بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مدح
#میثم_مومنی_نژاد
▶️
سجاده ی اشک تو ، به هر جا باز است
صد جاده به سمت آسمانها باز است
@hosenih
چشمان تو هر روز ، پر از عاشوراست
چون پنجره ای که رو به دریا باز است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#مهدی_رحیمی
▶️
چون باد در مجاورت شمعی چون شمع در محاصره بادی
با احتساب کرببلا ای کوه پنجاه و هشت سال نیافتادی
لبخند گشته است فراموشت با چشم های روشن و خاموشت
نزدیک به دو سوم عمرت را در چهره ات ندیده است کسی شادی
@hosenih
زینب که کوه صبر مجسم بود یک سال و نیم ماند و دوام آورد
اما تو در حدود چهل سال است مثل سکوت عامل فریادی
تعریف کرده ای تو به جای چشم یک جفت ابر حامل باران را
شاگرد چشم های تو زینب بود بر گریه بر حسین تو استادی
هر شب ادامه داد غم خود را با اشک های خویش به نحوی که
او را به یاد شام می اندازد هر گیسوی رها شده در بادی
@hosenih
دورم ز خاک پای تو با این حال حس می کنم که بعد هزاران سال
در گوشه بقیع به آرامی در سجده است حضرت سجادی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#حسن_لطفی
▶️
اگرچه شمع از آتش به روی سر دارد
منم همان که زِ غم شعله بر جگر دارد
پس از تو نوبتِ سی سال گریه یِ من بود
پس از تو در همه احوال گریه یِ من بود
شبیه گریه یِ طفلان خیزران خورده
شبیه گریه یِ پیرِ زنِ جوان مُرده
@hosenih
تمام شهر از این گریه ها خبر دارد
که گریه بر جگرِ سنگ هم اثر دارد
پس از تو گوشه یِ سجاده ام پُر از اشک است
پس از تو قامتِ اُفتاده ام پُر از اشک است
پس از تو صحبت بازار می کنم هر روز
شکایت از غم انظار می کنم هر روز
***
نسیم گِردِ سر اطهر تو می چرخید
چقدر بر سَرِ نیزه سَرِ تو می چرخید
@hosenih
میان شعله من و ساربان تَهِ گودال
برای بُردنِ انگشترِ تو می چرخید
به زیر ناقه به زنجیر پایِ من را بست
کسی که دور و بَرِ خواهرِ تو می چرخید
پس از اصابتِ هر سنگ گونه ات می ریخت
به رویِ نیزه کمی حنجر تو می چرخید
@hosenih
نرفته از نظرم کوچه کوچه دنبالِ
عزیزِ کوچک خود همسر تو می چرخید
نرفته از نظرم مجلس شراب و رباب
به نیزه اش سَرِ آب آورِ تو می چرخید
دو دست من به غُل و جامعه به گردن بود
که چشمشان به سویِ دختر تو می چرخید
@hosenih
شبی به کُنجِ تنور و شبی به رویِ طَبَق
چقدر دستِ غریبه سَرِ تو می چرخید
***
تمامِ شهر از این گریه ها خبر دارد
که گریه بر جگر سنگ هم اثر دارد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مدح
#امام_سجاد_ع_مصائب
#سیدهاشم_وفایی
▶️
آن گل که دین و مکتب از او آبرو گرفت
گلهای باغ عشق از او رنگ و بو گرفت
@hosenih
بهر نماز عشق به محراب معرفت
از چشمهسار چشم تر خود وضو گرفت
وقتی که خواست جسم پدر را نهد به خاک
با اشک بوسهها ز رگ آن گلو گرفت
چون شمع سینهسوختهای آب شد تنش
از بسکه همچو فاطمه با گریه خو گرفت
رسوا نمود دشمن دین را به نزد خلق
با خطبهای که خواند توان از عدو گرفت
پیراهنی که فاطمه از مهر رشته بود
تا آنکه دست خصم نماند از او گرفت
با یاد تشنگان لب آب خون گریست
هرگه که دید آب و به دستش سبو گرفت
@hosenih
با کثرت گناه «وفائی» به اشک و آه
امید خود ز آیهی لا تقنطو گرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#محمود_ژولیده
▶️
آندم که غصه های اسیری شروع شد
بهر جوانِ قافله پیری شروع شد
من یادگار "نحن اُسرای"نهضتم
من وارث "مقطع الاعضای" نهضتم
من دیده ام "مقطع الاعضا" چگونه بود
تشریح می کنم تن بابا چگونه بود
@hosenih
دست عزیز فاطمه از مُچ شکسته بود
بر روی سینه اش سگ کوفی نشسته بود
