#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
امشب شب میـلاد امید حسین است
عید حسین عید حسین عید حسین است
گویـی خدا کوثر به کوثر داده امشب
یک حیدر دیگر به حیدر داده امشب
کوثـر بــه روی دامـن کوثـر ببینید
قـرآن به روی دست پیغمبـر ببینید
امشـب دوبــاره پنـج تـن را آفریدند
احمد، علی، زهـرا، حسن را آفریدند
در پنج مهـر آمد بـه دنیـا مـاه دیگر
یــا آمــده میــلاد ثــارالله دیگــر؟
بـر زینـت دیــن خـدا زین اب آمـد
الله اکبــر! زینـب آمــد زینـب آمـد
در خلق و خو زهرا و ختمالمرسلین است
هنگام خطبه یک امیرالمؤمنین است
این شیردخت شیر حی کردگار است
فریاد، نه! حتی سکوتش ذوالفقار است
اُم و اَب و جان و سرم گردد فدایش
انگـــار آوای علــی دارد صــدایش
این عمۀ سادات این، زهرای زهراست
این مثـل زهـرا مـادرش امابیهـاست
این انبیا و پنج تن را نور عیـن است
زین اَب و زین اُم و زین حسین است
سر تا قدم جان است و جانانش حسین است
میگرید و گهوارهجنبانش حسین است
در خواب و در بیداری خود با حسین است
در هر گل لبخند او یک یاحسین است
الله اکبــر! از کمــال و از جــلالــش
الحق کـه شیـر فاطمـه بــادا حلالش
گر شیرحق شیر حقش گوید،عجب نیست
عطر بهشت از سینهاش بوید، عجب نیست
کــربوبــلا بینــام او معنــا نـدارد
لـوح رضــا بـیصبــر او امضــا ندارد
هر خطبـهاش یک سورۀ آمـال نهضت
هر جملـهاش یک آیـۀ اکمـال نهضت
پیوسته بــوده جـا در آغــوش الهش
از گـاهــواره تــا کنــار قتلـگــاهش
وقتی سخن مثل امیرالمؤمنیـن گفت
بر او سـر بــالای نیـزه آفـریـن گفت
با احمـد و زهـرا و حیـدر همصدا بود
الحـق کـه او پیغمبـر خـون خدا بود
چشم حسین از خطبۀ او گشت روشن
احمد، علی، زهرا، حسن، گفتند احسن!
وقتی که شد با خنجر خونین لبش جفت
هم بوسه میزد هم خدا را شکر میگفت
با سیل اشکش عقده از دل باز میکرد
اول سفـر را بـی حسیـن آغاز میکرد
انگــار میبینـم تـن در خـون تپیده
بــر او اذان گوینـد رگهــای بـریده
در گریــۀ او ناقههــا امــداد کـردند
گویــی فـرات دیگــری ایجاد کردند
آتش بــه ســوز سینــۀ او باد میزد
تنهـا بــرای او جــرس فریـاد میزد
لبها ترکخوردۀ فضا در چشمها دود
آب فـرات از خجـلت زینـب گِلآلود
صحرابهصحرا کـوبهکـو منزلبهمنزل
زینب، سوار و فاطمـه دنبـال محمل
زینب، همیشه یاد او هـم گریه دارد
حتـی شب میـلاد او هـم گریه دارد
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
دست در عالم ایجاد تو داری زینب
خبر از مبداء و میعاد، تو داری زینب
کلماتی که خداوند به قرآن فرمود
آن معانی همه را یاد، تو داری زینب
چون حسین و حسن و احمد و زهرا و علی
خوبتر از همه استاد، تو داری زینب
پسر کعبه علی بود و تویی دختر او
خون آن مرد حَرمزاد، تو داری زینب
طینتی فاطمهپرور چوحسین است تو را
همّتی عاطفهبنیاد، تو داری زینب
چون علی منطق کوبنده و علمی سرشار
چون حسن صبر خداداد، تو داری زینب
همه اجداد تو آقای دو عالم هستند
ارث آقایی اجداد، تو داری زینب
پر شد از عطر تو امشب همه عالم گویا
باغ گل در گذر باد، تو داری زینب
چون گل صبح که شبنم چکد از هر برگش
خنده درگریۀ میلاد، تو داری زینب
گشتی از گریه تو خاموش در آغوش حسین
که به او اُنس خداداد، تو داری زینب
پنج معصوم به میلاد تو حاضر بودند
اینچنین لیلۀ میلاد، تو داری زینب
ای وفادارترین خواهر عاشورایی
مکتب زنده و آزاد، تو داری زینب
علم و حلم و ادب و عصمت و ایثار و وفا
فضل و بذل و کرم و داد، تو داری زینب
سخن عالمۀ غیر معلّم شرفی است
که ز فرموده سجّاد، تو داری زینب
ز عبادات چنانی که خدا خواسته است
برتری بر همه عبّاد، تو داری زینب
شام تسخیر تو شد، ای مه ویرانه نشین!
تا ابد دولت آباد، تو داری زینب
در اسارت، طلبِ خون شهیدان کردی
در سکوت، اینهمه فریاد، تو داری زینب
شعله زد اشک تو در هستی غارتگر شام
خطبه چون خطبۀ سجّاد، تو داری زینب
راز خود را به تو بسپرد چو دانست حسین
دل سرکوبی بیداد، تو داری زینب
از درا زنگ شترها ز نهیب تو فتاد
که به کف رشتۀ اجساد، تو داری زینب
ذرّهای کاش ببخشند «مؤید» را هم
ز جلالی که به میعاد، تو داری زینب
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
خدای من! صدف بحر نور، گوهر زاد
ادب کنید که دخت رسول، دختر زاد
چه دختری که ز مردان دهر، بهتر زاد
برای حیدر کرار، باز، حیدر زاد
به جلوۀ حسنینش خجسته خواهر زاد
یقین کنید که امالحسین دیگر زاد
سلام باد بر این خواهر و به خواهریاش
خدای داده مقام حسینپروریاش
محمدند و علی هر دو محو دیدارش
نشان بوسۀ زهرا به ماه رخسارش
هزار مریم و هاجر شده گرفتارش
شرف گرفته شرافت به ظل دیوارش
عفـاف و عصمت و ایثار، جنس بازارش
فقط به روی حسین است و چشم بیدارش
برات عفو خدا ریخته است در قدمش
یقین کنید بود قلب فاطمه حرمش
چه دختری که جلال پیامبـر دارد
ز خردسالی خود صولت پدر دارد
فرشتهایست ولی صورت بشر دارد
نه! بلکه طینتی از حور، خوبتر دارد
به سیدالشهدا الفتی دگر دارد
از آن جمال، محال است چشم بردارد
فقط نه محو جمالش نبی شده امشب
حسینِ فاطمه هم زینبی شده امشب
حجاب فاطمه از چادرش نمودار است
ز کودکی به علی مثل مادرش یار است
مقام امابیهاییاش سزاوار است
چو ذوالفقار، زبانش به خطبه کرار است
حسین از وی و وی از حسین، سرشار است
نماز نافلهاش را خدا خریدار است
زهی نماز شب آن حقیقت زهرا
که سیدالشهدا گفت التماس دعا
جمال اوست به چشم علی تماشایی
خطابههاش همه حیدری و زهرایی
نکرده شوی بود مادر شکیبایی
گرفته سایهاش از آفتاب زیبایی
نهاده چهر به خاک درش توانایی
نخوانده درس، معلم بود به دانایی
ز خردسالی پرواز کرده تا حیدر
به ذوالفقار زبانش نوشته یاحیدر
در آسمان علی اختری چنین باید
ز کوثر نبوی کوثری چنین باید
کنار خون خدا خواهری چنین باید
به حلم و صبر و رضا مادری چنین باید
به بانوان جهان رهبری چنین باید
به حق که فاطمه، دختری چنین باید
نه صبر رفت ز دستش؛ به صبر فرمان داد
کنار مقتل خون بر امام خود جان داد
تو کیستی که علیگونه رهبری کردی؟
به صبـر و همت و ایثار، مادری کردی
سلام بر تو که خون را پیمبری کردی
تو با خطابهات اعجاز حیدری کردی
تو با امام شهیدان برابـری کردی
تو مثـل فاطمه اسلامپروری کردی
حسین، فلک نجات است و ناخداش تویی
علی زبان خدا باشد و صداش تویی
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
از روشنای عرش طلوعی دگر رسید
حوریهای دوباره به شکل بشر رسید
این بار چندم است که در باغ اهل بیت
طوبای فاطمیِّ علی را ثمر رسید
بانو! تو آمدی و به شام سیاه ما
از فیض گامهای تو نور سحر رسید
امشب خود خدا به علی هدیه میدهد
تو آمدی و زینت قلب پدر رسید
تو آمدی که دور برادر بگردی و
اینگونه شد مدار فلک را قمر رسید
تو آمدی به خاطر تنهایی حسین
یعنی برای کرب و بلا همسفر رسید
ما با حسین شور تماشا گرفتهایم
امشب میان زینبیون جا گرفتهایم
خورشید صبحگاهی بامت حسین بود
بعد از دو هفته ماهِ تمامت حسین بود
هر دفعه که برادرت از راه میرسید
از فرط شور و شوق، سلامت حسین بود
یک راستای نور وجود تو زینب است
نوری که در مسیر امامت حسین بود
ساده ترش شد این که نوشتیم زینب و
دیدیم در حقیقتِ نامت حسین بود
در ذیل خطبههای فصیحت مورخان
آوردهاند تکه کلامت حسین بود
در خانوادهای که واژهی برخاستن علی است
از کودکی، ذکر قیامت حسین بود
خواهر اگر توئی و برادر اگر حسین
نادیدهام برادر و خواهر در عالمین
حتی اگر که مدح تو را صد کتاب کرد
کی میشود فضائلتان را حساب کرد
چشم من آن گلی که به حسرت شکفته است
باید به لطف گام تو گل را گلاب کرد
حتی بیان نام تو اعجاز میکند
این اسم سیئات مرا هم ثواب کرد
هر حاجتی که پیش خداوند بردهام
گفتم "به حق زینب " و او مستجاب کرد
آیینهی تمام قد حجب فاطمه
خورشید را طلوع رُخت در نقاب کرد
ای خواهر کریم مدینه! فقیر را
یک گوشه از کرامتت عالی جناب کرد
تو آسمانترینی و بالاتر از تو نیست
ای خانمی که هیچکس آقاتر از تو نیست
ای لحن خطبههای تو شیواتر از همه
مضمون جملههای تو گویاتر از همه
تعریف داغ در نظرت جور دیگریست
ای کربلا به چشم تو زیباتر از همه
حتماً تمام واقعه را خوب دیدهای
ظهری که بود جای تو بالاتر از همه
اما کسی ندید که نفرین کنی چرا
ای آن که ربنای تو گیراتر از همه
ظهری که سی هزار نفر بود و یک نفر
افتاده بود زخمی و تنهاتر از همه
ظهری که در هجوم به گودال تیر و تیغ
پیچیده میشدند و معماتر از همه....
....این بود که تنش به چه جرمی کفن نداشت
بر روی خاک بود و سری در بدن نداشت
✍ #حسین_رستمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
رسید مژده که ماه جمادی الاولی ست
مه مبارک میلاد زینب کبراست
دهید مژده به ختم رسل که این مولود
ولادت دگر پارهی تنت زهراست
خدا به کوثر خود داد کوثری دیگر
که خیر، قطره و خیر کثیر او دریاست
سزد چو فاطمه مصداق کوثرش خوانم
که او به فاطمه آیینهی تمام نماست
محمد و علی و فاطمه، حسین و حسن
جمال انورشان در جمال او پیداست
هنوز شیر ننوشیده، چشم نگشوده
به سینهاش طپش قلب سیدالشهداست
مرا چه زهره که گویم ثنای دخت علی
خدا گواست که اوصاف او کلام خداست
مقام " یذهب عنکم " گرفت این دختر
یقین کنید که قرآن به عصمتش گویاست
نماز شب به نماز شبش نماید فخر
دعا به هر نفس او نیازمند دعاست
خجسته چهرهی او مصحفی به چشم حسین
چه مصحفی که پر از آیههای کرب و بلاست
چه دختری که وجودش همیشه " زین اَب " است
چه زینبی که بلاها به چشم او زیباست
زبان حیدریاش کار ذوالفقار کند
خطابههای بلندش به شام و کوفه گواست
به صبر و همت و ایثار و اقتدار و کمال
اگر حسینِ دگر خوانمش رواست رواست
خدا جلال و، محمد کمال و، فاطمه زهد
علی خصال و حسین آیت و حسن سیماست
چنان که یک دم او بی حسین ممکن نیست
یقین کنید که بی او حسین هم تنهاست
جمیل دیدن سیل بلا به دیده ی او
گواه فوق جلالش ز مریم عذراست
سرور سینهی مریم وجود عیسی بود
مدال سینهی او داغ هیجده عیساست
نظام دین بُود از گیسوی پریشانش
هزار نکتهی باریکتر ز مو اينجاست
ز شعلهی نفس زینب است تا صف حشر
حرارتی که ز خون حسین در دلهاست
قسم به دین خدا میخورم که دین خدا
به صبر زینب و خون حسین پا بر جاست
خطابهاش همه آیات وحی و تفسیرش
نیازمند هزاران قصیدهی غرّاست
سر بریدهی فرزند فاطمه میگفت
که خون پاک مرا خطبهی تو آب بقاست
امین وحی! بیا و به اهل کوفه بگو
که این صدای خداوندگار بی همتاست
زبان شکر گشودن کنار مقتل خون
خدا گواست که فوق مقام صبر و رضاست
به موج خون، تن صد پاره را گرفت به دست
که ای خدا بپذیر این یگانه هدیهی ماست
شبی نشد که نماز شبش رود از دست
که لحظه لحظهی شبهاش لیلة الاحیاست
الا قیام تو قد قامت قیام حسین!
تویی که قامت دین با قیامتت شد راست
تویی که خطبهی شامت یزید را لرزاند
تویی که شام ز نطقت به خصم شام عزاست
تویی که هر نفست یک خطابهی پُر شور
تویی که هر قدمت یک قیام عاشوراست
جمال روح فزایت بهشت روح علی
نگاهت از دل پاک حسین عقده گشاست
هنوز حنجرهات را طنین صوت علیست
اگر چه گوش دل اهل کوفه ناشنواست
حسین بر سر نی گوش، پای خطبهی تو
سر بریدهی او مجلس تو را آراست
حسین کعبه و حج تو دورِ او گشتن
صفا و مروهی تو قتلگاه و طشت طلاست
کدام رتبه از این به که سالها "میثم "
فقط برای شما خاندان مدیحه سراست
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
قصد كرده است خدا جلوهی ديگر بكشد
سورهی مريمي از سورهی كوثر بكشد
بگذاريد همين جا به قدش سجده كنم
نگذاريد دگر كار به محشر بكشد
دختر اين است اگر، فاطمه پس حق دارد
از خداوند فقط مِنَّت دختر بكشد
مادرِ دَهر نزائيد و نخواهد زائيد
آنكه را از سرِ اين آينه معجر بكشد
بالِ جبريل به اين قُبه تمايل دارد
تا دمشق هست چرا جای دگر پر بكشد؟!
زينب آنقَدر بزرگ است كه آماده شده است
يكسره جام بلای همه را سر بكشد
قبل از اينی كه خودش جلوه كند آمادهست
عالمي را به تماشای برادر بكشد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
تو را خبر بُوَد امشب چه دلپذیر شبی است؟
بلی بلی؛ شب میلاد دخت دخت نبی است
مه جمادی الاولی و پنجمین شب و روز
چه ماه مهر فروزی! چه روزی و چه شبی است!
رسیده مولد بانوی آسمان و زمین
چه مهر پرده نشینی! چه ماه مُحتجبی است!
چه بانویی! که عقیله میان هاشمیان
لقب گرفت و سزاوار این چنین لقبی است
ز بس به خاطر او شد روا حوائج خلق
به هر که مینگرم، فکر حاجت و طلبی است
اگر خدای تو را خوانده زین اب، زینب!
دگر که باخبر از آن مقام «زین ابی» است؟
چه خوش سروده! هر آن کس که بوده امّا حیف!
ندانم آن که چه کس شاعر است و از چه لبی است:
«هزار مرتبه شستم دهان به مشک و گلاب
هنوز نام تو بردن کمال بیادبی است»
✍ #جواد_هاشمی_تربت
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
امشب خدا به کوثر خود داد کوثری
در بر گرفته فاطمه زهرای دیگری
یا این که در لباس زن آمد پیمبری
یا اینکه حق به حیدر خود داد حیدری
این شیردختریست که شمشیر حیدر است
سر تا قدم امام حسین مکرر است
این پاکتر ز حاجر و حوا و مریم است
سر تا قدم صحیفۀ آیات محکم است
در وصف او مدیحۀ جن و بشر کم است
ام المصائب است، نه ام المحرم است
این سیب سرخ باغ بهشت محمد است
آب و گلش تمام سرشت محمد است
زهراست جان احمد و این جان فاطمه است
ریحانۀ محمد و ریحان فاطمه است
طاها و قدر و کوثر و فرقان فاطمه است
گویی تمام وحی به دامان فاطمه است
تنها فهیمهای که ندیده مفهمه
از کودکی است عالمۀ بی معلمه
بی او درخت سبز ولایت ثمر نداشت
دریای آرزوی نبوت گهر نداشت
انگار روز حادثه کم از پدر نداشت
الحق که صبر مادر از این خوبتر نداشت
وقت سکوت هم نفسش انفجار بود
شمشیر اگر نداشت خودش ذوالفقار بود
ام الکتاب صبر و رضا کیست؟ زینب است
فصل الخطاب کرب و بلا کیست؟ زینب است
فریاد خون خون خدا کیست؟ زینب است
آیینۀ حسیننما کیست؟ زینب است
زینب که لحظه لحظه شده غرق در حسین
در گاهواره چشم گشوده است بر حسین
زینب که چشم یوسف زهرا به سوی اوست
حبل المتین شیر خدا تار موی اوست
آیینۀ جمال خداوند روی اوست
هرجا حسین جلوه کند گفتگوی اوست
آبی که دارد آبرو از خاک کوی اوست
زین اب است و زین رسول خداست این
آیینه دار عرصۀ کرب و بلاست این
زینب زنی که بوده به مردان امامتش
اعجاز سید الشهدا در کرامتش
هر روز هست روز بزرگ قیامتش
دین سرفراز آمده در ظل قامتش
با خون نوشتهاند شهیدان مکتبی
زینب حسینی است و حسین است زینبی
✍ #غلامرضا_سازگار
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح
گوشهای از چادرش امن و امان عالم است
زینب کبری پناه و آشیان عالم است
قهرمانان را بگو رخت خجالت تن کنند
تا جهان برپاست، زینب قهرمان عالم است
دختر زهرا خود زهراست پس با این حساب
دخت حیدر نیز بانوی زنان عالم است
جان عالم کیست مردم جز حسین بن علی؟
جان ما قربان آنکه جانِ جان عالم است
هر کجا پا میگذارد میشود آنجا بهشت
پس مقام سِیّده زینب جنان عالم است
بی کس و کاری اگر، تنها به زینب رو بزن
او کَس و کار تمام بی کسان عالم است
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
#حضرت_زینب_س_مدح
یا که خدا به خلق، پیمبر نمیدهد
یا گر دهد، پیمبر ابتر نمیدهد
حتی اگر چه فیض الهی به هیچکس
غیر از رسول سورهی کوثر نمیدهد
دختر در این قبیله تجلی کوثر است
بیخود خدا به فاطمه دختر نمیدهد
زینب یگانه است و خدا هم به فاطمه
تا زینب است، دختر دیگر نمیدهد
زینب رشیدهایست که بر شانهی کسی
تکیه به غیر شانهی حیدر نمیدهد
زینب شکوه خواهریاش را در عالمین
دست کسی به غیر برادر نمیدهد
او مظهر صفات جلالی حیدر است
یعنی به راحتی به کسی سر نمیدهد
زینب همان کسیست که در راه عفتش
عباس میدهد، نخ معجر نمیدهد
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
از غلام خانهاش، مولا اگر یادی کند
از محالات است "بنده" میل آزادی کند
از "خرابات" است چیزی به رعیت میدهند
حیف از آن که مستمندی قصد "آبادی" کند
رونق سائل یقیناً در سماجت کردن است
سائل درمانده حق دارد که فریادی کند
دست خالی را کریمان بیشتر پر میکنند
شکرِ حق، سائل از این لطف خدادادی کند
به خودش رنگ خزان هرگز نبیند هرکسی
در بهار زندگانی رو به این وادی کند
شیعه باید با غم آل عبا غمگین شود
با سرور و شادی این خاندان شادی کند
شیعهی زهرا و حیدر بهترینِ امتاند
زینبیون باز هم جشن ولادت دعوتاند
وعدهی "کوثر" خدا از عرش اعلی داده است
زینب کبری که نه، زهرا به زهرا داده است
فاطمه سرتابه پا و فاطمه پا تا به سر
راضیه، مرضیه، هانیه و حورا داده است
مادری را دختری پرهیزگار و مؤمنه
مادری را دختری در اوج تقوا داده است
همنفس، همراه، همدل، همنشین و همزبان
به علی مرتضی ام ابیها داده است
مادر عیسی کجایی؟! ؛ به علی و فاطمه
حضرت حق مریمی با دو مسیحا داده است
آسمان از برکتش بار دگر جانی گرفت
با غبار مقدمش رونق به دنیا داده است
زین اب خواندش خدا بین تمام دختران
نام زینب، زینتی بر نام بابا داده است
گاه میگوید حسین و گاه میگوید حسن
یعنی از بدو تولد دل به آنها داده است
زانوی هرکس در این دنیا رکاب او نشد
پس قدمگاهش عجب شأنی به سقا داده است
در دم و در بازدمهایش برکت جاری است
بانویی که روزی یک عمر ما را داده است
سالها در سایهی الطاف او آسودهایم
ریزه خوار عمهی سادات، زینب بودهایم
به پدر باشد، همیشه دختران تاج سر اند
از برادرها بپرسی، بی قرار خواهر اند
گرچه همواره پسر باشد عصای دست، لیک
اکثر اوقات دخترها وزیر مادر اند
در مقام و شأن و ارج و قربِ این مولود بس
ناز این دردانه را زهرا و حیدر میخرند
تا که صورت را به پای او متبرک کنند
دسته دسته انبیا و اولیا پشت در اند
چشم بر روی کسی غیر حسیناش وا نکرد
بسکه این خواهر_برادر عاشق یکدیگر اند
این عقیله جای خود، ذریهاش هم مثل او
در کرامت فاطمه و در شجاعت حیدر اند
بچههای او ره صد ساله را طی کردهاند
بچههایش شافعی از شافعان محشر اند
زیر پایش را پیمبر زادهها جارو کشند
خادمینش یک سر و گردن ز ما بالاتر اند
مثل او شاه نجف دیگر ندارد دختری
"قدر زر، زرگر شناسد؛ قدر گوهر گوهری "
مدح او را با غزل، با مثنوی باید سرود
نذر او صد مثنویِ معنوی باید سرود
بهترینها را همیشه "بهترینها " لایق اند
بهتر از سعدی و شمس و مولوی باید سرود
شاه بیت آفرینش، دختر شیر خداست
در رثایش مصرعی اما قوی باید سرود
از نیاز دنیوی که بی نیازم کرده است
پس به شوق هدیههای اخروی باید سرود
"کربلا خواهی اگر از زینب کبری بگیر"
این غزل را پشت مرز خسروی باید سرود
در تمام عمر، تسلیم ولایت بوده است
دفتری از این "شکوه پیروی" باید سرود
از غروب سرخ عاشورا که روزی بگذریم
از طلوع سبز صبح مهدوی باید سرود
اردبیل اهلینده وار آیری ارادت زینبه
شعر را شیوا به سبک "منزوی" باید سرود
"آن که با عشق حسینی گشته همدم زینب است
ان که با سرّ شهادت بوده محرم زینب است
مدعی هرگز مزن بیهوده لاف عاشقی
این حسین تنها یک عاشق دارد آن هم زینب است"
لطف بسیارش گدای آستانم میکند
دست اعجازش سلیمان زمانم میکند
با تولا، با تبرا، این دو بال عاشقی
شور عشقاش رهسپار آسمانم میکند
"عشق، بیماری است یک بیماریِ فوق جنون"
عاقبت رسوای نزد این و آنم میکند
عشق گاهی یک چمدان دل شده سوی حرم
عشق کم کم عاشقی بی خانمانام میکند
عشق سر بندی به پیشانی من میبندد و...
شب به شب در زینبیه دیدهبانم میکند
بی گمان مویی که من با عشق او کردم سپید
میرسد روزی که در محشر جوانم میکند
عشق من را مینشاند بر فراز منبر و ...
شصت و نه شب نذر زینب روضهخوانم میکند
کربلا با چشم خود دیده است زینب پیر شد
غصه ی قد کمان، آخر کمانم میکند
هر دل آشفتهای که غرق در تاب و تب است
بی قرار روضهی بی مادری زینب است
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#حضرت_زینب_س_مدح_و_ولادت
آنان که مشق اشک مرتب نوشتهاند
با خط عشق این همه مطلب نوشتهاند
آنان که بال گریه در آوردهاند را
هم دوش انبیاءِ مقرب نوشتهاند
این چند خط مختصر اما مفید را
هر روز خواندهاند که هر شب نوشتهاند
تقدیر دو پیالۀ ما را هزار سال
پیش از شروع گریه لبالب نوشتهاند
تکلیف چشمهای مرا از همان نخست
از روی اشک حضرت زینب نوشتهاند
یعنی که تشنگیام از این مشرب است و بس
یعنی امام گریۀ ما زینب است و بس
ای دختر تجلی توحید آمدی
ای ماه! روی دامن خورشید آمدی
ای لالهای که قبل شکوفاییات حسین
هرگز چنین شکفته نخندید، آمدی
هر چند در حجاب ولایت نهفتهای
روشنتر از تمام موالید آمدی
در خانۀ زمینی زهره از آسمان
ای ماه! ای ستارۀ ناهید! آمدی
راهی دراز را به هوای برادرت
با صد هزار آرزو - امید آمدی
از نسل آفتابی و مهتاب در حجاب
پلکی بزن به روی برادر کمی بتاب
آیینه نیست این که نشسته برابرت
هم شکل توست، مثل پدر، مثل مادرت
سیب بهشت، سیب علی، سیب فاطمه
یک نیمهاش تو هستی و نیمی برادرت
نور است و نور، هر طرفی را نظر کنی
لذت ببر از این همه خورشید در برت
قلبت شبیه قبله نما دیدهی تو را
برده به سوی کعبۀ ابروی دلبرت
دختر شدی نه این که فقط خواهری کنی
باید برای اشک پدر مادری کنی
ای کام عرش تشنۀ یک ربنای تو
مشتاق حال راز و نیازت خدای تو
خالق یکی و عشق یکی و وفا یکی
نشنیده است گوش فلک هم دو تای تو
وقتی که رو به قبله کنی جلوه میکند
در آسمان هفتم حق، رد پای تو
ما نه که بوده وقت نماز شبانهات
چشم امام ملتمس یک دعای تو
هر کس شهید عشق تو شد زنده میشود
باید بمیرد آن که نمیرد برای تو
در قدر، کس چنان تو جلیله نمیشود
هر بانوی عشیره عقیله نمیشود
چه کوچک است وسعت دنیا به چشم تو
کوچکتر از ستاره از این جا به چشم تو
تو از کدام پنجره دیدی که کربلا
هر "ما رأیت" بود "جمیلا" به چشم تو
انگار فصل بارش چشم تو دائمیست
آخر که ریخت این همه دریا به چشم تو
در صورت سه ساله چه نقشی نشست که
شد زنده یاد صورت زهرا به چشم تو
مانند تو، که طعم بلا را چشیده است؟
دوشت هزار بار مصیبت کشیده است
قلب قرار عرش خدا بی قرار توست
نبض نظامبخش جهان همجوار توست
تو حیدر میان حجاب و رقیه هم
چون قاب عکس کوچک زهرا کنار توست
با نیم اشارهات نفس زنگ اشتران
در سینه حبس شد اگر، از اقتدار توست
با خطبه کاخ ظلم و ستم را به هم زدن
یا کار مادر تو بود یا که کار توست
با تیغۀ حجاب تو دشمن شکست خورد
این جنگ تو، حماسۀ تو، کارزار توست
یک گوشه از روایتت آیات مریم است
روز ولادت تو شروع محرم است
✍ #محسن_عرب_خالقی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e