🔅#چراغ_راه ۶۳
🌺 شهید حمیدرضا سلامت:
#کلام_شهید|اصولاً انسان در جهانبینیِ اسلامی، یعنی شخصِ مسئول؛ یعنی شخصی که به خودش تعلق ندارد.لذا ما آفریده نشدهایم تا راحت باشیم؛بلکه آفریده شدهایم تا در این دنیا آزمایش شویم؛ تا تفکر کنیم، خودمان و خدا را بشناسیم و تزکیه شویم...
🔰دانلود کنید:
➕ دریافت چراغراه(۶۳) با کیفیت اصلی
➕دریافت پوستر طراحیشده توسط کنگرهشهدای خراسان
▫️۹مرداد؛ سالروز شهادت حمیدرضا سلامت گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_سلامت #خودسازی #تقوا #محاسبه_نفس #مراقبه #امتحان #آزمایش_الهی #خودشناسی #معرفت_نفس #شهدای_خراسانرضوی #مزار_بهشترضا
5.53M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#مستند
🎥 کسانی که توی این کلیپ مشخص شدند؛ الان توی بهشت هستند...
چقدر حال آدم خوب میشه با دیدنِ این کلیپ
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#مستند_شهدا #خاکریز_خاطرات
5.07M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#نماهنگ
🎥 مهمانِ خیابان فلسطین...
آخرین مصاحبهی شهید هنیه ساعاتی قبل از شهادت
🔸برای تماشای نسخهی کامل و ۱۳ دقیقهای این مستند زیبا "اینجا کلیک کنید"
________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_هنیه #شهدای_فلسطین #جبهه_مقاومت #مزار_لوسیلقطر
#یک_خاطره
🔸شهیدی که بعد از شهادت؛ پول چاپ کتاب خودش را جور کرد
#متن_خاطره| روزى كه كتاب "شيداى شهادت" مربوط به خاطرات زندگی شهيد اسماعيل سريشى قرار شد برا اولینبار چاپ بشه، مبلغ چهار ميليون تومن هزينهی كاغذ كتاب شد. ما سه ميليون تومن به حساب كاغذفروش واريز كرديم و قرار شد کاغذ رو به چاپخونه ارسال كنه؛ اما روز بعد متوجه شديم كه كاغذ رو ارسال نكرده. خود كاغذفروش تماس گرفت و گفت: كاغذ گرون شده و اگر مىخواین كاغذ رو بفرستم، بايد تمام پول رو واريز كنيد... گفتم: الان موجودى ندارم، هفتهی بعد یه میلیون تومن باقیمانده رو واريز میكنم... كاغذ فروش قبول نكرد و گفت: شماره كارتت رو بده تا سه ميليون واريزىات رو بهت برگردونم... خيلى ناراحت شدم. تا اینکه چند دقيقه بعد يكى از دوستان صميمى شهيد سریشی باهام تماس گرفت و بیمقدمه گفت: شمارهی کارت بانکیات رو برام بفرست... هر چه سوال کردم برا چی؛ نگفت. فقط اصرار داشت که شماره کارتت رو بفرست. من هم براش شمارهی کارتم رو فرستادم و چند دقیقهی بعد پیامک واریزی اومد. یه میلیون تومن واریز کرده بود... دوباره بهم زنگ زد و گفت: اسماعيل اومد به خوابم و بعد از کلی نصیحت و صحبت بهم گفت: فردا اولِ وقت يه ميليون تومن برا چاپ كتابم واسه فلانى بفرست...
👤خاطرهای از زندگی شهید اسماعیل سریشی
📚منبع: کتاب "مازندهایم" صفحه ۳۳
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_سریشی #عنایت_شهدا #امداد_غیبی #رویای_صادقه #شهدای_همدان #مزار_گلزارهمدان
#چند_خاطره
🔸بُرشهایی از زندگی شهید مدافعحرم مهدی عزیزی به روایتِ مادر|بخشاول
🌼 #شهیدممن|از بچگی خاص بود و هیچوقت گریه نمیکرد و فقط میخندید، طوری که من گمان کردم، مشکلی داره... اولین کلامی هم که به زبان آورد «شهیدم من» بود. یادمه مادربزرگش تعجب کرد که زبونش با این کلمه باز شده.
🌼 #آرزو|بچه که بود؛ با زبون بچگانهاش میگفت: میخوام بزرگ بشم؛ جبههکار بشم و خودم صدام رو بکُشم!
🌼 #عید|اصلا مشکلِ مالی نداشتیم؛ اما رفتارش طوری بود که هیچ چیزی رو برا خودش نمیخواست. بهش میگفتم: مادر! عید شده؛ برا خودت لباس نو بخر اما مهدی میگفت: مادر! عید روزیه که گناه نکنی، نه اینکه لباس نو بپوشی.
🌼 #کمک_به_فقرا|روزایی که زود از سرکار تعطیل میشد، مستقیم میرفت خیریه و به نیازمندان کمک میکرد. گاهی هم سرکار بهش سبدکالا میدادن که خونه نمبآورد و میداد به فقرا. اینا رو بعد از شهادتش متوجه شدیم.
🌼 #رفیق_شهید|همیشه عکس شهید ابراهیم هادی توی جیبش بود، هروقت هم از کنار تصویرش رد میشد، بهش سلام میکرد.
🌼 #ساده_زیستی|از مال دنیا چیزی نداشت، جز یک موتور؛ كه اونم ازش دزدیدند... وقتی خبر دزدیده شدن موتورش رو به مادر داد؛ گفت: درویش بودیم و درویشتر شدیم...
🌼 #بال_میخوام|مهدی رفته بود کربلا و میگن زیر قبه خیلی گریه کرد. بهش گفتن: چی از خدا میخوای؟ گفته بود: دو تا بال میخوام
#ادامه_دارد...
▫️۱۱مرداد؛ سالروز عروج شهید مدافعحرم مهدی عزیزی گرامیباد
____________________
🇮🇷 ما شهدا را مستند روایت میکنیم:
@khakriz1_ir
●واژهیاب:
#شهید_عزیزی #شهدای_مدافعحرم #شهدای_تهران #مزار_بهشتزهرا