من دیده ام که کشته شده از قفا حسین
از تیر کوفه دیده هزاران جفا حسین
جسمی که نیزه ها همه بارانی اش کنند
رزّازی اَش کنند و ستورانی اَش کنند
@hosenih
عمری است حرف من شده"شیب الخضیب" و بس
آئینه ام ، نظر سوی"خدُّ التریب" و بس
وقتی ز غصه قافله در سوز و آه بود
راه عبور از وسط قتلگاه بود
پائیزِ این جهان به همان لحظه دیده شد
فریاد وامحمدِ زینب شنیده شد
@hosenih
از آن زمان به بعد زمستانِ عالم است
"سرهای قدسیان همه بر زانوی غم است"
یادم نمی رود که غرورم شکسته شد
دست مخدّرات به زنجیر بسته شد
بعد از حسین نوبتِ تهدید من رسید
عمه به داد من پی تأیید من رسید
@hosenih
چادر نماز عمه و عمّامه ام که سوخت
یک خیره سر به زیور اطفال دیده دوخت
آن شب که جیغ و داد زنان را شنیده ام
فریاد دختران جوان را شنیده ام
از بسکه پنجه پنجه به معجر کشیده شد
از غصه قامت من و عمه خمیده شد
@hosenih
من بارها برای خودم روضه خوانده ام
گاهی برای عمۀ خود نوحه خوانده ام
"باز این چه شورش است که در خلق عالم است
با زاین چه نوحه و چه عزا و چه ماتم است"
با یک سخن کنم همۀ روضه را تمام
زندان،خرابه،کوفه،حرم،قتلگاه،شام
@hosenih
یک کاروان مقابل چشمم همه اسیر
دشمن به بی حیایی و بی غیرتی دلیر
از غارت و شکنجه و سیلی و کعب نی
تا سنگِ شام و کوفه به یک رأس روی نی
از طعنه های هیزی و فریاد اهل بیت
تا تهمت کنیزی و امداد اهل بیت
@hosenih
اینها که تازه گوشه ای از غربت من است
تا انتهای غربت من محنت من است
اسرار من نهفته همه در صحیفه شد
یعنی تمام زندگی ام در تقیّه شد
گرچه مدینه غصۀ دیرینۀ من است
اسرار کربلا همه در سینه من است
@hosenih
آرام و بی صدا همه شب تا سحر عجیب
گرییدم و به ناله شدم : یا اباالغریب
دلجوی خویشتن به زبانِ خودم شدم
بی کس ترین امام زمانِ خودم شدم
روزی زِ رَه امام زمان می رسد و ما
در انتظار آمدنش کارمان دعا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امام_سجاد_ع_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
تا اشک هست در بصرم گریه می کنم
با این توان مختصرم گریه می کنم
تنها نه با دو چشم ترم گریه می کنم
با خون مانده بر جگرم گریه می کنم
@hosenih
رنگم زمان دیدن مذبوح می پرد
یا لحظه ای که طفل گلوبند می خرد
یا مادری که کودک شش ماهه می برد
با هر چه هست دور و برم گریه می کنم
@hosenih
روح صحیفه پر شده از گریه کردنم
خمس عشر، بهانه شده بهر شیونم
گاهی گریز بین ابوحمزه می زنم
بین نوافل سحرم گریه می کنم
@hosenih
از خنده های حرمله زجری کشیده ام
من که عقیله را سر بازار دیده ام
بر دردهای عمه ی قامت خمیده ام
بر غربت بزرگ حرم گریه می کنم
@hosenih
ناموس خود به ناقه ی عریان که دیده است؟
آتش میان زلف پریشان که دیده است؟
افتادن قطار اسیران که دیده است؟
عمری است با غم سفرم گریه می کنم
@hosenih
باید چه کرد بین گلو آه و ناله را
زخم عمیق پهلو و بازوی لاله را
خیلی زدند خواهر من را، سه ساله را
یاد رقیه با پسرم گریه می کنم
@hosenih
وقتی عقیله وارد بزم شراب شد
وقتی که خواهرم به کنیزی خطاب شد
روی سرم تمام زمانه خراب شد
بر خاک ریخته به سرم گریه می کنم
@hosenih
یادم نمی رود پدرم را پیاده بود
هر طور بود روی دو پا ایستاده بود
بر نیزه ی غریبی خود تکیه داده بود
بر حال غربت پدرم گریه می کنم
@hosenih
عمامه اش به خاک لگد مال مانده بود
خیلی غریب در ته گودال مانده بود
با کام تشنه، زخمی و بی حال مانده بود
از اوج روضه با خبرم، گریه می کنم
@hosenih
بالم زمان پا شدنم تیر می کشد
از داغ زهر کل تنم تیر می کشد
حالا که تشنه ام... بدنم تیر می کشد...
... یاد عموی تشنه ترم گریه می کنم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مصائب
#امام_سجاد_ع_مدح
#محمد_بختیاری
▶️
ای پسرِ نورِ نبوّت سلام
ای ششمین قلهی عصمت سلام
صاحبِ ما ، صاحبِ ایران تویی
روحِ خدا ، جوهرِ ایمان تویی
@hosenih
سرو و سپیدارِ چمن کیست؟ تو
وارث و دامادِ حسن کیست؟ تو
چشمِ امیدِ همه افتاده ها
آبرویِ گلشنِ سجاده ها
گوش به حرفِ تو نشسته خدا
روحِ دعا زمزمهی ربنا
سجدهی تو جلوهی معراج توست
پینهی پیشانی تو تاجِ توست
خیلِ ملائک همه شاگردِ تو
غرق طواف اند همه گردِ تو
مستِ دعای تو شده جبرئیل
تشنهی لبهات شده سلسبیل
زنده به پیغام تو شد کربلا
وارث و پیغمبرِ خون خدا
خطبه ی تو زنگِ جهادِ تو شد
اشکِ تو همسنگِ جهادِ تو شد
@hosenih
اجرِ تو هم سنگِ در و بام شد
روزِ دهم ختم شد و شام شد
زهر چهل سال در این جام بود
سخت تر از کرب و بلا شام بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#ناصر_شهریاری #وحید_دکامین
▶️
السلام ای قبله ی اهل نظر
السلام ای گریه ی شب تا سحر
السلام ای روضه های پر شرر
السلام ای عابد خونین جگر
ای که غم گشته انیس خاطرت
ای که جز مهدی (عج) نباشد زائرت
@hosenih
ای مزارت قبله ی اهل ولا
ای امام چارم ارض و سما
ای همیشه در دلت روضه به پا
داغها دیدی تو در کرببلا
مصلحت این بود در تب بوده ای
راوی غمهای زینب بوده ای
@hosenih
عمری از غم دیده ی تر داشتی
ارث غربت را ز مادر داشتی
بر دلت داغ برادر داشتی
روضه های شمر و خنجر داشتی
روز عاشورا ز یاد تو نرفت
بوسه بر رگها ز یاد تو نرفت
@hosenih
گر که دیدی پاره پاره پیرهن
این همه شمشیر و نیزه ، یک بدن
در دل گودال جسمی بی کفن
سر به رو نی به روی خاک تن
بر لب تو الامان از شام بود
خون دلها از غم دشنام بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#مهدی_رحیمی
▶️
یک کم از اشک تو در میزان دریا کم نبود
پیش غم های تو غم های دو عالم غم نبود
سر به مُهر کربلا می بُرد در سجاده اش
آن که پیش هیچ کس غیر از خدایش خَم نبود
@hosenih
بعد قرآن در نزول آیه های مُحکَمات
هیچ نطقی در جهان چون خطبه ات مُحکم نبود
پِلک بر هم می زدی کرب و بلا می شد مرور
مقتلی کامل تر از چشمت در این عالم نبود
روضه ی در پرده ات این بود که٬ در طول راه
غیر تو با عمه جانت هیچ کس مَحرَم نبود
@hosenih
گرچه کشتت ذره ذره شمر ،با سَمِّ هُشام؛
در حقیقت قاتلت هم شمر بود و هم نبود
با حساب روضه ی گودال و ظهر و خیمه ها
علّتِ اصلی مرگت حتم دارم سَم نبود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_شهادت
#امام_سجاد_ع_مصائب
#میتراسادات_دهقانی
▶️
سخت است مردی باشد و خیمه نشین باشد
خاکستر این ماجرای آتشین باشد
@hosenih
دردی غریبانه تر از این نیست، در بستر
افتاده و آن سو علم روی زمین باشد
دارد می افتد هر نگین بر خاک و او باید
بر روی انگشتر نگینِ آخرین باشد
قربانِ چشمانِ تری که بعد از این هرگز
با سایه و سقفی نمی خواهد عجین باشد
باید درختی سبز از پاییز بر می گشت
تا سایه ای بر داغ های سرخِ دین باشد
@hosenih
دیگر چگونه راست قامت می شود هر کس
در کربلا یک لحظه زین العابدین باشد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مدح
#میثم_مومنی_نژاد
▶️
سجاده ی اشک تو ، به هر جا باز است
صد جاده به سمت آسمانها باز است
@hosenih
چشمان تو هر روز ، پر از عاشوراست
چون پنجره ای که رو به دریا باز است
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_سجاد_ع_مدح
#امام_سجاد_ع_مصائب
#غلامرضا_سازگار
▶️
سر خاک کف پای تو یا حضرت سجاد
جان، مست تولّای تو یا حضرت سجاد
دل غرق تجلّای تو یا حضرت سجاد
دست من و اعطای تو یا حضرت سجاد
پرواز دهد ذکر تو تا عرش دعا را
جنت، شنود از نفست بوی خدا را
@hosenih
تو وجه خدا، دست خدا، چشم خدایی
تو روح دعا، بال دعا، قلب دعایی
تو کعبه و تو زمزم و تو سعی و صفایی
تو مشعر و خیف و عرفاتی و منایی
تا دور تو ای کعبه مقصود نگردند
حجاج، طواف حرم الله نکردند
@hosenih
ای آب بقا، قطره ای از آب وضویت
وی خضر نبی، نخله سبزی، لب جویت
گلبوسه ی جان دو جهان بر گل رویت
ارباب دعا چشم گشودند به سویت
خورشید دو گیتی مه هر انجمنی تو
آئینه زهرا و حسین و حسنی تو
@hosenih
مهر تو همه خیل رسل راست وظیفه
گفتار تو در لوح الهی است لطیفه
بر لعل لبت، بوسه ی آیات شریفه
مصحف، بود از فاطمه و از تو، صحیفه
اول علی از سلسله ی خیرالانامی
چارم ولی حق پدر هشت امامی
@hosenih
تو نور فروزنده ی مصباح هدایی
سر سلسله ی نسل امام شهدایی
و الله تو، پیغامبرِ خون خدایی
همسنگر سرهای ز تن گشته جدایی
هر چند که بر گردن خود، سلسله داری
جا در دل بشکسته ی هر سلسله داری
@hosenih
پرواز کند طایر وحی از چمن تو
شمشیر خدا خطبه ی دشمن شکن تو
افسوس که شد سنگ جواب سخن تو
زنجیر کند گریه به زخم بدن تو
بس گل، که به سر ریخت ز سنگ لب بامت
افسوس که بردند به ویرانه ی شامت
@hosenih
غیر تو که ای یوسف زهرای شهیده
گردیده پیام آور سرهای بریده
جای صلوات از همه دشنام شنیده
خون دلش از حلقه ی زنجیر چکیده؟
گیرم که عدو برد سوی شام خرابت
ای کاش نمی برد سوی بزم شرابت
@hosenih
ای طایر رحمت، ز چه رو بال و پرت سوخت
هر لحظه دل از شعله ی داغ دگرت سوخت
افسوس که در ماه محرّم، جگرت سوخت
از زهر جفا یکسره پا تا به سرت سوخت
یک کرب و بلا سوز، دلت بود به سینه
تا کرب و بلا شد ز غمت شهر مدینه
@hosenih
عمری به دل سوخته ات، سوز نهان بود
خون جگرت، دم به دم از دیده، روان بود
چشمت به عزای شهدا، اشک فشان بود
از کعب نی اَت، بر بدن خسته نشان بود
در غسل تو یاران ز جگر آه کشیدند
بر پیکر پاکت اثر سلسله دیدند
@hosenih
هر شب دل زارم شده، زوّار بقیعت
ای کاش نهم چهره به دیوار بقیعت
چون شمع بسوزم به شب تار بقیعت
خون گریه کنم، لحظه ی دیدار بقیعت
گیرم به دل شب ز دل خاک سراغت
گریم به تو و تربت بی شمع و چراغت
@hosenih
من «میثم» دلسوخته ی زار شمایم
خاک قدم میثم تمّار شمایم
شرمنده که با هیچ، خریدار شمایم
هر چند بدم، عبد گنهکار شمایم
نامم ز ره لطف به خاطر بسپارید
در مصحف صدّیقه ی کبری بنگارید
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih