از آب سقاخانه مینوشم
منم از لطف هر که غیر تو ، ای مهربان فارغ
میان دست ها حاجت نمانده چون کریمی تو
ز حاجت سینه ی مرد و زن و پیر و جوان فارغ
@hosenih
چگونه صید کردی قلب صیاد خراسان را؟
که صیاد خراسان از شکار آهوان فارغ
(کمان را زه بریده ، تیر را پیکان و پر کنده
سپر افکنده ، خود را کرده از تیر و کمان فارغ) *
*وحشی بافقی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#سیدمجتبی_شجاع
▶️
کس درد دوا نمی کند الا تو
لطفی به گدا نمی کند الا تو
@hosenih
افتاده گره به کارم و می دانم...
کس این گره وا نمی کند الا تو
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#سیدمجتبی_شجاع
▶️
بر درد دل خسته دوا… تنها تو
در هر دو جهان گره گشا…تنها تو
@hosenih
خاک کف پای زائرت…تنها من
سلطان سریر ارتضا…تنها تو
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#سیدمجتبی_شجاع
▶️
از غم نه فرار می تواند بکند
نه اینکه هوار می تواند بکند
@hosenih
جز اینکه بیاید حرمت گریه کند...
"بیچاره" چکار می تواند بکند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_رضا_ع_مدح_و_مناجات
#امیر_عظیمی
▶️
رخصت گرفت بادصبا از امام ما
تا که به محضرش برساند سلام ما
سائل سلام داد و کریمی علیک گفت
سلطان اشاره کرد نوشتند نام ما
@hosenih
«هرگز نمیرد آنکه دلش زنده شد به عشق
ثبت است بر جریده ی عالم دوام ما»
ما بی نگاه حضرتش آدم نمیشویم
ناپخته است بی کرمش خشت خام ما
زائر شدیم و زائرمان جبرییل شد
در بارگاه اوست چنین بارِعام ما
میخانه است بارگه ثامنالحجج
در هر رواق پر شده از نور، جام ما
رو به ضریح پیش خودم فکر می کنم
دست که ریخت شهد محبت به کام ما
@hosenih
نقاره... باز پنجره فولاد شد شلوغ
طفلی گرفته است شفا از امام ما
آقا سه جا به زائر خود لطف می کند
ختم کلام، می شود آتش حرام ما
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih