eitaa logo
ربط عاشقی 🇵🇸
3.1هزار دنبال‌کننده
6.7هزار عکس
1.3هزار ویدیو
117 فایل
ربط دل من و تو ربط عاشقی‌ست/اینجا سخن ز کهتر و مهتر نمی‌رود رهبرحکیم انقلاب ۹۲/۲/۲ بانوان ستاد جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی استان اصفهان ارتباط با ادمین: @jebhe97
مشاهده در ایتا
دانلود
13.65M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید... 🎞 نماهنگ "بی‌مردم" 💫 ای قله‌ی حق‌خواهی یا فاطمه‌الزهرا ای خطبه‌ی طوفانی یا فاطمه‌الزهرا 🎙 رهبر حکیم انقلاب خطاب به حاج مهدی رسولی: این مرثیه‌ی شما کار یک منبر نه! بلکه کار چند منبر را با هم کرد. @rabteasheghi
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
بیان متین و متقن 🚩 شما نگاه کنید فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) دو خطبه‌ی طوفانی ایراد کرده؛ دو خطبه‌ی به معنای واقعی کلمه طوفانی: یکی در مسجد در میان انبوه متراکم مردان، یکی هم خطاب به زنان مدینه که پُر [است] از مطالب بسیار مهم و اعتراضی -اعتراض- و تنبیه نسبت به مفاهیم برجسته‌ی اسلامی که فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌‌علیها) در مورد آن‌ها خطر را احساس می‌کرد، لکن در این دو خطبه‌ی مهم و بزرگ و پُرشور، یک کلمه‌ی هتک و زشت و توهین‌آمیز وجود ندارد؛ [و همه‌ی کلمات،] کلماتِ محکم و مستحکم،‌ بیاناتِ متین و متقن. 🎙 رهبر حکیم انقلاب @rabteasheghi
منصوره.mp3
14.57M
📻 بشنوید... ✨ مظهر کلمه‌ی نور در جنگ کلمات 🚩 منصوره یعنی کسی که در آسمان و زمین پیروز است. 🌱 یک زن قوی، یک زن پیروز! 🎙حجت‌الاسلام نخعی @maminnakhaei @rabteasheghi
📸 گزارش تصویری 🚩 محفل معنوی فعالان جبهه فرهنگی انقلاب اسلامی اصفهان 🏴 به مناسبت شهادت حضرت فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) 💫 با حضور مدیران و اعضای مراکز فرهنگی و تربیتی و مسئولین شهری 🎙 با سخنرانی حجت‌الاسلام شریفیان و 🎤 نوای کربلایی‌مرتضی انصاری 🗓 ۲۳ آذرماه ۱۴۰۲ @rabteasheghi
❇️ حماسه‌خوانی بی مردم! این کار یک اتفاق نبود، کاری سفارشی هم نبود، کار شاعر به تنهایی هم نبود، حاصل سال‌ها تأمل و اندیشه و مباحثه و برآیند طرح ذهنی چندساله و خروجی یک نظام فکری بود... سال‌هاست جلسات فاطمیه، محمل روضه‌های سوزناک و مرثیه‌های جان‌گداز است... که داغ فاطمیه داغی‌است بی‌تسلّی... این‌که در اوج این درد جان‌کاه، مرثیه را این‌گونه با حماسه آمیخته کنی و با شکوه و صلابت حق شعر را ادا کنی، اتفاق کمی نیست... این‌گونه از حماسه‌خوانی نقطه اوجی است که به نظر بسیار بیش‌تر باید از آن صحبت کرد، شاید باید کمی از آن فاصله بگیریم تا متوجه شویم امروز در میانه یک نقطه عطف، وسط یک جهش تاریخی و ارتقاء معنادار عرصه ستایش‌گری قرار گرفته بودیم... ارتقاء رتبه، جایگاه و شأن مداحی، هم از حیث قالب و هم محتوا... از منظر محتوایی، ورود مداحی به میانه گفت‌وگوهای جدی در حوزه مردم‌داری و حکم‌رانی اتفاق بزرگی است. این‌که مداحی، در سطح حکم‌رانی حرف‌های جدی برای گفتن دارد و می‌تواند منشأ آثار عمیقی باشد، حرف تازه‌ای است که می‌تواند جان‌های آماده بیش‌تری را با این جهان معنوی پیوند دهد... محتوا و قالب به خوبی هم‌نشین شده‌اند و در هم آمیخته‌اند... این حماسه‌خوانی جایی خطبه‌ای غرّاء می‌شود، اما از شور و احساس نمی‌افتد، از هنرمندی و ظرافت خالی نمی‌شود که سرشار است... رسماً خطبه‌خوانی است، اما شاعرانه... این مقتدرانه‌خواندن، به مخاطب جان دوباره‌ای می‌دهد، هویت‌بخش است، شور او را ناخودآگاه به حماسه بدل می‌کند، مجلس از تب‌وتاب نمی‌افتد، گرفتار شعارزدگی نمی‌شود، در اوج شور و عاطفه و احساس، بلندترین مضامین معرفتی را تکرار می‌کند... و این کم معجزه‌ای نیست... به‌ویژه آن‌که به سبک جلسات اصیل ترک‌ها، پایه میکروفون را دوباره برقرار کنی، دستانت را از بند هرچه هست آزاد کنی... چه‌قدر تسلط مداح بر جلسه بیش‌تر می‌شود، چه‌قدر زبان بدنش هنرمندانه‌تر می‌شود... چه‌قدر بهتر این ابیات ادا می‌شود: ای نهضت بیداری! یافاطمةالزهراء! در بطن زمان جاری! یافاطمةالزهراء! هرچند به تنهایی... یافاطمةالزهراء! تو امّت مولایی! یافاطمةالزهراء! بالاوپایین رفتن دست‌ها، معنای دیگری پیدا می‌کند، همه چیز در راستای القای معانی به مخاطب، قرار گرفته‌اند... لحظه‌ای احساس می‌کنی چونان رهبر ارکستر، اشاره دست‌ها جمعیت را به حرکت درمی‌آورد... همه جمعیت اجزاء و اعضاء این هم‌آفرینی بزرگ شده‌اند... همه نقش‌آفرین‌اند... همه می‌خوانند، همه می‌سوزند... به نظر حقیر این کار فاخر رسماً عبور از مجادلات مبتذل درباره استودیوخوانی بود، این‌بار به‌جای آن‌که مداح به استودیو برود، استودیو به تماشای هیأت نشسته، مگر در استودیو قرار است چه اتفاقی برای مداح به تنهایی بیفتد که این‌جا با این همه جمعیت نیفتاده است؟ بگذارید کمی بدتر بگویم!... آهسته می‌گویم... بدا به حال آنانی که لذت حضور در چنین جلسه‌ای را نچشیده‌اند و شوری چنین را ندیده‌اند و در جست‌وجوی گم‌شده خود سر از کنسرت‌های شهوت‌ناک درآورده‌اند... خوشا به حال بچه‌های زنجان که توفیق حضور در چنین جلسه‌ای را دارند... الحق که این اجرا عصاره چندین جلسه منبر و سخن‌رانی، بلکه فشرده یک مکتب بود؛ شاید تاکنون هیچ نوایی را این‌قدر گوش نداده بودم: حتی اگر که حق، حتی اگر که نور چشمی نبیندش محروم می‌شود حتی اگر امام، حتی اگر علی امّت جفا کند مظلوم می‌شود علی، آری! علی، حتی! علی تنهاست بی‌مردم ولی در خواب گمراهی بماند بی‌علی مردم ای نهضت بیداری! یافاطمةالزهراء! در بطن زمان جاری! یافاطمةالزهراء! هرچند به تنهایی... یافاطمةالزهراء! تو امت مولایی! یافاطمةالزهراء! یافاطمةالزهراء! یافاطمةالزهراء! میزان اگر علی‌است، تحت ولایتش دنیا و آخرت، آباد می‌شود مولا اگر که اوست، هرکس که با علی‌است از بند هرچه هست، آزاد می‌شود اگر دستان مردم بود، نمی‌شد دست او بسته اگر پهلو، اگر بازو، ولی زهرا نشد خسته ای قلّه حق‌خواهی! یافاطمةالزهراء! تو دست یداللهی! یافاطمةالزهراء! ای خطبه طوفانی! یافاطمةالزهراء! حق هستی و می‌مانی یافاطمةالزهراء! یافاطمةالزهراء! یافاطمةالزهراء! ✍ رحیم آبفروش @qoqnoos2 @rabteasheghi
🏴 برای اربعین می‌خواستیم مدرسه را سیاه‌پوش کنیم. داشتیم کمدها و جعبه‌های اتاق پرورشی را زیر و رو می‌کردیم به امید یافتن پارچه‌های مشکی و پرچم‌های عزا؛ ولی در کمال تعجب، هر پرچم و کتیبه‌ای را که باز می‌کردیم و نوشته‌اش را می‌دیدیم، مربوط به فاطمیه بود. از معلم پرورشی پرسیدیم که مطمئن است داریم کمد درست را می‌گردیم؟ و جواب گرفتیم که تمام پرچم‌ها و کتیبه‌های مدرسه داخل همین کمد است و هرچه هست همین‌هاست. تعداد پرچم‌ها و کتیبه‌های فاطمیه، در طرح‌ها و اندازه‌های مختلف به طرز عجیبی زیاد بود و آخرش فهمیدیم بجز چند کتیبه‌ی «یا ابالفضل العباس»، همه مربوط به فاطمیه‌اند. یکی از دانش‌آموزان سال آخری، وقتی تعجب‌مان را دید، ماجرا را این‌طور توضیح داد: خیلی سال پیش، یکی از معلمان (یا شاید معاونان) مدرسه، به‌خاطر ارادت خاصش به حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، تعداد زیادی پرچم و کتیبه برای فاطمیه خریده و وقف مدرسه کرده. ❗️نمی‌دانم او کیست. حتی نمی‌دانم زن بوده یا مرد و نمی‌دانم الان کجاست و در چه حالی. تنها چیزی که درباره او می‌دانیم، این است که حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها)، را خیلی دوست داشته؛ و فکر می‌کنم این تنها ویژگی مهم اوست. انگار که از نزدیک می‌شناسمش و هیچ فاصله‌ای بین ما نیست. اصلا فکر کنم همین ویژگی برای شناختنش کافی باشد، و فکر می‌کنم حتی روز قیامت، با همین ویژگی تکلیفش را معلوم می‌کنند. کسی که حضرت را دوست دارد، خوب زندگی می‌کند و خوب می‌میرد. دیگر چه فرقی می‌کند که اهل کجا بوده، شغلش چه بوده، خانواده‌اش چگونه بوده‌اند و زن بوده یا مرد؟ 🚩 ما همان پرچم‌های فاطمیه را به در و دیوار مدرسه زدیم. هم برای اربعین، هم برای فاطمیه. روی پرچم‌ها، اشعار و جملات کوتاهی هم بود که بیش از مرثیه بودند. مثلا پرچم بزرگی بود که به اختصار، آنچه بعد از وفات پیامبر گذشته بود را بازگو می‌کرد و در مرکزش، آن روایت معروف را با خط درشت نوشته بود که: «فاطمه پاره‌ی تن من است...». پرچم انگار خود یک منبر بود. یک پازل ساده که در ذهن مخاطب تکمیل می‌شد و جبهه حق و باطل را معلوم می‌کرد. پرچم دیگری بود که القاب حضرت را بر آن نوشته بودند، و پرچم دیگری که یک بیت شعرش هنوز در ذهنم مانده است: سینه‌ای کز معرفت گنجینه اسرار بود/کی سزاوار فشار آن در و دیوار بود؟ ✨ ماجرا در پرچم‌ها خلاصه نمی‌شد. من نمی‌دانم آن معلم چه قلب شعله‌وری داشت که هنوز داشت در مدرسه می‌سوخت و به طرز عجیبی، فاطمیه‌های مدرسه را شعله‌ور می‌کرد. فاطمیه‌ی مدرسه، با محرم و اربعین و بیست و هشت صفر و بقیه مناسبت‌ها فرق داشت. فاطمیه فاطمیه بود. آتشین، پرسوز، جان‌گداز... محتشم کاشانی اگر فاطمیه مدرسه ما را می‌دید، حتما می‌گفت: باز این چه شورش است که در خلق عالم(بخوانید دانش‌آموزان دبیرستان معارف شهید مطهری) است؟ 💫 نمی‌دانم دیگران هم این را حس کرده بودند یا نه؛ ولی انگار همت معلمان و دانش‌آموزان در فاطمیه چند برابر می‌شد برای برگزاری روضه و مراسم. هیچ‌کس به زور نمی‌آمد نمازخانه. با این که مرد در مدرسه نبود، همه با چادر می‌آمدند. بعد هم مهم نبود میکروفون دست کیست و چه می‌خواند. معمولا یکی از خود بچه‌ها زیارتی می‌خواند و روضه‌ای که خیلی هم حرفه‌ای نبود؛ همان دقایق اول صدای گریه بچه‌ها بلند می‌شد و دیگر تمام نمی‌شد. همه بلند گریه می‌کردیم. از یک جایی به بعد هم به خودمان می‌آمدیم و می‌دیدیم هیچ‌کس پشت میکروفون نیست. یعنی لازم نبود. فقط گریه می‌کردیم. بعد هم اینطور نبود که مراسم به طور رسمی تمام شود و برویم سر کلاس‌مان؛ بلکه وقتی صدای هق‌هق‌ها فروکش می‌کرد، کم‌کم مراسم تمام بود. 🌿 یک نیت خالص، یک کار خوب کوچکِ برخاسته از یک محبت بزرگ، می‌تواند انسان را تا ابد جاودانه کند. آن کار کوچک را خدا بزرگ می‌کند، بالا می‌برد و برکت می‌دهد؛ و آن وقت است که تا دنیا دنیاست، آن کار خوب کوچک هم هست و تو هم همراهش زنده‌ای. همراهش جریان داری و شعله‌ای که در قلبت روشن است، پایدار و روشن می‌ماند. محبت خالص آن معلم، هنوز در مدرسه معارف زنده است و شعله‌ی زنده‌ی قلبش، چراغ محبت را در قلب دانش‌آموزان روشن می‌کند. ✍ ش . شیردشت‌زاده @rabteasheghi
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
بیان متین و متقن 🚩 شما نگاه کنید فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) دو خطبه‌ی طوفانی ایراد کرده؛ دو خطبه‌ی به معنای واقعی کلمه طوفانی: یکی در مسجد در میان انبوه متراکم مردان، یکی هم خطاب به زنان مدینه که پُر [است] از مطالب بسیار مهم و اعتراضی -اعتراض- و تنبیه نسبت به مفاهیم برجسته‌ی اسلامی که فاطمه‌ی زهرا (سلام‌الله‌‌علیها) در مورد آن‌ها خطر را احساس می‌کرد، لکن در این دو خطبه‌ی مهم و بزرگ و پُرشور، یک کلمه‌ی هتک و زشت و توهین‌آمیز وجود ندارد؛ [و همه‌ی کلمات،] کلماتِ محکم و مستحکم،‌ بیاناتِ متین و متقن. 🎙 رهبر حکیم انقلاب @rabteasheghi
هدایت شده از ربط عاشقی 🇵🇸
💢 زن جانش را فدا می‌کند برای این‌که حکومت به نااهل نرسد! ✨ حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) از شوهرش دفاع نمی‌کرد، از زمام‌دار به حق دفاع می‌کرد. مسئله‌ی زن و شوهری نیست، مسئله‌ی دختر عمو، پسر عمویی نیست. مسئله‌ی دوستی و رفاقت نیست، مسئله وظیفه است، مسئله هدف است. می‌آید پشت در، شروع می‌شود تهدیدها اما اثر نمی‌کند. 💡 نمی‌گوید من حالا باردار هستم، مصلحت نیست درافتم؛ بماند چند روز دیگر آتش‌شان فروکش کند، بماند شاید من فارغ بشوم بعد بروم به میدان‌شان... 💫 نه! نکته‌اش در همین است که در شدیدترین موقعیت‌ها، بزرگترین وظیفه‌ها انجام بگیرد و شدیدترین لطمه‌ها بر جسم و جان وارد بیاید. لذا شروع کرد به مبارزه. 🔥 آن‌پشت در آمدن، آن سِقط شدن محسن شش‌ماهه، آن ورم بازو، آن عظیم که منجر می‌شود به این‌که دختر پیغمبر را بزنند. 📛 یک زن را چه کسی می‌زند؟ چرا می‌زنند؟ مگر این‌که ایستاده‌است و مقاومت می‌کند؟ مردان و ریش‌سفیدان و قدرت‌مندان مهاجر و انصار زیر بار رفتند، بعضی فریب خوردند، بعضی کوتاهی کردند... این زن نه فریب می‌خورد، نه تنبلی می‌کند، نه حاضر است به هیچ قیمتی رضایت دهد، این است که زدند... 🚨 اگر خطبه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) را نگفتی، گریه‌ی زهرا (سلام‌الله‌علیها) هم معنی پیدا نمی‌کند. اگر نفهمیدیم که زهرا (سلام‌الله‌علیها) آن‌جا چگونه سخن گفته است، نمی‌فهمیم گریه‌ی او به چه معناست... 🎙 سخنرانی رهبر حکیم انقلاب در دهه ۵۰، مسجد امام حسن (علیه‌السلام) ، مشهد مقدس @rabteasheghi
⚜ پیوند عملی با حضرت زهرا (سلام‌الله‌علیها) 💫 ما باید احساس محبت به فاطمه زهرا (سلام‌الله‌علیها) را در زندگی خود پیاده کنیم؛ زیرا بدون پیوند عملی به اصل آن، محبت مورد سؤال قرار خواهد گرفت؛ در پی محبت، باید اطاعت و متابعت باشد. 🎙 رهبر حکیم انقلاب @rabteasheghi
16.55M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 ببینید... 🌿 انار؛ یادگار مادر (سلام‌الله‌علیها) ◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚◚ 💫 همیشه دوست داشتم بدانم اگر چیزی از دنیای ما بخواهید، آن چیست؟ قصه‌ی زندگی‌تان را که ورق می‌زدم، در عاشقانه‌های عفیفانه شما و علی، به قصه‌ی انار رسیدم... قصه‌ای که حکایت از یک طلب دارد و به شهادت تاریخ، تنها طلب. طلب انار و تلاش علی... ◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛◛   @rabteasheghi
🔰موکب شهدای عاشق آباد برگزار میکند: 🚩مثل فرزندان زهرا سلام الله علیها پای حق می ایستیم🚩 زمان: یکشنبه ۱۱ آبان الی ۱۵ آذرماه،بعد از نماز مغرب و عشا مکان: عاشق آباد،روبروی بوستان فدک(دبیرستان همدانیان) ✅همراه با گرامی داشت یاد شهدای جبهه مقاومت،سمنو پزان و غرفه های فرهنگی 🚩هیئت حضرت زهرا (سلام اله علیها)    🆔⚜@yazahra_esf @rabteasheghi
🔺️کار بدجور گره خورده بود، حاج‌حسین‌خرازی گفت: تورجی زاده رو پیدا کنید؛ حاجی گفت: تورجی زاده روضه‌ی حضرت‌زهرا(سلام‌الله‌علیها) رو بخون، صدای روضه پشت بی‌سیم پخش شد، شهیدخرازی پشت بی سیم غش کرد؛ صدای تکبیر بلند شد. خط را گرفتند و عراقی‌ها تارومار شدند. با توسل به حضرت زهرا(سلام اللهعلیها) گره کار باز شد... ✨️شهیدمحمدرضاتورجی‌زاده @rabteasheghi