#فرزندان_حضرت_زینب_س_شهادت
میرود سمت برادر، به تنش تب دارد
دو پسر دارد و یک زمزمه بر لب دارد
به فدای سر تو ! هرچه که دارم این است
چه کنم؟ هست همین هرچه که زینب دارد
ارث زینب قد خم بود، قسم داد و گرفت
إذن خود را هم از آن قدّ مورّب دارد
پسرش رفت به میدان و شغالان دیدند
شیر این بیشه عجب باد به غبغب دارد
رفت و فریاد برآورد برادر ! بشتاب
تیغ ورّاث علی از دو طرف لب دارد
حق همین است که قربانی اکبر بشویم
زینب است این که دو فرزند مؤدب دارد
از یمین میروم، از سمت یسارش با تو
دشمن معرکه یک روزِ معذّب دارد
بد به دل راه مده مطمئناً پیروزیم
مادر ماست که در خیمه، مرتّب دارد:
زیر لب زمزمهی ناد علی میخواند
دارد از هیبت اولاد علی میخواند
تکیه دادند به هم هردو برادر اینبار
هر دو در مرکز این دایره و چون پرگار
دور خود ساختهاند از سر دشمن کوهی
تنِ بی سر چقدر ماند و در این انبوهی
خُدعه زد دشمن بی عُرضه و ترسو ای وای
بارش تیر شد آغاز ز هر سو ای وای
::
ناگهان هردو برادر به کمین افتادند
زیر باران جفا هر دو زمین افتادند
بدن هر دو پر از تیر، به هم دوخته شد
چشم هر دو پسرِ شیر به هم دوخته شد
اول از ترس در آن حال رهاشان کردند
بعد با تیغهی شمشیر جداشان کردند
این طرف، حادثه از چشمِ زنی دور افتاد
آن طرف در وسط خیمه دلی شور افتاد
گَرد، خوابید و شد آن واقعه پیدا کم کم
چشم مادر نگران شد به پسرها کم کم
عاقبت واقعه، شد آنچه که زینب میخواست
نذر من گشت اَدا ! شکر، حسینم برجاست
::
پسرانم به فدای سر تو، غم نخوری
هر دو قربان علی اکبر تو، غم نخوری
پسرانم که بماند ! خودِ زینب هم هست
جان من نذر علی اصغر تو، غم نخوری
تو سفارش شدهی مادرِمانی، قَسمت
میدهم جان من و مادر تو، غم نخوری
هرچه غم مال من و قول بده تا آخر
هرچه غم خورد اگر خواهر تو، غم نخوری…
✍
#محسن_ناصحی
📝
#اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e