این اراذل که چنین دور و برت ریخته‌اند سال‌ها پیش به بیت پدرت ریخته‌اند دست بسته وسط کوچه علی را بردند شرح آن حادثه را در نظرت ریخته‌اند حرمت موی سفید تو مراعات نشد سرزده از سر دیوار سرت ریخته‌اند به لبت ذکر خدا بود، سرت داد زدند وسط نافله‌های سحرت ریخته‌اند گرم سجاده تسبیح و دعا بودی که - آتش کینه روی بال و پرت ریخته‌اند خانه‌ات سوخت، دلت سوخت، پر و بالت سوخت شعله‌ها روی دل پُر شررت ریخته‌اند اینکه در اوج بلا کرببلایی‌ست دلت غم سرخی‌ست که در چشم ترت ریخته‌اند روضه خوان تن افتاده ته گودالی زهر روی جگر نوحه‌گرت ریخته‌اند آه... با نیزه و با سنگ و سنان و شمشیر سر جدِّ از تو مظلوم‌ترت ریخته‌اند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e