eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
406 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آمدی در خاک ایران، خاک ایران سبز شد از جنوب کشور من تا خراسان سبز شد ردِّ پایت شد مسیر رودهای بی قرار هر کجا که آمدی حتی بیابان سبز شد @hosenih می شود ردِّ تو را در نقشه ها ترسیم کرد چون به هرجایی که باریده ست باران، سبز شد خواستم دورت بگردم در خیابان رضا تا که گفتم السلام از دوور میدان سبز شد در خیابانِ رضا پشت چراغِ قرمزش بارها تا هشت خواندیم و خیابان سبز شد بارها دیدم که مادر از زیارت آمد و تاک پیر خانه ی ما در زمستان سبز شد گندم پس مانده های کفترانت را شبی ریختم در سفره دیدم صبح از آن نان سبز شد @hosenih روضه ی انگور می آمد به گوشم من خودم در شب سی صفر دیدم که ایوان سبز شد *** دست در انگور بردی رنگ مشهد سرخ شد بعد از آن خورشید هر صبحی که سر زد سرخ شد گشت جدش رو سپید آن جا که با یک خوشه زهر هشتمین پیغمبر آل محمد سرخ شد مثل جدّش منتقم می خواست پس با این دلیل تا همیشه پرچم بالای گنبد سرخ شد مثل زهرا مادرش در اتفاق کوچه ها رنگ رفتن شد کبود و رنگ آمد سرخ شد ** در میان کوچه ها دستار بر سر زرد شد دست بر در زد به سرعت چهره ی در زرد شد زهر از بس که قوی بود و امام از بس لطیف زهر چون رد شد همه دیدند حنجر زرد شد @hosenih در غلاف و در مصاف، این گشت روضه، هرکجا؛ راویان گفتند حنجر، روی خنجر زرد شد *** سرخ بود و زرد بود و مرد کم کم شد کبود گفت یا زهرا رضا و بعد از آن دم شد کبود با نبی و با حسن با یاعلی موسی الرضا پیش غم های صفر ماه محرم شد کبود گوییا رنگین کمانی می رود زیرا به زهر؛ هم سپید و سرخ و زرد این مرد شد هم شد کبود *** از خراسان روضه خیلی دور شد یابن الشبیب زهر وقتی قاطی انگور شد یابن الشبیب اشک در چشمان آقا حلقه زد آنجا که گفت حال و روز جدِّ ما ناجور شد یابن الشبیب @hosenih در هجوم تیر ها و نیزه ها گم شد تنش در میان سنگ ها محصور شد یابن الشبیب در میان علقمه عباس از بس تیر خورد پیکرش چون کندوی زنبور شد یابن الشبیب حرف حرفِ جنگ بود اما پس از عباس ما حرف دشمن نیز حرف زور شد یابن الشبیب آه زجرآورترین جای سفر آنجاست که زجر، شب بر جستجو مٲمور شد یابن الشبیب @hosenih عمه هرجایی به دشمن رو نمی زد پیش زجر؛ در بیابان عاقبت مجبور شد یابن الشبیب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ دستی بگشایید به امداد گداتان رحمی بنمایید به این بی سر و پاتان اشکی بفشانید بر این مرده ی احساس تا زنده شود از اثر فیض دعاتان @hosenih دیگر رمقی نیست در این پای شکسته مانده دل من منتظر دست عطاتان لطفی، کرمی، گوشه ی چشمی بنمایید بر گوشه نشینانِ قدیمی سراتان یک بار بیایید به دیدار کسی که... یک عمر غریبانه نموده ست صداتان هر چند شبیه شهدا نیست لیاقت! تا اینکه دل و دیده نماییم فداتان... امّا بگذارید که از روی تفضّل ما را بنشانند کنار رفقاتان شرمنده! ببخشید که در بازی دنیا افتاد شبی از لب ما سوزِ نواتان با سینه زنان حسنی سخت نگیرید نادیده بگیرید خطای فقراتان @hosenih « ما خانه به دوشان، غم سیلاب نداریم» تا تکیه نمودیم به دستان وفاتان « ما تجربه کردیم در این دیر کهنسال» روشنگر دل هاست سیاهی عزاتان ما روضه گرفتیم به امید عبوری... یک جلوه نمایید به قربان صفاتان ما را برسانید شبی مشهد دلدار داریم به دل عشق غریب الغرباتان ای کاش که محشور شوم در صف محشر با سینه زن خالصِ بی رنگ و ریاتان @hosenih منّت بگذارید که گردد به نگاهی دل های خراباتی ما کرببلاتان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ مستحقم بده در راه خدا آقاجان آمدم باز به امید شما آقاجان دست تنگم به امید کرمت آمده ام رحم کن بر منِ افتاده ز پا آقاجان @hosenih اهل ایرانم و همسایه چشمان شما حقِ آب و گل ما هست به جا آقاجان ؟ فقط این جاست که رویم به گدایی باز است داده ای بس که خودت رو به گدا آقاجان گره آخرتم دست تو را می بوسد مکن آن روز فراموش مرا آقاجان سر سال است و من خرجی خود میخواهم بعد دو ماه غم و اشک و عزا آقاجان من به این آب و هوا انس گرفتم اما چه کنم با هوس کرببلا آقاجان ** @hosenih کودکی من از این صحن به آن صحن گذشت مثل پروانه در باد رها آقاجان با همان لهجه پاک پدری میگویم قربون کفترای صحن رضا...آقاجان ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ آهو آمد سوی تو آرام شد، پس می شود در حریمت هر که بی کس می رود کس می شود @hosenih یک عبای آبی و عمامه ای از جنس نور آسمان از دست این گنبد ملبّس می شود خوب ها از چشمشان "می" می چکد اما چرا قسمت چشمان من انگور نارس می شود؟ تو دلیل اعتبار گنبد و نقّاره ای آهن و سنگ از وجود تو مقدّس می شود دل اگر تاریک باشد در حریمت چون کلاغ زود در بین کبوتر ها مشخّص می شود @hosenih پنجره فولاد، سقّاخانه و گنبد طلا هر که در صحن است محو این مثلّث می شود ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ من بی دل آمدم که تو دلدار من شوی غمدیده آمدم که تو غمخوار من شوی شادم که در حریم تو افتاده بار من آیا شود ز لطف خریدار من شوی @hosenih خود را ز راه دور کشاندم به کوی تو دلخسته آمدم که مددکار من شوی هر طور راحتی، بزن، اما نمی روم این بار آمدم که فقط یار من شوی من ورشکسته گنهم، می شود؟ شبی یوسف شوی و گرمی بازار من شوی عمرم به باد رفته به داد دلم برس من آمدم که مونس من یار من شوی آقاییم همیشه ز سلطانی شماست یک عمر نوکرم که تو سالار من شوی @hosenih خوانم میان صحن تو تا روضه ی حسین گویا که از وفا تو گرفتار من شوی پیچیده باز در حرمِ تو صدای من دست شماست روزیِ کرب و بلای من ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ غرق عصیانم ولی پای تو گیرم لااقل عاشق روی تو ای ماه منیرم لااقل تا مسیر عاشقی سمت خراسان شماست من هم از آوارگان این مسیرم لااقل @hosenih کاشکی می شد که یک ساعت نشانِ خدمتِ خادمان افتخاری را بگیرم لااقل گر نشد توفیق تا من کشتۀ عشقش شوم دلخوشم از اینکه بر عشقش اسیرم لااقل ساکن صحن رضا بودن اگر ممکن نشد کاش می شد در رواق او بمیرم لااقل من ندارم جز گدایی بر درش سرمایه ای باز هم شکرانه دارد من فقیرم لااقل وعده داده در سه جا آید به دیدارم رضا می شود در روز محشر دستگیرم لااقل @hosenih تا ابد این حیدری بودن برای ما بس است هر که هستم عبد مولای غدیرم لااقل شد علی نامش که جاویدان شود یاد علی عمر ما خورده گره با یاد اولاد علی ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ شب وصل است و باد می آید دل غزلخوان و شاد می آید صوت نقّاره ی شما باز از سمت باب الجواد می آید یعنی از آل حضرت زهرا باز باب المراد می آید شاعران مدح او نمی گویید؟! صله دارد زیاد می آید دعبلت نیستم ولی آقا شاعری بی سواد می آید تا بگوید همه کس و کارم من فقیرم، فقط تو را دارم @hosenih ای بزرگ، ای امام آقاجان شاه عالی مقام آقاجان فقر من شرط نوکریست، بنام این گدا را غلام آقاجان این کبوتر به غیر دام شما نمی افتد به دام آقاجان زائرم، دلشکسته ام، زارم نوکر تو، گدام آقاجان به سلامٌ علیک من تو بگو و علیک السّلام آقاجان ای شه ملک طوس، ادرکنی یا انیس النُّفوس، ادرکنی @hosenih آمدی تو دلم قرار گرفت محضر شاه عشق بار گرفت یا امام الرّئوف از کرمت بنده ی مفلس اعتبار گرفت زلف نوکر به پنجره فولاد وصل شد، تا ابد جوار گرفت مادرت جارویی به دستم داد در رواقت برام کار گرفت نوکری توی صحن گوهرشاد گفت منبر عجب غبار گرفت! شب تاریک، نور نزدیک است به گمانم ظهور نزدیک است @hosenih آنقدر شأن مدحتان بالاست که قلم عاجزست، نازیباست چون منی مدح حضرتت گویم کار، کار امام صادق هاست: مصلح امت، عالم و عادل منجی دادرس به روز جزاست دور او ایمنند نوع بشر او امان و پناه خلق خداست سخنش حکمت و سکوتش علم این فقط گوشه ای ز مدح رضاست مایه ی فخر و عزّتست رضا موجب خیر و برکتست رضا @hosenih تا که ما مشهدالرّضا داریم نجف و شهر کربلا داریم با خراسان حضرت ارباب کاظمینیّ و سامرا داریم در قم اصلاً کنار خواهر او نزد زهرا همیشه جا داریم لطف موسی بن جعفر است که ما این همه یار دلربا داریم هر چه داریم ازهمین آقاست هر چه داریم از امام رضاست @hosenih ماه ذیقعده ماه پرور شد شب تاریک با شما سر شد کوچه های مدینه بار دگر از گلی فاطمی معطّر شد همه گفتند حضرت موسا شده بابا و نجمه مادر شد با حضورت مدینه آن ایّام به گمانم پر از کبوتر شد بعد میلاد روی دست پدر لب تو از فرات تا تر شد گفتی ای جد تشنه کام حسین به لب تشنه ات سلام حسین ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم‌الله الرحمن الرحیم ▶️ بعد از رکوع و سجده و بعد از قیام از دور هرشب دو زانو می زنم با احترام از دور @hosenih دستی به روی سینه و دستی به سوی تو روی لبم گل می کند آقا سلام از دور تصویر زیبایی ست از بالا که می بینی سوی تو می آیند آهوهای رام از دور گاهی نسیمی سوی مشتاقان خود بفرست گاهی بده این زخم ها را التیام از دور بین من و تو چارده ساعت زمان راه است از منزل این هیچ تا ماه تمام از دور @hosenih من آشنا هستم به این درگاه از نزدیک من حتم دارم دعوتم کرده امام از دور ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ نگاهم کن! دلم یک خلوتِ جانانه می خواهد کبوتر وار آمد روی گنبد!‌ دانه می خواهد عطش دارم! تو در جریانی و دیریست میدانی دلم یک جرعه از دریای سقاخانه می خواهد @hosenih ضمانت کردی و از دست های مهربان تو برای بستنِ پیمان؛ دلم پیمانه می خواهد فدای آن گلایل هایِ بالایِ ضریحت که- ملائک پرور است و دورِ خود پروانه می خواهد گدا آدابِ درباری نمیداند فقط از تو سلامی مهربان و کاملا شاهانه می خواهد سر از دیوارِ گوهرشاد عمری برنمی دارم که غم هایِ وسیع و بیشمارم شانه می خواهد @hosenih به گنبد عادتم دادی کنار صحنِ آزادی کبوتر بچه ات را رد نکن که لانه می خواهد به دعوتنامه محتاجم نگاهم خیره مانده ست و براتِ کربلا از دستِ صاحب خانه می خواهد! ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ ما و کرم تو یا امام هشتم محتاج دم تو یا امام هشتم @hosenih بیچاره و درمانده کجا را دارد غیر از حرم تو یا امام هشتم ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحيم ▶️ غافل نشو شاید نظری شد امشب شاید که مبارک سحری شد امشب @hosenih شاید که به خاطر امام هشتم... از یوسف زهرا خبری شد امشب ⏹ © کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
غافل نشو شاید نظری شد امشب شاید که مبارک سحری شد امشب شاید که به خاطر امام هشتم... از یوسف زهرا خبری شد امشب شاعر: #سیدمجتبی_شجاع @hosenih