eitaa logo
کانال ‌متن روضه
88هزار دنبال‌کننده
818 عکس
497 ویدیو
71 فایل
👈ارتباط با ما: @babolharam_admin تبلیغ نداریم سایت: www.babolharam.net #شماره_کارت جهت مشارکت در #نذر_فرهنگی شامل تامین هزینه‌های جاری کانال، تایپ مطالب ، حفظ و نگهداری سایت و .. :👇 6273817010150831 به نام گروه جهادی بابُ‌الحَرَم
مشاهده در ایتا
دانلود
@babolharam_netحاج منصور ارضی - روضه - @hajmansourarzi.mp3
زمان: حجم: 9.86M
|⇦• شاکله ی انّما.... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس استاد حاج‌منصور ارضی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به دنیا آمده بود تا صبر را شرمنده کند، زینب (س) این اسطوره تاریخ را می گویم. آمده بود تا عشق را مبهوت لحظه های زلالش کند. آمده بود تا صدق و وفا را به جهانیان بیاموزد و متانت و وقار را به نمایش گذارد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•مادرِ گریه.... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج امیر کرمانشاهی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ مادرِ گریه مادرِ غم ها جانِ از غصه آمده بر لب! روضه دار شبانه روز حسین! السلام علیکِ یا زینب! چشم های تو از نجابت و نور چشم های تو جنس باران است گریه های زیاد آبت کرد  بس که زخم دلت فراوان است بین بستر که روضه می خوانی وسط گریه می روی از حال وسط روضه ی در و دیوار وسط روضه ی سر و گودال خاطرم مانده ای برادر من زلف هایت به چنگ گرگ افتاد گره در بین زلف تو می خورد روی سینه نشست یک صیاد حرمتت را حرامیان بردند غارت پیکر تو یادم هست دست و پا می زدی مقابل من شمر بالا سر تو یادم هست زخم بال و پَر تو یادم هست *"مَاذا لَقینا فی یوم الاثنَین قَدیماً وَ حَدیثاً" فرمود: ما هر چه مصیبت میکشیم از این روز دوشنبه هست * نیزه ای میخ را به یاد انداخت ناله ی مادر تو درآمد آن قدر سعی کرد خواهر تو نیزه از پیکر تو درآمد *خانم دو بار آتیش دیدی، یه بار وقتی مادرت بین در و دیوار بود یه بار وقتی خیمه ها را آتیش زدند..مدینه بیشتربهت سخت گذشت یا کربلا ؟ خانم میگن دوتا تشت دیدی یکی پاره های جیگر امام حسن یکی تو مجلس یزیدِ نامرد..* چشمان تو را پر آب دیدم دورِ سر تو شراب دیدم *خانم دو تا شلوغی دیدی یکی کوچه مدینه یکی تو گودال دیدی نیزه ها میره دست خالی بر میگرده شمشیر دار میره بدون شمشیر بر میگرده ، خانم هر دو جا میگن دیر رسیدیم مدینه دیدی مادرت رو زمین افتاده..کربلا یه لحظه ای رسیده ای که دیدی سر حسین تو پنجه های شمره..* به سمت گودال از خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سرِ تو دعوا بود؛ ناله کشیدم من سرِ تو رو بردند دیر رسیدم من یه گوشه ی گودال؛ مادرو دیدم من که رفته بود از حال..دیر رسیدم من… صدا زدی من رو… خودم شنیدم من صدای رگ هات بود! دیر رسیدم من *خیلی چیزا رو دو مرتبه دید با تشابهایی، ریسمان به گردن پدرش دید ...* سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_net4_5801017773278629383.mp3
زمان: حجم: 24.27M
