بسم الله الرحمن الرحيم
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_مناجات
#سیدمجتبی_شجاع
▶️
روزیکه رسد امید دلها از راه
در سینهی کس نیست دگر ناله و آه
@hosenih
یا فاطمه آن روز همه میآییم
با مهدی تو مدینه إنشاءالله
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#سیدرضا_موید_خراسانی
▶️
غم درون من از لرزش سخن پیداست
جراحت دلم از خون پیرهن پیداست
@hosenih
کبودی تن این لاله در حجاب کفن
شقایقی است که از برگ نسترن پیداست
چه رفته بر سر پهلو و سینهی زهرا
به وقت غسل ز خونابهی کفن پیداست
میان خانه کنار جنازهی مادر
مصیبتی است، از اشک اباالحسن پیداست
@hosenih
غریبی دو جگرگوشهاش که میگریند
از آستین که بگیرند بر دهن پیداست
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#حسن_لطفی
▶️
امشب مدینه خوابِ راحت کرد مادر
اما تو را خیلی اذیت کرد مادر
همسایه هایت را دعا کردی و این شهر
هرشب فقط پشتِ تو غیبت کرد مادر
@hosenih
چشم و سر و پهلویَم امشب درد دارند
دردِ تو بر ما هم سرایت کرد مادر
بابا تو را می شست دیدم رفت از حال
وقتی به بازویِ تو دقت کرد مادر
این زخمِ سینه عاقبت کارِ خودش کرد
ما را اسیرِ این مصیبت کرد مادر
هم اشک هم بابا عرق می ریخت اما
حالِ مرا خیلی رعایت کرد مادر
از چادری که سهمِ من شد از تو،پیداست
آتش فقط از تو عیادت کرد مادر
با آنهمه زخمی که خوردی ، قاتلِ تو
از ماندنت در کوچه حیرت کرد مادر
آنروز دیدم هفت جایت را شکستند
دیدم مغیره هِی جسارت کرد مادر
دست از غلاف خویش قُنفذ بر نمی داشت
هِی زد ، تو را غرقِ جراحت کرد مادر
از بس برایم روضه خواندی از حسینم
چشمم به این خون گریه عادت کرد مادر
می آید آنروزی که می گویم : کجایی
پیراهنش را شمر غارت کرد مادر
بر نیزه بود و ناگهان دیدم که سنگی
پیشانیِ او را دو قسمت کرد مادر
@hosenih
بازارِ شام و حال و روزِ ما به بازار
عباس را غرقِ خجالت کرد مادر
عمداً سنان با چند نامردِ یهودی
ما را معطل چند ساعت کرد مادر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#غلامرضا_سازگار
▶️
پرستوی مهاجرم ، چرا ز لانه می روی
اگر ز لانه میروی ،چرا شبانه می روی
قرار من شکیب من ، مهاجر غریب من
فدای غربتت شوم ، که مخفیانه می روی
@hosenih
حیات جان امید دل ، علی بود ز تو خجل
که با کبودی بدن ، ز تازیانه می روی
کبوتر شکسته پر ، مرا به همرهت ببر
چرا بدون همسرت ، ز آشیانه می روی
چهار طفل خون جگر ، زنند در غمت به سر
تو بر زیارت پدر ، چه عاشقانه می روی
الا به رخ نشانه ات ، مگر شکسته شانه ات
که موی زینبین خود ، نکرده شانه می روی
همای بی ترانه ام ، چرا ز آشیانه ام
به کوی بی نشان خود ، پر از نشانه می روی
@hosenih
فتاده بر دلم شرر ، که تو در این دلِ سحر
ز همسرت غریب تر ، برون ز خانه می روی
«میثم» از چه واهمه تو راست مهر فاطمه
به حشر هم سوی جنان بدین بهانه می روی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#حضرت_زهرا_س_تغسیل
#سیدحسن_رستگار
▶️
باید چگونه بشکند بغض گلو را
مردی که نامش خم کند پشت عدو را
@hosenih
دستان ساقی بسته شد بعدش شکستند
در پیش چشمش زیر دست و پا سبو را
در چهرهاش پیداست این غم را که زهرا
از او نهان کرده است چندین هفته رو را
سر روی دیوار غریبی گریه میکرد
حالا که فهمیدست اسرار مگو را
هقهق صدای گریه وقت شستن دست
هقهق صدای گریه آن وقتی که مو را ...
"با آب بی معنی است کوثر را بشویند"*
آری علی با اشکهایش شست او را
@hosenih
خیبرشکن را داغ پهلویی شکسته
دیگر نیازی نیست تا بغضی گلو را ...
*وامی از مهدی رحیمی
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#علی_اكبر_لطيفيان
▶️
ريحانهی من چه بر سرت آوردند
صد بغض به آه همسرت آوردند
@hosenih
غسل تنت از من چقدر وقت گرفت
يعنی چه به روز پيكرت آوردند
⏭
با ديدن جسمت بدنم میلرزد
با شستن پهلوت تنم میلرزد
@hosenih
با شستن زخم كوچههای نيلی
ای فاطمه دارد حسنم میلرزد
⏭
چشمم به غم همارهات افتاده
بر چشم پر از ستارهات افتاده
@hosenih
وقتی كه رسيد دست من فهميدم
در كوچه دو گوشوارهات افتاده
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#طلیعه_فاطمیه
#مهدی_مقیمی
▶️
در روزهای غم ، ... بفرمایید روضه
در خیمۀ ماتم ، ... بفرمایید روضه
از هر خیابان رد شدم دیدم نوشته
بر روی یک پرچم ، ... بفرمایید روضه
@hosenih
وقتی نبی تا حضرت مهدی می آیند
مردم شماها هم ، ... بفرمایید روضه
از این جوانی خیر می بینید مردم
من خیرِ آن دیدم ، ... بفرمایید روضه
وقت شروعِ مجلس است آماده باشید
بعد از وضو نم نم ، ... بفرمایید روضه
@hosenih
مداح دارد شعر میخواند چه پُر سوز
از نخلۀ میثم ، ... بفرمایید روضه
تا روضه های مادر سادات برپاست
گرچه زیاد و کم ، ... بفرمایید روضه
فرقی ندارد روضه ها ، چه هیأت ما
چه مسجد اعظم ، ... بفرمایید روضه
دیر است مجلس واردِ سینه زنی شد
مداح داده دم ، ... بفرمایید روضه
@hosenih
هم ، سایه ای شد کم ز بیت آل طاها
هم قامتی شد خم ، ... بفرمایید روضه
بر زخمهای سینۀ مادر گذارید
با اشکتان مرهم ، ... بفرمایید روضه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#محمدجواد_شیرازی
▶️
چنان بخشیده حق بر فاطمه نام عزیزش را
که حتی برده بالا عزتش شأن کنیزش را
بساط فیض عالم بر رضای فاطمه بند است
مقرب می کند زهرای اطهر مستفیضش را
@hosenih
اگر چه آسیابش محور ارزاق گردون است
از این دنیا برای خود نمی خواهد پشیزش را
غلامی حر شد و قرضی ادا گشت و فقیری سیر
خدا با خنده برگرداند بر او سینه ریزش را
اگر چه زیر و رو شد پیکرش اما کسی از او
ندید اصلا سکوت حنجر دشمن ستیزش را
@hosenih
دری که سوخته با ضربه ای آرام می ریزد
بگو کمتر کند ملعون از این در دورخیزش را
نمی فهمد اگر آن بی حیا پس لااقل ای کاش
درِ خانه نگه دارد عقب، مسمار تیزش را
ثمر از شاخه افتاد و خدا بر خویش واجب کرد
برای قاتل محسن عذاب رستخیزش را
@hosenih
الهی هیچ مردی در کنار بستر همسر
نبیند در بهارانش خزان برگ ریزش را
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت ، #بصیرت
#على_اكبر_لطيفيان
▶️
داده ست نام فاطمه ، داور به زهرا
داده لقب صديقه ى اطهر به زهرا
جنت همان توصيف اجمالى زهراست
جنت به کوثر وصف شد کوثر به زهرا
ام ابيهايي اش ام الانبيايى ست
بايد بگويند انبيا مادر به زهرا
او سربلند امتحان هاى خدا بود
اينگونه شد بخشيد تاج سر به زهرا
صبرش زبانزد بود حتى قبل خلقت
صبرى که داده جلوه اى ديگر به زهرا
به رشته هاى چادرش اميد دارند
آنانکه محتاجند در محشر به زهرا
ماندم بگويم رفته زهرا به پيمبر
يا که بگويم رفته پيغمبر به زهرا؟!
در سير معراجى خود در آخر راه
زهرا به حيدر ميرسد حيدر به زهرا
خدمت به مولا هم همان خدمت به زهراست
در اصل خدمت ميکند قنبر به زهرا
يعنى همه محتاج زهراى بتوليم
وقتى توسل ميکند رهبر به زهرا
زهرا براى ما هميشه مادرى کرد
خيلى بدهکار است اين کشور به زهرا
تا فيض از دامان معراجش بچيند
سر ميزند هر صبح پيغمبر به زهرا
وقتى پيمبر بود در شهر مدينه
عرض ادب ميکرد حتى در ، به زهرا
تازه رسول الله را از دست داده
اما چو کوهى روى پايش ايستاده
@hosenih
زهرا ستاره ، ماه ، زهرا آفتاب است
يک مصطفاى ديگرى زير نقاب است
جبريل نازل ميشود با وحى بر او
او نيست پيغمبر ولى صاحب کتاب است
مهريه اش آب است آب زندگانى
دنياى لب تشنه فقط دنبال آب است
زهرا حکيمانه ست جنس اعتراضش
زهراى مرضيه سوالش هم جواب است
زهرا به ما آموخته پاى ولايت
از آبروى خود گذشتيم آن حساب است
چه آبرويى!!! گر به کار دين نيايد؟!
اين آبروها بيشتر نوعى حجاب است
خانه به خانه در زدم پاسخ ندادند
بيگانه بيدار است اما دوست خواب است
در راه قرآن کندرو بودن چه حاصل
به نص قرآن راه قرآن با شتاب است
نه حرف من ، نه حرف تو ، نه حرف مردم
در دين ما حرف "على" فصل الخطاب است
تضعيف حزب الله جائز نيست , زيرا
هر جا که حزب الله باشد فتح باب است
در سينه اطفال ما عکس خمينى ست
اين رويش نسل جديد انقلاب است
ايران ، يمن ، لبنان، فلسطين... در همه جا
پرچم به دست بچه هاى بوتراب است
ما را دعا کن باز با دست شکسته
ما را دعا کن که دعايت مستجاب است
هر که در اين خيمه نشسته کار دارد
با مادر پهلو شکسته کار دارد
@hosenih
بايد طريقت هم ابوذر وار باشد
هم بينش مقداد يک مقدار باشد
ما اين طرف يا آن طرف در دين نداريم
بايد فقط "معيارِ حق" معيار باشد
بايد به روى ماذنه حق را بيان کرد
بايد بلال شهر هم عمار باشد
فرقى ندارد نخل يا منبر، على دوست
بايد زبان ميثم تمار باشد
دم ميزند هر لحظه از حق و حقيقت
حتى اگر منصور روى دار باشد
انصار بودن يا نبودن اسم و رسم است
آنکس ز انصار است که بيدار باشد
دنياطلب دين را به دنيا ميفروشد
اى واى اگر ديندار دنيادار باشد
گنجش به فردى ميرسد رنجش به جمعى
هر وقت اشرافى گرى در کار باشد
ديگر نميخوابد گرسنه طفل مردم
گر سلک ما " الجار ثم الدار " باشد
از حرف حق خسته نخواهد گشت زهرا
حتى اگر بين در و ديوار باشد
کتمان نخواهد کرد حق مرتضى را
هر چند بين سينه اش مسمار باشد
مردم ! هميشه گل گل است و خار خار است
گيرم دوروزى گل کنار خار باشد
اين قافله ترسى ز گمراهى ندارد
وقتى ولايت قافله سالار باشد
مرد و زن ما يک به يک سردار جنگند
دشمن غلط کرده پى سردار باشد
از ياوه گويى هاى دشمن بيم !! هرگز
وقتى شهادت هست پس تسليم!! هرگز
@hosenih
مردى يگانه بود و بانويى يگانه
آهسته ميرفتند از خانه شبانه
همراه هم بودند مثل دو غريبه
پهلو به پهلو ، پا به پا ، شانه به شانه
سر ميزدند انصار را کوچه به کوچه
در ميزدند انصار را خانه به خانه
مظلومشان ديدند، در را وا نکردند
واى از زمانه ،واى از دست زمانه
چهل شب تمام شهر را گشتند با هم
اما بدون يار برگشتند خانه
وقتى عزادار رسول الله بودند
از درب خانه ميکشيد آتش زبانه
آتش زدند اين لانه را حتى نگفتند
اين مرغ چندين جوجه دارد بين لانه
در باز شد وقتى که زهرا پشت در بود
دخت نبى افتاد بين آستانه
دستى ورم کرده ست و دستى هم شکسته
هم با غلاف تيغ... هم با تازيانه....
حتى نگاهى هم به پهلويش نينداخت
محو على بود عاشقانه ، عارفانه
دامان در ميسوخت ، اما داشت ميسوخت...
...در کربلا دامان چندين نازدانه
افتاد يک دانه از آن دو گوشواره
در کربلا افتاد اما دانه دانه
شب هاى جمعه فاطمه بالاى گودال
با ناله ، آنهم ناله هاى مادرانه...
...گويد حسينم کشته شد اى داد بيداد
نور دو عينم کشته شد اى داد بيداد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#محمدحسین_رحیمیان
▶️
صاحب نفسان خاک در حضرت زهرا
محتاج دعای سحر حضرت زهرا
چون فضه و اسما همه شب گرم طواف است
جبریل امین دور سر حضرت زهرا
@hosenih
من معتقدم شعبه ای از عرش الهی است
آنجا که بیفتد نظر حضرت زهرا
ای کاش که باشیم فقط یک شب جمعه
در کرببلا همسفر حضرت زهرا
دارد به دلش هول و ولا ضد ولایت
تا چادر خاکی است سر حضرت زهرا
در پیش دو چشمان علی و حسنینش
خون کرد مغیره جگر حضرت زهرا
@hosenih
هستند چهل بی سر و پا متهمانِ
آتش زدن بال و پر حضرت زهرا
غم بیشتر از این ؟ که علی خانه نشین شد
تا شد ، ز خجالت کمر حضرت زهرا
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#مهدی_مقیمی
▶️
بچه ها رنگ خزانید نبیند حیدر
خسته از داغ جوانید نبیند حیدر
اشک آهسته فشانید نبیند حیدر
همگی مرثیه خوانید نبیند حیدر
زینبش را ببرید و سرِ هر نافله ای
سرِ سجاده نشانید نبیند حیدر
@hosenih
شکوه از دست عدو با دل غمناک کنید
زین اهانت گله از خاک به افلاک کنید
گریه بر فاطمه با دیدهء نمناک کنید
خون دلدار علی از رخ در پاک کنید
موقع شستن خون از در و دیوار فقط
کاش می شد بتوانید نبیند حیدر
@hosenih
چادر فاطمه از چشم علی دور کنید
رحم بر آن دل پر غصه و رنجور کنید
چادر فاطمه را گوشه ای مستور کنید
فضه اش را پیِ این قائله مأمور کنید
لااقل دورنکردید اگر چادر را
خاک آن را بتکانید نبیند حیدر
@hosenih
کاش یک مرد شود حداقل پیدا کاش
که بگوید به مغیره بد و بی رحم نباش
بهر آزردن حیدر نکن اینقدر تلاش
روی زخم دل حیدر نمک اینقدر نپاش
وقت و بی وقت به همراهیِ قنفذ ، با قصد
سرِ این کوچه نمانید نبیند حیدر
@hosenih
به خزان علوی دیده بهاری بکنید
اشک غم بر علی و فاطمه جاری بکنید
موقع غسل ، علی را همه یاری بکنید
کاشکی با کمک هم همه کاری بکنید
حتی الامکان رخ و بازو و هر آن چیزی را
که شما در جریانید نبیند حیدر
@hosenih
داده از دست ، علی دلبر و جانانۀ خود
مرتضی مانده و تاریکیِ کاشانۀ خود
میل برگشت ندارد به عزاخانۀ خود
چو علی خواست که بیرون رود از خانۀ خود
وسط حیدر و در رفته و حائل گردید
جلوی میخ بمانید نبیند حیدر
@hosenih
عاقبت پر زد و جان داد مسیحای علی
بی کس و یار شد آخر دل تنهای علی
هر کجا بود به پا مجلس زهرای علی
یادتان باشد اگر محض تسلای علی
قصد کردید بخوانید شما فاتحه ای
قدری آرام بخوانید نبیند حیدر
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زهرا_س_شام_غریبان
#حضرت_زهرا_س_تغسیل
#امیر_عظیمی
▶️
از ما جدا شد عاقبت زهرای خسته
چشمان خود را از علی امروز بسته
@hosenih
آب از پس جسم کبودش بر می آید؟!
اسماء مراقب باش پهلویش شکسته
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih