#امام_حسین_ع_مناجات
هر آینه دلى ست که حیران کربلاست
در هر کجا سرى ست، پریشان کربلاست
@hosenih
داغى اگر که هست به این سینه داغ توست
ماتم اگر که هست ز هجران کربلاست
اشک است این که دور حرم را گرفته است
آرى فرات دیده ى گریان کربلاست
چشمى که روشن است به اشک غم حسین
شمعى به بزم شام غریبان کربلاست
نوح ائمه گفت که نوحو على الحسین
کشتى شکست خورده ى طوفان کربلاست
جا دارد از کفن بگریزیم روز مرگ
از غربتى که در تن عریان کربلاست
افتاده صد ترک به بلور دل رسول
از هر ترک که بر لب عطشان کربلاست
@hosenih
روزِ حسین خون دل از دیده می رود
این گریه ى امامِ خراسان کربلاست
شاعر: #سیدعلی_رکن_الدین
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات
آيينه را فراق تو ديوار مي كند
اين قلب صاف را مرور زمان تار مي كند
مشق حسين كرده ام و باز مي كنم
تكليف را معلّم تكرار مي كند
@hosenih
نَم پس نميدهد دل خونم به غير اشك
اين پرده پوشي است كه ستّار مي كند
حتي بهشت ارزش اشك مرا نداشت
چشمم فقط براي تو كار مي كند
گفتم بخر مرا كه نيفتم به دست غير
گفتي كه حق معامله با يار مي كند
اميد وصل شاه و رعيت محال نيست
وقتي حسين روي به بازار مي كند
يك پرسش خدا جملات كليم شد
شوق تو كام را چه گُهر بار مي كند
از جلوه ي مُدام تو عالم ز تو پُر است
اين باده كاسه را خُم سرشار مي كند
@hosenih
من كربلا نديده به كسي جان نمي دهم
آخر مرا وصال تو بر دار مي كند
عباس را فِرست كه آيد به پيشواز
روزي كه خاك دعوت ديدار مي كند
شاعر: #محمد_سهرابي
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#هشتگ های #ماه_ربیع_الاول
✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه
📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم #هشتگ مورد نظر خود را لمس نمایید:
👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
✅ شب اول ربیع الاول :
#لیلة_المبیت
#امیرالمومنین_ع_مدح
✅ آغاز مصائب حضرت زهرا(س):
#حضرت_زهرا_س_شهادت
#حضرت_زهرا_س_اذان_بلال
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_زهرا_س_مدح_و_شهادت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
#حضرت_زهرا_س_کوچه_بنی_هاشم
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
✅ پنجم ربیع الاول:
#حضرت_سکینه_س_مرثیه
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
✅ هشتم ربیع الاول:
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح
#امام_حسن_عسکری_ع_مناجات
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسن_عسکری_ع_مدح_و_شهادت
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
#امام_زمان_عج_مناجات_شهادت_امام_حسن_عسکری_ع
✅ نهم ربیع الاول:
#امام_زمان_عج_آغاز_امامت
#امام_زمان_عج_مناجات
✅ دهم ربیع الاول:
#حضرت_ام_المومنین_خدیجه_س_مدح
#پیامبر_اعظم_ص_حضرت_خدیجه_س_ازدواج
✅ دوازدهم ربیع الاول:
#هفته_وحدت
#صلوات
✅ چهاردهم ربیع الاول:
#به_درک_واصل_شدن_یزید_بن_معاویه_لعنت_الله_علیهما
✅ هفدهم ربیع الاول:
#پیامبر_اعظم_ص_مدح
#پیامبر_اعظم_ص_ولادت
#پیامبر_اعظم_ص_مدح_و_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح
#امام_صادق_ع_ولادت
#امام_صادق_ع_مدح_و_ولادت
#صلوات
✅ بیست و سوم ربیع الاول:
#حضرت_معصومه_س_ورود_به_شهر_قم
#حضرت_معصومه_س_مناجات
#حضرت_معصومه_س_مدح
#حضرت_معصومه_س_شهادت
#حضرت_معصومه_س_مدح_و_مناجات
✅بيست و ششم ربيع الاول:
سالروز #صلح_امام_حسن_مجتبی_ع
موضوعات پُر بازدید
✅ اشعار اول مجلسی:
#اهل_بیت_ع_مدح_و_مناجات
#امام_حسین_ع_مناجات
#امام_زمان_عج_مناجات
#مناجات_اول_مجلس
#شب_جمعه
#دودمه #محاوره
✅دیگر موضوعات:
#روضه_را_تعطیل_نکنیم #حاج_قاسم_سلیمانی #شهید_محسن_حججی #جمهوری_اسلامی_ایران #استکبار_ستیزی #مرگ_بر_آمریکا #زیارت_کربلا #بیداری_اسلامی #امام_شناسی #اجتماعی_سیاسی #مقام_معظم_رهبری #امام_خمینی_ره #امام_و_رهبری #انقلاب_اسلامی #مقاومت_اسلامی #مدافع_حرم #مدافعان_حرم #عفاف_و_حجاب #اشک #صلوات #بصیرت #انتخابات #اخلاقی_و_اندرز #شهدا_و_دفاع_مقدس #شهدای_گمنام #راهیان_نور #شعر_اعتراضی #شعر_طنز #ویروس_کرونا #مدافعان_سلامت #شجرة_الملعونه #آل_سعود #یاد_مرگ #محکومیت_حادثه_تروریستی #محکومیت_اهانت_به_پیامبر_اعظم_ص #محکومیت_اهانت_به_امام_رضا_ع #عشق_مقدس
👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆
#هشتگ های #ماه_ربیع_الاول
@hosenih
May 11
#امام_زمان_عج_مناجات
چشم کویر لایق دریا نمی شود
دنیایمان بدون تو زیبا نمی شود
آقا ببین که غصه و درد نبودنت
درجام صبرِ منتظرت جا نمیشود
@hosenih
دنیا پر از تهاجم و بیداد و فتنه است
دردی چنین که بی تو مداوا نمیشود
حتی اگر شده یکروز قبل از آن
"یومُ الوعید" بی تو که برپا نمیشود
دلخوش به یک نگاه پر از مهر و رأفتم
چشمم بدون روی تو بینا نمی شود
رویای صبح صادق و فجر سپید وصل
جز در شب وصالِ تو معنا نمی شود
تکلیف قلب خسته مجنون بگو که چیست؟
شوریده بهر او دل لیلا نمی شود؟
گمگشته ی دیار غریبی و بی کسی
جز با نگاه مهر تو پیدا نمی شود
عشق تو از تمام جهان بس بُود مرا
همراه و هم نوای تو، تنها نمی شود
@hosenih
دیگر چگونه وصل تو را آرزو کنم
گل زخمه های عشق که حاشا نمی شود
"بالای تخت یوسف کنعان نوشته اند
هر یوسفی که یوسف زهرا نمی شود"
شاعر: #انسیه_اسمعیلی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_فاطمی
#حضرت_زهرا_س_هجوم_به_بیت_ولایت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
گرچه فقط بی آبرویی کرده ام باز
مولای من لطفی کن و دورم نینداز
عمر مرا وقف اباصالح نوشتند
در به درت بودم گل نرگس از آغاز
@hosenih
سائل رسیده، تشنه ی احسان و جود است
دریای لطفت را نما ای یار ابراز
ظرف دلم محبوس دنیا شد ولی باز
با یک دعایت می شود قفل دلم باز
خالی است دستانم، چه سازم در قیامت
بی توشه ی اعمال صالح، بی پس انداز
دارایی ام اشک است، شاید این عنایت
سازد مرا در دیده ی زهرا سرافراز
روضه بخوان از ماجرای داغ مادر
از قتل محسن، پشت در، ای محرم راز
@hosenih
در وصف در، در وصف میخ در، چه گویم؟!
در سنگدل، در بی حیا، مسمار لجباز
آخر چه آمد بر سرِ زهرا که دیگر
با بال زخمی بود تنها فکر پرواز
شاعر: #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زهرا_س_بستر_شهادت
#حضرت_محسن_بن_علی_ع_شهادت
روزگاریست که جان بر لبِ خونبار رسید
آه ای مرگ بیا نوبتِ دیدار رسید
زحمتِ خانه شدم بسکه زمین گیر شدم
وقتِ شرمندگی از دخترکی زار رسید
@hosenih
باز هم پیرهن تازهی من خونین شد
باز با پیرهنِ تازه پرستار رسید
ولی از بسکه نخوابید زِ بی خوابیِ من
جانبِ بستر من دست به دیوار رسید
گرچه دلتنگِ تماشای حسینم اما...
چشمِ زخمیِ مرا نیمه شبی تار رسید
@hosenih
لابه لای نَفَسم لختهی خون می بینم
از همان روز که بر سینهام آزار رسید
از همان روز که آتش به سراغم آمد
از همان روز که در بود و ستمکار رسید
شعلهای حلقه زد و چادر من را سوزاند
نالهای تا که زدم خندهی انظار رسید
@hosenih
خویش را در پَسِ در جمع نمودم شاید
نرسد زخم به محسن ولی انگار رسید
خویش را در پَسِ در جمع نمودم اما
در به من خورد و به او ضربهی مسمار رسید
شاعر: #حسن_لطفی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
شب ما را سحر نمی آید
خواب، در چشمِ تر نمی آید
مدحش از من که بر نمی آید
چون سکینه دگر نمی آید
دختر شاه...گوهر نایاب
بی قرینه... درست مثل رباب
روضه می خواند، روضه با احساس
روضه اش داشت عطر و بوی یاس
شرم یک مرد... روضه ای حساس
وای از مشک پاره ی عباس
روضه ی دست و چشم و مشک عمو
روضه ی قطره قطره اشک عمو
@hosenih
روضه خوان چشم های خود را بست
مادرش دست خود زند بر دست
رأس اصغر به روی نیزه نشست
پای نیزه قد سکینه شکست
به خدا خواهر است حق دارد
خواهر اصغر است حق دارد
بر سر ناقه خواند نافله را
دور ناقه شنید هلهله را
چه کند خنده های حرمله را
چشم دشمن به سوی قافله را
مثل یک مرد... مثل عمه ی خود
صبر می کرد... مثل عمه ی خود
قلبش از غصه ها کباب شد و
بعد سقا فقط عذاب شد و
مثل او از خجالت آب شد و
وارد مجلس شراب شد و
خیزرانِ یزید پیرش کرد
حرف مردی پلید پیرش کرد
دختر بی قرینه ی پدرش
روضه خوان مدینه ی پدرش
همه جا شد سکینه ی پدرش
یادش افتاده سینه ی پدرش
زیر پای سوارها افتاد
روی گل، ردِ خارها افتاد
@hosenih
یادش افتاد آه آهِ حسین
غرق در خون همه سپاه حسین
بود یک نیزه تکیه گاه حسین
داد می زد که قتلگاهِ حسین...
...پر شد از خونِ زخم های تنش
پر شد از تیر و نیزه ها بدنش
وسط حجره ی محقر خود
با دل خون میان بستر خود
باز در لحظه های آخر خود
یادش افتاد داغِ خواهر خود
کنج ویرانه خواهرش جان داد
سر بابا برابرش... جان داد
شاعر: #علی_سپهری و #محمدجواد_شیرازی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مرثیه
#حضرت_سكينه علیهاالسلام:
چون پدرم كشته شد، آن بدن نازنين را در آغوش گرفتم، حالت اغما و بیهوشى بر من روى داد در آن حال شنيدم پدرم میفرمود:
شيعتى ما اِن شربتم، ماءَ عَذب فاذكرونى
اِذ سمعتم بغريبٍ اَو شهيد فاندبونی...
📗 منتهى الآمال، شيخ عباس قمى، ج۲، ص۹۳۰؛ به نقل از مصباح کفعمی، ص۹۶۷.
تشنه بودم، خواستم لب وا کنم، آبی بنوشم
ناگهان کوه غمی احساس کردم روی دوشم
دیدم آشوبم، تلاطم دارد اشکم، در خروشم
میرسید از هر طرف فریاد جانکاهی به گوشم:
شیعتی ما إن شَرِبْتُم ماء عَذْبٍ فاذکرونی
@hosenih
راه را گم کرده بودم، آخر آیا میرسیدم؟
خسته و تنها در آن صحرا، چه غربتها که دیدم
هر غریبی را که دیدم، زیر لب آهی کشیدم
دشت ساکت بود، اما این صدا را میشنیدم:
اِذ سَمِعْتُم بِغَریبٍ اَوْ شَهیدٍ فَانْدُبُونی
آرزوها داشتم... راهی شدم تا در سپاهش...
کاش من هم میشدم از کشتگان یک نگاهش
آخر راه من و... او تازه بود آغاز راهش
راه او آغاز میشد از میان قتلگاهش...
لَیْتَکُم فی یَوْمِ عاشورا جمیعاً تَنْظُرونی
میزد آتش بر جهانی غربت بیانتهایش
کودک ششماهه هم میخواست تا گردد فدایش
ناگهان شد غرق خون با یک سهشعبه ربنایش
کاش آنجا آب میشد آب از هُرم صدایش:
كَيْفَ أَسْتَسْقی لِطِفْلی فَأَبَوْا أَنْ يَرْحَمُونی
@hosenih
بود آیات شگفتی از گلویی تشنه جاری
هر دلی بیتاب میشد با طنین سرخ قاری
دخترش راوی خون بود آن میان با بیقراری
میسرود این اشکها را تا بماند یادگاری:
وَ انا السّبط الّذی مِن غَیر جُرم قَتَلونی
شاعر: #یوسف_رحیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_سکینه_س_مدح_و_مرثیه
دختـری از ، قبـیلـهی طـاهـا
شمسهای از ، تـبـار ِ اعـطـینـا
هرچه باشد سکینه یعنی نور
آیه در آیه ، حضرت زهرا (س)
کَرمُ الوافِر است و عَقلُ التّـٰام
بـهـتریـن زن ، بـه قـول ِ امـام ....
روزگارش همیشه طی می شد
غرق در شوق و شادی و رؤیا
@hosenih
مثـل جنگل بهـار و بارانـی
خیلی از چشمه صاف و آبیتر
کودکیهایش از خدا پُر شد
مـثـل ِ بـاران و آیـنـه ، دریـا
کوکب کوچکی که هر لحظه
ماه ، او را اگـر بغـل میکرد
از سر شانهی عمو میدید...
آسـمـان آسـمـان ، تـه ِ دنیا
آفرین آفرین ، بر این دختر
دلـبـراست و قـرار قـلـب پـدر
طاهره و مطهره ، مِشکات
سَیدةُ النِســاءِ ِ والـحَـورا
شبنم چشم او غزل میشد
مـثنـوی ِ سـتـاره می بارید
خانهاش وقف انجمن بود و ...
محفـلی از طراوت ِ شـعـرا
دخـتر ِ سدره ، کوثر و طوبی
صـاحب ِ سکیـنه بوده ولـی
مثل عمه ، مجاهدت کرده ...
با خطابه نوحه ، اشک و دعا
بود گرچه ، زیاد غرق عطش
کوفه میشد ، حقـیر ِ منزلـتش
او که مستغرقست ذات اِلـٰهْ
دید نور خدا به طشت طلا
زخم برده ، ولی نه از نیزه
تیغ خورده ، ولی نه از دشنه
گله دارد ، ولی نه از سیلی...
داغ دیده ، به روی داغ اما...
شِکوِه و زخم و درد و داغش آه
این همه بود و بود بدتر از آن...
چـادری را که از سـرش بـردنـد
زجّـههـا میزدنـد ، ارض و سـما
زخم خورده ولی نه از شمشیر
بلکه از غارتی که در کوفه...
خون تازه چکیده از گوشش
گریه کرده ، غروب ِ عاشـورا
@hosenih
شاهد مقتلی ، مجسم شد
بین گودال "شیٖعَتیٖ مَهمـٰا...
اَو سَمِعتُم غَریبٖ" می شنود
قاصـد ِ زخـم ِ حنـجـر ِ بابا
باید اسطورهی شرف میشد
نام ِ مـادر بـزرگ ، زنـده کنـد ...
هر چه باشد سکینه یعنی نور
آیـه در آیـه ، حضرت زهرا (س)
شاعر: #روح_الله_قناعتیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسن_عسکری_ع_شهادت
ستون خيمه ى اشراق ناگهان لرزيد
به سوگ حضرت خورشيد، كهكشان لرزيد
شكست آه غريبى سكوت صحرا را
زمينِ سامره با بانگ آسمان لرزيد
@hosenih
طنين اشك ملك بود هر طرف جارى
چنين كه عرش خدا نيز آن چنان لرزيد
گلوى سرخ گل از تشنگى ترك برداشت
در التهابِ عطشناك، باغبان لرزيد
غبار كهنه ماتم به رنگ كرب و بلا
نشست در دل سرداب و بى كران لرزيد
در آن فضاى نفس گير بغض زهرآلود
چقدر ناله ى مولاى بى نشان لرزيد
امامِ آينه را تا گرفت در آغوش
شبيه ابر بهارى در آن ميان لرزيد
@hosenih
به نامِ نامىِ موعود، عسكرى برخاست
دعا براى فرج خواند و بى امان لرزيد
قسم به سوره والعصر، صبح آدينه_
به استغاثه ياصاحبَ الزّمان لرزيد
شاعر: #محمدمهدى_عبداللهى
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e