بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#محسن_عرب_خالقی
▶️
همه رفتند و من جا ماندم اي دوست
ز بخت بد به دنيا ماندم اي دوست
@hosenih
چرا رفتي مرا با خود نبردي
ببين بعد از تو تنها ماندم اي دوست
⏭
ببين از داغ تو خيلي شكستم
شكستم كه چنين از پا نشستم
@hosenih
شكسته دشمنت از بس دلم را
چنان گشتم كه نشناسي كه هستم
⏭
به يادت در نواي آب آبم
چنان تو زير تيغ آفتابم
@hosenih
تو راحت خفته اي در خانه ي قبر
ولي من از غمت خانه خرابم
⏭
لباس تو در آغوشم برادر
صدايت مانده در گوشم برادر
@hosenih
تو ماندي بي كفن بر خاك صحرا
چگونه من كفن پوشم برادر
⏭
ببين در ديده سوي ديدنم نيست
توان دادن جان در تنم نيست
@hosenih
چنان آبم نموده آتش تو
گمانم جسم در پيراهنم نيست
⏭
من وكابوس شمشير و تن تو
تماشاي به غارت رفتن تو
@hosenih
تو را سر نيزه ها بردند و مانده
براي من فقط پيراهن تو
⏭
سراسر نيزه ميبينم به خوابم
سر و سرنيزه ميبينم به خوابم
@hosenih
همين كه پلك بر هم مي گذارم
تو را بر نيزه ميبينم به خوابم
⏭
دلم هر روز سوي نيزه ميرفت
كه خونت در گلوي نيزه ميرفت
@hosenih
چه مي شد مثل سرهاي شهيدان
سر من هم به روي نيزه ميرفت
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات
#روح_الله_پیدایی
▶️
کم نکن سایه ی لطفت ز سرم آقاجان
گرچه من جنس خرابم بخرم آقاجان
آنقَدر فکر و خیالم شده دنیا دیگر
از غم و غصه ی تو بی خبرم آقاجان
@hosenih
یک قدم محض رضای تو نشد بردارم
اصلا انگار فقط دردسرم آقاجان
در بساط غمتان مدعی ام اما حیف
غافل از ناله و اشک سحرم آقاجان
پروبالم شده زخمی به زمین افتادم
کمکی کن که به سویت بپرم آقاجان
@hosenih
غیر این خانه پناه دگری نیست مرا
باز کن دربه رویم پشت درم آقاجان
تا به اینجا که رسیدم مدد سلطان است
راهی ام کن دم ایوان حرم آقاجان
بعد مشهد سفر کرببلا میچسبد
یک شب جمعه بیا و ببرم آقاجان
@hosenih
در شب اول قبرم به شما محتاجم
گر نیایی بخدا در خطرم آقاجان
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
تقدیم به روح بلند #شهدای_مدافع_حرم
#رضا_قاسمی
▶️
یاد کسی که سوی حرم پر کشید و رفت ...
از قید و بند عشق زمینی رَهید و رفت ...
قُقنوس هم به اوج پَرش غبطه می خورَد
با بالهای عرشیِ عشقش پرید و رفت ...
@hosenih
ماها به گَرد پای جنونش نمی رسیم
حسرت میان این دل مان آفرید و رفت ...
بیدار شد ز خواب عَدَم ، صبحِ زودِ زود
فرزند خردسال خودش را ندید و رفت ...
جز "صاحِبُ الحَرَم" به کسی دل نبسته بود
دل را ز خانِمان خودش هم برید و رفت ...
@hosenih
یک دَم حواس گوشِ خودش را نکرد ، پرت
بانگِ "انا الغریبِ" حرم را شنید و رفت ...
یک جمله روضه خواند ، ز غمهای کربلا
از داغ هتکِ حُرمت زینب خمید و رفت ...
جان را به قیمت حرمش داشت می فروخت
ارباب آمد و همه اش را خرید و رفت ...
@hosenih
ما کوچه باز کرده و هِی سینه می زدیم
او از میان کوچه ی هیئت دوید و رفت ...
ما سینه می زدیم و سپر کرد ، سینه را
بر قله ی حقیقت روضه رسید و رفت ...
عزم سفر به سوی خدا داشت ، آن جوان
شد پیشوندِ اسم قشنگش "شهید" و رفت ...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مرثیه
#امام_حسین_ع_گودال_قتلگاه
#علی اصغر_ یزدی
▶️
دست و پا می زدی و خواهر تو
بین گودال دست و پا گم کرد
تیغ ها در طواف جسم تواند
کعبه را بین اشقیا گم کرد
@hosenih
گفت زینب که سهم دارم من
از تنی که به خاک افتاده
جسم او را به خاک و خون نکشید
این چنین شد که او تو را گم کرد
@hosenih
شمر می گفت با تنش چه کنیم؟
پیرمردی عصا زنان آمد
بی حیایی به خیمه حمله نمود
و سنان بود که دعا گم کرد
@hosenih
قد زینب کمان شدست اگر
علتش شد کمان ابروی تو
تیر ها از کمان رها می شد
و تورا بین تیر ها گم کرد
@hosenih
روی تل دید زینب کبری
آن تنی را که غرق تیر شده
روی تل دید مادری را که
در جوانی ضعیف و پیر شده
@hosenih
روی تل دید عده ای نامرد
سمت گودال خون سرازیرند
دید بعد از عموی تشنه لبان
بزدلان در مصاف چون شیرند
@hosenih
دید زلفی که در کشاکش باد
نغمه ی ظلم را بنا کرده
دید آن خنجری که سر را از ،
پیکر شاه دین جدا کرده
@hosenih
دید شخصی که با صدای رسا
نعره می زد نبرد مغلوب ست
دید در قتلگاه بر سر آن
پیرهن کهنه ی تو آشوب است
@hosenih
دید انگشتر عقیق یمن
در نمی آید و درخشان است
دید یک جفت چکمه در دست
یک حرامی مست دیوانه ست
@hosenih
هر کسی از تن غریب حسین
یادگاری کمی به غارت برد
آی ...مردم به روی آن تل بود
که عقیله هزار مرتبه مرد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مناجات_و_مرثیه
#محمود_مربوبی
▶️
یا حضرت عقیله برایم دعا کنید
لطفی نموده خاک مرا کیمیا کنید
حتی اگر که لایق احسانتان نِیَم
این لطف را بخاطر خیرالنسا کنید
@hosenih
من از قدیم نوکر این خانواده ام
حاشا که دست نوکر خود را رها کنید
چشمم به گریه بر غمتان خو گرفته است
اشک مرا ذخیره ی روز جزا کنید
بیچاره آن کسی که ندارد غم شما
بیچاره تر کسی که غمش را دوا کنید
بی بی سفر به کرب و بلا پا نمی دهد
گویا گره به کار من افتاده، وا کنید
@hosenih
کم کم بساط نوکری اَم جور می شود
اشکی اگر به دیده ی خشکم عطا کنید
من را که پای عشق شما پیر گشته ام
با گوشه ای ز ماتمتان آشنا کنید
گفتند خوانده اید نشسته نماز را
یعنی که ایستاده نمی شد ادا کنید؟
پُر شد فضای قتلگه از ناله ی شما :
«دیگر بس است هستی من را رها کنید
شرمی اگر ز خون خدا نیست لااقل
از مادری که آمده اینجا حیا کنید
ما خاندان عصمت و ناموس حیدریم
کمتر نگاه بر من و این بچه ها کنید
@hosenih
باید برای پیکر صدپاره ی حسین
یک بوریا بجای کفن دست و پا کنید»
امشب دگر ز غصه رها می شوید، آه
مهمان شاه کرب و بلا می شوید، آه
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#محمود_اسدی
▶️
تو بیا بر سرم ای دلبر و دلدار حسین
شدم آشفته چو گیسوی تو ای یار حسین
@hosenih
پیرهن کهنه ی تو زخم دلم را نو کرد
پیش چشمم،شده غمهای تو تکرار حسین
کی رود از نظرم،منظره ی کرب وبلا
بی حیاتر شد عدو بعد علمدار،حسین
به همان زلف که در پنجه ی قاتل افتاد
خواهرت هست به موی تو گرفتار حسین
نیزه را در بدن زخمی تو می چرخاند
آنکه چرخاند مرا بر سر بازار حسین
سر من زخمی سنگ از در و دیوار شده
مثل مادر،که سرش خورد به دیوار حسین
یاد داری که مرا بزم ضیافت بردند