|⇦• مادر گریه... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج امیر کرمانشاهی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ زینب آمده بود تا رسالت خود را به انجام برساند؛ مونس و یار برادر، سالار قافله حسینی و غم خوار اسیران باشد. آمده بود تا فریاد بلند مظلومان باشد؛ فریادی که پژواک آن هنوز هم از ورای تاریخ به گوش شنوای دل های حق جویان می رسد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•یک سال و نیم .... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سلام علی قلب زینب صبور و لسان شکور این مدتی که میگذرد در عزای تو حسین من!روزی نبوده اشک نریزم به پای تو *یچیزی بگم شاید از زبون بی بی باشه ماهم باهاش خیلی گریه کردیم..* یه شب گریه نکنم میمیرم یه سال ونیم کارم‌همین بود یه روز سینه نزنم میمیرم این مدتی که میگذرد در عزای تو روزی نبوده اشک نریزم به پای تو داداش! با یاد آخرین شب پیش تو بودنم یک شب نبوده روضه نگیرم برای تو یک سال ونیم شمع شدم سوختم حسین یک سال و نیم آب شدم در عزای تو حسین.... ای کاش لحظه ای که رسد جان من به لب بودم کنار قبر تو در کربلای تو «منکه قراره بمیرم کاش تو کربلا...» آخ حسین جان!همون روزی که تورو ازم جدا کردن کاش میمردم،دعا کردم خدا مرگمو برسونه اما انگار قراربود بعد تو پرچمدار خواهرت باشه علمدار زینبت باشه اون دستی که شب عاشورا گذاشتی رو قلب زینب منو نگه داشته...والّا منم‌بارقیه تو خرابه دق میکردم..* ای کاش لحظه ای که رسد جان من به لب بودم کنار قبر تو درکربلای تو ای کاش لحظه ای که میایی به دیدنم از تن سرم بریده شود پیش پای تو حسین جان! جان میدهم به بستر مرگم در آفتاب *هر چی عبدالله اصرار کرد بیا بسترت رو ببرم تو اتاق گفتم عبدالله تو که نبودی ،ندیدی من دیدم چی دیدی زینب آخ او می دوید و....* جان میدهم‌ به بستر مرگم در آفتاب مثل تنِ به بیابان رهای تو حسین جان! بر روی، سینه پیروهنت را گرفته ام تا اینکه باز زنده شود ماجرای تو *چه ماجرایی که زینب وبیچاره کرده لَقَدْ عَظُمَ مُصَابِی بِکَ فَأَسْأَلُ اللَّهَ چه مصیبتی؟ مصبتةً ما اعظمها..کدوم ماجرا؟ زینب یه ذره حرف بزن همه رو تو سینه ات نگه ندار..دم آخره. یذره خودت رو سبک کن قول میدیم ما با گریه ی توگریه کنیم قول میدیم ما با روضه ی تو ضجه بزنیم..کدوم ماجرا؟..* گودال بود و ولوله ی نیزه دارها گم بود بین هله هله هاشان صدای تو *اینقدر دور گودال هلهله کردن کسی صدات رو نشنوه ..چندجا اگه میزاشتن صدای حسین آدما رو عوض میکرد کافی بود بشنون حسین داره استغاثه میکنه برمیگشتن به سیدالشهدا قسم نذاشتن گریه ی حسین رو نذاشتن کسی بشنوه کجاها نذاشتن صدای حسین روکسی بشنوه..یبار بالاسر علی اکبرنذاشتن...گفتن الان صدای گریه ی حسین رو دشمن بشنوه زیرو رو میشه.یبارم داشت خطبه میخوند سوار شتر بود با لباس پیغمبر دیدن کلام حسین داره دلا رو زیرو رو میکنه نذاشتن ...یبار داشت خودش رو معرفی میکرد نذاشتن.. یبار بالاسر علی اکبر نذاشتن صدا حسین به لشگر برسه، یبار داشت خطبه میخوند نذاشتن ،یبار داشت خودش معرفی میکرد نذاشتن.یبار هم اون لحظه های آخر داشت مناجات میکرد صورتش رو خاک بود داشت با خدای خودش حرف میزد نذاشتن ..اما این یدونه با بقیه فرق داشت.. دفعه های قبل اگه نذاشتن صدای حسین رو کسی بشنوه یا هلهله کردن یا سنگ زدن یا کف زدن اما این دفعه ی آخری چجوری،صداش رو قطع کردن..داشت میگفت یا غیاث المستغیثین ی مرتبه دید محاسنش تو دست قاتلشه دید سینه اش سنگینه یه نگاه کرد والشمر جالس ...ای حسین..... آخ برات بمیره مادرت حسین غریب گیر آوردنت حسین برات بمیره مادرت غریب گیر آوردنت *خدا به زینب و به غصه های دل زینب فرج امام زمان ما برسان.خدا شام غریبان عمه امام زمان توفیق زیارتش رو در همین ماه رجب به همه ی ما عطا بفرما..خدا به اشک های حسین تو آخرین لحاظ و تو آخرین مناجاتش قلم عفوت رو برجرایم و گناهان ما بکشان* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netروضه خانگی - حضرت زینب(س) - 937.mp3
زمان: حجم: 13.18M
|⇦• یک سال و نیم... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس سید مهدی میرداماد ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ خداحافظ ای ام المصائب خداحافظ ای زخم‌های دلت یادگار نینوا! دیگر امشب به مرور خاطرات سرخ پرپر شدن کبوتران نخواهی پرداخت؛ که تو نیز کبوترانه کوچ خواهی کرد تا به کاروان آسمانی حسین بپیوندی. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•یک سال ونیم مانده غمت...... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج ابوذر بیو‌کافی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ *حالا یک سال و نیم گذشته منتظر اون نگاست دوباره چشم تو چشم ابی عبدالله بشه* یک سال و نیم مانده غمت در گلوی من هر روز و شب تویی همه جا روبروی من * آخه چند جا روبروی من قرار گرفتی هیچ وقت یادم نمیره تو بازار کوفه همه اومده بودن ما رو تماشا کنند این شهر همه ما رو می‌شناختند. دست ما رو بسته بودن داشتم حرف می‌زدم یهو دیدم یه نیزه داری داره میاد اینجا روبروی من بالای نی قرار گرفته چند روز بعد کربلا بود دیگه سه روز بعد عاشورا بود یه نگاهی از دور کردم دیدم این نیزه‌دار داره میاد یه آرزویی کردم..* سری به نیزه بلند است در برابر زینب خدا کند که نباشد سر برادر زینب اینجا من می‌گم ای کاش این حرف زینب مستجاب می‌شد این سر، سر حسین نمی‌بود چرا؟قدری که گذشت لحنش عوض شد، نگاهش عوض شد تا سر حسینو دید یه جوری حرف زد یهو دید این لب‌های مطهر داره تکون می‌خوره، سر شروع کرد به قرآن خوندن اینجا بود می‌گفت ای کاش سر تو نبود، همین که قرآن خوند، رو به برادرزاده گفت: من یادمه این لب‌ها رو پیغمبر می‌بوسید مگه سر قاری قرآن رو با سنگ می‌زنن؟ یک سال و نیم ماند غمت در گلوی من هر روز و شب تویی همه جا رو به روی من *یه جایی خیلی بهم برخورد سر تو تو تشت گذاشته بود ما همه بودیم نامرد تو اون حال عصبیت خودش چوبشو طلب کرد یهو، یه خانومی از جمع ما دوید سرتو از تو تشت برداشت، این سر رو گذاشت رو قلبش دیدم رباب داره میگه این حسین منه، با لب و دندانش اینجوری نکن چوبو به این لب و دندان نزن..* در زیر آفتابم و تشنه شبیه تو *به عبدالله ابن جعفر فرمود: من دیگه رفتنی‌ام خدا نیاره برا مادری که یه روزی کس و کار و پسر داشت؛معمولاً مومن زودتر که می‌فهمه رفتنیه به همه پیغام میده ...پسر حاج حسین همدانی میگفت بابام که از سوریه برگشت زنگ زد به تک تک ما گفت امشب بیاین ببینمتون وقتی جمع شدیم گفت این سفری که دارم میرم دیگه برگشت نداره،جلوتر می‌فهمه وقت رفتنشه، همه رو جمع می‌کنه.. وقت رفتن زینب شد نگاهی به دور و برش انداخت دید نه داداشش هست، نه کفیل زینب اباالفضل هست، نه اون خوش قد و بالایی که پاشو رکاب کرد علی اکبر هست، نه قاسم هست، نه آقازاده‌هاش هست.. گفت: حالا که قراره بی کس از دنیا برم میشه یه درخواست ازت کنم بسترم رو زیر آسمون پهن کن، اینو باید بشکافم، برات یه کمی می‌خوام اینجا بیشتر با دلت بازی کنم، بیشتر ازت اشک بگیرم، می‌فهمی یکی به یکی بگه بسترمو یه جا پهن کن یعنی چی؟یعنی خودش دیگه نمی‌تونست کاراشو انجام بده کجا رفتی؟ یه نفر می‌شناسم اونم آخری‌ها همینجور شده بود بهامیرالمومنین فرمود میشه صورتمو اینور اون ور کنی کیو میگی؟ اره مادر ما فاطمه، عجیبه والا هزاری جلو بعضیا روضه بخون داد نمی‌زنه گریه نمی‌کنه تا نام فاطمه میاد اینجوری به هم می‌ریزه، بگو اگه جوونه ۱۸ ساله نبود بهم بر نمی‌خورد یکی دیگشم بگم اگه باردار نبود بهم بر نمی‌خورد..آیت الله بهجت می‌فرمود تو روضه اشکت جاری شد بدون آقات داره نگات می‌کنه. امشب از عرش به من نگاه کن اومدم برا خواهرت گریه کنم ما امشب صدامونو تو روضه ی زینب بلند می‌کنیم ناله می‌زنیم چرا؟ آخه دیدم یه لحظه‌ای به نیزه نگاه کرد و گفت:...* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج ابوذر بیو‌کافی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ من کجا کوچه و بازار کجا من کجا مجلس اغیار کجا در زیر آفتابم تشنه شبیه تو دنیا کشیده خنجرِ غم بر گلوی من *این چند بیت برا غیرتیا... قاری روی نیزه شدی تا نگاه‌ها آید به سوی نیزه نیاید به سوی من *کجا بودی درباریاشو جمع کرده بود ماها رو بی معجر آورده بود تو مجلس خانومای خودشون پشت پرده بودن گفتم آی من دختر علی‌ام ..* منی که سایه‌ام را مردم کوچه نمی‌دیدند منی که شش برادر داشتم حالا نظر خوردم *گفتم دم آخر منتظر یه نگاه بود دم آخر دم جون دادن قدیمیا می‌دون دکمه‌های پیراهن محتضرو وا کنید بذارید راحت جون بده، یه دکمه، رو سینهٔ محتضر سنگینه یهو دیدن زینب یه چیزی رو بغل کرده، هی می‌بوسه، هی بو می‌کشه، چقدر دنبال پیراهنت گشتم..* گلی گم کرده‌ام می‌جویم او را به هر گل می‌رسم می‌بویم او را می‌خوام ببرمت یه جای دیگه طاقتت بریده بشه دیگه کسی آروم نگیره یه نگاهی به این پیراهن انداخت، عبدالله بن جعفر گفت: میشه اینو بدی به من، آروم و راحت جون بدی، ظاهرا لحظه آخره، دیگه نفس نداشت، آرام گفت، نه، بذار رو سینم باشه، این یه پیراهنه خیلی سنگین نیست اما من یه لحظه‌ای دیدم زمین داره می‌لرزه دیدم داداشم کف گوداله..الشمر جالس دیدم با چکمه آمد رو سینه برادرم..* «حسین.... حسین...» ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ http://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netRajab 1402.11.06 - Shab 15 - Rehlat H-Zeynab S - 03 - Abozar Biukafi - Rouzeh.mp3
زمان: حجم: 36.2M
|⇦• یک سال و نیم مانده غمت... و توسل به حضرت زینب سلام الله علیها اجرا شده به نفس حاج ابوذر بیو‌کافی ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ سالروز شهادت زینب کبری(س)، دخت علی مرتضی، پیام آور کربلا، الگوی شکیبایی و تقوا، عابده آل علی(ع) و عقیله بنی هاشم را به تمام پویندگان راه ولایت و عاشقان خط سرخ شهادت تسلیت باد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
|⇦•زیر سنگینی زنجیر... و توسل ویژه شهادت باب الحوائج امام‌موسی بن جعفر علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ زیر سنگینی زنجیر؛ سرش افتاده خواست پرواز کند دید پرش افتاده میشود گفت کجا تکیه به دیوار زده ست بس که شلاق به جان کمرش افتاده آدم تشنه عجب سرفه ی خشکی دارد چقدر لخته ی خون دو رو برش افتاده گریه پیوسته که باشد اثراتی دارد چند تاری مژه از پلک ترش افتاده هرکس ایام کهنسالی عصا میخواهد پسرش نیست ببیند پدرش افتاده آن که از کودکیش مورد حرمت بوده ست سر پیری به چه جایی گذرش افتاده ! به جراحات تنش ربط ندارد اشکش حتم دارم که به یاد پسرش افتاده *جلو‌ زندان جمع شدن شیعیان دوره ی موسی بن جعفر زیاد بودن. انقدر خوشحال بودن گفتن موسی بن جعفر داره آزاد میشه همه جمع شدن یک عده ای میگفتن اگه آقا رو ببینیم دست و پاشو میبوسیم. یکی میگفت اگه آقامو ببینم میگم آقا مادرم آرزو داشت ببیندت هرروز سر سفره میگفت ان شاءالله آقامون آزاد بشه ولی عمرش کفاف نداده ..یکی میگفت اگه آقامو ببینم میگم من بچگیام یبار دیدمت آرزو داشتم ببینمت..هیشکی حرف نمیزد همه تو خودشون بودن چشما به یکجا فقط دوخته شده بود اونم در زندانه یوقت دیدن لنگه های در زندان داره باز میشه شیعیان صلوات فرستادن همه بلند شدن گفتن الان آقامون و میبینیم اما نمیدونم چی دیدن.. از جلو جمعیت صدا ناله اومد دیدن چهارتا حمال زیر یک لنگه ی دری رو گرفتن هی میگن "هذا اِمامُ الرّافِضَهِ" گفت: سلام من بر آن بدنی که سرش از لنگه ی در آویزون بود .خدا موسی بن جعفر چهارده سال زندان بوده همچنان سنگینی میکنه حضرت صورتش لاغر شده عبا رو کنار زد دیدن هنوز غل و زنجیر به دست و پا آقاست..ای حسینیا!شیعیان کفن آوردن تاریخ میگه هفت تا کفن قیمتی فرستادن گفتن آقامون و باید بهترین کفن و براش ببریم شیعیان اومدن بهترین تشییع جنازه ای حسینیا خبر داری کربلا .. امام رضا وقتی اومد شیعیان دورش و گرفتن آقاجان خدا صبر ت بده بدن بابا رو دید تازیانه خورده است زخمیه ، لاغره اما بالاخره بابا رو دید و شناخت اما من بمیرم برا اون دختری که همچین که وارد گودال شد دید عمه داره گریه میکنه گفت: عمه بلند شو این بدن کیه براش داری زار میزنی؟ صدا زد عمه جان این بدن بی سر باباته یه کاری کردن دختر بابا رو نشناخت ..* ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net
@babolharam_netمداحی آنلاین - زیر سنگینی زنجیر - بنی فاطمه.mp3
زمان: حجم: 8.25M
|⇦•زیر سنگینی زنجیر ... و توسل ویژهٔ شهادت باب الحوائج امام موسی بن جعفر علیه السلام اجرا شده به نفسِ سید مجید بنی فاطمه ✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ امام کاظم (ع) می‌فرمایند: هر که خشم خود را از مردم باز دارد، خداوند عذاب روز قیامت را از او باز می‌دارد. 🆔 @babolharam_net 🖥 www.babolharam.net
|⇦•با گریه و آهِ دمادم... و توسل ویژه شهادت باب الحوائج امام‌موسی بن جعفر علیه السلام علیه السلام اجرا شده به نفسِ حاج محمود کریمی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ با گریه و آهِ دمادم می‌نویسم در ذیلِ مُصحف، شرح ماتم می‌نویسم اندوه را با جوهر غم می‌نویسم این روضه را مثل محرم می‌نویسم کوچه به کوچه، مجلس ماتم گرفتند کرّوبیان با روضه‌خوان‌ها، دَم گرفتند آیاتِ قرآن، حضرت موسی بن جعفر تسبیحِ ایمان، حضرت موسی بن جعفر آقایِ باران، حضرت موسی بن جعفر دردی و درمان حضرت موسی بن جعفر لب‌تشنهٔ عشقِ توام، باران عطا کن از دردمندانِ توام، درمان عطا کن نورِ چراغِ شامِ تارِ مردم ما بوی دل‌انگیزِ بهارِ مردم ما بودی همیشه در کنار مردم ما خیلی گره خورده از کار مردم ما گرچه گرفتاریم یا باب الحوائج امّا تو را داریم یا باب الحوائج جز ذکرِ اللّهِ لبت، بِسمی نداریم شیرین‌تر از نامِ شما، اسمی نداریم با حِرز تو از صد بلا، قِسمی نداریم ما ترس از بیماریِ جسمی نداریم بیماری ما زندگی منهایِ روضه‌ست راهِ علاج ما دو قطره چایِ روضه‌ست چشم مرا تر کن زمانِ ربّناها لطفاً نگاهم کن میان این گداها پیچیده در هفت آسمان‌ها این صداها یا فاطمه‌معصومه‌ها و یا رضاها این خاک شد ایرانِ این خواهرْ برادر جانِ همه قربانِ این خواهرْ برادر دریای رحمت، ما به موجَت خو گرفتیم از هر کسی جز خاندانت رو گرفتیم در اوج بیماری ز تو دارو گرفتیم ما نسخه را از ضامن آهو گرفتیم صحن رضا جان شما دارالشفا شد پای ضریحش نطقِ طفلِ لال، وا شد موسای طورِ غم، عصایت را شکستند *ما، بزرگ شدهٔ سفره موسی بن جعفر و سفرهٔ اُمّ البنینیم، خدا رحمت کنه پدر مادرامون را* موسای طورِ غم، عصایت را شکستند با زَجرِ تو قلب رضایت را شکستند نامردها دستِ دعایت را شکستند زیر لگدها، ساق پایت را شکستند چیزی برای تو بجز ماتم نمانده نایِ مناجاتی برایت هم نمانده شیعه، هنوز از غُصه ات تشویش دارد داغ تو را در سینه بیش از پیش دارد سِندیِ ملعون، بد زبانش نیش دارد روی لبش، دشنامِ قوم و خویش دارد داغِ حسن در کنج زندان می‌چشیدی با ذکر مادر، درد پهلو می‌کشیدی در این قفس، بال و پری دیدم، ندیدم جز روضه چیزِ دیگری دیدم، ندیدم زیر عبایت، پیکری دیدم، ندیدم جز استخوانِ لاغری دیدم، ندیدم داغ تو ما را کُشت ای فرزند زهرا عجّل وفاتی خوانده‌ای مانند زهرا با جوهرِ خون، نامه‌ات توقیع گردید اندوه تو در روزها توزیع گردید آیه به آیه سوره‌ات تقطیع گردید بر تختِ پاره پیکرت تشییع گردید با این‌همه تو بی کفن ماندی؟ نماندی آقا! بدون پیراهن ماندی؟ نماندی ↫『بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه』 .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ‼️هزینه استفاده از مطالب کانال دعای خیر شماست... به ساحت مقدس روحی له الفداء و ارواح اهلبیت، پیامبران، شهدا، اؤلیای الهی، و محبین امیرالمؤمنین، بد وارث و بی وارثها و كه سر به سینه تراب نهاده اند، در تمامی عوالم .....ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ..... ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ ↜ وب سایت↶ www.babolharam.net ✓ سروش ↶ https://splus.ir/babolharam_net ✓ ایتا ↶ https://eitaa.com/babolharam_net ✓ روبیکا ↶ https://rubika.ir/www_babolharam_net ✓ تلگرام ↶ https://t.me/babolharam_net