بسمالله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
زبان حال پیغمبر اکرم(ص) با صدیقه طاهره (س)
#حسن_لطفی
▶️
بس کُن عزیزِ تا سحر بیدار بس کُن
کُشتی مرا از گریه ی بسیار بس کُن
ای چند شب بیدار مانده آب رفتی
ای چند شب گریانِ من اینبار بس کُن
@hosenih
بس کُن کنارِ بسترم خیس است زهرا
آتش نزن بر این تنِ تَب دار بس کُن
رویت ندارد طاقتِ این اشکها را
طاقت ندارد اینهمه آزار بس کُن
باید ببینی روزهایِ بعد از این را
باید بمانی با غمی دشوار بس کُن
@hosenih
باید بگویم روضه های بعد خود را
باید بسوزی بعد از این دیدار بس کُن
ای کاش بعد از من کسی جایت بگوید
با هیزم و با آتش و دیوار بس کُن
ای کاش میگفتند خانوم بچه دارد
ای کاش میگفتند با مسمار بس کُن
@hosenih
در کوچه می اُفتی کَسی غیر از حسن نیست
با گریه می گوید که در انظار بس کُن
در کوچه می اُفتی و می گوید به قنفذ
اُفتاد دستِ مادرم از کار بس کُن
دستت مغیره بشکند حالا که اُفتاد
از چادر او پایِ خود بردار بس کُن
@hosenih
بگذار یک جمله هم از گودال گویم
خون گریه ات را کربلا بگذار بس کُن
وقت هزار و نُهصد و پنجاه زخم است
ای نیزه ی خونبار این اصرار بس کُن
این ناله هایِ دخترت پیشِ حرامی است
با شمر می گوید نزن نشمار... بس کُن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#میلاد_حسنی
▶️
به نام آنکه تو را داده است نام حسن
درود احسنُ الارباب من سلام حسن
سلام بر برکات سپید سایهی تو
که نور داده به خورشید مستدام حسن
@hosenih
سلام بر درجات زبرجدت که از او
عقیق دست سلیمان گرفته وام حسن
عجیب نیست اگر خال هاشمیات را
شبانهروز کند کعبه استلام حسن
فدای قامت بندهنواز تو که نماز
به احترام قدت میکند قیام حسن
قبول نیست سجودی که پاش مُهر تو نیست
رکوع بی تو رکوعیست نا تمام حسن
به خشتخشت ستونهای عرش رب کریم
نوشته با قلم حُسن، یا امام حسن
@hosenih
شکست شیشهی خون دل شما روزی
به دست سودهی الماسهای شام حسن
صلات ظهر چه تشییع بینظیری شد
به لطف بدرقهی تیرها ز بام حسن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمدحسین_مهدی_پناه
▶️
دلا دربون دربار حسن باش
خدا یارت میشه یار حسن باش
دو ماهه که عزادار حسینی
یه امشب رو عزادار حسن باش
@hosenih
با تو زیبام و بی تو غرق زشتی
بگو امشب مدینهم رو نوشتی
الهی پیر بشیم با روضهی تو
ای آقای جوونای بهشتی!
@hosenih
شما لب تر کنی ما سر میاریم
برا یاری تو لشکر میاریم
الهی یاحسن روزی بیاد که
ما از غربت بقیع و در بیاریم
@hosenih
دل عاشق که بیدلبر نمیشه
گداییم و از این بهتر نمیشه
چِشی که بر تو گریه کرده باشه
دیگه کور وارد محشر نمیشه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#رحمان_نوازنی
▶️
داستان عشق او عمر یک ازل دارد
با دو چشم او تنها عشق راه حل دارد
بین شعر عاشورا بیست و سه غزل دارد
ده بهار و سیزده تا کندوی عسل دارد
تیغ قاسمش گویا ارثی از جمل دارد
با وجود او عباس پهلوان و یل دارد
کاروان عاشورا بیحسن نشد عازم
جلوهی حسین اکبر، جلوهی حسن قاسم
@hosenih
دست آسمان چیده دست سورهی کوثر
میوههای رویایی از درخت پیغمبر
پس تو عزت عرشی از بهشت هم برتر
تو بهشت بابایی زیر سایهی مادر
گاه جنتالزهرا گاه جنتالحیدر
پس تو را نمیخوانیم یک غریب بیلشگر
تو که لشگری برتر از فرشتهها داری
هر که دیدهات گفته هیبت خدا داری
@hosenih
عدهای تو را حوض سلسببل میخوانند
عدهای تو را یکتا؛ بیبدیل میخوانند
عدهای تو را پیوسته خلیل میخوانند
یا که منجی موسی بین نیل میخوانند
عدهای که خود را اصحاب فیل میخوانند
مثل خود تو را آقا هی ذلیل میخوانند
تو عزیز زهرایی تو که تاج سر هستی
گر چه خون دل خوردی گر چه خونجگر هستی
@hosenih
صحبت از غریبیِّ مرد خونجگرها شد
باز روضهی مردی که غریب و تنها شد
باز روضهی آقا روضههای زهرا شد
باز بین یککوچه مادری رو به اعدا شد
ناگهان جسارتها کینهها هویدا شد
مادری زمین خورد و قامت پسر تا شد
بین کوچه این کودک گرد و خاک بر پا کرد
زیر دست و پا افتاد جان فدای زهرا کرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#سیدپوریا_هاشمی
▶️
دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد؟
ابری رسید و خون به دل آفتاب کرد
سنی نداشت یکشبه مویش سفید شد
رویش حنا کشید غمش را خضاب کرد
@hosenih
از کوچههای تنگ دگر رد نمیشود
این کوچهها چقدر حسن را عذاب کرد!
دستی که خورد بر روی مادر به کوچهها
آن دست گنبد حسنش را خراب کرد
چون روزه بود تشنگیاش اوج میگرفت
وقت اذان رسید تقاضای آب کرد
فهمید آب نیست ولی باز سرکشید
این زهر لعنتی جگرش را کباب کرد
@hosenih
سوزاند زهر از نوک پا تا سرش ولی
چون راحتش نمود ز دنیا ثواب کرد
از دوست زخم خورد و ز بیگانهها جدا
دنیا چه با عزیز دل بوتراب کرد...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_مدح_و_شهادت
#رضا_تاجیک
▶️
چشم وا كرده شدم دست به دامان حسن
مادر افکند مرا در یم احسان حسن
روزی از دست علی خوردم و از خوان حسن
از همان روز شدم بي سر و سامان حسن
بر جبینم بنويسيد مسلمان حسن
@hosenih
دل خود را سر هر بام هوایی نکنم
طلب عشق ز هر بي سر و پايي نكنم
رو به هر قبله و هر قبله نمايي نكنم
پيش هر سفره كه پهن است گدايي نكنم
نان هر سفره حرام است به جز نان حسن
@hosenih
چه مقامی و چه نامی چه مرامی دارد
چقدر لطف به بیمار جذامي دارد
خنده در پاسخ آن سائل شامي دارد
وه که ارباب دو عالم چه امامی دارد
همه اينها غزلي هست به ديوان حسن
@hosenih
آنکه نامش شده احلی من عسل كيست حسن
آنكه بخشندگيش گشته مثل كيست حسن
معني حي علي خير العمل كيست حسن
مرد نام آور پيكار جمل كيست حسن
شتر سرخ زمین خورد ز طوفان حسن
@hosenih
ارث مظلومیت از غربت بابا دارد
قد خم ،سینه ی خون ،دیده ی دریا دارد
جگری سوخته از زخم زبانها دارد
گر بگوییم غریب الغربا جا دارد
خون شد از یاد غمش قلب محبان حسن
@hosenih
زهر آمد به سراغش جگرش ريخت به هم
جگرش ريخت به هم بال و پرش ريخت به هم
زينبش آمد و چشمان ترش ريخت به هم
همه ي خاطره ها در نظرش ريخت به هم
دل پريشان شده از حال پريشان حسن
@hosenih
چقدر سخت گذشته است به او در کوچه
چه مراعات نظیریست حسن ،در ، کوچه
باز هم خاطره ی گریه و مادر کوچه
قاتل جان حسن می شود آخر کوچه
کوچه عمریست که آورده به لب جان حسن
@hosenih
(چشم نامرد به ناموس علي تا افتاد)
وای بر من زد و بر صورت گل جا افتاد
ناگهان روی زمین حضرت زهرا افتاد
خواست تا پا بشود باز هم اما افتاد
شعله ي آه كشد سينه ي سوزان حسن
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#امیر_عظیمی
▶️
در کوچه ها برای خودت گریه می کنی
یک عمر پا به پای خودت گریه می کنی
سی سال می شود که تو در هیات دلت
با ذکر روضه های خودت گریه می کنی
@hosenih
تنها خودت برای خودت سینه می زنی
در محضر خدای خودت گریه می کنی
سیلی چرا؟ هجوم چرا؟ ناسزا چرا؟
با این چرا چرای خودت گریه می کنی
با تو فقط نه شهر، که این خانه خائن است
از بخت بی وفای خودت گریه می کنی
@hosenih
این روضه های لخته شده داغ مادر است
با تشت در بلای خودت گریه می کنی
تشت و حسین و زینب و ... ذهنت کجا پرید؟!
با یااخا اخای خودت گریه می کنی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
#میثم_مومنی_نژاد
▶️
گرفته بوی شهادت شب وفاتش را
بیا مرور کن ای اشک خاطراتش را
مورخان بنوشتند با سرشک یتیم
هجوم درد به سر تا سر حیاتش را
@hosenih
سه سال شعب ابیطالب و شکنجه وبعد
چقدر مرگ خدیجه فسرد ذاتش را
چه سنگها که بر آیینهُ وجودش خورد
چه طعنه ها که ابوجهل زد صفاتش را
برای غارت جانش قریش خنجر بست
ولی خدای علی خواسته نجاتش را
@hosenih
دلش چو ماه شکست و دو نیم شد اما
ندید سبزی یِ باران معجزاتش را
حرا شروع رسالت غدیرخم پایان
ادا نمود تمامی یِ واجباتش را
...وبعد غیر علی هر که رفت در محراب
شنید نعرهُ ( لا تقربو الصلاتش ) را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمدحسین_رحیمیان
▶️
خون دل خوردن شده هر روز ،کار مجتبی
هم غریب هم آشنا برده قرار مجتبی
قصه مظلومی مولا رسیده بر حسن
آه شد با بی کسی طی روزگار مجتبی
@hosenih
روضه مکشوفه یعنی خاطرات کودکیش
بین کوچه شد زمستانی بهار مجتبی
قتلگاهش خانه او نیست ، بین کوچه هاست
گشت نقش بر زمین مادر کنار مجتبی
هیچ کس سنگ صبورش نیست حتی همسرش
وای ازین غم زهر کینه گشت یار مجتبی
@hosenih
وای ازین غم کینه توزان جمل نگذاشتند
تا که باشد پیش پیغمبر مزار مجتبی
تیرها از هر طرف می خورد بر تابوت او
حضرت عباس گشته شرمسار مجتبی
با حسینی که تمام هستی اش غارت شده
در کنار پیکر قاسم قرار مجتبی
@hosenih
مثل بابا می شود تنها میان دشمنان
می دهد جان در غریبی یادگار مجتبی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
مثل یک سایه چه زود از سرِ این خانه گذشت
چه غریبانه، غریبانه، غریبانه گذشت
چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم
پیشِ او بود علی، صبر نکردند این قوم
ای دل از غربتِ آن لحظهی تشییع بگو
از غریبانهترین لحظهی تشییع بگو
او غریبانهترین لحظهی رفتن دارد
روضهی رفتن او گفتن و گفتن دارد
اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد
رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد
شهر در مَکر و سکوت است علی تنها شد
یک تنه گرم حنوط است، علی تنها شد
یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت
یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت
آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد
شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد
بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد
وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد
در عزای پدرش بود که سیلی را خورد
سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد
تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند
تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند
دست بر پهلوی خود داشت پرش خورد به در
درد پهلو که خَم اش کرد سرش خورد به در
✍ #حسن_لطفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسمالله الرحمن الرحیم
#پیامبر_اعظم_ص_شهادت
#محمود_ژولیده
▶️
به ذکر یاعلی،جان میدهم عالیِ اعلا را
بخوان خود یاعلی،بالا سرم این نام زیبا را
علیاً یاعلی،ذکر عروج و ذکر معراجم
صدای دلنشین تو مصفا میکند ما را
@hosenih
بمان پیشم، مرو یک لحظه حتی از کنار من
تویی روح و روان من، تویی معنا مسیحا را
به عمرم بهترین روزم همان روزیکه در کعبه
به إذنِ الله بنهادی به روی شانه ام پا را
سرم بر دامنت بگذار و دستت را روی قلبم
که جان آسان دهم، دستان پر مِهرِ تولا را
@hosenih
حسن را با حسین آرام روی سینه ام بگذار
که از سختیِ جان دادن رها سازند طاها را
بگو زهرا کنار بسترم یک لحظه بنشیند
و زینب وا کند بهر دعا، با اشک،لبها را
به غیر از پنج تن اینجا نماند هیچکس دیگر
ز حُجره دور سازید آن منافقهای بطحا را
@hosenih
مرا تهمت به هذیان میزند این فردِ نالایق
پس از این برحذر باشید این اصحاب شورا را
دگر می پاشد از هم جمعِ گرمِ اهلبیت من
به آتش میکشند این قوم، بیتِ وحیِ مولا را
اگر دست تو را بستند یاحیدر،صبوری کن
صبوری کن،خدا میبیند این ظلم و بدیها را
@hosenih
دگر صرف نظر کن از طلوعِ زهرۀ اَزهَر
علی؛دیگر نمیبینی پس از این،روی زهرا را
مبادا جای سیلی را ببینی بر رخ ماهش
مخواه از روی نیلی بعد از این،فیضِ تماشا را
اگر دیدی که مخفی میکند رخسارِخود از تو
نداری طاقت دیدار آن آزرده سیما را
@hosenih
به زودی همسر تو دست بر دیوار میگیرد
برای راه رفتن از حسن گیرد مدد پا را
تمام دنده های او تَرَک بردارد از ضربه
و اینجا پشتِ در،میخواند آن مظلومه، ماها را
اگر چه فاتح خیبر،شود خانه نشین اما
به زودی غرق خون بینند محرابِ مصلا را
@hosenih
حسن زهر جفا نوشد، حسینم رخت خون پوشد
اسیری میرود زینب،ببیند داغ عظما را
حدیث زینب و معجر، حدیث کشتۀ بی سر
حدیث ساقی لشگر، کند بیدار دنیا را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#امام_حسن_مجتبی_ع_شهادت
#محمود_ژولیده
▶️
عمری مرا خون جگر، قوت و غذا بود
شیرین ترین قوتم همین زهر جفا بود
با کس نگفتم لحظه ای، اسرار خود را
اسرار من در کربلای کوچه ها بود
@hosenih
من جای سیلی را به روی ماه دیدم
این جای پنجه مخفی از بابای ما بود
یک ضربه سنگین تر ز تیغ ابن ملجم
این ضربه کاری بود، چون که بی هوا بود
آندم که پاره گوشوار مادرم شد
عرش خدا شرمنده از خيرالنسا بود
@hosenih
دیدم که سرو قامت حوریه خم شد
پس شانه لرزان من او را عصا بود
ام المصائب هم ندید این صحنه ها را
حتی نهان این غصه از خون خدا بود
از درد راه خانه را گم کرد مادر
نقش زمین در کوچه جان کبریا بود
@hosenih
در کوچه ها پایان نشد این ماجرا ها
این تازه، ای مردم شروع ماجرا بود
بین در و دیوار دیدم مادرم را
در دود و آتش وای، زیر دست و پا بود
گاهی به یاری فضه را میخواند و گاهی
در ناله اش یا مصطفی یامرتضا بود
@hosenih
یک عده بی غیرت به خانه حمله کردند
هر رهگذر میدید اما بیصدا بود
با ریسمان،جمعی علی را میکشیدند
مولای ما مأمور بر صبر و رضا بود
مادر به امداد پدر خود را کشانید
با اینکه رنجور از فشار دنده ها بود
@hosenih
بازوی زهرا ناگهان از کار افتاد
دامان مولا شد رها،غوغا بپا بود
با حرف بد ما را به یکسوپرت کردند
قنفذ دمادم با مغیره همنوا بود
ما زیر دست و پا و مادر باز برخواست
این ماجرا، خود کربلا در کربلا بود
@hosenih
این بار اول بود، خونین شد حسینم
زینب اسیر خشم و غیظ اشقیا بود
خون میچکید از چادر زهرای اطهر
دستش به معجر زینب از هول بلا بود
زهر جفا اینجا به کامم ریخت دشمن
روزیکه روز غربت آل عبا بود
@hosenih
آری از اینجا مجتبی پاره جگر شد
گریان بما روح لطیف مصطفا بود
خونخواه آل فاطمه،مهدی زهراست
او خود از اول شاهد یومالعزا بود
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih