دکتر پزشکیان و وعدههای انتخاباتی:
#بخش_اول
برخی از مخالفان دکتر پزشکیان در تلاشاند که بگویند ایشان یک «نامزد بیبرنامه و بیوعده» بوده است.
نکته جالب این است که عده نه چندان کمی از مدافعان ایشان نیز هر چند به انگیزه دیگری، همین ادعا را دنبال میکنند و میگویند ایشان هیچ قول و قراری با مردم در میان نگذاشته است!
و هیچ تعهدی نسبت به حل مسائل اقتصادی و اجتماعی و سیاسی نداده است و همه چیز را به نظر کارشناسان ارجاع داده است!
اما بدون تردید این ادعاها همگی خلاف واقعاند. ۱۶ میلیون نفری که به ایشان رای دادهاند، هرگز چنین نظری نداشته و چنین فهمی از سخنان جناب دکتر پزشکیان نداشتهاند! مگر میشود ۱۶ میلیونها انسان آگاه و مختار به «هیچ» رای دهند؟!
بلکه حقیقت آن است که دلیل اصلی گرایش ۱۶ میلیون نفر به جناب دکتر پزشکیان
#اولاً، موافقت با برنامههای ایشان؛
#ثانیاً، احساس قدرت عملی در ایشان برای اجرایی کردن آنها؛
و #ثالثاً، احساس صداقت در گفتار ایشان نسبت به وعدههایش بوده است.
ایشان نیز کراراً «شرافت» و «اعتبار» و «آبروی» خود را ضامن صداقت و عمل به وعدههایش میدانست.
1⃣ دکتر پزشکیان کراراً و با استنادات فراوان به کلمات امیرمؤمنان علیه السلام تاکید کردند که میخواهند الگویی از حکومت عدل علوی را محقق کنند؛ او میگفت: «من بارها گفتهام مسیر من مسیر مولا علی(ع) است» به نظر میرسد حتی گرایش برادران اهل سنت به جناب دکتر پزشکیان نیز به دلیل صداقتی بود که در ایشان برای الگوگیری از حکومت عدل علی میدیدند.
2⃣ او قول داد که هرگز اجازه نخواهد داد کسی در گوشه و کنار کشور، سر گرسنه بر بالین نهد؛ او گفت: «من نخواهم گذاشت فقرا و محرومین گرسنه سر را به بالین بگذارند»
3⃣ او تصریح کرد که من از پولدارها خواهم گرفت و به محرومان خواهم داد: «در ارتباط با یارانهها طبیعی است نباید به من و آدمهایی که ماشین آنچنانی سوار میشوند یارانه بدهند. باید از اینها که پولدارند بگیرند و به محرومان بدهند.»
4⃣ او قول داد که در دولت او همه مردم از امکانات اقتصادی و آموزشی و رفاهی برابر برخوردار خواهند بود: «در آموزش و بهداشت باور دارم باید همه از امکانات برابر و عادلانه برخوردار باشند.»
5⃣ او چندین و چند بار با نمایش نمودار تورم سالهای اخیر، تصریح کرد که الان تورم کشور ۶۰ درصد است و از طرفی قول داد که حقوق همه کارکنان دولت را مطابق با تورم سالانه افزایش خواهد داد. (یعنی افزایش ۶۰ درصدی حقوق همه کارکنان دولت را برای امسال وعده داد. و سالهای آینده نیز به تناسب تورم، حقوقها را افزایش خواهد داد)
6⃣ او گفت برخلاف سخن کسانی که در ستادش فعالیت میکنند هیچ تغییری در قیمت بنزین و آب و برق و گاز نخواهد داد. بلکه خطاب به مردم تصریح کرد: «دروغ بزرگ افزایش قیمت بنزین برای تخریب آرای سرنوشتساز شما مردم عزیز طراحی شده است.»
و در مقابل این اعتراض که خود شما قبلا گفتهاید هر لیتر بنزین باید قیمتش ۲۰ یا ۲۵ هزار تومان باشد گفت: «آن موقعی که حرف بنزین ۲۵ هزارتومانی را زدم که من در دولت نبودم.»
🔻کانال
با امام خامنه ای تا ظهور
http://eitaa.com/joinchat/2967404544C78b06dcbee
نکاتی درباره ماهیت
تکلیف انقلابی در زمانه #ترامپ و #نتانیاهو
یادداشت بی حد مهم مهدی محمدی درباره کنشگری این روزهای جریان انقلابی، برنامه ترامپ برای ایران و تطبیق تاریخی
سال ها پیش، یک سال پس از فتنه ۸۸ در تحقیقی دریافتم مهم ترین عامل تحریم های فلج کننده علیه ایران از تابستان ۸۹، امید به آغاز مجدد ناآرامی و آشوب درون ایران بوده نه برنامه هسته ای.
نتیجه کوتاه این بود: ‘نان تحریم ها در تنور بی ثباتی داخلی پخته شد.’ حاصل در کتابچه ای منتشر شده.
پس از ترور سردار سلیمانی، سوال من این بود: دشمن که سال هاست امکان این ترور را دارد، چرا دی ۹۸ را انتخاب کرد؟ دلیل، آشوب های آبان ۹۸ بود. دشمن تصور کرد وحدت داخلی ایران چنان مخدوش است که توان هیچ پاسخ موثری به این ترور را نخواهد داشت. باز هم بی ثباتی داخلی دشمن را جری کرد.
حین خروج امریکا از برجام سندی دیدم از گریگوری اف ترورتون مسئول میز ایران در شورای امنیت ملی امریکا در سال ۲۰۱۵. از قول جان کری گفته بود ‘ما با ایران توافق می کنیم، بعد توافق را به هم می زنیم و تقصیرش را به گردن خود جمهوری اسلامی خواهیم انداخت!’ و دقیقا همین کار را کردند.
حین تحقیق برای نوشتن کتاب سراب سایه ها در انتهای ۱۴۰۱، انبوهی از اطلاعات را دیدم که نشان می داد انگیزه امریکا و اسراییل در ایجاد آن آشوب ها این بود که گمان می کردند گشت ارشاد سبک زندگی را به لبه درگیری نظام و مردم بدل کرده و می توان از دل آن آشوب و حتی براندازی بیرون کشید.
نمونه ها فراوان است. این نه یک بحث سیاسی بلکه یک قاعده در تاریخ تحولات امنیت ملی ایران است که بی ثباتی، التهاب و آشوب داخلی تقریبا همیشه منجر یک ضربه بزرگ از بیرون به شکل امنیتی، نظامی یا تحریمی شده است.
هر ضربه بزرگ امنیتی یا بحران امنیت ملی را انتخاب کنید، کم و بیش می توان نشان داد ریشه در طمع دشمن به بی ثباتی، اختلاف، رویارویی و استعداد درگیری در داخل کشور دارد.
این چیزی است که ناتو در سند جنگ شناختی خود ‘تبدیل کردن مردم به اسلحه علیه حاکمیت’ نامیده است.
علت ساده است. بیش از ۴ دهه رویارویی با ایران به غربی ها ثابت کرده هیچ فشار یا ضربه خارجی به تنهایی بر ایران کارگر نیست و تا زمانی که نتوان بحران را به درون ایران منتقل کرد، و جامعه را تحریک نمود، محاسبات امنیت ملی ایران تغییر نمی کند.
این مسئله اکنون بسیار حادتر است. صرف نظر از همه پیچیدگی هایی که در راهبرد دولت ترامپ علیه ایران وجود دارد، پیداست که سیاست ترامپ علیه ایران تا حد زیادی اسرائیلیزه شده و محاسبات اشتباه اما خطرناکی درباره ایران در واشینگتن ایجاد شده است.
گرچه واقعیت مسئله با آنچه در رسانه ها می گذرد فاصله قابل توجهی دارد اما این مقدار قطعی است که وارد دورانی بسیار حساس شده ایم و اصلاح محاسبات اشتباه دشمن ممکن است پرهزینه، زمان بر و حاوی رویدادهای غیرمنتظره باشد.
آنچه ترامپ می کند این است که #اولا تهدید نظامی را با هدف سوق دادن ایران به مذاکره معتبر جلوه بدهد، #ثانیا خود را آماده توافق نشان داده و ایران را مقصر معرفی کند و #ثالثا با ارسال پی در پی سیگنال های منفی و تزریق هیجان، زمینه التهاب خصوصا از طریق گران تر شدن ارز را فراهم کند.
در واقع ما به موازات نبرد راهبردی و امنیتی، با یک نبرد شناختی مواجهیم که ذهن جامعه ایران را هدف گرفته.
همانطور که سخنان ترامپ حین امضای فرمان امنیت ملی نشان می دهد امریکا به شکاف های داخل ایران دل بسته و چه بسا بمباران ذهن جامعه را موثرتر از بمباران تاسیسات هسته ای می داند.
اکنون دیگر نباید تردیدی باقی مانده باشد که به سمت رویارویی مهمی می رویم. حالا بحث های پیشین را دوباره مطرح می کنم. روزی که تقابل میان ایران و امریکا و اسراییل جدی تر شود، وحدت و انسجام ملی درون ایران مهم ترین فاکتوری که رویارویی را تعیین تکلیف می کند.
فقط یک لحظه فکر کنید در زمانی که امریکا در حال لفاظی نظامی علیه ایران است آشوبی مثلا به بهانه #حجاب هم در کشور رخ داده باشد.
کمکی بزرگ تر از این به صهیونیست هایی که مترصد فرصتی برای ضربه زدن به ایران هستند می توان کرد؟ آیا بانیان چنین التهابی می توانند خود را انقلابی بنامند؟
یا فرض کنید اکنون به جای پزشکیان حسن روحانی رییس جمهور بود و به جای اینکه کنار رهبری بایستد و بر عدم مذاکره با امریکا تاکید کند، جامعه را بر سر مذاکره دوقطبی می کرد؟ آن وقت توان مقابله ملی در مقابل ترامپ بیشتر می شد یا کمتر؟
این رویارویی عمیق و پیچیده است و ریشه در محاسباتی در ذهن دشمن دارد که عمر برخی از آنها یک دهه است. کاملا بدیهی است که در چنین وضعیتی باید جامعه را آرام و بدون التهاب نگه داشت و به تدبیر رهبری و نهادهای نظام برای مدیریت بحران اعتماد کرد.
ادامه 👇