eitaa logo
کانال رسمی آیت الله العظمی جوادی آملی
14.7هزار دنبال‌کننده
6.4هزار عکس
2.5هزار ویدیو
27 فایل
مرجع رسمی اطلاع رسانی از آخرین اخبار مرتبط با آیت الله العظمی جوادی آملی و بنیاد بین المللی علوم وحیانی اسراء esra.ir تلفن : 3ــ37782001 -025 فکس: 37765253 -025 کانال دروس معظم له @a_javadiamoli_doross ارتباط با ادمین کانال @bonyad_esra_admin
مشاهده در ایتا
دانلود
💠 شاگرد اخلاص 🔹 گرچه مفاخر ما در هر رشته ‌ای حرفی برای گفتن و شنیدن داشته و دارند، لکن علامه سید محمد حسین طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه‏) خصیصه ‌ای که دارد این است که او فرزند فرآورده ‌های عبادی و خلوصی خود است؛ بیش از آن مقداری که از اساتید استفاده کرده باشد، از درون خود جوشید. ▫️ مستحضر هستید که هم «علم الدراسه» را دین به رسمیت شناخته است که فرمود: «طَلَبُ‏ الْعِلْمِ‏ فَرِیضَةٌ»[1] و هم «علم الوراثه» را که در اثر پیوند با معلِّم چنین علمی نصیب انسان می ‌شود. در «علم الوراثه» با وراثت ‌های مال فرق جوهری دارد؛ در ارث مال، تا مورِّث نمیرد چیزی به وارث نمی‌رسد، [اما] در ارث علم، تا وارث نمیرد چیزی به او نمی ‌رسد. اگر «مُوتُوا قَبْلَ‏ أَنْ تَمُوتُوا»،[2] «حَاسِبُوا أَنْفُسَكُمْ قَبْلَ أَنْ تُحَاسَبُوا»،[3] «زِنُوا أَنْفُسَكُمْ مِنْ قَبْلِ أَنْ تُوزَنُوا»،[4] مطرح شد، چنین انسانی که به بار یافت، از «علم الوراثه» سهمی می ‌برد. ▫️ مرحوم علامه طباطبایی بیش از آن مقداری که از کتاب و کتیبه استفاده کند، از آن «علم الوراثه» استفاده کرد، چون اساتید ایشان در تبریز و در تهران مشخص بود و در نجف هم مشخص بود. بعضی از مراجع نجف که هم دوره با ایشان بودند، چند بار به ما می ‌گفتند آنچه را که دارد، برای خود اوست؛ زیرا اساتید او را ما می ‌شناسیم، هرگز به این عظمت و جلال و شکوه نبودند. بنابراین مرحوم علامه این خصیصه را دارد که « مَنْ اِصْبَحَ لِلَّهِ اِرْبَعِینَ صَبَاحاً» یا «مَنْ أَخْلَصَ‏ لِلَّهِ‏ أَرْبَعِینَ‏ صَبَاحاً فَجَّرَ اللهُ ینَابِیعُ الْحِكْمَةِ مِنْ قَلْبِهِ عَلَی لِسَانِه‏»؛[5] او شاگرد اخلاص و نماز شب و توحید خود بود. این مطلب اول. 🔹 مطلب دوم: ره آوردهای نویی که ایشان داشت، گاهی به صورت تبیین وحی درآمد و گاهی به صورت تبیین عقل. عقل وحیانی آن است که بر اساس تجربه از یک سو و تجرید از سوی دیگر، بتواند به بارگاه وحی ‌شناسی بار یابد؛ وحی را بشناسد، ضروری بداند، نبوت عام و خاص را ثابت کند، ولایت را ثابت کند، امامت را ثابت کند، [البته] در ضمن اثبات توحید، با همه أسما و صفاتش؛ این عقل می‌ شود ! عقلی که هم تجربه حسّی را بها بدهد، هم نیمه تجربی مثل ریاضی را و هم تجریدی محض مثل کلام، بالاتر از آن فلسفه، بالاتر از آن عرفان نظری را بها بدهد، چنین عقلی می‌ تواند وحی را اثبات کند و وحی هم او را شکوفا کند که «وَ یثِیرُوا لَهُمْ دَفَائِنَ الْعُقُولِ».[6] [1]. الكافی(ط ـ الإسلامیة)، ج‏1، ص30. [2]. بحارالانوار، ج69، ص59. [3]. وسائل الشیعه، ج 16، ص99. [4]. نهج البلاغه، خطبه89. [5]. ملاذ الاخیار فی فهم تهذیب الاخبار، ج14، ص347. [6]. نهج البلاغه، خطبه1. 📚 پیام به سالگر علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) تاریخ: 1396/09/01 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 همرنگ حقیقت شو 🔹 در سوره مبارکه «احزاب» به همسران پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) فرمودند شما زن هستید می‌ توانید در جامعه شرکت کنید ولی وقتی با نامحرم حرف می‌زنید آهنگین حرف نزنید، مردانه حرف بزنید نه زنانه ﴿فَلا تَخْضَعْنَ بِالْقَوْلِ فَیطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً﴾[1] زن بیاید در جامعه ولی مردانه حرف بزند، اگر زنانه حرف زد آن کسی که دلش مریض است طمع می‌ کند، معلوم می‌ شود مرض را او باید معلوم بکند، کسی که به نامحرم نگاه می ‌کند آن گفت این مریض است، صریح سوره مبارکه «احزاب» است فرمود کسی که همسر دارد، عیال دارد ناموس دیگری را نگاه می ‌کند او مریض است: ﴿فَیطْمَعَ الَّذی فی‏ قَلْبِهِ مَرَضٌ وَ قُلْنَ قَوْلاً مَعْرُوفاً﴾ من موجود ابدی هستم من نمی ‌خواهم بپوسم، من نمی‌ خواهم بسوزم، این است. اگر برای کسی روشن شود جای تحمیل نیست. اینها طبیب روحانی‌ اند دلسوز هستند، وقتی ببینند بچه‌ شان دارد می ‌افتد تلاش و کوشش می ‌کنند، ناله می‌ کنند فریاد می ‌زنند که نرو، همین! اجباری در کار نیست، این اجبار برای این است که اگر شما می ‌بینید که این بچه دارد می ‌رود از آن طرف هم اتومبیل به سرعت دارد می‌ آید، شما به هر وسیله ‌ای است با فشار می ‌خواهید بگویید نرود، این یک اجبار محمود و ممدوحی است. اجبار اگر هست مثل اینکه آدم بچه ‌اش دارد این کار را می‌ کند خب دلش درد می ‌آید نه اینکه ـ خدای ناکرده ـ کسی تحمیل بکند بگوید حرف من است، حرف من نیست! خودم جلو هستم شما هم همین طور، این طور است و با حرف کار پیش نمی ‌رود، آن برای سخنرانی خوب است، حرف همه انبیا همین است! 🔹 به مسیح گفتند ما با چه کسی بنشینیم گفت: «مَنْ تُذَكِّرُكُمُ‏ اللَّهَ‏ رُؤْیتُهُ»[2] کسی که دیدار او شما را عوض می‌ کند وگرنه سخنرانی و سخن‌ خوانی و مانند آن پنج درصد اثر می‌ کند، اینها اثر نمی ‌کند، این طور بود این طور بود رفتارش آموزنده بود، اصلاً حیف است که انسان گناه بکند! تو فرشته شوی ار جهد کنی از پی آنک ٭٭٭ برگ توت است به تدریج کنندش اطلس[3] 🔹 چرا ما این نشویم؟! با سخنرانی و با مانند آن حل نمی‌‌ شود چه رسد با فشار! با خواهش حل نمی‌ شود چه رسد با فشار! فقط با عمل حل می‌ شود، با راه حل می‌ شود که ما این هستیم فرشته‌ خوی هستیم. بعضی‌ ها می ‌آمدند خدمت ائمه (علیهم السلام) که نصیحت کنند رفتار او و برخورد او را می ‌دیدند بلند می‌ شدند می‌ رفتند، سؤال می ‌کردند برای چه آمدید؟ گفت آمدم حاجت خود را گرفتم دارم می ‌روم! من آمدم عوض بشوم و شدم. این است که در دین ما گفتند: «مَن لا ینفعك لحظه لا ینفعك لفظه» آن که دیدارش شما را عوض نکند حرفش هم بی ‌اثر است! «مَن لا ینفعك لحظه لا ینفعك لفظه». گفتیم چرا پیش او می ‌روی؟ گفت من آمدم جوابم را بگیرم گرفتم و رفتم، فهمیدم که چگونه می‌ شود زندگی کرد و چگونه می ‌شود حرف زد، این چند نفری که آمدند و رفتند شما چگونه عمل کردید؟ ادب، احترام متقابل، نه آدم بی ‌راهه برود نه راه کسی را ببندد و «علی أی حال» مرحوم فیض کاشانی را خدا غریق رحمت کند آن هم چقدر شیرین! ایشان یک حرف لطیفی دارد می‌ گوید ما نباید بگوییم «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو» این را نباید بگوییم بعد یک مَثَلی می‌ زند می‌گوید اگر کشتی باشد، عده‌ ای مسافر کشتی باشند و کشتی در آستانه غرق باشد و این کشتی هزار مسافر داشته باشد، 999 نفر هم شنا بلد نیستند یکی غواصی بلد است او نباید بگوید «خواهی نشوی رسوا همرنگ جماعت شو»! بلکه باید بگوید «خواهی نشوی رسوا همرنگ حقیقت شو».[4]‏ [1]. سوره احزاب، آیه32. [2]. الکافی(ط ـ دار الحدیث)، ج1، ص95. [3]. قصاید سنایی، قصیده90. [4]. المحجّة البیضاء، ج8، ص.180؛ «أ رأیت لو هجم سیل جارف یغرق أهل البلد و ثبتوا علی مواضعهم و لم یأخذوا حذرهم لجهلهم بحقیقة الحال و قدرت علی أن تفارقیهم و تركبی سفینة تنجو بها من الغرق فهل یختلج فی نفسك... ». 📚 ديدار معاون فرهنگی وزير بهداشت با حضرت استاد تاریخ: 1398/09/05 🆔 @a_javadiamoli_esra
کانال رسمی آیت الله العظمی جوادی آملی
💠 دوازدهمین گردهمایی اساتید #علوم_عقلی برگزار می شود. دوازدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی چهارشنبه
فلسفه الهی، علوم مرده را زنده می‌کند و آن علم زنده را به حرکت در مسیر حق وا می دارد/ تأسیس فلسفه الهی برای تربیت و هدایت علوم است تا علوم را اسلامی کند/ فلسفه الهی ثابت می کند این نظام سپهری، مبدأ، غایت، نظم و نظام دارد/ علم زنده، علم دینی است/ دینی شدن دانشگاه در گرو دینی شدن دانش است پایگاه اطلاع رسانی اسراء: بیست و یکمین گردهمایی اعضای اسلامی و دوازدهمین گردهمایی اساتید عصر امروز با سخنرانی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی از طریق فضای مجازی برگزار شد. آیت الله العظمی جوادی آملی در این نشست در سخنانی بیان داشتند: و به دو قسم تقسیم شده است؛ فلسفه «نظری» و فلسفه «عملی». این تقسیم، به علم ربط دارد نه به عامل! هیچ شخصی نیست که فلسفه عملی با او کار نداشته باشد، همه شئون جامعه با فلسفه عملی سروکار دارد، اما وظیفه ای که فلسفه نظری به ویژه فلسفه الهی به عهده دارد و و اساسی آن محسوب می شود این است که علوم را هدایت، تکمیل و رهبری کند و علوم را از کفر نجات دهد. الهی برای تربیت و هدایت علوم است تا علوم را اسلامی کند چراکه فلسفه الهی ثابت می کند این نظام سپهری، مبدأ، غایت، نظم و نظام دارد؛ می‌گوید کل موجودات تکلم الهی است و نه کلام الهی؛ کلام قابل ضبط است و می تواند جدا از متکلم باشد اما تکلم وابسته مطلق به متکلم است و بدون متلکم کلامی هم قابل تصور نیست. پس علم وقتی علم است، که این مثلث را مثلث ببیند و آن را مثله نکند؛ که آفرید؟ چرا آفرید؟ و چه آفرید؟ در حالی که ، این مثلث الهی را مثله کرده و اینگونه را به تبدیل کرده است، این علم مرده، هیچ کس را عالم نمی کند! و نتیجه ای جز جنگ های جهانی و جنگ های نیابتی در پی ندارد. ، علوم مرده را زنده می‌کند و آن علم زنده را به حرکت در مسیر حق وا می دارد. پس رسالت فلسفه الهی، همانا ، و است. آنگاه در سایه این حرکت، فلسفه عملی هم سامان می‌پذیرد. این است که دانش و حکمت و فلسفه در غرب را بررسی، مطالعه و به سؤالات آنان پاسخ دهند تا از برکت این مهم، علم در غرب زنده شود. در واقع شما اساتید علوم عقلی باید علوم را زنده و تربیت کنید. علم زنده، است؛ معنی دینی شدن دانشگاه هم همین دینی شدن دانش است! دینی شدن دانشگاه در گرو دینی شدن دانش است. ایشان در پایان، یاد و خاطر مرحوم و نیز مرحوم را گرامی داشتند و از زحمات و خدمات علمی این عالمان ربانی قدردانی نمودند. @a_javadiamoli_esra
💠 علم پویا 🔹 بسیاری از بزرگان قبل از اینكه مطالعه كنند فكر می‌ كردند! بعضی از اساتید ما كه نگاه می‌ كردیم چند جلد كتاب بیشتر نداشتند؛ كتابخانه این‌طور بود، كتابخانه مرحوم این‌طور بود، اینها چند جلد كتاب بیشتر نداشتند. اینها بیش از آن مقداری که به كتاب مراجعه كنند و مطالعه كنند، می ‌كردند كه چه می ‌خواهیم بگوییم؛ موضوع چیست، محمول چیست، نسبت چیست، بعد شروع می ‌كردند به مطالعه كردن. این‌طور نیست كه انسان همین كه وارد منزل شد كتاب پهن كند و كتاب ببیند، آن ‌وقت این كتابی در می ‌آید! 🔹 می ‌بینید یك وقت كسی عوام است و درس خوانده، این مثل گُل‌ های مصنوعی است كه او را معطّر كنند؛ یك وقت است نه، یك محقّق درس‌خوانده است، تعاملی با كتاب دارد؛ یعنی یك مقدار فكر می ‌كند، با فكر خود و عَرضه خود به سراغ كتاب می ‌رود و با مؤلف گفتگو می ‌كند، در نتیجه چیز خوبی به دست می ‌آید می ‌شود عالِم، نه یك عوام درس‌خوانده! 🔹 كسی است كه فكر بكند و با صاحب كتاب تعامل و تدبّر داشته باشد تا یک محقّق بار بیاید. اگر محقّق بار آمد خودش هم می ‌تواند كتاب بنویسد، می ‌شود استاد بشود، نوآوری داشته باشد و حرف جدید داشته باشد، این می ‌شود ؛ اما اگر همه ‌اش استخر بود و آب را از بیرون گرفت خب یك وقت باران نیامد یك وقت آب نیامد یا آن لوله آب بسته بود این خشك می ‌شود؛ اگر از خودش بجوشد همیشه تر و تازه است. 📚 سوره مبارکه سبإ جلسه 16 تاریخ: 1392/07/20 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 حقیقتِ خیانتکاران 🔸 اینکه ذات أقدس الهی در قرآن کریم فرمود بعضی ها هستند: ﴿أُولئِكَ كَالْأَنْعامِ بَلْ هُمْ أَضَل‏﴾، این تحقیر نیست، سبّ نیست، فحش نیست، بی ‌ادبی نیست، بد دهنی نیست، این یک است، چرا؟ 🔸 این جمله را در پرانتز عرض کنم قبل از اینکه مرغداری و اینها باشد، در خانه‌ ها مرغ بود، اینها برای خودشان و گاهی هم مهمان می ‌آمد، این مرغ را می ‌کشتند. سال1334 بود یا 1335 بود، در حدود 65 یا 66 سال قبل یک روز رفتم خدمت مرحوم _ ایشان هم مثل سایرین در خانه ‌شان چند‌تا مرغ بود و این مرغ‌ ها گاهی می‌ آمدند جلوی ایوان و گاهی هم مزاحم بودند _ ما اولین بار این را از ایشان شنیدیم، فرمودند این مرغ‌ هایی که در خانه‌ های ماست، ما هرگز اینها را نمی ‌کشیم، اینها پیر می ‌شوند و می ‌میرند، بعد به روایت برخوردیم که این دستور دین است ائمه فرمودند مرغ می‌خواهی از بیرون بخر، گوسفند می‌خواهی از بیرون بخر، گوسفندی که خودت آوردی تربیت کردی، این را نکش که از گوشت آن استفاده کنی! این با هماهنگ نیست، این دستور دین است. حالا این پرانتز بسته. 🔸 چرا قرآن فرمود یک عده از حیوانات پست‌ تر هستند؟ این مرغ خانگی که قبلاً بود هر کدام از اعضای خانه، وقتی کنار این مرغ می ‌رفتند، این از ترس فاصله می‌ گرفت و می ‌رفت؛ اما همین که چهار‌تا تخم مرغ پیدا شد و این را گذاشتند زیر پَرش، این روی آن نشسته و شده، از این به بعد هر کس بخواهد نزدیک شود، این حمله می ‌کند! اگر کسی از کشور خود نکند، از سرزمین خود دفاع نکند، از ناموس خود دفاع نکند، از حیوان پست ‌تر است! 🔸 نمونه دوم: جسارت است، این سگ شکاری که خوب تربیت شد، در این سنگلاخ ‌ها و دامنه ‌های کوه یک کبک دری را اگر کسی بزند، این سگ با تمام تلاش و کوشش در این سنگلاخ‌ ها می‌ رود و خود را به خطر می ‌اندازد تا آن را پیدا کند و بیاورد؛ گرسنه است و تشنه است و کبک دری هم گوشت لذیذی است اما این را به دندان می‌ گیرد، از همه این سنگلاخ ‌ها عبور می ‌کند، می‌ آید نزد صاحب خود دُم می‌ جنباند؛ یعنی من هستم! چرا قرآن می ‌گوید اگر کسی اختلاسی یا نجومی بود از حیوان پست ‌تر است؟ قرآن دارد نه اینکه تحقیر کند، نمی ‌خواهد به کسی فحش بگوید، این است؛ حیوان که تربیت شود، این است. کدام سگ شکاری است که خلاف کرده است، با اینکه خود گرسنه و تشنه است؟! این صاحب، گوشت را می ‌خورد بعد استخوان آن را می ‌اندازد پیش او. اگر خدا در قرآن فرمود یک عده از حیوانات پست ‌تر هستند، این است، نه تحقیر! آپارات: https://aparat.com/v/1shnA 📚 دیدار جمعی از مسئولین با حضرت استاد تاریخ: 1396/07/26 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠 طهارت سلوک 🔹 راه را او باید مشخص كند؛ راه را او به صورت مشخص كرده است، به صورت مشخص كرده است، به صورت مشخص كرده است، به صورت مشخص كرده است و به صورت مشخص كرده است. ما بخواهیم چیزی را كم بكنیم یا چیزی را زیاد بكنیم این شدنی نیست. 🔹 اگر سخن از است و است و ، اینها را مرحوم و بزرگان دیگر معین كرده‌ اند؛ همین راه است، همین نماز را آدم سه نحو می‌ خواند، نه اینكه ذكری را برای خودش كم بكند یا زیاد بكند! همین ﴿إِیاكَ نَعْبُدُ وَإِیاكَ نَسْتَعینُ﴾ را سه نحو می‌ خواند: شریعتی می‌ خواند، طریقتی می ‌خواند و حقیقتی می‌ خواند. این شریعت پله اول است، آن طریقت پله دوم است، آن حقیقت پله سوم است؛ اگر كسی که در پله دوم هست بگوید پله اول چیست یا كم و زیاد بكند، همان جا سقوط می ‌كند. سه راه نیست در كنار هم، بلکه سه درجه است در طول هم! 🔹 اگر راه مرحوم آقا هست، راه هست و راه بسیاری از عرفا و بزرگان هست همین راه است. خدا رحمت كند سیدنا الاستاد مرحوم (رضوان الله علیه) را! فرمود آنها كه راهشان را تعلیم می‌ دادند می ‌گفتند شما كه نماز می‌ خوانی مدتی تمرین بكن بگو كه الآن استاد من اینجا نشسته است و من دارم نماز می‌ خوانم، بعد از اینكه مقداری رشد كرد فرمود حالا درباره ائمه (علیهم السلام) حساب بكن تا برسی به حضرت امیر، خیال بكن حضرت امیر اینجا نشسته است و داری در حضور حضرت امیر نماز می‌ خوانی، چطور نماز می‌ خوانی؟ مدتی این ‌طور كرد دید كه دیگر در نماز حواسش به این طرف و آن طرف نیست! گفت حالا كه به اینجا رسیدی فرض كن در حضور مبارك پیغمبر (صلّی الله علیه و آله و سلّم) هستی و حضرت نشسته‌ است و داری نماز می خوانی، دید كه طور دیگر نماز می ‌خواند، گفت همه اینها رفت و حالا در حضور خدا داری می ‌گویی: ﴿إِیاكَ نَعْبُدُ وَإِیاكَ نَسْتَعینُ﴾، اینجا چطور نماز می‌ خوانی؟ بنابراین كم كردن زیاد كردن، از خود چیزی را اضافه كردن از خود چیزی را كم كردن، اینها با این راه ها هماهنگ نیست! 📚 دیدار جمعی از اساتید دانشگاه با حضرت استاد تاریخ: 1385/03/31 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
شهید مطهری

🔸 مرحوم خاطرات فراوانی داشته و دارند، آثار و بركات فراوانی داشته و دارند كه به این زودی ها پایان‌پذیر نیست. بنده به نوبه خودم در سالگردهایی كه برای این بزرگوار گرفتند شركت كردم و یادم نیست برای هیچ شهیدی، هیچ عالِمی به آن اندازه كه در مراسم ایشان شركت كردم توفیق داشته باشم. وقتی رسانه ‌های گروهی خبر شهادت ایشان را رساندند و عكس شریف ایشان را تلویزیون نشان می ‌داد من فقط كارم این بود كه آن عكس را می ‌بوسیدم و گریه می ‌كردم، ایشان خیلی دوست ‌داشتنی بود. 🔸 خصیصه (رضوان الله تعالی علیه) این است كه ایشان معلّمانی داشت كه واقعاً شدیدالقویٰ بودند. از یك سو (رضوان الله علیه) بود كه او در حدّ خود واقعاً در این عصر شدیدالقویٰ بود، یكی هم بود كه او هم شدیدالقویٰ بود؛ قوای علمی و عملی اینها در كمال شدّت فعال بود. 🔸 مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله تعالی علیه) معتقد بود كه وقتی كسی حرف معقولی دارد یك، و مقبولیت اجتماعی دارد دو، باید در دو سطح یا سه سطح حرف بزند. بعضی ها از این بزرگان ما چه در فقه چه در فلسفه اینها یك‌سطحی ‌اند؛ یعنی مثلاً بزرگان قبلی حكیم سبزواری، حكیم آقاعلی نوری بالاتر از صدرالمتألهین اینها یك قلم اند، اینها فقط برای خواص چیز می‌نویسند. اما مرحوم علامه طباطبایی (رضوان الله علیه) این ‌چنین نبود، هم المیزان می ‌نوشت هم تعلیقات اسفار و مانند آن می ‌نوشت، هم آموزش دین بچه ‌های مدرسه یعنی اینهایی كه كلاس سه و كلاس چهار هستند، این كار آسانی نیست که آدم بتواند مطالب عقلی عمیق را رقیق كند بچه بفهمد، خیلی سخت است. 🔸 شهید مطهری (رضوان الله علیه) هم شاگرد این ﴿عَلَّمَهُ شَدِیدُ الْقُوَی﴾ بود یاد گرفت چگونه قلم بزند، هم آن مطالب عمیق را نوشتند، هم كتاب رقیق داستان و راستان. كسی نیست كه را بخواند و نفهمد برای همه قابل فهم است. این دو سطح یا سه سطح سخن گفتن از همان ‌جا گرفته شد. 🔸 خون در رگ های جامعه القا می‌ شود، شهید كار خودش را كرده مثل اینها كه در سازمان انتقال خون، خون دادند؛ منتها جامعه ما باید بفهمد كه این گروه عقل را پیدا كنید تا هماهنگ بشود با گروه خون این شهید. یك ملّت غیر عاقل با گروه خونش هماهنگ نیست. كسی اهل استدلال نیست، اهل عقل نیست، عقل‌گرا نیست، وارسته نیست، پرهیزگار نیست این با این خون نیست. خون شهید مطهری یك روح عقل ‌‌گرای دین ‌باورِ دین‌ پژوهِ دین ‌شناسِ دین ‌دار می ‌خواهد. 🔸 بزرگداشت كارِ آسانی است، اما بزرگ كردن كار هر كسی نیست؛ جامعه را بزرگ كردن، خون را معرفی كردن، گروه خون را شناسایی كردن، خون را تزریق كردن، فهم به جامعه دادن این كار آسانی نیست. جامعه تا نفهمد فوراً با چهارتا شبهه می‌شود جامعه را زیر و رو كرد. این طور نیست كه حالا شبهه نتواند جامعه را زیر و رو كند، بسیاری از موارد است كه فوراً جامعه بر می ‌گردد، اما وقتی جامعه شد آدم كاملاً مطمئن است كه بر نمی ‌گردد. 🔸 سرمایه ‌های سنگینی برای این سرمایه ‌گذاری شده این بزرگوار هم در ردیف این سرمایه ‌های وزین است. بنابراین نشر معارف ایشان، نشر مآثر ایشان، نشر آثار ایشان در حقیقت شناختن و شناسایی گروه خون عقلی است. یك انسان عاقلِ عامل می ‌تواند از این خون بهره ‌برداری كند و این خون تمام ‌شدنی هم نیست. ↙️ آپارات: https://www.aparat.com/v/5GMO8 ↙️ یوتیوب: https://youtu.be/QjpNqf3D9iw 📚 دیدار اعضای ستاد حکمت مطهر با حضرت استاد تاریخ: 1387/01/22 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
  آموزگاران هدایت

🔸 شما علمای بزرگوار اهل
سنت 
مثل علمای بزرگوار
شیعه
، ممکن است مرکّب شما علما، تعلیم شما علما، کتاب شما علما، یا بالاتر را داشته باشد، چون شما هستید که شهید را می ‌پرورانید، این شهدا شاگردان مکتب شما هستند و پای سخنان شما نشسته‌ اند و یاد گرفتند. 🔸 باید بگوییم خدایا این نعمت را که تو در و و قرار دادی نصیب ما هم بفرما؛ این دعای ماست. این وعده را ذات اقدس الهی داد که عده ‌ای با مرکّب خودشان جامعه را هدایت می ‌کنند. خدای سبحان در قرآن به مرکّب علما قَسم خورد فرمود: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا یسْطُرُونَ﴾؛ ﴿ن﴾ یعنی مرکّب، ﴿قَلَم﴾ هم که مشخص است. این شهدا را چه کسی تربیت کرد؟ همین شما آقایان تربیت کردید، شاگردان شما بودند، پای منبر شما بودند، پای سخنان شما بودند. 🔸 خداوند به مرکّب علما قَسم خورد، به قلم علما قَسم خورد، به کتاب علما قَسم خورد؛ سه چیز است فرمود: ﴿ن وَ الْقَلَمِ وَ مَا یسْطُرُونَ﴾؛ ، و علما مورد سوگند است. خدا سیدنا الاستاد مرحوم را غریق رحمت کند! می‌فرمود قَسَم خدا به دلیل است؛ در محاکم، قسم در مقابل بینه است و بینه در مقابل قسم است؛ اما قسم ‌های خدا به بینه است نه در قبال بینه قسم خدا به خود دلیل است لذا وقتی ذات اقدس الهی به مرکّب علما، به قلم علما، به کتاب علما، به مقاله علما، به نوشته ‌های علما قسم می ‌خورد، اینها هستند، خب چرا ما نباشیم؟! امیدواریم همیشه کنار هم باشید همیشه با هم باشید؛ خدای سبحان توفیقش با و است: «یدُ اللهِ مَعَ الْجَمَاعَةِ». یوتیوب: https://youtu.be/TOpABL9CHWY آپارات: https://aparat.com/v/guPN4 📚 دیدار جمعی از علمای اهل سنت استان گلستان و گیلان با حضرت استاد تاریخ: 1398/09/12 🆔 @a_javadiamoli_esra
💠
مفسّرِ خاضع

✍🏻 همان طوری كه خداوند در هستی یكتا و یگانه است و نیز در آفرینش بی ‌همتاست كتاب الهی و كلام وی نیز این چنین است، نه شبیه دارد و نه شریك یعنی از مهم ‌ترین ویژگی قرآن مجید است. مَشوب نمودن به تكاثر بشری، آمیختگی وحی به وهم آویختگی به دام و دامن شیطان را به همراه دارد. مطالب وحیانی قرآن كریم حقّ هر ذی حقّی را ادا می ‌نماید. اگر فكری صائب بود آن را امضا نموده و از نهان به عَلَن اثاره می ‌كند و اگر فكری صالح بود آن را شكوفا كرده و به ثمر می ‌رساند و اگر غبار مغالطه بر قیاسی نشسته باشد آن را همچون باران فراوان وابل و لااقلّ نظیر بارش اندك (طلّ) می ‌شوید و از بین می ‌برد. 🔸 بنابراین بهترین روش بهره‌ وری از قرآن حكیم ، متدبّرانه و خردمندانه در ساحت آن است. حضرت استاد چونان نوادر دیگر هم را در پرهیز از دخالتِ یافته ‌های قبلی در هنگام استماع و تلقّی كلام خدا رعایت نمود و هم را در مراسم تدبّر با درایت و روایت معصومان (علیهم السلام) به پایان برد. سرانجام در آستان وحی الهی خاضع محض بود تا به چنین عطای فاخر مفتخر آمد. وقت آن شد كه به زنجیر تو، دیوانه شویم *** بند را بر گُسَلیم، از همه بیگانه شویم در سر زلف سعادت كه شكَن در شكن است *** واجب آید كه نگون تر ز سر شانه شویم مصطفی در دل ما گر ره و مسند نكند *** شاید ار ناله كنیم، اُسْتُنِ حنّانه شویم 📚 پیام به همایش بزرگداشت حضرت استاد علامه طباطبایی (دانشگاه امیركبیر) تاریخ: 1387/09/05 🌐 https://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra
اگر عقل از اسارت نفس درآمد، چشمه جوشان خواهد شد/ قرآن از مردم خواسته قائم بالعقل باشند 🔹
پایگاه اطلاع رسانی اسراء: 
بیست و سومین مجمع عمومی اعضای مجمع عالی حکمت اسلامی و سیزدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی با سخنرانی حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی برگزار شد. حضرت آیت الله العظمی جوادی آملی ابراز داشتند: علما و دانشمندان گاهی فقط از کتب و اساتید بهره می‌برند اما عده اندکی از علما نیز هستند که علاوه بر بهره گیری از کتب از یافته ها و سوالات درونی خود نیز استفاده می کنند. ایشان با اشاره به جایگاه در حوزه ابراز داشتند: علامه طباطبایی وقتی مشاهده کردند که در حوزه به فقه و اصول به خوبی پرداخته می‌شود اما تفسیر و فلسفه مهجور مانده، ایشان لازم دیدند تا به و نیز به خوبی پرداخته شود و همت خود را بر آن گذاشتند. 🔹 مرجع تقلید جهان تشیع تاکید کردند: اگر یک نفر عاقل باشد برای جامعه برکت دارد، اما اگر باشد، برکات آن خیلی بیشتر است. ایشان بیان داشتند: ﴿لِقَوْمٍ يَعْقِلُونَ﴾ که در قرآن آمده، ناظر به نژاد و قوم خاصی نیست، بلکه منظور قائم بالعقل است و اگر جامعه شد، جامعه عاقل نه بیراهه می رود و نه راه کسی راه می بندد. آیت الله العظمی جوادی آملی با اشاره به جایگاه عقل در قرآن خاطر نشان کردند: قرآن به عقل بهای زیادی داده و از مردم خواسته قائم به عقل و قوام بالعقل باشند. 🔹 معظم له بیان داشتند: اگر خداوند انبیا را نمی فرستاد مردم در قیامت، با عقلشان علیه خدا احتجاج می‌کردند که چرا رهبران الهی را نفرستادی که به ما دین را یاد بدهند؟ تو که می دانستی بعد مرگ ما اینجا می آییم، چرا راهنما نفرستادی؟ نکته این مطلب این است که عقل حتی می‌تواند علیه خدا کند، اما بعد از ارسال رسل دیگر بهانه‌ای باقی نمی ماند، و عقل باید پیروی کند. 🔹 مفسّر برجسته قرآن کریم با بیان اینکه اگر از اسارت نفس درآمد، خواهد شد، ابراز داشتند: عقل پروری را خود قرآن کریم به عهده گرفته و لذا اول سخن از عقل است و سپس سخن از «قوم یعقلون» است و پس از آن به جایی می رسد که علیه خدا احتجاج می کند، و این بها دادن به عقل است که انسان می تواند با آن علی الله احتجاج کند. 🔹 ایشان ادامه دادند: قرآن کریم عهده دار مطالبی است که هیچ علم و هیچ حکمتی عهده دار آن نیست. شبهاتی را که در جوامع بشری مطرح است، یکی پس از دیگری ذکر می کند و سپس پاسخ می دهد. 🔹 معظم له اظهار داشتند: مستحضرید شبهه اگر در برابر دبیر اندیشه باشد، این شبهه ها را وهم و خیال دامن می زند اگر در برابر دبیر انگیزه باشد، این شبهه ها را شهوت و غضب دامن می زند؛ این دعاهای نورانی را که حتما با این کتاب آشنا باشید و روزی حتما دعاهای آن را بخوانید، چرا که این کتاب با کتاب های دیگر فرق می کند، ما را به علوم ربانی دعوت می کند و تحلیل می کند، کجاست و کجاست! ایشان بیان داشتند: اگر شبهه از عقل نظری گرفته شد و شهوت از عقل عملی گرفته شد، هم آزاد می شود، هم مدیر_انگیزه آزاد می شود، در این صورت انسان می شود ! معظم له افزودند: بسیاری از آیات قرآن پاسخ به شبهاتی هستند که مادیون مطرح کردند و آن شبهات امروز نیز مطرح می‌شوند لذا ما باید به قرآن مسلط شویم تا بتوانیم آن را پاسخ دهیم. 📚 سخنرانی مجازی سیزدهمین گردهمایی اساتید علوم عقلی تاریخ: 1401/08/25 🌐 http://esra.ir 🆔 @a_javadiamoli_esra