بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#حسن_لطفی
▶️
ای وای بر اسیری کز یاد رفته باشد
دنبالِ او شبِ تار صیاد رفته باشد
فهمیدهام در این شهر معنایِ سیری ام را
از ضربِ دست خوردم دندانِ شیری ام را
نامحرمی که با خود دیشب سرِ تو را داشت
وقتی به گوشِ من زد انگشتر تو را داشت
@hosenih
طفلی که خنده میزد بر این لباسِ پاره
او گوشوارِ من داشت من زخم گوشواره
من خار میکشیدم با ناخُنی شکسته
او با گُلِسر من گیسوی خویش بسته
وقتی که شعله اُفتاد از بام رویِ معجر
نگذاشت ساربان تا بردارم آتش از سر
@hosenih
من باز ماندم از درد از فرطِ ناتوانی
او رفت و پیشِ پایم انداخت تکه نانی
من سخت باز کردم انگشتِ کوچکم را
او رفت و بینِ دستش دیدم عروسکم را
دیشب که خواب رفتم یکبار بی عمویم
زنجیرِ دست و پایم پیچید بر گلویم
@hosenih
از کوفه آمدی و سنگِ صبور داری
رنگِ محاسنت زرد بویِ تنور داری
ای سر بیا که مُردم از دخترانِ شامی
از خنده های کوفی از خیزرانِ شامی
ای کاش پای حلقت میمُرد دخترِ تو
آری هنوز گرم است رگهای حنجر تو
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#مجید_تال
▶️
((اَصلا رقیه نه به خدا دختر خودت
یک شب میان کوچه بماند چه می کنی))
در بین ازدحام و شلوغی بترسد و
یک تن به او کمک نرساند چه می کنی
@hosenih
اَصلا خیال کن که کسی دختر تورا
در بین جمعیت بکشاند چه میکنی
یاکه خدانکرده کسی روی صورتش
سیلی محکمی بنشاند چه می کنی
@hosenih
یا فرض کن که دخترتو جای بازی اش
هرشب دعای مرگ بخواند چه میکنی
اَصلا کسی بیاید و با تازیانه اش
خاک از لباس او بتکاند چه میکنی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محمدحسین_رحیمیان
▶️
ای زجر ! ای نامرد ! از جانم چه می خواهی
از سیلی ات افتاد دندانم ، چه می خواهی
@hosenih
خنده ندارد بر زمین افتادن یک طفل
خاکی شده موی پریشانم ، چه می خواهی
صد بار گفتم بی حیا ، دعوا ندارم من
شرمی کن از چشمان گریانم ، چه می خواهی
چیزی نگفتم من ، نزن این قدر با شلاق
زخمم ز سر تا پا ، نمی دانم چه می خواهی
جان مرا بر لب رساندی ای خدا نشناس
از دست تو مرگ است درمانم ، چه می خواهی
خیلی تعصب بر عمو عباس دارم من
کمتر بگو بد از عموجانم ، چه می خواهی
@hosenih
من دخترم نه مرد میدان ، کم بزن فریاد
ای زجر ای نامرد از جانم چه می خواهی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#امیر_خورسند
▶️
دختری درد سرای بدنش را پر کرد
لاله ی خون همه ی پیرهنش را پر کرد
@hosenih
مصحفش از قلم کعب نی آزرده شده
خط کوفی همه ی لوح تنش را پر کرد
گل لبخند به باغ رخ او پژمرده است
ترک سرخ عقیق یمنش را پر کرد
آنقدر گفت پدر با سر بی تن آمد
نفحه ی سیب فضای چمنش را پر کرد
@hosenih
چون خدا خواست که گنجینه ی پنهان باشد
خاک روی بدن بی کفنش را پر کرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
درد دل های #حضرت_رقیه_س_شهادت
#رامین_برومند
▶️
بی حیا ها شرر شعله به آن لانه زدند
ریختند خیمه و آتش به حرمخانه زدند
@hosenih
نانجیبان زمان بی خبر از قهر خدا
آتش از روی جفا بر پر پروانه زدند
خیمه آتش زدن آنقدر که تکبیر نداشت
هلهله کردن و هی نعره ی مستانه زدند
تو نبودی و ببینی که پدر طفلان را
آمدند وقت غروب عده ای دیوانه زدند
سنگ بسیار زدند در وسط کوی و گذر
پیر زن ها به سرم سنگ، جداگانه زدند
دیدم آن لحظه که از بام به روی مه تو
سنگ هارا به لب و گونه و بر چانه زدند
به ستوه آمدم هر بار که گفتم بابا...
تازیانه به سر و بر کمر و شانه زدند
بست بر روی سنان چشم خودش را عباس
دید سیلی به رخ دختر دردانه زدند
@hosenih
شانه لازم بشود موی گره خورده ولی
چنگ بر موی پریشان عوض شانه زدند
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#مهدی_مقیمی
▶️
تویی زخمی ترین سر در میانِ این همه سرها
امان از سنگها و چوبها و تیغ و خنجرها
@hosenih
ز سنگ کوفی و شامی که می بارید از هر سو
شکسته از شما سرها ، زِ زنهای حرم پرها
به دخترهای شامی گفته بودم من پدر دارم
عزیزم حیف شد شب آمدی خوابند دخترها
تنور خانۀ خولی چه کرده با سرت بابا
که رفت از یاد من دیگر جراحتهای پیکرها
چه می شد گر که من را هم سفر می بردی ای بابا
به همراه عزیزان و عموها و برادرها
خودت از عمه های من تشکر کن که در هر جا
برای جسمِ دخترها سپر بودند خواهرها
من و زجر و من و سیلی من و رخسارهء نیلی
بده حق خسته ام دیگر ز تکرارِ مکررها
پدر در ماجرای آتش و خیمه خدا داند
که دلها سوخته بدتر زِ چادرها و معجرها
@hosenih
من از افسردگی های رباب اینگونه فهمیدم
که هجران بد اثر دارد به روی قلب مادرها
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_رقیه_س_مناجات
#ناصر_شهریاری
▶️
ای دوش سقا جایگاهت یا رقیه
هستم دخیل یک نگاهت یا رقیه
@hosenih
ما را ببر ای نو گل ارباب عالم
روز قیامت در پناهت یا رقیه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مناجات
#شب_سوم
#حامد_اشتری
▶️
خوشا به حال رفیقی که چشم تر دارد
خوشا کسی که هوای حرم به سر دارد
همیشه مرغ دل آدمی به پرواز است
خوشا دلی که برای تو بال و پر دارد
@hosenih
هبوط میکند انسان به غیر زائرتو
به زائر حرم تو خدا نظر دارد
برای سینه زنت نیست ترسی از دوزخ
برای آتش فردای خود سپر دارد
دعای هرشبم این است با شما باشم
که زندگی بدون تو درد سر دارد
@hosenih
نوشته ام بنویسند گوشه ی کفنم
نفس کشیدن بی عشق تو ضرر دارد
بدا به حال کسی که ز اشک محروم است
خوشا دلی که غم عشق بر جگر دارد
کجا دهند جوابی که از تو می گیریم
مرام لطف شما را کسی مگر دارد
@hosenih
عزای تشنگیت عرش را پریشان کرد
فقط خدا زدل خواهرت خبر دارد
به شام آمد و برگشت،قلب خسته ی او
چه خاطرات بدی که ازین سفر دارد
ستاره ای به میان خرابه جای گذاشت
ستاره ای که به دامن سر پدر دارد
@hosenih
ستاره ای که اگر واکند کفن پیدا است
چقدر ضربه ی شلاق بر کمر دارد
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حماسه_ی_اربعین_حسینی_ع
#محسن_راحت_حق
▶️
مهمانیِ آقایِ خوبی ها شروع شد
غوغایِ محشر مثلِ عاشورا شروع شد
ای گریه کن ها،سینه زنها دعوت هستید
ای قطره ها ! امواجِ این دریا شروع شد
@hosenih
حسرت به دل های قدیم ! از جای خیزید
نقاشیِ تصویرِ یک رویا شروع شد
زهرا فراخوانِ عمومی داده قطعاً
از هر طرف لبیکِ یا اُمّا شروع شد
همراهِ خود پرونده هاتان را بیارید
با دستِ اربابِ وفا،امضاشروع شد
@hosenih
بعدِ از چهل روز اشک و ناله ،تازه انگار
همراهیِ صدیقه ی صغرا شروع شد
امّ المصائب می رسد از راهِ شامات
دارالبُکایِ زینب کبرا شروع شد
نیّت کن از بهرِ ظهورِ حضرت عشق
بهرت دعایِ مهدیِ زهرا شروع شد
⏹
©️کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih