از نسل علی وارث حیدر علی اصغر در غربت مولا برسد سر علی اصغر تا دیده پدر یکه و تنهاست رسیده لب‌تشنه به میدان چو برادر علی اصغر قندافه زره شد به تنش رفت به میدان با گریه بهم ریخته لشگر علی اصغر نام‌ علی آمد که صف خصم بهم ریخت خواب از سر کفار زند پر علی اصغر آن پرچم سرخی که به دستان عمو بود با دست تو بالا دم آخر علی اصغر ای شیر که از شیر گرفته شده با تیر ای وارث شیران دلاور علی اصغر :: می‌گفت رباب از سر احساس که ای‌کاش آتش نزنی بر دل مادر علی اصغر من شیر ندارم برو همراه پدر تا شاید لب خشک تو شود تر علی اصغر خود تشنه‌ام و تشنه‌تر از من پدر تو ای کاش بخوابی گل مادر علی اصغر گهواره‌ی خالی تو مانده‌ست برایم رفتی و شدم بی علی اصغر علی اصغر من حرمله را دیدم و یک تیر سه شعبه آخر مگر آن ذره‌ی حنجر... علی اصغر :: کوچکتر از این دست مگر هست به عالم اینگونه کرم کرده مکرر علی اصغر دیدیم شهیدان وسط خوف و خطرها بستند همه نام تو بر سر علی اصغر دیدیم که از نسل شما رهبر ما هم با نام تو زد ریشه‌ی هر شر علی اصغر ای جان حسین ابن علی نام مرا هم، از یاد مبر در صف محشر علی اصغر ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e