مانده بودم چکنم در بر انظار حسین
@hosenih
شائق عمری است که سنگ تو به سینه زده است
به امیدی که شود لایق دیدار حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#علی_بیرقدار
▶️
زینبم من که به دریای ولا چون گهرم
شاد از اینم که برادر به سویت رهسپرم
جان سپارم به روی خاک و به زیر خورشید
مثل آن لحظه ی جان دادن تو پر شررم
@hosenih
ای که بودی ز برایم عوض مام و پدر
سایه ی روی سرم بودی و رفتی ز برم
در دم مرگ به فکر تن بی رأس تو و
یاد آن کوچه و آن واقعه ی پشت درم
از همان دم که به گودال، تو پرپر زده ای
تا به امروز حسین، خسته و بی بال و پرم
جگرت سوخت اگر از عطش و قحطی آب
ولی اکنون به خدا داغ تو سوزد جگرم
آن دمی که کمرت پیش علمدار شکست
همه دیدند که در خیمه شکسته کمرم
در کنار بدن اکبر اربا اربا
خاطرم هست که نالیدی و گفتی پسرم:
خیز از جا و ببین خصم به من می خندد
تو به دادم برس ای نور و ضیاء بصرم
آه از آن لحظه که با چشم پر از بارانم
بر روی نیزه بدیدم سر پاک قمرم
تا هلال سر تو بر روی نی ها دیدم
سر به چوبه زدم و خون بفشاندم ز سرم
@hosenih
غم خود را به که گویم که به جایت بودند
خولی و حرمله و شمر و سنان همسفرم
بارها در سفر کوفه و شام ویران
همه دیدند که از بهر رقیه سپرم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#امام_زمان_عج_مناجات
#سیدمجتبی_شجاع
▶️
سوگند به هر کلام زینب، یارب
بر ذکر علی الدوام زینب، یارب
از کار فرج گره گشایی فرما
امشب تو به احترام زینب، یارب
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_وفات
#امام_زمان_عج_مناجات
#سیدمجتبی_شجاع
▶️
مهدی که به روضه های عمه جانش
می آید و در عزای عمه جانش
در ذکر مصیبت اسارت ای وای...
خون گریه کند برای عمه جانش
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#محمدحسن_بیات_لو
▶️
چشم هایم دوباره بارانیست
حال و روزم پر از پریشانیست
هر تپش آه می کشم با درد
نفسم بین سینه زندانیست
در دلم شوق پر زدن دارم
ولی امشب هوا چه طوفانیست
دلم از سنگ غم ترک خورده
لحظه لحظه به ویرانیست
بی قرار و خراب و دلتنگم
آنقدر که دلم به دنیا نیست
کوچه کوچه اسیر و شبگردم
کار و بارم همیشه حیرانیست
خسته و زار و پر تبم امشب
مرثیه خوان ِ زینبم امشب
@hosenih
بانوی عشق حضرت زینب
بی کرانست رحمت زینب
همه عالم به دست من باشد
می کشم باز منت زینب
دختر فاطمه و زین اَب است
به به از این هُویت زینب
تاقیامت شود که درس گرفت
لحظه لحظه ز نهضت زینب
باورش هم برای ما سخت است
روزگار ِ مصیبتِ زینب
السلام علیکِ یا زینب
با غم و درد آشنا زینب
@hosenih
با تو زنده است نام عاشورا
تویی رکن قیام عاشورا
ضامن ماندگاری عشقی
اعتبار و دوام عاشورا
در نماز شبت دعایم کن
به تو گفته امام عاشورا
خطبه خوانی تو در اوج وقار
مرتضای نیام عاشورا
استوار و همیشه پا برجاست
با کلامت تمام عاشورا
حضرت صبر ، قهرمان بلا
سر فرازی در امتحان بلا
@hosenih
آمدی تو اگر،خدای حسین
آفریده تو را برای حسین
همه ی عمر لحظه هایت را
سپری کرده ای به پای حسین
از جوانی خود گذشتی تو
همه چیزت شده فدای حسین
اولین زائر تن و زخم و
پیکر بر زمین رهای حسین
سپر در برابر دشمن
حامی و یار بچه های حسین
بانوی غرق نور یا زینب
در مصیبت صبور یا زینب
@hosenih
با دل درد پرورت چه شده؟
با نگاه ز خون ترت چه شده؟
نفست در شماره افتاده!
بگو با قلب مضطرت چه شده؟
از چه دور و برت شده خلوت
قاسم و عون و اکبرت چه شده
راستی از رقیه ات چه خبر؟
یادگار برادرت چه شده
یاد عصر دهم مزن بر سر
مگر آنروز معجرت چه شده؟
ای عزادار روضه های حسین
چادر توست بوریای حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مدح_و_مصائب
#مرضیه_عاطفی
▶️
از برکت و از رأفتِ أمّ ٱلمصائب
خواندند ما را امّتِ أمّ ٱلمصائب
چشمانمان لبریز شد از اشک! داریم-
این رزق را از برکتِ أمّ ٱلمصائب
@hosenih
ذکرِ قنوتش بود «تسلیماً لأمرک»
چون بندگی شد نیّتِ أمّ ٱلمصائب
یک تارِ مو از معجرش بیرون نیفتاد
این است درس ِ عصمتِ أمّ ٱلمصائب
در کربلا تفسیر شد «صبراً جمیلاٰ»
شد استجابت حاجتِ أمّ ٱلمصائب
از خطبه های نافذش فهمیده می شد
در عینِ غربت٬ غیرتِ أمّ ٱلمصائب
در روضه هایِ تلّ و مقتل شد همیشه
أم ٱلبنین(س) هم-صحبتِ أمّ ٱلمصائب
خون گریه کرد ایوب در ویرانهٔ شام
از گریه های حضرتِ أمّ ٱلمصائب
@hosenih
از داغِ زینب(س) گریه کرد و شد أباٱلفضل(ع)
بنیانگذارِ هیئت أمّ ٱلمصائب
قطعا تسلّیٰ یافت با دستان زهرا(س)
قلبی که شد ناراحتِ أمّ ٱلمصائب!
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_زینب_س_مناجات
#محمدجواد_شیرازی
▶️
به اختیار خود از اختیار افتادم
گناه کردم و از چشم یار افتادم
قساوت آمد و روزی گریه ام را برد
شبیه مرده شدم یک کنار افتادم
@hosenih
فریب خورده ام از طول آرزوهایم
ز روی جهل در این چاه تار افتادم
گناه و معصیتم آبروی من را برد
کنار اهل دل از اعتبار افتادم
هزار شکر همیشه میان راه خطا
به دام رحمت پروردگار افتادم
@hosenih
خدا کند که ببندد مرا کنار خودش
اگر دوباره به فکر فرار افتادم
هوای باده ی انگور حیدری دارم
دلیل دارد اگر که خمار افتادم
فقیر نان حسینم، خوشم که یک عمر است
به پشت خانه ی این سفره دار افتادم
@hosenih
دوباره روضه ی زینب، دوباره کرب و بلا
دوباره یاد غم آن دیار افتادم
***
برادرم تو نبودی و یکه و تنها
میان خنده ی چندین سوار افتادم
هزار و نهصد و پنجاه زخم خوردی و من
هزار و نهصد و پنجاه بار افتادم
@hosenih
چقدر رأس تو بر نی دل مرا خون کرد
چقدر پشت سر نیزه دار افتادم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih