eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ کنار زد چو سپیده سیاهی شب را گرفت مهرِدل افروزِمهر، کوکب را نوشت دست قضا، حُسن حُسن مطلب را به روی دست ملائک چو دید زینب را فرشته ها همه بر هم نوید می دادند ملائکه خبر از صبح عید می دادند به کوچه کوچه ی دل، نور، جلوه ها می کرد برای دیدن گل، اشک، کوچه وا می کرد زمین به سینه ی مستش، خدا خدا می کرد خدا به گفتن یا زینب اکتفا می کرد رسیده آنکه به والله عصمت الله است کسی که کوه حیا در برابرش کاه است @hosenih بیا که درک شود لذت حضور حسین بیا که با تو شود جُفت، بزم جور حسین بجوش در خُم اشک و بگیر شور حسین بخند تا بِرُبایی دل صبور حسین " کرشمه ای کن و بازار ساحری بشکن به غمزه رونق ناموس سامری بشکن" تو کوه صبر و وقاری و همتی زینب تو معدن کرم و روح رحمتی زینب تو گوهر شرف و بحر عصمتی زینب تو لحظه لحظه طلوع قیامتی زینب بزن شرر به دل دشمنت به یکباره بخوان یکی دو خطابه میان گهواره خطابه های تو از حرف مهتران، خوشتر شمیم عطر تو از سدره ی جنان، خوشتر به راه عشق تو مُردن، ز نقد جان، خوشتر دمشق توست ز جنات عرشیان خوشتر توقعات گداهای سفره ات بالاست وصال کرببلا بی دمشق بی معناست تو یادگار علی؛ سینه سوز فاطمه ای به علم عالم امکان تویی که عالمه ای به صبر و حلم رقیه تویی که خاتمه ای ای اوج عشق حسین، عشق شاه علقمه ای فرات خون شده هر چشم کربلای حسین چراکه جای تو خالی است بین آن حرمین چه سنگها که شکستند در پی قدمت چه داغها که نشستند بر دل المت چه اشکها که روان شد ز شوره زار غمت چه ناله ها که فروریخت در شب حرمت نشسته در دل خون، پاره ی مفاتیحت و ریخت روی زمین دانه های تسبیحت @hosenih چو تیغ ها به گلوگاه زخم، رو کردند ز خون پاک حسینت همه وضو کردند غبارها، تن مجروح را رفو کردند هزار بوسه به جای تو بر گلو کردند نگینِ روشنِ انگشتر تو را بردند به روی ناقه عریان تو را کجا بردند سری بلند شد از نی، تو را نظاره گرفت دمی که سنگ حرامی تو را اشاره گرفت شکست تا که برای تو راه چاره گرفت برات با لب خونبار، استخاره گرفت اگرچه بر سر نیزه حسین اقامت کرد اراده کرد اگر هر کجا، قیامت کرد ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ کار اشک است اگر از مژه ها افتادن کار عشق است به پای تو زپا افتادن دست تقدیر، مرا سوی نگاهت انداخت پس مهم است همین حرف...کجا افتادن @hosenih می شود عکس‌ تو تکثیر، در آن دل که شکست می کند خُرد اگر آینه را افتادن از انا الحق شده معلوم چه حالی دارد به هواداری تو، سر به هوا افتادن میشود مثل غباری سر راهت برخاست میشود رفت به معراج تو با افتادن می برد آخر رویای تعبد ما را با دو زانو به قدمهای شما افتادن تا نخ چادر تو می برد از فرش به عرش چه نیازی به طلا دست گدا افتادن چرخ این چرخ به امید خودت می چرخد پس بعید است بیفتد به صدا افتادن با صدای تو شنیدیم در افلاک؛ "حسین" وقت تسبیح شد و یاد خدا افتادن کاشکی هرچه اگر هست به جانم برسد -دور از جان تو؛ در هول و ولا افتادن- بر بلندی ..ته گودال..میان آتش.. آه بر سر زدم از این دوسه جا افتادن دست عباس مگر سایه ی چشم تو نبود راغبت کرده چه دستی به جدا افتادن گذرم خورده به جایی که نباید زینب از به نی رفتن سر پیش تو... تا افتادن @hosenih *** مثل آوار بریزد سرشان دیواری که بنا می شود از سنگ بنا افتادن دیدن عکس ضریحی که ندارد زائر بدتر است از سفر کرببلا افتادن ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ می‌نویسم که والضُحیٰ زینب عصمت اللهِ کبریا زینب جمعِ اَسماء و اِسمها زینب ربنا بعدِ ربنا زینب می‌نویسم پس از خدا زینب نامِ او تا که بر زبان اُفتاد کوه برخاست آسمان اُفتاد عَلَم از شانه یِ یَلان اُفتاد سرِ ما هم بر آستان اُفتاد می نویسم که اِنَما... زینب @hosenih پنج تَن حَبلِ محکم آوردند نامِ او را که با هم آوردند به زبان اسمِ اعظم آوردند واژه ها بعد از آن کم آوردند همه گفتند یک صدا زینب مرتضیٰ بعد از این دو کوثر داشت فاطمه بعد از این دو حیدر داشت کعبه این دفعه هم تَرَک برداشت شورِ نامِ حسین بر سر داشت زینتِ نامِ مرتضیٰ زینب کعبه‌یِ احترام‌ها آمد قبله‌گاهِ پیام‌ها آمد به قدومش سلام‌ها آمد عمه جانِ امام‌ها آمد عمه جانِ امام ها زینب دستِ جَدِّ مطهرش دادند و لوای پیمبرش دادند شیر شد شیرِ مادرش دادند خوش به حالش که خواهرش دادند خوش به حالِ حسین با زینب کیست مرد آفرینِ بنیان کن کیست مرد آفرین ولیکن زن در مقاماتِ او فقط ماندن این جهان لال و آن جهان اَلکَن مانده وصفش در ابتدا زینب چادرش را اگر تکان بدهد شور بر هفت آسمان بدهد راه را تا خدا نشان بدهد باید احمد چنین اذان بدهد اَشهدُاَنتَ مِن کسا زینب حرفِ تعظیم اوست بسم‌اله وقتِ تکریم اوست بسم‌اله زان که تقدیم اوست بسم‌اله عشق تسلیم اوست بسم‌اله حا و سین ، یا و نون ما زینب سر بلندیِ دل زِ دولت اوست کربلا هم رَهینِ همت اوست گردنش زیرِ بارِ منت اوست همه عالم گواهِ عصمت اوست "شمعِ ساداتِ نینوا زینب به علی رفته و علی شده است سر و پایش سینجلی شده است جلوه‌ی چارده ولی شده است به بلاهایِ حق بلی شده است یک تنه رفته تا کجا زینب مریمی در حجابی از نور است یا که موسیٰ به وادیِ طور است یک زن اما به حق سلحشور است چقدر از مدارِ ما دور است که خدا گفته مرحبا زینب بالِ جبریل خاکِ مرکبِ اوست دو سه نهج البلاغه بر لبِ اوست آسمان گرمِ نورِ هر شبِ اوست و ابالفضل هم مؤدبِ اوست حضرتِ هیبت و حیا زینب همه عالم در استجابش بود هیبتش حاله‌ی حجابش بود یک عشیره در التهابش بود و علمدار  خود رکابش بود دارد این گونه کبریا زینب مثلِ سرخیِ کوه پنهان است گرد باد است مثل کوران است یک تَن اما هزار طوفان است شاهدم شام شامِ ویران است مثلِ زهراست سر به پا زینب تازه جِلوه نکرده با نامش کرده دستِ حسین آرامش وَرنَه چون خاک می‌کند گامش کوفه را با همه بَرو بامش گفت حیدر که لافتا...زینب می‌رود در مقابلش حیدر دو برادر کنارِ این خواهر پشتِ سر کوهِ شرم ، آب آور تا رَوَد شب زیارتِ مادر شب و این احترامها زینب @hosenih مثلِ آئینه هست پیشِ حسین و حسین آمده ست پیشِ حسین چشمها را که بست پیشِ حسین همه دلها شکست پیشِ حسین رفت آن شب به کربلا زینب آنهمه احترام را می‌دید کوچه و سنگ و بام را می‌دید کوچه و ازدحام را می‌دید اشکهایِ امام را می‌دید چادرش زیرِ دست و پا زینب ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ آتشم آتشی از سمت سحر شعله‌ام شعله‌‌ای از شمس و قمر هوهویَم هوهویِ یک تیغِ دوسَر نعره‌ام نعره‌ای از عمقِ جگر "ها علی بشر کَیفَ بشر که بشر می‌شود اینگونه مگر؟* مثل یک قایقِ طوفان زده‌ام مثل یک شیشه‌ی باران زده‌ام مثل یک دست به دامان زده‌ام که خوش این فال به دیوان زده‌ام آمده جانِ علی جانِ نجف حضرتِ زینبِ سلطانِ نجف @hosenih به جلال و جبروتش سوگند به کمال و ملکوتش سوگند به قمات و به قنوتش سوگند به ثُبات و به ثبوتش سوگند نورِ ثارالَهِ زهرا و علیست باء بسم‌الله زهرا و علیست باز زهراست که مولا شده‌است یا علی هست که زهرا شده‌است چه در این قاب هویدا شده‌است که حسن غرقِ تماشا شده‌است جَبلُ الصَبرِ دو دونیا زینب سومین معنیِ زهرا زینب جلوه در جلوه تنزُل دارد نور در نور تسلسل دارد مصطفی در بغلش گُل دارد فاطمه هست ؛ تامل دارد روز اول به خدا گفت بَلا اِنَماالعِشق هوالکرببلا ذوالفقاری که دو دَم دارد اوست آنکه خود هفت حرم دارد اوست شاه دُختی که عَلَم دارد اوست آنکه از صبر قدم دارد اوست به عُلُوَش که تمام دین است نام زینب چقدر سنگین است زینبی هم قدمِ ثارالله زینبی با عَلَمِ ثارالله معنیِ محترمِ ثارالله در حجابِ حرم ثارالله "زینبی سایه به سایه با دوست سایه هم دورتر از او تا دوست" نَفَس او دو هَجا بود: حسین زینب اینگونه دوتا بود: حسین با حسینش همه‌جا بود: حسین هم حسن هم بخدا بود: حسین تاکه او هست سری خَم نشود سرِ مویی زِ علی کم نشود کیست او راویِ راه سه امام کیست او خطبه‌ی پولاد و پیام کیست او شیرِخدا در احرام کیست او معنیِ ویرانیِ شام کیست او بیرقِ غیرت باشد قسمِ حضرت حجت باشد شب که تا تربتِ مادر می‌رفت هر قدم با سه برادر می‌رفت پیشِ رو حضرت حیدر می‌رفت زود عباس جلوتر می‌رفت نور جز نور از این آیه ندید سایه‌اش را زنِ همسایه ندید @hosenih بارَش از کوه کمر می‌شکند داغش از مَرد سپر می‌شکند بال او از همه پَر می‌شکند زینب است او و مگر می‌شکند؟ رفت از کوفه جگر درآورد رفت از شام پدر درآورد کربلا دید پَرَش تیر کشید پایِ گودال سَرَش تیر کشید بی حسینش کمرش تیر کشید نیزه‌ای زد جگرش تیر کشید کربلا دید اسیرش کردند آه یکروزه چه پیرش کردند *سلیمان امیـنی تبریزی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ به دامان تو خواهم ریخت اشک التماسی را که تحویلش نمی‌گیرند جز تو عبد عاصی را به جز زینب کسی "زِینِ اَبی" مانند حیدر نیست ترازوها پذیرفتند این‌گونه قیاسی را @hosenih همیشه یاد زهرا با قنوتت زنده می‌گردید همیشه داشتی در جانمازت شاخه یاسی را تو آن آئینه‌ای هستی که در تو "پنج‌تن" پیداست به زیر چادرت پوشانده‌ای هر انعکاسی را نخی از معجر مشکی خود را قرض دادی تا خدا با دست‌هایش دوخت بر کعبه لباسی را میان دادگاه آخِرَت بندِ نجاتی تو به تمکین می‌کشانی حکم قانون اساسی را نگاه شوم شامی را تو از آئینه‌ها رُفتی به اعجاز کلامت پرت کردی هر حواسی را @hosenih تمام هیئتی‌ها از تو درس صبر می‌گیرند تو در هر روضه‌ای بانو بنا کردی کلاسی را به پای درس گودال حسین‌ات جان دهم آخر... چگونه می‌شود تاب آورم مقتل‌شناسی را ؟ ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سوگند بہ هر ڪلام زینب… یا رب بر ذڪر علے الدوام زینب… یا رب از ڪار فَرَج گِره گشایے فرما امشب تو بہ احترام زینب… یا رب شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ تابیدی و تلألو نور خدا شدی یعنی تجسم همه ی ماورا شدی @hosenih تو آفتاب خانه ی حیدر شدی و بعد کم کم خودت برای خودت مرتضی شدی دلهای عاشقان شما زینبیه است از آن زمان که ساکن دلهای ما شدی پیدا نشد ز آیه ی صبرت فصیح تر محبوب هرچه گفت؛به امرش رضا شدی نازل نموده است تو را برعلی؛خدا همتای سوره های کتاب خدا شدی @hosenih از تو سرودن از قلم من بنا نبود تو آمدی؛بهانه ی این بیت ها شدی... ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ کار ِما امشب است با زینب شب ميلاد نورها ، زینب سِرِّ وَالنجم و وَالضُحی زینب آمده محور ِکسا زینب دختر صبر مرتضا زینب السلام علیک یازینب ای نبوت به شأن زن زینب اسدالله بت شکن زینب فاطمه حیدر و حسن زینب یک تنه کُلِّ پنج تن زینب از ازل غرق خویشتن زینب تا ابد غرق ِ درخدا زینب @hosenih شب میلاد گریه مرسوم است زیر پایت بهشت معلوم است چشم های تو حَیُّ قیوم است قلم عاجز به وصف خانوم است در حقیقت امام معصوم است درلباس فرشته ها ، زینب زینت روزگار بابایی سند افتخار بابایی درجلالت کنار بابایی دختر با وقار بابایی تو همان ذوالفقار بابایی ای تجلیِّ لافتی زینب آمدی سروری به تو دادند شأن پیغمبری به تو دادند تبر ِحیدری به تو دادند تا که بال و پری به تو دادند لقب مادری به تو دادند مات و حیرانت انبیا، زینب آمدی انّمَا الحیاتِ حسین آمدی زمزم و فرات حسین ساحل کشتی نجات حسین سرپناه مخدرات حسین خنده های تو خاطرات حسین خلقک من حسین یا زینب عشق خیرالعمل درست کند نامت از غم عسل درست کند این برادر بغل درست کند تاکه ضرب المثل درست کند سایه بان در محل درست کند ای برادر تو را فدا زینب اول عرش جانماز تو بود زنده اسلام با نماز تو بود رمز توحيد را نماز تو بود بسكه غرق خدا نماز تو بود حسرت انبيا نماز تو بود اي قنوت پر از دعا زينب آمدی و گدا شدیم همه در مقامت فناشدیم همه در به در هرکجا شدیم همه راهی کربلا شدیم همه به خدا با خدا شدیم همه قل هواللهْ را نَما، زینب سنگ خورده در آسمان توييم از تولد پى نشان توييم تا دم مرگ نوحه خوان توييم اگر امشب بر آستان توييم همه ياد مدافعان توييم تا شهادت ببر مرا زينب سه برادر کبوترت بودند بچه های برادرت بودند راه بندان ِ معبرت بودند پاسبانهای معجرت بودند همه پروانه یِ سرت بودند که مبادا به کوچه ها. ..زینب… @hosenih ...در مسیر تو یک نفر باشد شمع روشن در این گذر باشد ناشناسی به دور و بر باشد تا مسیر تو بی خطر باشد یک قبیله تو را سپر باشد وای از روز کربلا زینب غصه و درد بی کران هم بود کتک و سنگ بی امان هم بود ترس از کشتن زنان هم بود دور تو خولی و سنان هم بود خنده تلخ ساربان هم بود چادرت زیر دست و پا زینب ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ شب طولانی هرسال زمان بیشتر است تاکمی فکر دعا؛ گرم عبادت باشیم ساعتی هم که شده گوشه سجاده خویش بنشینیم و به دنبال سعادت باشیم @hosenih شب طولانی هرسال خدا منتظر است چشم یک عبد گنهکار کمی تر گردد رحمت واسعه آغوش خودش واکرده یک گنهکار مگر توبه کند برگردد شب طولانی هر سال امان ازغفلت چشمی آیا زدلی غمزده بارانی شد؟ شب طولانی هرسال کمی فکر کنیم غیبت یار چرا اینهمه طولانی شد؟! شب جمعه است نگاه همه سوی زهراست بوی سیب از حرم کرببلا می آید مادری با کمری خم شده و موی سپید بادلی سوخته از عرش خدا می آید می زند ناله «بنی» چه بهم ریخته ای هرچه میگردم عزیزم سر تو نیست چرا؟ هرچه می چینم عزیزم بدنت را بر خاک قسمتِ بیشتر از پیکر تو نیست چرا؟ @hosenih چونکه با ضربه و از پشت بریدند سرت نیمی از حنجر تو روی زمین ریخته است چون کنار تن تو معجر زینب بُردند گیسوی خواهرتو روی زمین ریخته است ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به مناسبت دورِ هم؛خنده به لب؛کرسی و فال حافظ شب یلدا شب زیبای غزل خوانی شد شب طولانی سال است کمی فکر کنیم غیبت یار چرا اینهمه طولانی شد؟! شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحيم شاعر: ▶️ پیچیده باز در شهر ، آوای مهربانی آری رسیده از راه ، یلدای مهربانی در خانه های کوچک برسفره های خالی جمعی امیدشان بر آقای مهربانی @hosenih درپشت شیشه انگار یک نازدانه دختر مانده در انتظارِ بابایِ مهربانی . . . برخیز و همدلی کن بامردم تهیدست تا چشم دل ببیند غوغای مهربانی برخیز ،جانمانی ، دل رابزن به دریا گوهر زیاد دارد دریای مهربانی در اوج برف وسرما درماه آذر و دی ازهمت تو گرم است دنیای مهربانی @hosenih ما اهل شهر عشقیم همسایه سعادت همراه مهر ورزی ، همپای مهربانی شکر خدا دوباره پیچیده در دل شهر آوای دلنشین و زیبای مهربانی ⏹ © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بر یُمن قدوم بنت حیـدر صلوات بر نـائبـه ی حضرت مـادر صلوات لبخنـد به لبهـای حسین است و حسن خوشنودی قلب دو بـرادر صلوات شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e