#محرم_حماسی
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
این خیمه، این حصن حصین را دوست داریم
این روضههای آتشین را دوست داریم
با گریههای خود حماسه خلق کردیم
اشک بصیرتآفرین را دوست داریم
" اِنَّ مَعی رَبّی سَیَهدین " بر لب ما
تکرار آیات مبین را دوست داریم
" اَلعِزَّةُ لله " نقش خاتم ماست
همواره این نقش نگین را دوست داریم
اسلام آل الله اسلام سیاسیست
ما اعتقادی اینچنین را دوست داریم
" هَیهات مِنَّ الذِّلَّه " ما را رهنمون شد
تبیین دستورات دین را دوست داریم
دست ولیّ امر ما در دست مهدیست
این باور و فهم و یقین را دوست داریم
ایران مان ملک امیرالمؤمنین است
با جان و دل این سرزمین را دوست داریم
فرمود پیغمبر یدالله است حیدر
دست خدا در آستین را دوست داریم
هرکس ندارد چشم دیدن، کور گردد
نسل امیرالمؤمنین را دوست داریم
بین الفبا، حا و سین و یا و نون را
این حرفهای دلنشین را دوست داریم
بیش از هر آنچه عاشق نام حسینیم
کار جنون است، این طنین را دوست داریم
با " اَلبَلاءُ لِلولا " مأنوس هستیم
سختی راه اربعین را دوست داریم
شوق شهادت حسرت دیرینهی ماست
شمشیرهای در کمین را دوست داریم
وقتی سر ما را به دامانش بگیرد
آن لحظههای واپسین را دوست داریم
::
مرثیه خوان روضهاش روح الامین است
آن که سرش بر نیزه جسمش بر زمین است
✍ #علیرضا_خاکساری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#دلتنگ_محرم #ورود_به_ماه_محرم
ما تشنهایم، تشنهی ماه محرمت
بی تاب روضهی تو و دلتنگ ماتمت
هر وقت از تمام جهان خسته میشویم
پر میکشیم سوی حسینیهی غمت
فرقی نمیکند چه کسی نوحه خوان شود
میسوزد آه جان و دل از داغ اعظمت
بی تاب میشویم به یک ذکر یا حسین
غرق تلاطمیم چنان موج پرچمت
جان میدهیم بی تو و بی روضههای تو
ماییم و اشکِ بر تو و لطف دمادمت
دیگر بس است شعر، فقط مانده یک کلام:
باید بگویم از ته دل دوست دارمت
✍ #فاطمه_معصومه_شریف
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
۶ تیرماه روز بزرگداشت مرحوم #محتشم_کاشانی
#ورود_به_ماه_محرم
غوغای کربلاست نشور محرم است
«باز این چه شورش است که در خلق عالم است»
گویا قیامت است که برداشته حجاب
«گویا طلوع میکند از مغرب آفتاب»
داغی فراتر از غم شاه شهید نیست
«گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست»
لاهوتیان نگر که از این غم چه میکنند
«جن و ملک بر آدمیان نوحه میکنند»
غم بود و داغ بود عراق و در آن میان
«از آب هم مضایقه کردند کوفیان»
از گریهی ملک به شهیدان کربلا
«خون میگذشت از سر ایوان کربلا»
زینب قدش خمید ز بیداد روزگار
«روزی که شد به نیزه سر آن بزرگوار»
یکباره سوخت، شعله ز بس بیحساب بود
«آن خیمهای که گیسوی حورش طناب بود»
رفتند بی عِماری و بی یار و بیکفیل
«جمعی که پاسِ محملشان داشت جبرئیل»
آه از دمی که خنجر خویش از جفا زدند
«بر حلق تشنهی خلف مرتضی زدند»
فریاد یا حسین به عرش برین رسید
«چون خون ز حلق تشنهی او بر زمین رسید»
هم آه شد ز حنجرهی عرشیان بلند
«هم بانگ نوحه غلغله در شش جهت فکند»
ای وای از آنکه هستی زینب به باد رفت
«شد وحشتی که شور قیامت زِ یاد رفت»
زهرا کشید آه بر این کشتی نجات
«این خشک لب فتادهی دور از لب فرات»
آه از دمی که دید همه زیر خنجرند
«اولاد خویش را که شفیعان محشرند»
در ازدحام بر سر نی دور از احترام
«آن سر که بود بر سر دوش نبی مدام»
آتش به جان حضرت سجاد کردهای
«ای چرخ غافلی که چه بیداد کردهای»
آه از نهاد عالم و آدم درآورند
«آل نبی چو دست تظلم برآورند»
آهی که از محبت معشوق میرسد
«زآن تشنگان هنوز به عیّوق میرسد»
«بعد از حسین خانهی شادی خراب شد»
«خاموش محتشم که دل سنگ آب شد»
✍ #مهدی_مقیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_به_کربلا
میرسد دیگر به امّید خدا
میهمان کوفه سمت کربلا
کاروان ماه و کوکب میرسد
عمهی سادات زینب میرسد
میرسد زینب ولی با احترام
نه خبر از هلهله نه ازدحام
کوفیان! این شأن مهمانها نبود
جای مهمان در بیابانها نبود
با چه رویی دشمن مهمان شُدید؟!
سدِّ راه یوسف کنعان شدید؟!
اشکهای نخلها هم جاری است
کوفیان! این رسم مهمانداری است؟!
زینب اما در دلش امّید داشت
کاروانی مملو از خورشید داشت
با علی اکبر، عقیله غم نداشت
تا که بود عباس چیزی کم نداشت
خیمهی او قبلهی افلاک بود
دور خیمه چشمهای پاک بود
کی سخن از غارت و تاراج بود
آبِ نهر علقمه مَوّاج بود
کی رباب اندوه در رخساره داشت؟!
شیر خواره داشت و گهواره داشت
تا که سقا بود قلبش خون نبود
نغمهی لالاییاش محزون نبود
کاروان وقت ورود آرام بود
نه خبر از سنگ، نه از بام بود
وای اگر خولی به این صحرا رسد
یا صدای نالهی زهرا رسد
وای از بیتابی طفل رباب
وای از سوز عطش از قحط آب
وای اگر چشم سه ساله، تر شود
یا که خیمه بی علی اکبر شود
وای اگر سختی ببیند دختری
وای اگر آتش بگیرد معجری
آه اگر که سر جدا باشی حسین
یا به زیر دست و پا باشی حسین
نیزه و تیر و کمان با ما چکار؟
خولی و شمر و سنان با ما چکار؟
خیمه بر پا شد امان از نینوا
بوی خون میآید از کرب و بلا
وای از غمهای عاشورا حسین
یا حسین و یا حسین و یا حسین
✍ #مهدی_مقیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_کاروان_به_کربلا
#حضرت_زینب_س_اسارت
#حضرت_زینب_س_کوفه_و_شام
#زبان_حال_حضرت_زینب_س
بیابان با وجود تو برای ما بیابان نیست
کسی که با تو میآید سفر، دیگر پریشان نیست
کنار تو کسی دلواپس خار مغیلان نیست
بیابان گردمان کردی، ولی زینب پشیمان نیست
اگر دربدر کوه و بیابانم کنی، عشق است
اگر زخمیِ صد خار مغیلانم کنی، عشق است
پریشانم کنی عشق است، حیرانم کنی عشق است
اگر دنبال معشوق است دل، دنبال سامان نیست
بپرسی جای جای کربلا را شرح خواهم داد
بپرسی مو به موی ماجرا را، شرح خواهم داد
مسیر کوفه تا شام بلا را شرح خواهم داد
هر آنچه از تو پنهان نیست، از من نیز پنهان نیست
برادر جان تو ثارالله و ثارالله دیگر من
حسینِ قبل خنجر تو، حسین بعد خنجر من
تجلی میکنم در تو، تجلی میکنی در من
شهادت یا اسارت هر دو آغاز است، پایان نیست
بنه پا بر زمین این خاکها مشتاق و لبریزند
تمام دختران یک یک مژه بر پات میریزند
نباید هم به مهمانداریات این قوم برخیزند
چرا که خلق میدانند صاحب خانه مهمان نیست
میان کاروان تو ندیدم غیر زیبایی
جوانان رشید و نونهالان تماشایی
به همره بار گل آوردهام آن هم چه گلهایی!
غلط گفته هر آنکه گفته این صحرا گلستان نیست
نقاب افکن مرا با مظهرِ حق روبهرو گردان
طنابی گردن زینب ببند و کو به کو گردان
همانگونه که مردی از شهادت نیست روگردان
به پای تو زنی هم از اسارت روی گردان نیست
محال است از میان خیمه آه سرد برخیزد
ز کوه صبر من حتی نشان درد برخیزد
اگر زن شیرزن باشد، به جنگ مرد برخیزد
بجنگم با سنان؟ هرگز!! سنان که جزو مردان نیست
به زیر سایبانِ قد و بالای تو میخوابیم
من و این کاروان از چشمهی فیض تو سیرابیم
نه اینکه دست ما دور است از آب و پی آبیم!
فراتِ بی لیاقت لایق لبهای طفلان نیست
چه خوشبخت است طفلی که به حلقومش نگات افتد
چه خوشبخت است آن کس که روی نعشش عبات افتد
یکی با لب، یکی با دل، یکی با سر به پات افتد
دل سلطانِ عالم را به دست آوردن آسان نیست
به طفلان تو گریه بر پدر کردن نمیآید
به زینب معجر پاره به سر کردن نمیآید
برادر جان به ما اصلاً سفر کردن نمیآید
کسی در خیمههای ما به جز ششماهه خندان نیست
::
صدا زد: آی مردم این شهید ما مسلمان است
بزرگِ خاندانم را نمیبینید عریان است؟!
جواب قاریِ قرآنِ زینب، بوسه باران است
جواب قاریِ قرآنِ زینب، سنگباران نیست
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_حسین_ع_مناجات
رودیم و همیشه بیقرار آمدهایم
اشکیم و دوباره سوگوار آمدهایم
از لطف پدر همین برایم کافیست
ما گریهکن حسین بار آمدهایم
✍ #عاطفه_جوشقانیان
↳ @dobeity_robaey
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
حتی خدا در اول والفجر و مریمش
سوگند خورده است به ماه محرمش
شبهای قدر محترم و با فضیلتاند
امّا نمیرسند به شبهای ماتمش
امروز نه، غروب همان سال شصت و یک
ما را گره زدند به نخهای پرچمش
این دستمال گریه پر از نور میشود
وقتی به دست روضهی خورشید میدمش
چشمی که در بهشت تو گریان نمیشود
باید حواله داد به دست جهنمش
جانم فدای محتشم و خانوادهاش
با این چه نوحه و چه عزا و چه ماتمش
✍ #علی_اکبر_لطیفیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#ورود_به_ماه_محرم
ای اهل آسمان و زمین! غم شروع شد
ماه عزای عالم و آدم شروع شد
حور و ملک، پری و بشر زار میزنند
هنگامهی مصیبت اعظم شروع شد
باز این چه نوحهایست که بر سینه میزنم
باز این چه مرثیهست که اشکم شروع شد
روضه، خروش، زمزمه، واحد، زمینه، شور
جانمحسین؛ سینه زنی، دم شروع شد
نوحواعلیالحسین، امام زمان گریست
اشک و عزای فاطمه نمنم شروع شد
از عرش بوی پیرهن خونی حسین
آورده جبرئیل، محرم شروع شد
::
ده روز بعد خواهرش از حال میرود
ده روز بعد شمر به گودال میرود
✍ #امیر_عظیمی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#محرم_حماسی
#شعر_پایداری
حتی اگر که تیغ ببارد
در بیعت امام حسینیم
ما جرأت زهیر و حبیبیم
ما غیرت امام حسینیم
در کودکی حوالۀ گریه
از روضۀ رقیه گرفتیم
پیری رسید و سینهزنان باز
در هیأت امام حسینیم...
قطرهبهقطره رود زلالیم
با عشق در مسیر کمالیم
حبّ الحسین یجمعنا، چون:
جمعیّت امام حسینیم...
هیهات از حقارت و ذلت
هیهات از پذیرش منّت
للهِ حمد اگر که عزیزیم
از عزت امام حسینیم
ما از تبار یاس سپیدیم
حرّیم و زندهزنده شهیدیم
از لشکر یزید بریدیم
در بیعت امام حسینیم
ای شمرهای عصر تمدن!
آلزیادهای تفرعُن!
در شامِ بغض و کینه بمیرید:
«ما ملت امام حسینیم»
✍ #محمد_مرادی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_حسین_ع_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
تعویض کن دلم را همراه پرچم خود
مَحرَم نما مرا با ماه مُحَرَم خود
مزد محرمم را یک کربلا نوشتند
سود زیاد بردم، پیش تو با کم خود
در دم خرید زهرا، وقتی دودم گرفتیم
از دم خرید مارا با ناله و دم خود
پیغمبران زمان سختی "حسین" گفتند
اعجاز کردهای تو با اسم اعظم خود
وقت نزول رحمت، من نیز بهره بردم
باران درست کردم با اشک نم نم خود
بعد از گذشت عمری بیچارگی کشیدن
وقتش شده بسازی از بنده آدم خود
قابل بدان دو چشمی که از غم تو خون شد
بر چشم گریهکنها بگذار مقدم خود
دردم زیاد اما زخم تو بیشتر بود
حق داشت نوکر تو یادش رَوَد غم خود
درهم خریده مارا محشر اگر خداوند
چونکه شفیع مایی با جسم درهم خود
::
آب فرات با اینکه مهر مادرت بود
محروم شد لبت از حقِ مُسَلَمِ خود
شد زینب صبورت، صبرش تمام وقتی
گفتی بیا کنارم با جسم مبهم خود
✍ سروده گروه #یا_مظلوم
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#شب_دوم محرم
چارده قرن گذشتهست که غفلت کردیم
وای بر ما که به دوری تو عادت کردیم
ناظری بر همه احوالم و حاضر هستی
چارده قرن گذشتهست که غیبت کردیم
ما گرفتار شدیم و تو عنایت کردی
عوضش تا دلمان خواست شکایت کردیم
گنه از جانب ما بود و تو اشکت آمد
چقدر پیش تو احساس حقارت کردیم
بگذر از ما که برای تو فقط دردسریم
بگذر از ما که به شأن تو جسارت کردیم
اشک ما مرهم زخم دل بی طاقت توست
ما از این راه ز قلب تو عیادت کردیم
هرچه هستیم عزادار حسینت هستیم
سالیانیست که ما عرض ارادت کردیم
سبب بخشش ما ذکر حسین است حسین
بارها پای همین اسم قیامت کردیم
کاروان آمد و دل از همه نوکرها برد
دلمان رفت حرم؛ قصد زیارت کردیم
نالههای دل زینب، دل ما را سوزاند
با همین نالهی او ذکر مصیبت کردیم
(السلام ای بدن بی سر گرما دیده
السلام ای سر مجروح کلیسا دیده
با چه وضعی ته گودال کشاندند تو را
ما شنیدیم ولی زینب کبری دیده)
✍ #رضا_تاجیک
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_زمان_عج_مناجات_محرمی
#ورود_به_ماه_محرم
در انتظار تو چشمم همیشه بارانیست
و بیتو حال و هوای دلم چه طوفانیست
بیا که خیری از این زندگی نمیبینم
که لحظهلحظۀ عمرم پر از پریشانیست
هوای خیمۀ قلبم بدون تو سرد است
بهار پیش دو چشمم شب زمستانیست
ز جادهای که گذر کردهای مسافر عشق
بین که جای قدومت چقدر نورانیست
درون سینۀ من پر ز آه تبدارست
حدیث غیبت تو بین سینه زندانیست
دعای ندبۀ هر صبح جمعهام آقا
به قصد آمدن تو برای مهمانیست
بیا که ماه عزای شهید بیسر شد
بیا و روضهبخوان وقت مرثیهخوانیست
✍ #محمدحسن_بیات_لو
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e