eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ در کوچه ها برای خودت گریه می کنی یک عمر پا به پای خودت گریه می کنی سی سال می شود که تو در هیات دلت با ذکر روضه های خودت گریه می کنی @hosenih تنها خودت برای خودت سینه می زنی در محضر خدای خودت گریه می کنی سیلی چرا؟ هجوم چرا؟ ناسزا چرا؟ با این چرا چرای خودت گریه می کنی با تو فقط نه شهر، که این خانه خائن است از بخت بی وفای خودت گریه می کنی @hosenih این روضه های لخته شده داغ مادر است با تشت در بلای خودت گریه می کنی تشت و حسین و زینب و ... ذهنت کجا پرید؟! با یااخا اخای خودت گریه می کنی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ گرفته بوی شهادت شب وفاتش را بیا مرور کن ای اشک خاطراتش را مورخان بنوشتند با سرشک یتیم هجوم درد به سر تا سر حیاتش را @hosenih سه سال شعب ابیطالب و شکنجه وبعد چقدر مرگ خدیجه فسرد ذاتش را چه سنگها که بر آیینهُ وجودش خورد چه طعنه ها که ابوجهل زد صفاتش را برای غارت جانش قریش خنجر بست ولی خدای علی خواسته نجاتش را @hosenih دلش چو ماه شکست و دو نیم شد اما ندید سبزی یِ باران معجزاتش را حرا شروع رسالت غدیرخم پایان ادا نمود تمامی یِ واجباتش را ...وبعد غیر علی هر که رفت در محراب شنید نعرهُ ( لا تقربو الصلاتش ) را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خون دل خوردن شده هر روز ،کار مجتبی هم غریب هم آشنا برده قرار مجتبی قصه مظلومی مولا رسیده بر حسن آه شد با بی کسی طی روزگار مجتبی @hosenih روضه مکشوفه یعنی خاطرات کودکیش بین کوچه شد زمستانی بهار مجتبی قتلگاهش خانه او نیست ، بین کوچه هاست گشت نقش بر زمین مادر کنار مجتبی هیچ کس سنگ صبورش نیست حتی همسرش وای ازین غم زهر کینه گشت یار مجتبی @hosenih وای ازین غم کینه توزان جمل نگذاشتند تا که باشد پیش پیغمبر مزار مجتبی تیرها از هر طرف می خورد بر تابوت او حضرت عباس گشته شرمسار مجتبی با حسینی که تمام هستی اش غارت شده در کنار پیکر قاسم قرار مجتبی @hosenih مثل بابا می شود تنها میان دشمنان می دهد جان در غریبی یادگار مجتبی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
مثل یک سایه چه زود از سرِ این خانه گذشت چه غریبانه، غریبانه، غریبانه گذشت چشم را بست ولی صبر نکردند این قوم پیشِ او بود علی، صبر نکردند این قوم ای دل از غربتِ آن لحظه‌ی تشییع بگو از غریبانه‌ترین لحظه‌ی تشییع بگو او غریبانه‌ترین لحظه‌ی رفتن دارد روضه‌ی رفتن او گفتن و گفتن دارد اندک اندک اثرِ زهر به جانش اُفتاد رویِ دامانِ علی بود توانش اُفتاد شهر در مَکر و سکوت است علی تنها شد یک تنه گرم حنوط است، علی تنها شد یک طرف داشت علی آب به پیکر می ریخت یک طرف داشت جماعت سرِ مادر می ریخت آب غسلش به تنش بود که هیزم پُر شد شعله پیچید به در نوبتِ یک چادر شد بدنش روی زمین بود به زحمت اُفتاد وای ناموس علی بینِ جماعت اُفتاد در عزای پدرش بود که سیلی را خورد سوگوار پسرش بود که سیلی را خورد تا که مولا کفنش کرد زنش را کُشتند تا کفن روی تنش کرد زنش را کُشتند دست بر پهلوی خود داشت پرش خورد به در درد پهلو که خَم اش کرد سرش خورد به در ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ به ذکر یاعلی،جان میدهم عالیِ اعلا را بخوان خود یاعلی،بالا سرم این نام زیبا را علیاً یاعلی،ذکر عروج و ذکر معراجم صدای دلنشین تو مصفا میکند ما را @hosenih بمان پیشم، مرو یک لحظه حتی از کنار من تویی روح و روان من، تویی معنا مسیحا را به عمرم بهترین روزم همان روزیکه در کعبه به إذنِ الله بنهادی به روی شانه ام پا را سرم بر دامنت بگذار و دستت را روی قلبم که جان آسان دهم، دستان پر مِهرِ تولا را @hosenih حسن را با حسین آرام روی سینه ام بگذار که از سختیِ جان دادن رها سازند طاها را بگو زهرا کنار بسترم یک لحظه بنشیند و زینب وا کند بهر دعا، با اشک،لبها را به غیر از پنج تن اینجا نماند هیچکس دیگر ز حُجره دور سازید آن منافقهای بطحا را @hosenih مرا تهمت به هذیان میزند این فردِ نالایق پس از این برحذر باشید این اصحاب شورا را دگر می پاشد از هم جمعِ گرمِ اهلبیت من به آتش میکشند این قوم، بیتِ وحیِ مولا را اگر دست تو را بستند یاحیدر،صبوری کن صبوری کن،خدا میبیند این ظلم و بدیها را @hosenih دگر صرف نظر کن از طلوعِ زهرۀ اَزهَر علی؛دیگر نمیبینی پس از این،روی زهرا را مبادا جای سیلی را ببینی بر رخ ماهش مخواه از روی نیلی بعد از این،فیضِ تماشا را اگر دیدی که مخفی میکند رخسارِخود از تو نداری طاقت دیدار آن آزرده سیما را @hosenih به زودی همسر تو دست بر دیوار میگیرد برای راه رفتن از حسن گیرد مدد پا را تمام دنده های او تَرَک بردارد از ضربه و اینجا پشتِ در،میخواند آن مظلومه، ماها را اگر چه فاتح خیبر،شود خانه نشین اما به زودی غرق خون بینند محرابِ مصلا را @hosenih حسن زهر جفا نوشد، حسینم رخت خون پوشد اسیری میرود زینب،ببیند داغ عظما را حدیث زینب و معجر، حدیث کشتۀ بی سر حدیث ساقی لشگر، کند بیدار دنیا را ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ عمری مرا خون جگر، قوت و غذا بود شیرین ترین قوتم همین زهر جفا بود با کس نگفتم لحظه ای، اسرار خود را اسرار من در کربلای کوچه ها بود @hosenih من جای سیلی را به روی ماه دیدم این جای پنجه مخفی از بابای ما بود یک ضربه سنگین تر ز تیغ ابن ملجم این ضربه کاری بود، چون که بی هوا بود آندم که پاره گوشوار مادرم شد عرش خدا شرمنده از خيرالنسا بود @hosenih دیدم که سرو قامت حوریه خم شد پس شانه لرزان من او را عصا بود ام المصائب هم ندید این صحنه ها را حتی نهان این غصه از خون خدا بود از درد راه خانه را گم کرد مادر نقش زمین در کوچه جان کبریا بود @hosenih در کوچه ها پایان نشد این ماجرا ها این تازه، ای مردم شروع ماجرا بود بین در و دیوار دیدم مادرم را در دود و آتش وای، زیر دست و پا بود گاهی به یاری فضه را میخواند و گاهی در ناله اش یا مصطفی یامرتضا بود @hosenih یک عده بی غیرت به خانه حمله کردند هر رهگذر میدید اما بی‌صدا بود با ریسمان،جمعی علی را می‌کشیدند مولای ما مأمور بر صبر و رضا بود مادر به امداد پدر خود را کشانید با اینکه رنجور از فشار دنده ها بود @hosenih بازوی زهرا ناگهان از کار افتاد دامان مولا شد رها،غوغا بپا بود با حرف بد ما را به یکسوپرت کردند قنفذ دمادم با مغیره هم‌نوا بود ما زیر دست و پا و مادر باز برخواست این ماجرا، خود کربلا در کربلا بود @hosenih این بار اول بود، خونین شد حسینم زینب اسیر خشم و غیظ اشقیا بود خون میچکید از چادر زهرای اطهر دستش به معجر زینب از هول بلا بود زهر جفا اینجا به کامم ریخت دشمن روزیکه روز غربت آل عبا بود @hosenih آری از اینجا مجتبی پاره جگر شد گریان بما روح لطیف مصطفا بود خونخواه آل فاطمه،مهدی زهراست او خود از اول شاهد یوم‌العزا بود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ خوشم که از ازل شدم به درگهت گدا حسن همیشه می زنم صدا ز سوز دل تو را حسن عنایتی دلم شود ز دام غم رها حسن مرا مخواه بیش از این به غصه مبتلا حسن خدا اجازه می دهد چنین دعا کنم حسن که یا من اسمه دوا و ذکره شفا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih ز دست می روم اگر ز سر مرا تو واکنی ز جمع عاشقانِ با صفای خود جدا کنی خوشم اگر به یک نظر دلم پر از صفا کنی مرا برای نوکریِ خانه ات صدا کنی به پای سفره ی کریم لطف خویش جا کنی به دست خویش لقمه ای دهی به این گدا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih دوباره نوبت عزا، دوباره زمزمه، نوا دوباره غم، دوباره دم، دوباره ذکر مجتبی دوباره بزم خواندن از یل رشید مرتضی دوباره یاد فاطمه دوباره داغ کوچه ها خدا کند که جان دهم به پای روضه ی شما بخواه حاجت مرا ز درگه خدا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih تو آخر عنایتی، من اول گدایی ام تو عشق بی نهایتی و دلبر خدایی ام اسیر دار هیچ کس نشد سر هوایی ام اگرچه دل شکسته ی حسین و کربلایی ام نوشته روی قلب من که مُلک مجتبایی ام تمام فکر و ذکر من تویی همیشه یا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih و فهم بی کسی تو ز فهم من فراتر است کمی ز غصه های تو به عالمی برابر است به گرد قبر خاکی تو آه من کبوتر است مرید مجتبی شدن عنایتی ز حیدر است غلام مجتبی به روز حشر از همه سر است زبان بده بخوانمت به زیر دست و پا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih صفا، وفا، عطا، سخا، ولیّ هر کرم حسن دعای من، دوای من، نوا و شور و دم حسن چه می شود که در بقیع تو زنم قدم حسن؟ مدد نما به لطف حق، امیر بی حرم... حسن! کنیم پرچم تو را به عالمی علم حسن بنا شود به مرقد تو گنبد طلا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih تو حافظ شریعت و تو ناجی امامتی اگرچه خسته ای ولی امیر استقامتی وجودِ جود از تو و تو جوهر کرامتی چه رفعتی، چه رأفتی، چه هیبتی، چه قامتی امید بی کسیِ من به عرصه ی قیامتی ببین صدات می زنم چقدر بی ریا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» @hosenih مگر تو قدرت و توان حیدری نداشتی؟ چرا به کوچه فرصت دلاوری نداشتی؟ ز کودکی به غیر دیده ی تری نداشتی شنیده ام به معرکه... که یاوری نداشتی بمیرم ای امیر خسته، لشگری نداشتی شکسته شد دلت ز سنگ دست آشنا حسن «کریم آل فاطمه امام مجتبی حسن» ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ای ز ازل قالب روحانی ات لطف و عطا و کرم مستزاد تا ابدُالدَّهر،کرمخانه ات... ای پسر فاطمه آباد باد @hosenih پای مرا بسته خداوند به سلسله ی موی چلیپای تو خواهشم این است فراوان شود در دل من شور تو... غوغای تو @hosenih کار ندارم به خدا با کسی دست به دامان توأم دائماً عشرت من سوختن از عشق توست بی سر و سامان توأم دائماً @hosenih طنطنه ی صبح و شب من تویی در سر من شور ثنا خوانی ات باز به پرواز درآور مرا با نفس قدسی و رحمانی ات @hosenih ای پسر بی حرم فاطمه...! رحمتِ رحمانِ رحیمِ کریم کاش که یک بار شوم زائرت راهیِ کوی تو شوم با نسیم @hosenih سید ابرار! که تنها شدی آمده ام گریه کنان بر درت آمده ام تا که بگیرم دمی رخصت سینه زدن از مادرت @hosenih آمده ام زار زنم بهر تو سوخته ی زخم زبان یا حسن! مرثیه خوانت نشدم بی دلیل مادر تو گفت: بخوان یا حسن @hosenih آمده ام تا که بگویم کمی از جگر پاره ی غم پرورت از ستم شعله، فدک، کوچه، آه از نفس سوخته ی مادرت @hosenih آمده ام گریه کنم در غمت اشک بده ای پسر بوتراب سوز صدایم بده تا دم زنم از تو و از بی کسیِ بی حساب @hosenih آه بمیرم دهنت پر شد از لخته ی خونِ جگرت وای وای سوختی و خاطره ای زنده شد در نظر شعله ورت وای وای @hosenih آه بمیرم تن بی جان تو شد هدف تیر جفا وای وای آه بمیرم کفنت سرخ شد پیش امام شهدا وای وای @hosenih آه ولی کرببلا یک نفر شاهد یک صحنه ی جانسوز بود در دل گودال، کسی تشنه لب... اوج مصیبات همان روز بود @hosenih حمله نمودند بر آن خسته جان نیزه به دستان همه با هروله پیش نگاه ترِ زینب، خدا زد به زمین زانوی خود حرمله @hosenih شاه به گودال بلا مانده بود ذکر خدا داشت به لب یا کریم یک نفر آمد که ببُرّد سر از... پیکر آیینه ی ربِّ رحیم @hosenih نبض زمان از نفس افتاده بود تیره شد از دود ستم آسمان در وسط چرخش شمشیرها در دل آن شور و فغان ناگهان @hosenih دید کریمی ز حرم سر رسید داشت به لب ذکر حسن با خروش آه از آن لحظه که در قتلگاه خون حسین و حسن آمد به جوش @hosenih کودک تو در بغل شاه بود حرمله خندید و کمان را گرفت تیر به پرواز درآمد ولی زیر گلوی پسرت جا گرفت @hosenih آه چه گویم ز کمان دارها؟ شد بدن کوفته آماج تیر تو کفنت غرقه به خون شد ولی کرببلا شد کفن او حصیر ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ کسی که غرق خدا شد به یم نیاز ندارد رواق و صحن و چراغ و خَدَم نیاز ندارد سخای بیشتر ازحد مجتباست دلیلش نیازمند اگرکه به کم نیاز ندارد @hosenih زبانزد است دل مهربان و پاک و رئوفش به معجزات زبان و قلم نیاز ندارد ویطعمون الطعامش هنوز در جریان است گدا برای گرفتن قسم نیاز ندارد نفس بهانۀ از او سرودن است همیشه دمی که گفت حسن بازدم نیاز ندارد @hosenih زمین کرببلا طرحی از بهشت بقیع اش حرم برای خودش که حرم نیاز ندارد کتیبه های محرم کبود غربت او شد بیان درد دلش محتشم نیاز ندارد نوشت با خط خون تیر روی چوبه تابوت شهید آتش کوچه که سم نیاز ندارد ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ ماتم زده ام ماتم آقاست بهشتم در ماتم اين شاه چه زيباست بهشتم چون خانه ي صديقه ي كبراست بهشتم هرجا كه بسوزند همانجاست بهشتم خوب است كه با اشك بشويم دهنم را كز عرش مي آرند دَم "يا حسنم" را @hosenih اي حُسن خدا در نظر حيدر كرّار اي گوهر والا گُهر حيدر كرّار اي مظهر پا تا به سر حيدر كرّار اي روي تو قرص قمر حيدر كرّار هر چند بدم ، رو سيهم ، پَستم و زشتم من بنده ي سالار جوانانِ بهشتم @hosenih گفتند كه غم داري و غمخوار نداري مثل پدرت بي كسي و يار نداري در خانه ي خود مَحرم اسرار نـداري آقا ، تو نيازي به كس و كار نداري كافي ست كه آقاي ابالفضل و حسيني يعني همه جا حضرت بين الحرميني @hosenih با بال و پر سوخته ، پرپر مزن اين قدر با اين جگرِ سوخته ، پرپر مزن اين قدر اي شعله ورِ سوخته ، پرپر مزن اين قدر با يادِ در سوخته ، پرپر مزن اين قدر بالاي سرت اينكه چنين زار نشـسته ست چشمي بگـشا، حضرت پهلوي شكسته ست @hosenih اين بسترِ افــتاده ، خودش بستر روضه ست اين طشت كنار تو ، خودش منبر روضه ست با اينكه حسين بن علي محشر روضه ست گيسوي سپيد تو ، خودش آخر روضه ست اين زهر كه دور جگرت گرم طواف است همدست همان ضربه ي سنگين غلاف است @hosenih دل از تو رميده ست چِهل سال جلوتر غم را طلبيده ست چِهل سال جلوتر قدّ تو خميده ست چِهل سال جلوتر رنگ تو پريـده ست چِهل سال جلوتر هر چند كه در ماه صفر سوگ تو برپاست مرگ تو همان لحظه ي افتادن زهراست @hosenih ارباب دو عالم خبرت را كه شنيده تا خانه ي تو در وسط كوچه دويده با ديدن حالَت ، جگرش تير كشيده شمشير ابالفضلِ علي ، جامه دريده ديدند ملائك همه بي طاقتي اش را آشوبِ دل سوخته ي غيرتي اش را @hosenih بايد كه بميرم ، كه پريشان شده زينب با ديدن حال تو هراسان شده زينب آن قدر چكيده ست كه باران شده زينب دلواپس فرداي عزيزان شده زينب اي كاش كه داغت به دل او ننشيند خون جگرت را به دل طـشت نبيند @hosenih از طشت سخن گفتم و يك دفعه فضا رفت تا شام بلا ، پايْ به پايِ اُسرا رفت قدري كه در آن بزم ، سوي طشت طلا رفت چشم دل من پاي سر خون خدا رفت چون ديد چنان چوب به لبهاش نشسته فهميد كه دندان ثناياش شكسته ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ زخم جگر تو بس که کاری شده است چشمان من از غصه بهاری شده است @hosenih خونی که ز داغ کوچه بر دل کردی! از گوشه ی لبهای تو جاری شده است ... ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شود به اذن تو دریا ، سراب هم حتی شود به نام تو موجی ، حباب هم حتی کریم نیست کسی پیش سفره ات هرچند به نام او بدهند آب و تاب هم حتی @hosenih نشسته ام سر راهت مگر که یک لحظه تو را نگاه کنم با نقاب هم حتی همین که از تو بخواهیم باز شیرین است اگر دعا نشود مستجاب هم حتی تمامِ خلق رهین شکوه عزت توست اگر شوی تو به ذلت خطاب هم حتی @hosenih به بغض تو شده کافر ، اگرچه او به رسول به زور داده شود انتساب هم حتی فقط به پای مزار تو بوده که آمیخت به اشک غم ، نفس اضطراب هم حتی ** خدا کند پسری مادرش زمین نخورد خدا کند که نبیند به خواب هم حتی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih