eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.8هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به‌مناسبت محکومیت اهانت به 🏴 از قرآن سوخته دود بلند نمی‌شود؛ بلکه نور بلند می‌شود. اگر باور ندارید، از تنور خولی بپرسید... @hosenih
سنگ‌ها بر سرِ تو مرثیه خوانی کردند نیزه‌ها زار زدند اشک فشانی کردند فصلِ خندیدنِ تو بود نه گُل چیدنِ باد چهره‌ات را چقدر زود خزانی کردند نجمه در خیمه رویِ دامن زینب اُفتاد عمه را اینهمه زخمِ تو کمانی کردند پا مکش روی زمین ، جان به لبم آورده آنچه با روی تو نامردمِ جانی کردند تا که دیدند یتیم حسنی خندیدند دوره کردند و چه بد سنگ پرانی کردند هرچه کردند حریفت نشدند و آخر تشنگی و نظر و نیزه تبانی کردند خوب پیداست از این وضعِ بهم ریخته‌ات اسب‌ها رد شده و سینه‌تکانی کردند ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به روشناییِ باید زند فریاد هر صاحب کلامی بر پاشود هر گوشه از عالَم قیامی گشته جریحه‌دار قلب اهل ایمان بر ساحت قرآن شده بی احترامی تاریخ ثابت کرده گر کوتاه آییم هرگز ندارد بی حیایی‌ها تمامی یک روز قرآن روی نیزه رفت بالا یک روز شد نیزه‌نشین رأس امامی آغاز این بی‌حرمتی‌ها قتلگاه و پایان آن هم می‌شود دشنام شامی آیا مهیای ظهور یار هستیم؟! مانند تیغ ذوالفقارِ در نیامی گمراه خواهد شد کسی که رو بتابد از انقلاب و رهبرش از روی خامی آن‌روز که خون‌خواهِ مظلومان بیاید می‌گیرد از اهل ستم چه انتقامی دست ادب بر سینه بگذاریم و داریم بر محضر آقای مظلومان سلامی ای انتقام غربت شیعه کجایی؟ ای کاش جانِ مادرت زهرا بیایی... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
نیزه پس از نیزه میان پیکرش بود خنجر پس از خنجر میان حنجرش بود این سو حسین‌بن‌علی خون گریه می‌کرد آن سو عزادار عزایش مادرش بود آن‌گاه که بر پهلویش می‌خورد نیزه تصویر زهرا پیش چشمان ترش بود بی شک میان جسم او راهی نمی‌یافت شمشیر اگر از معرفت چیزی سرش بود قاسم به زیر دست و پای یک سپاه و شمر لعین مشغول مدح لشکرش بود با این همه سختی، خدا را شکر در دشت تنها نبود و شاه بالای سرش بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمدم محضر تو سر پایین... سر کنم محضر پدر پایین حَسَن قافله منم امروز پرچمم را عمو نبر پایین! چون‌که آورده نامه از حسنت... فطرس آورده بال و پَر پایین پدرم مات جنگ من شده است... از بهشت آمده خبر پایین روی مرکب منم که با جگرم نیست یک مرد با جگر پایین قاسم بن الحسن به بالا رفت ازرق و چند تا پسر پایین سنگ اول به گوش من می‌گفت... برو از مرکبت دگر پایین نیزه‌ای رفت بین دنده‌ی من رفتم از اسب با کمر پایین بیشتر می‌زدند بر دهنم بدنم رفت هرقدَر پایین زخم خوردم ز صد نفر بالا مشت خوردم ز صد نفر پایین زیر سم‌ها منم که جاماندم تو بیانداز یک نظر پایین خواستی تا مرا بلند کنی رفت پاهای این پسر پایین بدنم ریخت بین دستانت آمد از شاخه‌ات ثمر پایین بین خیمه تو بر سر مایی من و اکبر، دوتا گهر پایین! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چقدر شهد عسل می‌چکد زلبهایت چو موم گشته تنت، درهم است سیمایت از این حرارت در عمق سینه‌ات پیداست چه کرده است سم اسب با سراپایت یتیم دیده و لشگر نوازشت کردند من آمدم به کنار تو جای بابایت کنار پیکرتو آه می‌کشم قاسم رسد شکسته‌شکسته صدای آوایت به هر کجای تنت ‌دست می‌برم خرد است چگونه نجمه نگرید به قدو بالایت چقدر زود رسیدی به آرزوی دلت مبارک است عزیزم وصال زیبایت ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رکاب از پا عقب مانده چه کراری، عجب گامی بلرزان تیغ خود را تا بلرزد ازرق شامی پیاپی چون جمل دشمن تو را سر می‌دهد ناله دوباره دهر می‌بیند حسن را سیزده ساله دو نیم از برق تیغت شد جیوشُ الإنسِ و الجِنَّه که جدت بود یا قاسم قَسیمُ النارِ و الجَنَّه به برق تیغ بُرّانت نشان کن هرچه جوشن را بدین رأیت که می‌بینم درآور کفر دشمن را شباهت تا به آنجایی که در رزم تو سرتاسر فلک فریاد می‌دارد علی اکبر...علی اکبر به بازو نامه‌ای داری اگر ضرب تو سنگین است بگو باز از لب تشنه که طعم مرگ شیرین است کسی از خیمه سمت تو به حال اضطراب آمد چنان شد قامتت آخر که پایت تا رکاب آمد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تیغ دودم، قاسم در کربلا ارث از پدر برده جنم قاسم مثل عمو عباس حالا شده دل‌گرمی اهل حرم قاسم شوق شهادت داشت وقتی که پای مکتبش خورده قسم قاسم پیروز میدان است در معرکه وقتی که بردارد علم قاسم تومار ازرق را می‌پیچد و راضی نخواهد شد به‌کم قاسم جانش به‌لب آمد ابرو گره کرده‌ست یعنی باغضب آمد آن نوجوانی که از شاه ملک "لافتی" دارد نسب آمد با نامه‌ای در دست در محضر شاه دوعالم با ادب آمد "هل من مبارز؟" خواند طوری که حتی کربلا هم در عجب آمد آهنگ شمشیرش از بس که موزون است میدان در طرب آمد آورد طوفان را با گوشه ی چشمش رصد می کرد میدان را مثل علی‌اکبر بر خاک می‌افکند پشت پهلوانان را شمشیر لازم نیست وقتی که آورده‌ست با خود تیر مژگان را دشمن حریف او وقتی نشد، از سنگ پر کردند دامان را زیر سم مرکب... قد می‌کشید و هی صدا می‌زد عموجان را هم دست‌وپا می‌زد هم زیر دست‌وپا عمویش را صدا می‌زد جامانده‌ی کوچه می‌آمد و در پهلوی او نیزه جا می‌زد اهل جمل آنجا او را به قصد انتقام از مجتبی می‌زد تنها نه قاسم را شمشیر را بر سینه‌ی آل‌عبا می‌زد هی سنگ پشت سنگ می‌آمد و داماد را در کربلا می‌زد سروده گروه ادبی دفتر شعر و ادب آیینی شهرستان بروجرد 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هزار شُکر سَرم زیرِ پرچمِ حسن است شبِ ششم شده یعنی مُحَرم حسن است هزار شکر که زهرا خرید ما را باز که جمعِ ما همه در جنس دَرهَمِ حسن است بد است پیشِ کریمان که بیش و کم خواهیم که کار و بارِ دو عالم از عالم حسن است قسم به گریه‌کنانش که زود می‌بینیم قرارِ ما همه صحنِ معظَّمِ حسن است چه غم که قفل زیاد است از قضا و قَدَر کلیدِ رفعِ بلا ذکرِ اعظمِ حسن است چقدر فاطمه می‌خواهدش کسی را که کنارِ داغِ حسینش، غمش غمِ حسن است فقط نه مرحم انبوهِ زخم‌های حسین که اشکِ چشمِ عزادار، مرحم حسن است نه اینکه اول ماه صفر نه آخر آن محرم و صفر ما، مُحَرَمِ حسن است فقط نه کوچه و دیوار و آتش و سَم بود تمامِ کرببلا مقتلِ غمِ حسن است ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
2.21M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
انگشت مولا راه جنت را نشان می‌داد افسوس! کوفی‌ها چه می‌دیدند؟ انگشتر! 📝 | عضو شوید https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به روشناییِ کفر اهانت می‌کند هرچه به ایمان بیشتر مؤمنان همدل شوند و او پشیمان بیشتر گرچه سوزاندند احمق‌ها کلام الله را مسلمین هر روز می‌خوانند قرآن بیشتر هر چه از اسلام ترساندند دنیا را ولی باز حتی در اروپا شد مسلمان بیشتر منع کردند از تجمع‌های دینی خلق را آمدند اما خلائق در خیابان بیشتر می‌درخشد نام ملت‌های مؤمن در جهان نام جمهوریِ اسلامیِ ایران بیشتر از جوانانِ مسلمان ترس دارد صهیونیست از جوانانِ فلسطینی و لبنان بیشتر کور هستند و نمی‌بینند در فصلِ عزا چشم مردم اشک می‌بارد ز باران بیشتر جانشان را می‌دهند این قوم در راه حسین چون که مردم دوستش دارند از جان بیشتر ** به شهادت هر قَدَر نزدیک‌تر می‌شد حسین روی ماهش لاجرم می‌شد درخشان بیشتر اهل بیتش گریه می‌کردند هنگام وداع عمه‌ی سادات اما بود گریان بیشتر آه! از آن لحظه‌ای که شمر در گودال رفت روضه‌ی جانسوز شد این‌گونه سوزان بیشتر... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از خیمه بیرون آمده آیینه‌ی قرص قمر شیری به میدان می‌زند مستانه و شوریده سر قلب حرم، قلب عمو، قلب همه دنبال او او غرق در عشق عمو و مست از جام عمو با اِنْ یَکاد عمه شد راهی به میدان این پسر در ترس چشم کوفیان، تمثال حیدر را نگر ابرو گره کرده است فرزند مُعِزُ المؤمنین از هیبت این نوجوان، لرزید ارکان زمین گویا مهیا گشته تا برپا نماید محشری با ذوالفقار حیدر و رزم علیِ اکبری فریاد زد: ان تَنکرونی، این منم ابن الحسن فرزند پاک مرتضی، سِبطُ النَّبیِّ المؤتَمَن شمشیر می‌چرخاند آقا زاده‌ی شیر جمل زهره درید ابروش از یک لشکر هفتاد یل با رزم داده خاتمه هر قال را، هر قیل را از خون دشمن ساخته، صدها فرات و نیل را می‌شد شنید از غرش او صور اسرافیل را فریادهای ممتد تکبیر جبرائیل را دیدند اهل عرش از رزم علی تمثیل را ردّ عرق بر روی پیشانی عزرائیل را آیات خشم مرتضی تفسیر شد در کربلا طرز نبرد مجتبی تکثیر شد در کربلا پاشیده شد شیرازه‌ی کل سپاه از هیبتش پاشیده شد قلب یلان از صولت و از شوکتش در قبضه دارد جنگ را همچون عقابی تیزپر فریاد سر داده عدو: این المفر؟ این المفر؟ طوفان شده از غرش این شرزه‌شیرِ مجتبی با هر هجومش می‌شود سرها معلق در هوا دشمن حریف او نمی‌شد در نبرد تن به تن یکبار دیگر کوچه و ... این‌بار فرزند حسن از هر طرف سنگی به سوی قامتش پرتاب شد آنقدر در شهد عسل غلطید تا بی تاب شد یک بار دیگر دوره‌کردن‌هایشان شد دردسر در های‌و‌هویِ تیغ‌ها تکرار شد شق القمر از روی زین افتاد، قلب مادرش آتش گرفت از هُرم نعل اسب‌هاشان، پیکرش آتش گرفت گویا مدینه باز هم تکرار شد در کربلا تا درد سینه باز هم تکرار شد در کربلا ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e