#چند_خاطره
🔸برشهای نابی از زندگی شهیده محبوبه دانشآشتیانی|قسمتدوم
🌼 #تربیت_دینی|محبوبه و جمعِ دوستاش، محصولِ تربیت بزرگوارانی مثل شهيد باهنر و شهيد رجايی بودند كه مكرراً میگفتند: شما دخترهای مدرسه رفاه رو با اين شعار تربيت میكنيم: سادهپوش، ساده نوش، و سختكوش... انصافاً هم توی جمعشون خبری از تجملات نبود. سادهپوش بودند با خوراک اندک؛ دغدغهشون هم سیرِ الی الله بود، و محبوبه یکی از پیشتازانِ این حرکت مقدس...
🌼 #مبارزه|سال۵۴ ما ۱۴ساله بودیم که گچ بهدست راه میافتادیم توی کوچه و خیابون برا شعارنویسی. اون سالها، اوج اقتدار رژيم پهلوی بود. اولش میخواستيم بنويسيم: مرگ بر شاه؛ اما به اين نتيجه رسيديم كه بهتره مطالبِ مفيدتری بنويسيم. برا همین رویِ ديوار ساعت و موج راديوهايی كه عليه رژيم پهلوی برنامه پخش میكردند رو نوشتیم. میخواستیم مردم ساعت و موج مثلاً راديو روحانيت مبارز رو بدونند و به برنامههاش گوش بدهند، این حرکت كارِ هزار تا مرگ بر شاه رو میکرد.
🌼 #قرار_جمعی|محبوبه اعتقاد داشت که ما باید اطلاعات دینیمون عمیق بشه. برا همین هرجا یه خطیب خوب سخنرانی داشت، تلفنی با اسم رمز به همديگه خبر میداديم و جمع میشدیم، میرفتیم پای صحبتش.
🌼 #کار_فرهنگی|خونهشون قیطریه بود؛ اما مسئولیت کتابخونه مسجدی در جنوب تهران رو قبول کرد. هر روز کلی راه رو با اتوبوس میرفت تا اونجا. با هر کسی هم متناسب با خودش برخورد میکرد. لذا پیر و جوون رو جذب کرده بود... بعد از شهادتش معلوم شد که اونجا به فقرا هم مخفیانه کمک میکرده.
📚منبع: ماهنامه شاهد یاران شماره ۲۷
#شهیده_دانشآشتیانی #شهدای_زن
#یک_خاطره
🔸روایتِ صحنهی شهادت محبوبه دانشآشتیانی
شهیدهای که زودتر از نامزدش به بهشت رسید
#متن_خاطره |١٧ شهریور فرا رسید و قرار بود مردم توی میدون ژاله تجمع کنند. محبوبه یک ساعت زودتر اومد. میگفت: ترسیدم مامورای شاه راه رو ببندند و نتونم خودمو به جمعیت برسونم، و از این توفیق بیبهره بمونم... اون روز روزه گرفته بود و نورانیت خاصی داشت. دوست داشت اگه قراره شهید بشه، با زبانِ روزه به ملاقات خدا بره... توی تظاهرات هم وقتی درگیری به اوج میرسه، آقایون بهش گفتند: شما برید، اینجا جای شما نیست؛ اما محبوبه جواب داد: اگر اومدن اشتباهه، شما هم نباید بمونین؛ اگر هم کار درستیه، که زن و مرد نداره [ و منم می خوام باشم]... خلاصه توی همون تظاهراتِ میدان ژاله [شهدا] تیر به قلبش خورد و در جمعهی بعد از ماه رمضان، با زبان روزه به شهادت رسید؛ و زودتر از نامزدش بهشت رسید... نامزدش [حسن اجارهدار] هم توی سنگر مبارزه موند و شد جزو انقلابیونِ پا در رکاب شهید بهشتی. تا اینکه بالاخره ایشون هم در انفجار دفتر حزب جمهوری شهید شد و به محبوبهی شهیدهش پیوست...
📚 منبع: ماهنامه شاهد یاران، شماره ۲۷
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهیده_دانشآشتیانی #شهادت #شهدای_زن #شهدای_تهران #مزار_بهشتزهرا