eitaa logo
کلـبــــــه🏡
38.1هزار دنبال‌کننده
3هزار عکس
1.4هزار ویدیو
24 فایل
🔸️کلبه جایی برای آرامش🌱 🔸️توکلبه یادمیگیری چطور افکار،هیجانات و رفتارتو مدیریت کنی +۱۵🔸️ 🔸️کلبه خودتوبساز 🏡 🔸️ارتباط با ادمین و مدیریت کانال👇 https://zil.ink/kolbehh_12
مشاهده در ایتا
دانلود
17.88M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ادمهایی که درگیر تروما هستن خیلی تلاش میکنن که اجتناب کنند🤕 از هر انچه که اونها رو یاد گذشته میندازه!👆 بریم باهم صحبت های استاد خاتمی رو بشنویم! 🔸قسمت سوم ایتاکلبه| اینستاکلبه | روبیکاکلبه | تلگرام‌کلبه
از نو شروع کن🏃 به فراموشی بسپار و خود را رها کن. گذشته، گذشته است…🙇‍♂ هیچ کاری برای برگرداندن اون از دست شما برنمیاد! نمی‌تونین در قبال گذشته کاری انجام بدین.🙁 تنها یک کار از دست شما برمیاد و اون هم از بین بردن پیوندتان با گذشته است.😇 امروز، یک روز جدید است💪💫 ایتاکلبه| اینستاکلبه | روبیکاکلبه | تلگرام‌کلبه
💢 بعد از دید محتوای کانال، خیلی ها پیام دادن گفتن 👈 ما فهمیدیم تروما داریم 👈 گفتن وقتی کلیپ های مربوط به تروما دیدیم اذیت شدیم 👈 گفتن تو این سالها تلاش میکردیم درد هامون نبینیم و ازش فرار کنیم ولی انگار تمومی نداره 👈خیلی ها هم گفتن واسه درمانش باید چیکار کنیم؟ ✍️ حقیقت اینکه که تروما در زندگی های همه وجود داره و اجتناب ناپذیره ولی میشه با آموزش تاثیرش به حداقل رسوند 💎 قرار تو کارگاه تروما در مورد این صحبت کنیم که چطور میتونیم تاثیر تروما در زندگی هامون به حداقل برسونیم و یاد بگیریم تروماهای خودمون به فرزندانمون منتقل نکنیم.💪
💥دوره دوم التیام زخم های عاطفی(تروما) آغاز شد💥 💢 ١۴ جلسه شامل: ١٠ جلسه محتوا و تمرین + ٢ جلسه تمرینات پیشرفته التیام+ ٢ جلسه پرسش و پاسخ ❇️ در این دوره یاد مگیریم: 1️⃣مهم ترین زخم های روانمون بشناسیم 2️⃣بفهمیم که چطور ایجاد شدن 3️⃣بهترین اقدامات برای التیامش انجام بدیم ☑️مدرس دوره: سید محمد حسین خاتمی (دانشجوی دکتری روانشناسی و درمانگر جنسی) 💯در این دوره 🔸معرفی کتاب 🔸چالش 🔸تست خواهیم داشت😊 ❌مخاطب این دوره تمام‌ افرادی هستند که در دوران زندگی خودشون تروما تجربه کردند جهت دریافت اطلاعات بیشتر و ثبت نام پیام بدید👇 @Kolbehh_313
کلـبــــــه🏡
💥دوره دوم التیام زخم های عاطفی(تروما) آغاز شد💥 💢 ١۴ جلسه شامل: ١٠ جلسه محتوا و تمرین + ٢ جلسه تمرین
راستی اینم بگم... دوره از دوشنبه ۱۴۰۳/۰۵/١۵ شروع میشه پس زودتر ثبت نام کنین تا ثبت نام بسته نشده🤗
🔹از این عکس چه حسی میگیرین!؟ حس تون رو با ما در میون بذارین. منتظر نظرات زیبای شما هستیم.👇 @Kolbehh_313 ایتاکلبه| اینستاکلبه | روبیکاکلبه | تلگرام‌کلبه
🔹هیچ‌گاه برای تبدیل شدن به کسی که دلتون می‌خواد، دیر نیست.😉 امیدوارم که زندگی داشته باشین که بتونن به اون افتخار کنین! 💫و اگر فکر می‌کنین چنین زندگی ندارین، امیدوارم که قدرت شروع مجدد را داشته باشین🤗 ایتاکلبه| اینستاکلبه | روبیکاکلبه | تلگرام‌کلبه
داستان تروما قسمت اول: سوزان در یک خانواده طبقه متوسط بزرگ شده بود. شعار آن ها این بود که خانواده همه دار و ندار آدم است؛ سوزان در اوایل سفر درمانی خود مدام از خانواده ایدئال خود، حمایت و محبت بی مثال والدینش صحبت می کرد... اما در همین حال همیشه احساس می کرد که چیزی این وسط کم است.! 😔 او می گفت: نمی دونم چرا این طوریم. من همیشه هر چی که می خواستم داشتم. والدین او ازدواج پایداری داشتند. آن ها در تمام جلسات مدرسه سوزان حاضر می شدند و هر دو او را غرق در محبت خود کرده بودند. سوزان مادرش را می پرستید الگوی رفتاری او نزدیک به قهرمان پرستی بود. اولین بار که در مورد کار روی کودک درونش صحبت کردم، پیشنهاد مرا رد کرد و گفت: «واقعاً مزخرفه !😐 ترس سوزان از آشکار شدن ترومای دوران کودکی اش باعث می شد که هنگام بحث در مورد گذشته ؛ هیچ یادی از خاطرات ناراحت کننده خود نکند.... اما هر چه بیشتر خودش را زیر نظر گرفت با خودش صادق تر شده و شروع به انتقاد از گذشته خود کرد. مادرش اغلب سخت گیر بود و مدام او را کنترل می کرد. او همیشه دلش میخواست سوزان طوری زندگی کند که خودش آرزویش را داشت.😔
داستان تروما قسمت دوم: وقتی سوزان بزرگ تر شده و این آشیانه وابستگی را ترک کرده بود، کنترل مادرش شدیدتر از قبل شده بود. چندین بار در روز با او تماس می گرفت و اگر سوزان به موقع جوابش را نمی داد احساس گناه را به جان دخترک می انداخت.😢 اغلب بدون اطلاع قبلی به خانه سوزان می رفت و این مسئله شدیداً سوزان را می آزرد. حتی انتظار داشت که سوزان به خاطر او تمام برنامه ها و کاروبارش رها کند. سوزان به خاطر همین رفتارهای مادرش به شدت احساس ناامیدی می کرد... این رفتارها خاطرات تلخ کودکی اش را زنده میکردند؛ زمانی که مادرش بدون اجازه وارد اتاقش میشد و دفتر خاطراتش را میخواند با این حال سوزان لب به شکایت باز نمی کرد. رفتار سوزان مطابق الگوی رفتاری مراقب دیگران بود و همیشه سعی در راضی کردن مادرش داشت. او برای دیگران نقش مادری صبور را بازی کرده و عشق بی حد و مرزش را نثار آنها میکرد رفتاری که هرگز از مادر خودش ندیده بود. جالب اینجاست که سوزان سفر درمانی خود را پس از سال ها احساس ناامیدی در برقراری ارتباط با دیگران آغاز کرد. او همیشه خودش را سنگ صبوره دیگران می دانست، یک مجسمه بی صدا برای جذب و خاموش کردن استرس و مشکلات اطرافیانش چیزی که من آن را تخلیه عاطفی می نامم... یکی از دوستانش مدام از صبر و حوصله او سوء استفاده کرده و هر بار که دچار مشکلی عاطفی می شد و از لحاظ روحی آشفته بود، سراغ او را می گرفت.