هدایت شده از ملاحظات| امین جواهری
🌐 یک پرسش و پاسخ کوتاه:
❓سلام و عرض ادب
♦️به نظر شما مدرنیسم به پیشرفت ما کمک کرده یا نه؟
از لحاظ ساختاری ایده خوبی بوده،با توجه به رویکرد جدید خوبه که نقد بشه
می تونیم بگیم که در دوران جدید به ما کمک کرده یا نه؟
پاسخ من:
📌 سلام و وقت بخیر
مسأله ای که مطرح کردید یک مسأله تاریخی و مهم است که می تواند چندین جلد کتاب را به خود اختصاص دهد. بنابراین من در وهله اول سوال شما را به چند پرسش تجزیه می کنم و چند نکته را بیان می کنم ولی متوجه هستم که پاسخ این پرسش را در چند خط جمع بندی کنم تا در نهایت صرفا به طرح مسأله اکتفا نکرده باشیم.
🔻سوال اول این است که #مدرنیسم چیست؟
وقتی می گوییم مدرنیته مقصودمان یک دوره زمانی از زندگی بشر است یا اشاره به تحولی در انسان دارد یا مرادمان سبک زندگی جدید است؟
آیا مدرنیسم یک کل منسجم است یا صرفا پر رنگ شدن بعضی از معانی در ذهن بشر است؟
آیا مبانی و ماهیت مشخص دارد یا امری متحرک و متغیر و تعریف ناپذیر است؟
🔻سوال دوم: مقصودتان از پیشرفت چیست؟
چه شاخص هایی را در #پیشرفت معتبر می دانید که مدرنیته را کمک به آن یا مانع آن بدانیم؟
🔻سوال سوم: مقصودتان از #ما جامعه ایران امروز است یا انسان را فارغ از جوامع مختلف اراده کرده اید؟
در این #ما چقدر اندیشه اسلامی و جامعه اسلامی حضور دارد؟ آیا مجموعه جریان #انقلاب_اسلامی_ایران و فرهنگ برخاسته از اون رو اراده کردید؟
🔸همه این پرسش ها و هزاران مسأله ریز و درشت دیگر باید مطرح شود تا به جواب کامل در این زمینه برسیم ولی من برای جمع بندی مطلب به چند نکته کوتاه بسنده می کنم
✅ اولا مدرنیته علاوه بر ابعاد معرفتی و فلسفی یک سری ویژگی ها و شاخصه های جزئی و #تاریخی و بومی در کشورهای مدرن دارد ولی در مجموع، مدرنیته یک #کل_منسجم محسوب می شود یعنی اجزا و ابعادش با یکدیگر هماهنگ و مکمل است.
پس هم معنا و مفهوم دارد هم کنش ها و واکنش های تاریخی و جزئی که یک دیالکتیک را میان کلی و جزئی تشکیل می دهد.
▪️مثلا یکی از مهمترین مولفه های زیست مدرن، #اصالت_آگاهی است. برای انسان مدرن آگاهی یک اصل است چه این که نسبت به مسائل سیاسی و اجتماعی باشد و چه نسبت به مسائل علمی و...
▪️نتیجه این آگاهی، استقلال و #انتخاب و اختیار بشرِ مدرن است. آگاهی لازمه اش استقلال در تصمیم گیری است. این معنا مجموعه ای از کنش ها و واکنش های مختلفی را در هر یک از جوامع مدرن تولید می کند. مثلا جامعه #فرانسه در قبال این معنا و مفهوم به گونه ای واکنش نشان داده و جامعه #روسیه به گونه ای دیگر.
▪️همین واکنش ها از سوی دیگر در تطور معنای #آگاهی نیز تاثیر داشته که فعلا به آن نمی پردازم. پس مدرنیته از یک سو دارای مفهوم کلی و از سوی دیگر دارای مشخصه های جزئی و خاص جوامع است.
🔹@sm_javaheri
✅ ثانیا جامعه اسلامی در طول حیات خود با مذاهب و فرهنگ های مختلف روبرو شده و توانسته هر یک از آنها را #هضم کرده و کاملا متحول کند.
▪️بهترین نمونه مواجه فرهنگ اسلامی با فرهنگ و فلسفه یونان است که از آن بهره می برد ولی آن را دستمایه استخراج معارف از #هسته_فکری خود یعنی کتاب و سنت قرار می دهد و به عنوان یک مکتب فکری و فلسفی مستقل عرضه می کند. این همان چیزی است که اصطلاحا به آن #اجتهاد به معنای اعم می گویند
▪️ بنده متن کوتاهی در کانال المرسلات نوشته ام که به عنوان ضمیمه می توانید به آن مراجعه کنید:
📎 https://eitaa.com/almorsalat/5862
(ادامه در پست بعدی 👇👇👇)
هدایت شده از مدرسه مجازی المرسلات
💫 مروری بر یک اجتهاد به معنای #واقعی
▫️(قسمت اول)
🔰 حجت الاسلام سید مجتبی جواهری @smojtabaamin
🌐🌐🌐🌐🌐
🔹به عبارات ذیل دقت کنید:
▪️ در این درس که اولین درس ماست لازم است دانشجویان عزیز از هم اکنون یک نکته را بدانند و در پی جستجو و تحقیق بیشتر برآیند و خویشتن را کاملًا مجهز سازند، و آن این که فرهنگ اسلامی خود یک فرهنگ ویژه و خاصی است در میان فرهنگهای جهان، با یک روح خاص و یک سلسله مشخصات مخصوص به خود. ...
▪️ اگر فرهنگی از انگیزههایی ویژه برخوردار باشد، جهت و حرکت مخصوص به خود داشته باشد، آهنگ حرکتش با آهنگ حرکت سایر فرهنگها متفاوت باشد، عناصر ویژهای وارد کند و آن عناصر برجستگی خاصی داشته باشد، دلیل بر این است که آن فرهنگ اصالت و شخصیت دارد. (کلیات علوم اسلامی/منطق و فلسفه/ص 18)
🔹شهید مطهری معتقد است فرهنگ اسلامی یک فرهنگ خاص، اصیل و مستقل است. ایشان رابطه این فرهنگ با فرهنگ های پیرامونی خود را به خوبی تبیین می کنند و می فرمایند:
▪️بدیهی است که برای اثبات اصالت یک فرهنگ و یک تمدن، ضرورتی ندارد که آن فرهنگ از فرهنگها و تمدنهای دیگر بهره نگرفته باشد، بلکه چنین چیزی ممکن نیست. هیچ فرهنگی در جهان نداریم که از فرهنگها و تمدنهای دیگر بهره نگرفته باشد، ولی سخن در کیفیت بهرهگیری و استفاده است.
▪️یک نوع بهرهگیری آن است که فرهنگ و تمدن دیگر را بدون هیچ تصرفی در قلمرو خودش قرار دهد. اما نوع دیگر این است که از فرهنگ و تمدن دیگر تغذی کند؛ یعنی مانند یک موجود زنده آنها را در خود جذب و هضم کند و موجودی تازه به وجود آورد.
@almorsalat
▪️فرهنگ اسلامی از نوع دوم است، مانند یک سلّول #زنده رشد کرد و فرهنگهای دیگر را از یونانی و هندی و ایرانی و غیره در خود جذب کرد و به صورت موجودی جدید با چهره و سیمایی مخصوص به خود ظهور و بروز کرد و به اعتراف محققان تاریخ فرهنگ و تمدن، تمدن اسلامی در ردیف بزرگترین فرهنگها و تمدنهای بشری است.
این سلّول حیاتی فرهنگی در چه محلی و به دست چه کسی و از چه نقطهای رشد خود را آغاز کرد؟
این سلول مانند هر سلول دیگر که در آغاز کوچک و نامحسوس است، در شهر مدینه به وسیله شخص پیامبر گرامی پایه گذاری شد و از علوم اسلامی نوع اول آغاز به کار کرد. برای آگاهی بیشتر باید به کتب مربوطه مراجعه کنید» (کلیات علوم اسلامی/منطق و فلسفه/ص 19)
🔹توضیح استاد مطهری یک کلید واژه مهم دارد و آن #تغذی یا #هضم است. بهترین نمونه ای که می توان آن را به عنوان الگو معرفی کرد مواجهه ائمه اطهار (ع) با اندیشه های یونان باستان است. پیش از این مواجهه، فضا برای بازگو کردن بسیاری از حقایق فراهم نبود و یا آمادگی عمومی وجود نداشت ولی با برپایی مناظرات متعدد، مجموعه ای از میراث روایی ائمه اطهار (ع) در تاریخ باقی ماند تا منشأ الهام یکی از مهمترین مکاتب فلسفی تاریخ بشر باشد و قرن ها بعد در عصر رنسانس با ترجمه آثار #بوعلی_سینا (ره) به جهانیان معرفی گردد.
🔹این نقطه آغازی بود تا در حافظه تاریخ، مکتب #شیعه نه به عنوان یک گرایش کلامی غیر از معتزله و اشاعره، بلکه به عنوان خوانشی برخواسته از اسلام به تفسیر انسان و هستی بپردازد.
🔹معنای واقعی اجتهاد همین است از این رو تقلید از میت جایز نیست. اجتهاد یعنی پاسداری از مرزهای فرهنگی تمدن اسلامی نه تهاجم و نه انفعال، بلکه #تغذیه و #هضم آن ها در فرهنگ اصیل خود. پاسداری نیاز به #حیات دارد و حیات به معنای آگاهی از لحظه به لحظه خط مقدم جبهه هاست. بنابراین شاید شرط حیات برای مرجع تقلید را همان تسلط و اشراف او بر شرایط و اقتضائات زمانه بدانیم.
🔹پس از پیروزی بر جریان ماتریالیسم با پاسداری بزرگانی همچون #علامه_طباطبایی ، امروز نوبتِ جهاد دیگری است. سالهاست رهبری به تعابیر مختلف اولویت اصلی حوزه های علمیه و دانشگاه ها را تولید #علوم_انسانی اسلامی خوانده اند. این امر همچون موارد پیشین نیاز به اجتهاد دارد. اجتهادی که با مفهوم «هضم» و «تغذیه» در ارتباط است.
🔹 ما چگونه می توانیم از علوم انسانی ایجاد شده در تمدن غرب استفاده کنیم و معارف خود را بازتولید کنیم؟ قطعا از جمله برجسته ترین شخصیت های معاصری که گام های قابل ملاحظه ای در آغاز این حرکت برداشته است کسی غیر از استاد شهید مطهری نیست. ایشان در توصیه به #حوزه_های_علمیه می فرمایند:
▪️«حوزههای علمیه ما اگر از محدودیتهای مصنوعی که خود برای خود به وجود آوردهاند خارج گردند و با استفاده از پیشرفت علوم انسانی جدید به #احیای فرهنگ کهن خود و آراستن و پیراستن آن بپردازند و آن را #تکمیل نمایند و به پیش سوق دهند (که آمادگی تکامل و پیشروی دارد) میتوانند از این انزوای حقارتآمیز علمی خارج شوند و کالاهای فرهنگی خود را در زمینههای مختلف معنوی، فلسفی، اخلاقی، حقوقی، روانی، اجتماعی، تاریخی با کمال افتخار و سربلندی به جهان دانش عرضه نمایند.»
(آینده انقلاب اسلامی ایران/رسالت های حوزه و روحانیت)
🔹در ادامه این مجموعه نوشته ها قصد داریم یکی از نمونه های اجتهاد شهید استاد #مطهری در برابر یکی ازمسائل علوم انسانی را رمزگشایی کنیم تا روش ایشان را در این پیکار بیاموزیم.
💠 ادامه دارد....
#یادداشت
#اندیشه_مطهر
@almorsalat
هدایت شده از محفل علوم انسانی المرسلات
👆👆👆
▫️با مدرن شدن ایران و گسترش کمی و کیفی دخالت دولت در زندگی شهروندان و پیچیدگی وظایف حکومت، علوم پیشین دیگر قادر به پاسخگویی به نیازهای نظری حکومت پهلوی نبودند. فلسفه تأسیس #دانشگاه در ایران همین مسأله بود. امکان ندارد جامعه و ساختارها مدرن شود ولی #علوم_انسانی جدید وارد کشور نشود. متکفل پایه گذاری و ورود علوم جدید به ایران #روشنفکران شدند و چون روشنفکری در ایران مریض متولد شد و آن چنان که باید به فکر استقلال و عزت ملی نبود و وابستگی زیادی به دربار پهلوی پیدا کرد، روند #مدرنیزاسیون در ایران ناقص و ناکارآمد صورت گرفت.
▫️این ناکارآمدی بهترین فرصت بود برای آن که علمای اسلام بتوانند پس از دوره ای انفعال، رویکرد و مواجه خود را با این پدیده جدید بازتولید و مشخص کنند. آن ها پس از شکست #مشروطیت با گذراندن دوره ثبات در زمان شیخ عبدالکریم حائری یزدی و آیت الله #بروجردی، دوره مبارزه خود را آغاز کردند. این مبارزه به معنای حذف مدرنیزاسیون نبود بلکه آن ها توانستند ویژگی های مهم #جامعه_مدرن را در میراث فکری و تمدنی خود #هضم کرده و راه حلی متناسب با آن ارائه دهند.
▫️انقلاب اسلامی ایران و جمهوری اسلامی نتیجه تلاش های امام خمینی و علامه طباطبایی به عنوان دو اسلام شناس معاصر است که مکتب اسلام پس از انقلاب به آن ها مدیون است. عمده نقطه قوت این دو متفکر در رسیدن به الگوی متناسب با امروز از اسلام، #جامعیت آن ها در بهره گیری نظام مند از علوم مختلف اسلامی است. فلسفه، عرفان، فقه و اصول، تفسیر، اخلاق و ... در نظامی منسجم به رویارویی با تمدن غرب برخواست.
🔴 سوال سوم: علوم انسانی پس از انقلاب چه جایگاهی دارد؟
▫️پس از پیروزی انقلاب و بدست گرفتن قدرت، حال نوبت آن است که مسائل مختلف حاکمیت جمع آوری و صورت بندی گردد و در اختیار متخصصین و اسلام شناسان قرار گیرد تا پاسخی اولا مناسب با معارف اصیل اسلامی (مسیر اجتهادی طی شده) و ثانیا عملیاتی و #بومی برای آن تهیه کرده و در اختیار نهادهای تصمیم گیر قرار دهند.
▫️دو ویژگی فوق (یعنی انطباق با معارف اصیل اسلامی و عینی بودن یا عملیاتی بودن آن ها) خود بخود دو ساخت مختلف را در این مسائل ایجاد می کند. یک ساحت مربوط به قواعد اصلی و باید های ثابت ایدئولوژی اسلامی است که در فقه طرح ریزی می شود و ساحت دیگر نیازهای متغیر و پدیده های عینی جامعه ایرانی است که در دانشگاه رصد و شناسایی می گردد. برآیند این دو ساحت می تواند الگویی اسلامی مناسب برای پیشرفت و حرکت جامعه ایران ترسیم کند.
▫️متکفل ساحت اول #حوزه و #فقه_معاصر است و متکفل ساحت دوم #دانشگاه است. در ساختار #جمهوری_اسلامی قوه مقننه نیز با همین رویکرد به دو قسمت #مجلس_شورای_اسلامی و #شورای_نگهبان قانون اساسی تقسیم شده است. نمایندگان مجلس باید نیازهای مردم و تحولات جامعه را رصد کنند و اعضای شورای نگهبان موظفند نسبت قوانین مصوب مجلس را با باید های ثابت شریعت اسلامی تعیین کنند.
(برای اطلاعات بیشتر به این یادداشت مراجعه کنید)
🔴 جمع بندی پرسش شما
علوم انسانی غربی در حوزه مبانی تابع آراء فلاسفه غرب بوده و در حوزه مسائل عینی نیز تابع تمدن و زیست انسان غربی شکل گرفته. آن ها با توجه به نیاز خویش این مسائل را صورت بندی و روش مند کردند.
جامعه ایران امروز نیز در مسائل مختلف بواسطه پذیرش معنای خاصی از مدرنیته، شباهت ها و اشتراکاتی با جوامع مدرن غربی دارد که تجربه های آنان را برای ما مغتنم می سازد ولی به این معنا نیست که ما از الگوی نهایی آنان در مدیریت فرد و جامعه استفاده کنیم. الگوی نهایی باید بومی تولید شود ولی تجربه آن ها با مسائل جامعه مدرن می تواند به فرایند الگوسازی در حوزه تمدن ایرانی اسلامی کمک کند و ما را از چالش ها یا فرصت های آینده مطلع سازد.
🔴 نکته پایانی:
▫️تولید علوم انسانی حاصل پژوهش کتابخانه ای نیست، بلکه نتیجه زیست انسان ایرانی مدرن و مسلمان است. ثبت تجربیات زیستی در کتب #تاریخ_تمدن ، منابعی را برای علوم انسانی بومی و اسلامی فراهم می کند. بنابراین علوم انسانی اسلامی و ایرانی نتیجه یک فرآیند مدت دار است و با سفارش و بودجه به دست نمی آید. اگرچه می توان مقدمات آن و جریان سازی های مورد نیاز را بوسیله این عوامل ایجاد کرد تا جامعه نخبگان علمی، طراوت و شادابی خود را در این زمینه حفظ کند.
🔍محفل علوم انسانی المرسلات
🔥 @ensani_almorsalaat