eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
در حرم : ز خون پاک مردم، دامن خاک حرم تر شد چه گل‌ها در امان بارگاه شاه، پرپر شد ترک خوردست دست مرد چینی‌بندزن، هر بار صدای خنده‌های میهنش افتاد و لب‌پر شد @hosenih کجایی صاحب دنیا که این زخم ترک خورده دهان واکرده و صحن حرم صحرای محشر شد همان زخمی که روی سینه‌ی ایران زد اهریمن دهان وا کرده بود از قبل و با این ضربه بدتر شد فلک، تقدیر این ایام ما را لاله‌گون چیده چه داغی زد به دلها تا ربیع‌الاول، آخر شد‌‌‌ غمی در سینه‌ی ما بود، عشق آمد دوایش کرد فراق کربلا را یک شهادت‌نامه معبر شد برای خواهرم یا خواهرت یا خواهران ما دو کودک بر زمین غلتان، به خون آغشته مادر شد برای مادر و کودک، که عشق‌ آوردشان آنجا به جای آن همه هشتگ که در دنیا مکرّر شد بخوان از آن زنی که در زیارت خون پاکش ریخت برای دخترش که در حرم پر زد، کبوتر شد کبوترهای ایران را بدون بال می‌خواهند برای بغض دیرینه پر پرواز پرپر شد چرا حالا که جان داده، کسی از "زن" نمی‌گوید؟ چه شد فریاد "آزادی"؟ جهان هم لال هم کر شد! دریغا نطفه‌ی آشوب را با نام "زن" می‌کاشت شعار "زندگی آزادی‌" اش آبستن شر شد @hosenih نمی‌بیند که از جای گلوله نور می‌بارد نمی‌داند که از خون شهیدان خاکمان زر شد شهادت در دفاعِ از حرم‌ها آبروی ماست حلب، شیراز، مکه، قدس... هرجا که مقدر شد شاعران به ترتیب ابیات: ریحانه ابراهیم‌زادگان، مجتبی ابوطالبی، فاطمه رجبی، نفیسه‌سادات موسوی، علی بهاری، مهدی عندلیب، مهدیه نژادابراهیم، فخرالسادات تقی‌زاده، طیبه محمودی، رباب کلامی‌، صهبا رحیمی شاعران محفلِ تغزلِ 🔅 اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇👇 @hosenih
در حرم باز از سوی ابلیس، رهِ کینه علَم شد غمبارترین حادثه با تیرِ ستم شد رگبارِ مسلسل سوی زُوّارِ حرم شد چون شاهچراغ اُمتِ اسلام به غم شد از اشکِ حرم، دشمنِ دین در خطر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد @hosenih ای دشمن مغضوب، وطن جان و تنِ ماست پیراهنِ خونینِ زیارت، کفنِ ماست ایران، حرمِ آل حسین و حسنِ ماست هر گوشه قدمگاهِ شهِ بی کفنِ ماست این شورِ حسینی است، که اینجا به سر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد تا یاورِ ما لایتناهیست بدانید ایران حرمِ امنِ الهیست بدانید این مملکتِ شیعه گواهیست بدانید مملو ز بسیجی و سپاهیست بدانید این خاک مپندار، که در دامِ شر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد اینجا همه نسلِ پسرِ فاطمه هستند این نسل، سپاهِ قدَرِ فاطمه هستند واللهِ جوانان، سپرِ فاطمه هستند خوبان و شهیدان، ثمرِ فاطمه هستند خصمِ علی و فاطمه در درد سر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ما سینه زنانِ حرمِ خونِ خدائیم دلسوخته ی تشنه لبِ کرب و بلائیم جان بر کفِ آن بی کفنِ راس جدائیم همناله ی زهرا و علی، چون شهدائیم آهِ دلِ زهرا، به گلوی سحر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد ور افتاد @hosenih عالم ز نوای سحرِ فاطمه گِریید هر کشته ز داغ پسرِ فاطمه گِریید هر دیده ز سوزِ جگرِ فاطمه گِریید مهدی شبِ جمعه به برِ فاطمه گِریید هنگامه ی تعجیلِ فرج زودتر افتاد با آل علی هر که در افتاد ور افتاد شاعر: 🔅 اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇👇 @hosenih
فانی نمی‌شود عشق، اکنون ادامه دارد... لیلا ادامه دارد، مجنون ادامه دارد... @hosenih با یک نگاهِ دلبر، دل را زِ دست دادن، در عشق، تا ابد این، قانون ادامه دارد... عاشق اگر بمیری، فریادِ روشنِ عشق حتی زِ خاکِ جسمِ، مدفون ادامه دارد... ...کشتارِ آدمیّت، سلّاخیِ حقیقت در سِیرِ صبح و شامِ، گردون ادامه دارد... با چشمِ دل نظر کن، از خونِ سرخِ یاران بعد از چهارده قرن، جیحون ادامه دارد... @hosenih *پاشید بر جهان تا، ثابت کند به دنیا کشتید، گرچه ما را، این خون ادامه دارد...* شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم بینِ پرافشانی هزار کبوتر شد قلمِ این قصیده، قامت یک پر دفتر شعر من است بال فرشته جوهر شعر من است خون کبوتر @hosenih دست بریده گرفت دست مرا هم تا بنویسم شکست، پشت برادر... تا بنویسم حرم پناه ندارد تا بنویسم امان ز غصه معجر غربت آل نبی، ز غفلت مردم، حرمله را راه داد غفلت دیگر... فتنه فصل خزان و فتنه طوفان آینه‌های حرم شکست مکرر آن همه سنگ سیاه هرچه شکستند آینه‌ها بیش‌تر شدند منور خون شهیدان چراغ و شاه‌چراغ است آیه نور است بیت آل پیامبر غرق شود بین خون این همه عاشق فتنه تکفیری و منافق و کافر فتنه به دشمن چراغ سبز نشان داد تا مگر آتش زنند باز بر این در.... حضرت خیرالنسا گریست برایِ سرخی چادرنماز مشکی مادر اشک رباب و رقیه، اشک سکینه است قطره خونی که ریخت از رخ خواهر @hosenih آن پسر هفت‌ساله‌ای که به خون خفت عاشق و هم‌نام توست یا علی‌اصغر حرمله در کف گرفت تیر و کمان را آه دوباره هدف، سپیدی حنجر... شاعر: حاج © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم بی‌خبر، بی‌پناه، کشته شدند به کدامین گناه کشته شدند؟ همه پروانه‌های شاه‌چراغ دور آن شعله، آه! کشته شدند حرم امن است، امن، امّا آه زائران را نگاه! کشته شدند عاشقان نماز شام حرم غرق در نور ماه کشته شدند لحظۀ گفتن تشهّد بود وسط «لا اله...» کشته شدند زیر چادرنمازهای سفید گیسوان سیاه کشته شدند کودکان و عروسکان آنجا به کدامین گناه کشته شدند؟ شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم از خون شما دوام خواهیم گرفت یکرنگی و انسجام خواهیم گرفت امروز عزادار شماییم، ولی فرداست که انتقام خواهیم گرفت شاعر: @dobeity_robaey
در حرم به رگبارِ ستم بستند، در باغِ حرم «دین» را به خون خویش آغشتند چندین مرغ آمین را به‌پا خیزید ای فریادها! هنگام ماتم نیست به بیرق‌ها بدل سازید چادرهای خونین را خبرها زرد، باورها همه خاکستری... پیداست که باد از دور آورده‌ست این ایمان رنگین را نخواهد کاشت بذرِ فتنه دیگر، خاک بیدار است وطن زنده‌ست، شب دیگر نگیرد جشن، تدفین را دروغ و فتنه و تزویر... سمت کیستند این‌ها؟ اجابت کرده‌اند این‌گونه نجوای شیاطین را اگر چه قله یخ بسته‌ست، رقص شعله‌ای در ماست که با هر گام، بر هم می‌زند این برف سنگین را تبی از نور می‌آید، زمان خواهد گرفت آن را طنین سورۀ فتح است، شب خواهد شنید این را شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
مرد راهم، دل به دریا می زنم دریا که هست شک ندارم نیل طغیان می کند ، موسی که هست وارث طوفانم آری پس نمی مانم به جای گیرم از دریا گذشتم ، سینه ی صحرا که هست ای به شب سرمست ! صبحِ کعبه کم کم می دمد گیرم از ما ناقه پِی کردی ، فَسَوّیها که هست در شبِ قدری خروشیدی و فرق ما شکافت صبح را از ما گرفتی ، ظهر عاشورا که هست کربلا رفتیم و خون دادیم و جاویدان شدیم سر به نی دادیم و کافی نیست سامرّا که هست در یمن در شام در بحرین و ایران و عراق هرچه از میدان مین گفتند گفتم پا که هست نعره ی جاءالحقیم این دشت غُرّشگاه ماست تا که بود این بود و خواهد بود اینسان تا که هست وعده ی عشق است و می دانم که فردا مال ماست عالمی با ما نمی ماند ؟! خدا با ما که هست "یوسف گمگشته بازآید به کنعان غم مخور " غم ندارم ، کانَ اَمرُاللّهِ مفعولا که هست. شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
های ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد می کنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅ چهارم ربیع الثانی: ✅ هشتم ربیع الثانی: ✅ دهم ربیع الثانی: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های © آدرس کانال اشعار آیینی حسینیه در پیام‌رسان 👇👇👇👇👇👇👇👇👇 https://rubika.ir/hosenih
در حرم برخیز که داغ دل خود باز بگوییم از غصه ی مردان سرافراز بگوییم از مادر و از کودک همراز بگوییم از قلب ترک خورده ی شیراز بگوییم هر اهل دلی سوخته از این غم و داغ است شمع غم ما واقعه ی شاه چراغ است تا صوت اذان پخش شد از حنجر آیات تا عشق کمر بست به تسبیح و مناجات در اوج ملاقات خدا، اشرف اوقات آمد به حرم قاتلِ سرمست و سیه ذات در ظلمت خود معرکه ی ظلم به پا کرد رگبار به زوار حرم بست و جفا کرد آن قاتل بی رحم چه فکری به سرش بود کز سمت خیابان نه دی گذرش بود از باب رضا آمد و ظلمی دگرش بود در صحن جواد، آن سر بیدادگرش بود «چیزی که عیان است چه حاجت به بیان است» این فتنه، از آشوب منافق صفتان است ای آنکه در این آتش بی داد دمیدی با کشف حجابت به کجا ها تو رسیدی؟ اینقدر از این موج بر آن موج پریدی هی بوق زدی، ناله و فریاد کشیدی هشدار! که همسنگر تو شمر و یزید است بر گردن تو حرمت خون های شهید است هم ایده ی قاتل شدی و فکر سیاهش پاسخ بده آشوبگر! از کار تباهش آن پیر زمین خورده که بوده است پناهش؟ آن کودک ده ساله چه بوده است گناهش؟ این داعشیان فکر زن و بچه ندارند بی منطق و بی عاطفه و بی کس و کارند ای بی خبر، از قبر و قیامت خبرت هست؟ از پنجه ی تدبیر و عدالت خبرت هست؟ بی عاطفه! از مهر و لطافت خبرت هست؟ از مادر و آغوش محبت خبرت هست؟ آن کودک و مادر ز بلا جام گرفتند جان داده، در آغوش هم آرام گرفتند یاران خراسانی! ای مردم مشهد زوار گرانقدر و دل آشفته ی گنبد پرسید دل از قدر شهیدان، سخن آمد «تا یار که را خواهد و میلش به که باشد» ماییم همه عاشق سلطان خراسان ای کاش بیفتد سوی ما چشم شهیدان این جمعیت آمد پیِ تکریم شهیدان یکپارچه غم شد همه ی کشور ایران تقدیم ره دین همه ی جسم و سر و جان جان ها به فدای لب آن تشنه ی عریان تشییع شد از سم ستوران بدن او در سایه خورشید رها ماند تن او شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حرم چه فرق می کند اینجا کجای ایران است؟ تمام وسعت ایران حریم ایمان است بگو به هر که نگاه چپی به ما کرده نگر به کاسه ی صبرم که رو به پایان است شدیم یک «یَد واحد» که بی صدا هم نیست میان پنجه ی ما اقتدار طوفان است قسم به چادر خونین بر فراز حرم که حرمت زن ما هم تراز قرآن است که «آرشام»، «محمدرضا»، «علی اصغر» به درس روضه رسیدند و امتحان، جان است دخیل شاهچراغیم و داغ دل داریم و پشت گریه ی ما خشم و عزم پنهان است شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e