🔹آفففففرین
بهترین تصمیم رو گرفتید👌
نان حلال پدر و شیر پاک مادر و دعاهای همیشگی شون به بهترین شکل، اینجا خودش رو نشون داد.
و چ کار خوبی کردید ک برای همیشه مازندران رو ترک کردید.
این قسمت آخر هیجانش خیلی بالا بود و نفسم توی سینه حبس شد و دوسه مرتبه خوندمش و هر بار اذیت شدم.
🔹سلام عیدتون مبارک ممنون از داستان محمد خیلی آموزنده بود وفکر میکنم همین چشم بستن از گناه شما رو تا این جایگاه رسونده واقعا برام عجیب بود که یک مرد به اشتباه خودش اعتراف بکنه وقصه زندگیش رو بازگو بکنه ان شاالله نگاه امام حسین ع ودعای پدر و مادر همیشه بدرقه راه و زندگیتون باشه التماس دعا
🔹سلام حاج اقا یعنی چی،پایان تموم شد یعنی؟ به همین راحتی تموم میشه مگه فکر کنم شما ته داستان و خیلی ساده گرفتین مثل بقیه چیزاهایی که ساده از کنارشون رد میشین ...
🔹سلام
شبتون بخیر
سالها پیش مطلبی در مورد طبیعی بودن میل فهیمه، خواهر نقی معمولی به ازدواج نوشتید. خیلی بهش فکر کردم. از اون جمله ها بود که خیلی اثر عمیق و موندگار داشت. گفتید این فیلم کار خوبی کرده که به این موضوع پرداخته و تابو شکنی کرده. اون موقع حرفتون رو نفهمیدم. ولی گوشه ی عمیقی از ذهنم باقی موند.
الان که دوباره فیلم داره درباره ی همین موضوع صحبت میکنه، من چند سال پخته تر شدم. و حالا خیلی خوب معنی حرفتون رو میفهمم.
هر بار پایتخت می بینم، دعاتون می کنم. بابت زدن این یکی حرف درست. و توجه دادن مخاطبین بهش. و رحمت میفرستم بر والدین تون.
خدا حفظتون کنه😭
🔹چقدر ناراحت کننده بود قسمت اخرش... یعنی همه رو گذاشتی و بی خداحافظی رفتی؟؟؟!!!
🔹سلام
عجب پایانی!
به هر چیزی فکر میکردم الا چنین پایانی
در بهت هستم...
دارم فکر میکنم دیدن اون دختر چقدر برای محمد سخت بوده که مثل یک پتک از جاش کنده شد
🔹سلام حاج آقا، طاعات و عبادات قبول درگاه حق
عیدتون مبارک!
عجب پایان جالبی!
خیلی زیبا تمومش کردید.
آیا مممحمد ۴ رو هم خواهید نوشت؟؟؟😊
🔹سلام و درود طاعات و عبادات شما قبول حق عیدتان مبارک واقعا بی نظیر و عالی با قلم شیوا داستان زندگی خود را بیان نمودید خیلی جاها غبطه خوردیم و در بسیاری از مراحل و اوقاتی که بر شما گذشت اشک ریختیم و جاهایی لبخند زدیم و امثال بهرامها را لعن کردیم و صالح ها را ستودیم و خدا رو شکر کردیم که مادر به دیدارشما آمد و مورد لطف و عنایت همسران اساتید و دوستان قرار گرفت و در آخر آرزوی بهترینها را برای شما استاد گرامی از خداوند متعال خواستاریم. ان شاالله پایدارباشید.
🔹عید عبودیت برشما مبارک
چقدر داستان زندگی آدمها با وجود اختلاف شدید بازم میتونه مثل هم باشه
شکها؛پرسشها؛پرسه زدنهای بی وقفه در اندیشه های مختلف وگاها متضاد.
کمی دور شدن از اصل و ذات ودوباره دل تنگ شدن برای نور منبع وجود ورجعت؛رجعتی شیرین وبا دلی قرص ومطمئن به راه.به عهد.به پدر.به علی.
دیروز در حرم آقام امام رئوف زیارت جامعه کبیره میخوندم؛اصلا نمیدونم چرا بیاد شما افتادم وبه فال نیک گرفتم.
باخودم گفتم خیلی دوست دارم شیعه باشم ولی اینقدر راه و بیراه رفتم فکر نکنم پدر؛منو با تمامی کم وکاستی پیرو خود محسوب کند ولی باز من دست از دامان این خاندان پاک اهل بیت نمیکشم .مفاتیح را بستم ودوباره باز کردم
وپدر آغوش پر مهر باز کرده بود ومهر تایید بر شیعه بودنم زد وجمله اخر داستان نصیب من هم شد ودم اذان مغرب که نقاره ها عید را جار میزدند روح من تو آسمانها سیر میکرد.
والعاقبة للمتقین.
🔹سلام حاج آقا
تو این ثانیه های قشنگ عید فطر آخر داستان تون کاری با دلم کرد که مثل شما انگار که پشت در نشستم و با امام حسین نجوا کردم و چیزی گفتم بهش که خودمم با گفتن ش تعجب کردم . دعا کنید امام حسین ازم بپذیرند و قبولم کنن .بخدا قسم ما سینه سوخته ها گمشده مون فقط امام حسینِ بقیه ش حماقته .
تشکر بابت این داستان عاقبت بخیر بشید .
🔹سلام حاج آقا عید عبادت و بندگی مبارک.
هر چی از زیبایی و دلنشینی این داستان بگم کم گفتم. به خصوص قسمت آخرش ، خیییلی زیبا بود. ولی دق دادین تا این قسمت آخر را گذاشتید🙃
قلمتون مانا و اجرتون با صاحب این ماه
🔹جواب سوالی که چندین بار پرسیدم جواب ندادین خودم از تو داستانتون پیداکردم
پول خمس که مردم میدن خرج حوزه و طلاب میشه
کاری به ایناندارم
ولی من تصمیم گرفتم حساب سال شرعی رو پیگیری کنم و پرداخت کنم
🔹سلام
عیدتون مبارک خسته نباشید و خدا قوت بابت نوشتن این کتاب ارزشمند
خیلی شهامت میخواد که یکنفر از خودش و زندگیش بنویسه!
از مردم نوشتن و در مورد بقیهی آدما نوشتن همیشه به نظرم آسونتر بوده تا اینکه یکنفر از خودش اونم در مورد مسالهی به این مهمی بنویسه.
قلمتون مانا
🔹میخواستم بگم اونجایی که از خانه پدر ایوان زدین بیرون، خیلی تصمیم بزرگ و سختی گرفتین.
کاش همه ما هم بتونیم تو موقعیت های اینچنینی به ایشون اقتدا کنیم.
خدا حفظتون کنه.
عیدتون مبارک
🔹سلام عیدتون مبارک طاعات قبول
از همون اول حدس میزدم این همه وقت و هزینه ای که برای این کلاس پدر ایوان گذاشتید بیهوده بوده آخه تا حالا دیدید یک مسلمون مسیحی بشه؟ بله قدیما کمونیست میشدن توده ای میشدن ولی مسیحی نه .یادتونه تو یک پیامی گفتم که پسر دوستمون پاش به کلیسا باز شد و پدر روحانی سریع از او خواسته بود غروب بیاید و با دختران زیبا روی صحبت کند؟
ولی خوب کاری کردین فرار رو بر قرار ترجیح دادین خوبه که آدم توانایی اینو داشته باشه که سریع موقعیتو تحلیل کنه و تصمیم درست بگیره . مثلاً اون وقتا میگفتن دختر خوبه بره میون ی لشکر سرباز و سالم بیرون بیاد ولی من قبول نداشتم و معتقد بودم و هستم آدم تا میتونه نباید خودشو تو شرایط ناجور قرار بده چون هرچی هم که محکم باشی بالاخره شرایط کار خودشو میکنه
🔹سلام طاعات قبول
عیدتون مبارک🌺
.وقتی نظر سنجی گذاشتین برای انتخاب داستان بدون تردید محمد رو انتخاب کردم وشد همونی که فکرشو میکردم هم خندیدم هم گریه کردم هم به حال خیلی از اهالی داستان غبطه خوردم
حرف برای گفتن زیاده فقط همینو میگم عالی بود عاااالی دست مریزاد
🌹 🌹 🌹 خدا امثال شما رو زیاد کنه
قبولتون داریم دربست👌🏻
اینم بگم سعی کردم پابه پای شما داستان رو پیش برم عقب نمونم یه وقت نکنه مثل امضا محسن داغش
به دلم بمونه
ترسیدیم دیگه
بازخوردها هم که دیگه نگم فوق العاده ان اعضای کانال ماشاءالله ❤️
🔹سلام حاج آقا
خداقووووت
عالی بووووود
از همه کتابهایی که تا حالا از شما خوندم بهتر بود
انگار سرگذشت تمام جوانها و خانواده های مذهبی امروزی بود
آفررررین...دست مریزاد
اجرتون با امام حسین
کی چاپ میشه
برای هدیه دادن این کتاب به یه جوان دیگه روز شماری میکنم
من همه کتابهای شمارو میخرم و میخونم و بسته به نیازهای جوانهای دوروبرم هدیه میدم بهشون
یکی از این جوانهارو مونده بودم چی بهش هدیه بدم
یه ساله دنبال کتابی میگشتم که براش مثل تلنگر باشه و پیدا نمیکردم
محمد۳ خوراک خودشه😅
🔹سلام عیدتون مبارک روز عیدی کلی گریه کردم ماه رمضون رفت با اون شبهای باصفاش خاطرات شما هم که تموم شد خدا وکیلی خیلی وابسته ی داستان هاتون شدم به قول اون دوستمون قلمتون مانا سر بلند باشین انشاالله
🔹سلام آقای حدادپور
عالی بود داستان هر چند که اصلا دوست نداشتم تموم بشه مثل کتاب نخل و نارنج آقای یامین پور که دوست داشتم تا ابد ادامه داشته باشه و بخونم این داستان هم همین طور بود اصلا دوست نداشتم تموم بشه
حس میکنم چون راهتون درست بوده و قلبتون پاک و نیتتون خوب انگار همه چیز تو زندگیتون ( در این قسمتی که در داستان تعریف کردید ) درست و به موقع براتون اتفاق افتاده
مثل مبارزه صالح با بهرام
لطفا برای ما هم دعا کنید تا تو راه درست باشیم و اون اتفاقاتی که منتظرش هستیم برامون اتفاق بیفته
🔹عجب میزانسنی
چای دارچین!
قرمه سبزی!!
موهای خرمایی!!!
چطوری تونستین اون لحظه فرار کنید ؟!
نان حلال ئ پدر دلسوخته و زحمتکش!
دعای خیر ئ مادری که پسرش رو باور داره !
ترک همیشه ی حوزه مازندارن 😳
الان باید بشینیم تازه ممممحمد ۲و ۱ رو بخونیم 😏
جدا که استاد بازی با روح و روانیت☹️
همیشه توصیه می کردین برای تبلیغ و تبیین
با نامحرم ارتباط نزدیک نداشته باشین
پس داستانش این بود !!
عید بندگیتون مبااارک
خداوند شما و همسر محترمتون رو همیشه سایه سر هم قرار بده🤲
🔹سلام حاج آقا
عیدانه فطر الهی گوارای وجودتان
چه امتحان سختی را پشت سر گذاشتید
تمام امتحانات حوزه برای حدنصاب آوردن و ماندن در حوزه یک طرف
این امتحان هزار طرف
من فکر میکنم پدر ایوان میخواسته شما رو امتحان کنه که تا چه حد روی یافته هایتان مصمم هستید و به قول معروف تیر خلاص را بزند برای دعوت شما به آیین خودشان
لحظه های نفس گیری رو تشریح کردید قلب ما هم با هر کلمه شما صد بار می تپید
اما همه چیز فدای لطف و صفا و قلب مهربون اوستا رسول 😊
پایان خاطره انگیزی رقم زده شد
🔹سلام علیکم عیدتان مبارک
داستانتون ماه بودوعالی
درماهترین ماه خدا با توسل به ماهترین امام خدا ،امام حسین
ع 😭
آقا محمد بادعای پدرومادر عاقبت بخیر شد
یاعلی✅
🔹سلام حاج آقا
با بند آخر #محمد۳ گریه کردم و الان هم که دارم مینویسم گریه امانم نمیده!نه برای محمد و احساسی شدن آخر داستان.....برای دستگاه سراسر رحمت و اعجاز امام حسین علیه السلام و برای اوستا رسول ساده و بی آلایشی که چه جایی داره توی این دستگاه....السلام علیک یا اباعبدالله الحسین علیه السلام😭😭😭
🔹🔹سلام علیکم عیدتان مبارک
داستانتون ماه بودوعالی
درماهترین ماه خدا با توسل به ماهترین امام خدا ،امام حسین
ع 😭
آقا محمد بادعای پدرومادر عاقبت بخیر شد
یاعلی✅
🔹سلام وقت بخیر
میشه از امشب یک رمان دیگه رو شروع کنید؟
ما بدجوری عادت کردیم
اگه باز وقفه بیفته کتاب خوندن ما هم دوباره لنگ میشه😞
🔹سلام علیکم عید تون مبارک
بابت مستند داستانی که گذاشتید خیلی تشکر می کنم .
خیلی قشنگ بود .
با اینکه خودم سالهاست تو حوزه خواهران کار می کنم ولی برام خیلی جذاب وآموزنده بود .
مسئول بودن خیلی سخته ، بعضی وقتا که جلسه داریم و در مورد بعضی طلبه ها باید تصمیم بگیریم احساس می کنم خدا بالا سرمون ایستاده .
باید یکی از اون ریسمان سیاه هایی که بابای محمد گردنش انداخت و برا محمدش به درگاه خدا دعا کرد ما هم بریم بگیریم و بندازیم گردنمون و عاجزانه از خدا بخوایم کمکمون کنه هم مسئولین هم پدر و مادرها برای تربیت فرزندانشون .
تمام داستان ی طرف و این ریسمان سیاه به ی طرف که فکر کنم همون محمد رو بر گردوند .
موفق وموید باشید .
🔹سلام وعرض ارادت وتبریک ایام
خوندن رمان های شما که تخیلی نیست وبرمبنای یک مستند هست برام به نحوی تلطیف روحی است ودوستِ شون دارم🌷یک نکته ای که در مستندتون برام حائز اهمیت بود وخودم بهش معتقدم ،دعای خیر والدین هست،وقتی پدر نیمه شب برای فرزندش دعاکنه ،ان شالله فرزند عاقبت بخیرمیشه .
دردنیا وآخرت درپیشگاه الهی روسفید باشید🤲
🔹سلام بر شما
همه رو خوندم
از قلمتون لذت بردم، پا به پای شما برای پدرتون و آرزوهاش غصه خوردم
برای مادرتون از خدا بهترینها رو خواستم(عاقبت بخیری)
ولی وقتی با دیدن دختر زیبای پدر ایوان تنتون لرزید
تنم که نه تمام وجودم لرزید
نه تنها برای شما
بلکه برای تمام جوانان سرزمینم
برای پسر خودم
برای پسر مادر دیگری که نمیدونه بچه ش توی این جامعه هر روز دختران برهنه ای رو میبینه که اون دختر مسیحی در برابرشون مریم مقدس به حساب میاد
برای اون جوونی که امکان ازدواج نداره و بادیدن این عروسکهای هوس انگیز به گناه میفته وجودم، نه تمام تارو پودم به رعشه افتاد
آخه من یه مادرم مادری که توی خیابون با دیدن دختران نیمه برهنه نمیدونه دعا کنه یا نفرین😭
و کلام آخر خدا پدرتون و مادرتون رو با اهلبیت همنشین کنه که اگه شیر پاک و لقمه حلال انها نبود
شاید الان توی کلیسا بودین
برین به پابوسیشون 😭😭😭
🔹یه روزی روزگاری دو نفر بودند.
اولی ضعف عقیدتی داشت و سوالات بنیادی
دومی به ایمانش مطمئن بود و دنبال امربه معروف و نهی از منکر به خاطر خدا
....
اولی با یک عالم ربانی رو به رو شد و تحت تعالیم او شکیاتش برطرف و بعدا از کسانی شد که جهاد تبیین می کنند
دومی به خاطر دوستان ناباب و حرف عالم نما ها، تحت تاثیر نفس خود کم کم از راه منحرف شد. امربه معروف نکرد که هیچ خودش آمر به منکرات شد.
.....
اینجوری است که انسان اگر بخواهد سعادتمند شود باید به اولیاءالله رجوع کند. تحت نظر انها حتی مباحثه با مسیحی نیز موجب هدایت و افزایش یقین است.
#ممحمد۳
#تنها راه رسیدن به سعادت ابدی وصل شدن به سلسله اولیاءاست و بس
🔹سلام حاج آقا
یادم رفت بگم کَل کَل خودتون با خودتون کنار ساحل خیلی برام جالب بود. دادگاه ساحلی تشکیل داده بودید😊
🔹عید بندگی رو خدمتتون تبریک می گویم
چقدر دلم روضه خواست
روضه ی حضرت ارباب😭
واقعا هر کی خورد زمین امام حسین(ع) بلندش کرد
خیلی ها برای بحث علمی در حوزه از این همه فلسفه و منطق شما خوششون نیومد
یک استادی داشتیم می گفت :
طلبه سال اول طلبگی فکر می کنه نعوذ بالله خداست و هر چی بگه درسته
سال دوم طلبگی فکر می کنه پیامبر هست و بهش وحی میشه
سال سوم طلبگی فکر می کنه امام هست و همه باید اون رو الگو قرار بدن و معصوم هست
سال چهارم میشه فکر می کنه مرجع تقلید و باید ازش تقلید کرد
سال پنجم می فهمه هیچی نیست
خواستم بگم طبیعی بوده که شمام استنباط های خودتون رو حق کامل می دونستید البته خیلی هاش هم حق بوده
فقط بخش روضه اش کاملا اشتباه بود
ما هم این مراحل رو طی کردیم حیف که حسرت برخی اشتباهات همیشه می مونه
پدرتون خیلی زیبا براتون دعا کردند ، خدا رحمتشون کنه
انشاء الله خدا ما رو هم ببخشد
ربنا اغفرلی و لوالدی و للمومنین یوم یقوم الحساب
🔹یادش بخیر مباحثه اصول علامه مظفر داشتیم، چه جالب من هم محرم ۸۴ از شمال رفتم دیگه خبری از شما نداشتم تا در قم همدیگر رو دیدیم.
از همه جالب تر اینکه اسم پدر من هم رسول بود و پیرغلام امام حسین علیه السلام، همیشه پرچم و بلندگو و ... بقیه بساط دسته عزاداری رو آماده می کرد و مثل انتظامات دسته عزاداری به همه چیز رسیدگی می کرد. پدر من هم آسمانی شد.
الان در کربلای معلی نایب الزیاره پدران آسمانی و پیرغلامان حسینی هستم.
روحشان شاد 😭😭😔
🔹حاج آقا امشب یچیزی کمه...
ماه رمضون که رفت😔
م.م.محمد۳ هم که،....
یه کاری کنید آخه واسه این جماعت آسیب دیده😮💨
🔹یعنی با این قسمت آخر آتیش انداختید به جون ماهایی ک چسبیدیم به چیزایی که باید رهاشون کنیم
شما آخرتتون رو گرفتید تو دستتون و فرار کردید به جای اینکه بمونید و دنیا رو یگیرید تو دستتون
برامون دعا کنید برای مایی ک دنیا و آخرتمون رو باختیم دعا کنید نظر لطف خدا شامل حال ما بشه
یه چی بگم خیلی جالبه دیشب همراه پایان داستان تون حرم حضرت معصومه س دعاگوتون بودم به دلم افتاد برم برای مرحوم حاج شیخ میرزا جواد تبریزی فاتحه ای بخونم بدون اینکه بدونم مزارشون کجاس رفتم بالای قبرشون اومدم بپرسم چشمم به نام شیخ میرزا جواد افتاد 😭
نشستم فاتحه ای فرستادم و از طرف شما هم دعا کردم
#ارسالی_مخاطبین
دو کلام حرف حساب👆
کاملا با این تحلیل موافقم
لطفا از هر چیزی که باعث بشود دشمن سواستفاده کند پرهیز کنید.
یادمان نرود که به فرموده امام راحل ؛ حفظ جمهوری اسلامی از حفظ جان امام زمان بالاتر است.
#لطفا_نشر_حداکثری
@Mohamadrezahadadpour