eitaa logo
مجموعه ادبی روایتخانه
800 دنبال‌کننده
1هزار عکس
126 ویدیو
7 فایل
خانه داستان نویسان انقلاب اسلامی www.revayatkhane.ir ارتباط با ادمین👇 @Revayat_khaneh
مشاهده در ایتا
دانلود
سبزه امسال 🪴 🎍ظرف سبزه را بر می‌دارم تا سر سفره هفت سین بنشانمش. نگاهش می‌کنم. از ناهمانگی قد و بالای کوتاه و بلند سبزه خنده‌ام می‌گیرد. ولی دوستش دارم. دوستش دارم چون یاد مهربانی خدا را در دلم زنده می‌کند. امسال می‌خواستم خودم سبزه بیندازم. ناشی‌گریم کار دستم داد. دانه‌ها یک‌دست جوانه نزنند. مردد بودم با این وضع جوانه زدن دانه‌ها، اصلا می‌شود سبزه انداخت یا نه. دانه‌های جوانه زده کم بودند.🤷‍♀ جدایشان کردم و کنار هم توی یک ظرف کوچک چیدم. بقیه دانه‌ها را نگاه کردم: «خوب! حالا اینا رو چی‌کارشون کنم؟»🤔 خواستم بریزم‌شان که من مهربانم جلو آمد: «دلت میاد بریزیشون دور؟! شاید اگه صبر کنی ایناهم جوانه زدند.»🌾 از خدایی که من جوانه نزده را هم توی میهمانی‌اش راه داده‌بود، خجالت کشیدم.😓 می‌خواستم یک بار هم که شده کمی مثل خدا بشوم. کمی مثل او مهربان. دانه‌های جوانه نزده را دوباره توی پارچه نم‌دار پیچیدم. به این امید که اگر خدا به من فرصت رشد دوباره می‌دهد، من هم، فرصت رشد دوباره به این دانه‌ها بدهم.🌱 هر روز به دانه‌ها سر می‌زدم. وسط دانه‌ها چند دانه جوانه‌زده پیدا می‌کردم. برشان می‌داشتم و می‌چیدم کنار بقیه دانه‌های جوانه‌زده‌ای که کم‌کم قد می‌کشیدند. جوانه‌های قدیمی‌تر قدشان بلندتر شد و تازه جوانه‌های‌ نورسته کنارشان قد کشیدن یاد می‌گرفتند.🌿 خوشحالم امسال سبزه‌ای سر سفره مان می‌نشیند که کوتاه و بلندیش نشانی از مهربانی خداست. ✍️ سال نو مبارک 🌺 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
🎂 🗓 🧕🏼 مهری السادات میرلوحی به دنیا آمدن در یک تاریخ لاکچری، آن هم وقتی لاکچری‌بازی مد نبود، خودش یک لاکچریِ خاص است. به قول استاد «حاج خانم»، متولد ۱ فرودین هستند. الان پیام را که می‌خوانند زیر لب می گویند من حاج خانم نیستم، به من نگویید حاج خانم... حاج‌خانم نیستند، اما مادر کلاس هستند، از آن مادرهایی که نصحیت‌هایی می‌کنند عجیب کاربردی! شغلشان، شغل انبیاست؛ معلم هستند و همین معلمی راهشان را کج کرده است به نویسندگی... می‌نویسند از تجارب معلمی و از شاگردهایشان اما نوشتن برای شهدا در اولویت کارهایشان است و دغدغه‌شان نوشتن برای کودک و نوجوان است. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
📜 گفت: دوش ، در سجده چشم من خواب شد ، خداوند را دیدم ، گفت: یا اباالفیض ، خلق را بیافریدم ، بر ده جُزو شدند. دنیا بر ایشان عرضه کردم ، و نُه جزو از آن ده جزو روی به دنیا نهادند. یک جزو ماند ؛ آن یک جزو نیز بر ده جزو شدند. بهشت را برا ایشان عرضه کردم و نُه جزو روی به بهشت نهادند ، یک جزو بماند؛ آن یک جزو نیز ده جزو شدند ، دوزخ پیش ایشان آوردم همه برمیدند و پراکنده شدند از بیم دوزخ ؛ پس یک جزو ماند که نه به دنیا فریفته شد و نه به بهشت میل کردند و نه از دوزخ بترسیدند. گفتم: بندگان من! به دنیا نگاه نکردیت ، و به بهشت میل نکردیت ، و از دوزخ نترسیدیت ، چه می طلبید؟ همه سر بر آوردند و گفتند :《انتَ تَعلَمُ ما نُرید》یعنی تو می دانی که ما چه می خواهیم. هر که به نهایت معرفت رسید نشانِ او آن بُوَد که چون بُوَد چنانکه بود آنجا که بود ، همچنان بُوَد که پیش از آن که بود. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا دعاى روز دهم 🌙 اللَّهُمَّ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُتَوَكِّلِينَ عَلَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْفَائِزِينَ لَدَيْكَ وَ اجْعَلْنِي فِيهِ مِنَ الْمُقَرَّبِينَ إِلَيْكَ بِإِحْسَانِكَ يَا غَايَةَ الطَّالِبِينَ الهی! مسیری طولانی را باید طی کنم تا برسم به آن‌چه منتهای آرزوی طالبان تواست. مسیری که جز با احسانت امکان پیمودن و رسیدن به مقصدش را ندارم. مسیری که مقصدش، قرب تواست‌. رسیدن به این مقصد را از خودت می طلبم. الهی! از تو می‌خواهم تا مرا جزء توکل‌ کنندگان برخودت قرا دهی، تا با توکل بر تو قدم دراین راه بگذارم. الهی! از تو می‌خواهم تا مرا جزء روندگان این مسیر قراردهی که هرکس در این مسیر قدم بردارد، به سعادت نزد خودت رسیده‌است. الهی! از تو می‌خواهم مرا به مقصد این راه که قرب تو و منتهای آرزوی طالبان تواست، برسانی. ✍ ~ دهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
✨🕯 نخست مؤمنه‌ای که نبی خطابت کرد زنی که با تو به هر شیوه‌ای موافق بود 🗓 ، ۱۰ رمضان، وفات حضرت خدیجه(س) ○● @revayat_khane ●○
نهنگ با اژدها جنگ ندارد! ❌❌❌ «ایرانی‌های محترم مراقب هویت و فرهنگ ایرانی باشیم! لطفاً در پیج‌های شخصی خود به این موضوع تاکید کنید سال ۱۴۰۳ سال اژدها نیست. متاسفانه این یک خودباختگی فرهنگی است که ما اژدها نماد کشور چین را تبلیغ کنیم. از قدیم حتماً این شعر رو شنیدید که: موش و بقر و پلنگ و خرگوش شمار زان چار چو بگذری نهنگ آید و مار آنگاه به اسب و گوسفند است حساب حمدونه و مرغ و سگ و خوک آخر کار . سال ۱۴۰۳ سال نهنگ است که نوید سالی پرآب و سبز را به ما می‌دهد نه اژدهایی که جز سوزاندن کاری ندارد.» 🔸این روزها در فضای مجازی از این دست پیام‌ها زیاد منتشر می‌شود غافل از این که آن نهنگی که در این متن آمده است نهنگ نیست و چون این سروده از ابونصر فراهی مربوط به هشت‌صد سال پیش است بنابراین او هم در سپهر زبانی پس از فردوسی بوده است و طبیعی است که نهنگ او چیزی از تمساحیان تا اژدها است. 🐊 ❓چرا نهنگ اژدها و اژدها نهنگ است؟ 🐉🐳 🔸از نگاه و نظر ایرانی‌ها بنابر سنت ادب فارسی نهنگی که در گاه‌شمارهای ایرانی به کار می‌رود بیش‌تر از این که نهنگ امروزی دریاها باشد همان اژدها است که خود برساختی افسانه‌ای از خانواده تمساح‌ها است. 🔹اگر برای کشف این موضوع به دنیای ادب فارسی سری بزنیم و سرچشمه را بگیریم رودکی از نخستین‌ها است. او در سروده‌ای چنین آورده است: آن صحن چمن، که از دم دی گفتی: دم گرگ یا پلنگ است اکنون ز بهار مانوی طبع پرنقش و نگار همچو ژنگ است بر کشتی عمر تکیه کم کن کاین نیل نشیمن نهنگ است 🔺رودکی در شعر خود به رود بزرگ نیل اشاره دارد که جایگاه نهنگ است. و خوب می دانیم که منظور او از نهنگ همان تمساح‌های غول پیکری است که از ساکنان همیشگی نیل بوده و از هزاران سال پیش بنیاد هراس آدمی را می‌ساخته‌اند. 🔸از این نمونه شعرها بسیار است و اما در پاره شعری از شاهنامه که بنیاد فرهنگ ایران را می‌سازد، فراتر از این نکته می‌رویم و طرحواره اژدها را به روشنی می‌توانیم در پوست نهنگ ببینیم. بیامد بسان نهنگ دژم که گفتی زمین را بسوزد به دم همی تاخت اندر فراز و نشیب همی زد به گرز و به تیغ و رکیب ز گرزش هوا شد پر از چاک چاک نیرزید جانم به یک مشت خاک 🔺در طرحواره ای که فردوسی از نهنگ می‌دهد دیگر با تمساح روبه رو نیستیم و خیلی روشن او دارد به اژدها اشاره می‌کند. 🔹پس بیایید با هم مهربان باشیم و باور کنیم که نهنگ و اژدها جنگ ندارند. آن جنگی که ما ساخته‌ایم بیش از همه ساخته فضای مجازی است که این فرصت گران را به همگان داده است که درباره هر نکته‌ای بدون بررسی و پژوهش بگویند و ذهن گروهی از مردم را آشفته کنند. منبع 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا دعاى روز یازدهم 🌙 اللَّهُمَّ حَبِّبْ إِلَيَّ فِيهِ الْإِحْسَانَ وَ كَرِّهْ إِلَيَّ فِيهِ الْفُسُوقَ وَ الْعِصْيَانَ وَ حَرِّمْ عَلَيَّ فِيهِ السَّخَطَ وَ النِّيرَانَ بِعَوْنِكَ يَا غِيَاثَ الْمُسْتَغِيثِينَ الهی! از تو می‌خواهم تا احسان و نیکی را محبوب من قرار دهی. الهی! از تو می‌خواهم بیزار شدن از هر چیزی که تو دوستش نداری. انجامش نافرمانی تواست. الهی!از تو می‌خواهم تا خشم و آتش قهرت را بر من حرام گردانی. در هر زمان‌ که نفس سرکشم، مرا سوق می‌دهد به سمت فسق و عصیان، من از خشم و آتش قهرت به خودت پناهنده می‌شوم. از خودت یاری می‌طلبم که تو یاری‌گر یاری‌طلبانی.. ✍ ~ یازدهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا 🌱 «قرآن هنر است» خود قرآن هنر است؛ خود قرآن یک اثر هنریِ خدایی و الهی است؛ یک اثر هنری‌ است. حالا افرادی که صاحب‌نظرند و صاحب‌دقّتند و صاحب‌تدبّرند، به تدریج یک چیزهایی از گوشه کنارهای این اثر هنری را در طول تاریخ فهمیده‌اند؛ از جمله اینکه مثلاً قرآن هنر تصویر دارد، یعنی حوادث را تصویر می‌کند؛ [مثل] این کتابی که نوشته‌اند: التّصویر الفنّی فی القرآن؛تصویر هنری در قرآن. قرآن وقتی خیلی چیزها را می‌خواهد بیان کند، یک منظره‌ای را، مثلاً منظره‌ی قیامت را، شما ببینید در قرآن با چه بیان‌های متنوّع و متعدّدی قیامت و صحنه‌های قیامت و عرصه‌ی قیامت جلوی چشم انسان تصویر شده؛ یا عرصه‌ی جهاد تصویر شده: «وَ العادیاتِ ضَبحاً * فَالموریاتِ قَدحاً»؛ این تصویر است، دارد نشان می‌دهد. می‌شود گفت که خب سوار اسب شدند، اسب‌سوار رفت طرف میدان، امّا اینکه در این آیه می‌آید قسم می‌خورد به آن اسبی که دارد نفَس‌نفَس می‌زند، قسم می‌خورد به آن اسبی که سُمش به سنگ می‌گیرد و مثلاً جرقّه می‌زند، این [دارد] تصویر می‌کند منظره را. 🔴 ادامه دارد.. 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
🔺در سوره‌ی مبارکه‌ی بقره در وصف منافقین این آیه‌ی شریفه «مَثَلُهُم کَمَثَلِ الَّذِی استَوقَدَ نارَاً فَلَمَّا اَضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللٰهُ بِنورِهِم وَ تَرَکَهُم فی ظُلُمات» (بقره، آیه )، این تصویر، یک بُعدی از ابعاد منافق است؛ این منافقی است که اوّل از روی هیجان یک ایمانی آورده، اِستَوقَدَ نارَاً فَلَمَّا اَضاءَت ما حَولَهُ ذَهَبَ اللٰهُ بِنورِهِم، [امّا] مرضی که در دل او بوده موجب شده که خدا این نور را از او بگیرد: وَ تَرَکَهُم فی ظُلُمات؛ تصویر می‌کند؛ این تصویرِ یک بُعد از ابعاد شخص منافق است. بعدش بلافاصله یک بُعد دیگر: «اَو کَصَیِّبٍ مِنَ السَّماءِ فیهِ ظُلُماتٌ وَ رَعدٌ وَ بَرقٌ یَجعَلونَ اَصابِعَهُم فی آذانِهِم مِنَ الصَّواعِقِ حَذَرَ المَوت»، این هم یک بُعد دیگر از ابعاد منافقین بوده. «صیّب» باران تند است. خب باران که رحمت است امّا در کنار این باران، رعد هست، برق هست، این [فرد] می‌ترسد؛ ظلمات هست، از آن می‌ترسد؛ از بارانش بهره نمی‌برد امّا از رعد و برقش می‌ترسد؛ همان که در سوره‌ی منافقون «یَحسَبُونَ کُلَّ صَیحَةٍ عَلَیهِم» [آمده]؛ این ابعاد منافق را بیان می‌کند؛ ببینید قرآن تصویر [می‌کند]. خب این را شما می‌خواهید بیان کنید، شما می‌خواهید این تصویر را که در کلام هست و معجزه است، به ذهن و دل مخاطبِ خودتان منتقل کنید؛ این خیلی هنر بزرگی است، هنر عظیمی است. بیانات رهبر معظم انقلاب در دیدار با قاریان قرآن 🗓 ۲۲ اسفند ۱۴۰۲ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
ا❁﷽❁ا دعاى روز دوازدهم 🌙 اللَّهُمَّ زَيِّنِّي فِيهِ بِالسِّتْرِ وَ الْعَفَافِ وَ اسْتُرْنِي فِيهِ بِلِبَاسِ الْقُنُوعِ وَ الْكَفَافِ وَ احْمِلْنِي فِيهِ عَلَى الْعَدْلِ وَ الْإِنْصَافِ وَ آمِنِّي فِيهِ مِنْ كُلِّ مَا أَخَافُ بِعِصْمَتِكَ يَا عِصْمَةَ الْخَائِفِينَ الهی! به میهمانیت دعوتم کردی. من دراین میهمانی نیازمند زینت و لباسی مناسب از طرف خودت هستم؛ زینتی از طهارت نفس و باطنی پاک می‌خواهم تا به واسطه آن به حقیقت روزه‌داری برسم. چشم و گوشم روزه‌دار شوند تا بسته‌ باشند بر عیوب دیگران و لباسی می‌خواهم، از قناعت و کفاف. الهی! کسی که میهمانت شده باید رنگ و بوی تو را بگیرد. رنگ و بویت را در عدل و انصاف می‌خواهم. الهی با همه ترسهایم، به سوی تو پناهنده‌ شده‌ام که تو ایمنی‌بخش همه ترسیدگانی. ✍ ~ دوازدهم رمضان ۱۴۴۵ ○● @revayat_khane ●○
🌙✨ در ماه مبارک رمضان فرصت مناسبیه که 📚 مجموعه کتاب چهارده خورشید و یک آفتاب رو مطالعه کنید و با زندگی پربرکت ائمه‌ی اطهار به زبان ساده آشنا بشید... این مجموعه‌ی چهارده جلدی به قلم روایتخانه، زندگی دلنشین هر چهارده خورشید اهل‌بیت(علیهم‌السلام) را در قالب ۱۰۰ روایت کوتاهِ داستانی، با زبانی روان و دوست‌داشتنی به شما ارائه می‌دهد... بخرید، بخوانید و شعاعی از نور ایشان را دریافت کنید🌻 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○
✨الهی در دل دوستان تو نور عنایت پیداست و جان‌ها در آرزوی وصال تو حیران و شیداست، چون تو مولا که راست؟ و چون تو دوست کجاست؟ 🔰مجموعه ادبی روایتخانه🔰 ○● @revayat_khane ●○