🌹🌹🌹🌹🌹
🌷 #پاسخ
در این بحث چند سوال مطرح شده است:
چرا «الذین» در آیه ولایت (آیه 55 سوره مبارکه مائده) به صورت جمع آمده است؟ درباره این آیه که دلالت بر ولایت حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب -ع- دارد بحثهای مفصلی هست که یک کتاب مستقل میطلبد و ما از این بحث صرف نظر میکنیم و فقط پاسخ اشکال در کلمه «الذین» که برای جمع به کار رفته ولی مقصود از آن فقط یک نفر میباشد، را بررسی میکنیم.
پاسخ1: نظیر این مورد در قرآن آمده است که اهل سنت متفق هستند که جمع آمده ولی مقصود یک نفر بوده است مانند: آیه 1 سوره مبارکه ممتحنه:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا لَا تَتَّخِذُوا عَدُوِّي وَعَدُوَّكُمْ أَوْلِيَاءَ تُلْقُونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ... تُسِرُّونَ إِلَيْهِم بِالْمَوَدَّةِ...
مرجع ضمیر در «الیهم» به یک نفر برمی گردد و آن حاطب بن ابی بلتعه است که با قریش و دشمنان اسلام مکاتبه سری داشت.
آیه 8 سوره مبارکه منافقون:
يَقُولُونَ لَئِن رَّجَعْنَا إِلَى الْمَدِينَةِ لَيُخْرِجَنَّ الْأَعَزُّ مِنْهَا الْأَذَلَّ
قائل این سخن «یقولون» فقط یک نفر است و آن جناب عبدالله بن ابی بن سلول است.
آیه 215 و 219 سوره مبارکه بقره: «یسئلونک ماذا ینفقون» در حالی که سائل فقط یک نفر است.
آیه 274 سوره مبارکه بقره: «الَّذِينَ يُنفِقُونَ أَمْوَالَهُم بِاللَّيْلِ وَالنَّهَارِ سِرًّا وَعَلَانِيَةً» در حالی که مقصود یک نفر میباشد.
شیعیان میگویند: «الذین» درباره حضرت علی بن ابی طالب -ع- است (یک نفر) و برخی از بزرگان اهل سنت میگویند: درباره جناب ابوبکر است (یک نفر) جالب تر آن است که در آیه:
يَقُولُونَ نَخْشَىٰ أَن تُصِيبَنَا دَائِرَةٌ «52 مائده»
می گویند: گوینده آن جناب عبدالله بن ابی بن سلول است در حالی که این آیه هم درمیان همین آیات مورد بحث ما است یعنی آیه 52 سوره مبارکه مائده که سه آیه قبل از آیه ولایت است. پس قرآن کریم از این اسلوب که جمع به کار ببرد و مقصودش یک نفر باشد استفاده کرده است حتی چند آیه قبل از آیه ولایت.
البته این سخن در آیه مباهله به صورت واضح تری به کار رفته (61 آل عمران) در آنجا هم «ندع» دعوت میکنیم، «ابناءنا» پسرانمان و «نساءنا» زنانمان، «انفسنا» خودمان (جانهایمان) همگی به صورت متکلم مع الغیر آمده ولی مراد از آن ها مفرد است یعنی در «ندع» شخص حضرت رسول اکرم -ص- و در «نساءنا» فقط حضرت زهرا -س- و در «انفسنا» هم فقط حضرت علی -ع- مقصود میباشد و درباره «ابناء» نیز دو نفر میباشد که در عربی برای دو نفر صیغه جمع به کار نمیرود.
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد #وفسی
🆔 @bayyenat110
📚📚📚📚📚
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
1. ابوبکر بن ابی شیبه (159- 235) مؤلف کتاب «المصنّف» به سند صحیح:
هنگامی که مردم با ابی بکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره میپرداختند و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد و گفت: ای دختر رسول خدا محبوب ترین فرد برای ما پدر توست و بعد از پدر تو خودت، ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن ها #بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتی علی و زبیر به خانه برگشتند. دختر پیامبر به علی و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود خانه را بر شما بسوزاند. به خدا سوگند آنچه را قسم خورده است انجام میدهد .
2. احمد بن یحیی جابر بغدادی بلاذری (متوفای 270) مولف کتاب تاریخی «انساب الاشراف»:
ابوبکر به دنبال علی فرستاد تا بیعت کند ولی علی از بیعت امتناع کرد. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد و با فاطمه در مقابل باب خانه رو به رو شد. فاطمه گفت: «ای فرزند خطاب میبینم درصدد سوزاندن خانه من هستی؟» عمر گفت: «بله این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است»
3. عبدالله بن مسلم بن قتیبیه دینوری (212 – 276) تاریخ دان و ادیب بزرگ اهل سنت در کتابش «الامامه والسیاسه»:
ابوبکر از کسانی که از بیعت با او سر برتافتند و در خانه علی گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد. او به در خانه علی آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع کردند. در این موقع عمر #هیزم طلبید و گفت: «به خدایی که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش میزنم» مردی به عمر گفت: «ای اباحفص در این خانه دختر پیامبر است» گفت: باشد.
ابن قتیبیه در دنباله این مطلب نوشته است (صفحه 13):
عمر به همراه گروهی به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند. هنگامی که فاطمه صدای آنان را شنید با صدای بلند گفت: «ای رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایی به ما از فرزند خطاب و ابی قحافه رسید» وقتی مردم که همراه عمر بودند صدای زهرا و #گریه او را شنیدند برگشتند ولی عمر با گروهی باقی ماند و علی را از خانه بیرون آوردند نزد ابی بکر بردند و به او گفتند: بیعت کن. علی گفت: «اگر بیعت نکنم چه میشود؟» گفتند: به خدایی که جز او خدایی نیست گردن تو را میزنیم...
[حضرت هارون -ع- به حضرت موسی -ع- گفت: قال ابن امّ ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی ... «150 اعراف»]
4. تاریخ طبری: أتی عمر بن الخطاب منزل علی و فیه طلحه و الزبیر و رجال من المهاجرین فقال: «والله لاحرقن علیکم او لتخرجن الی بیعة» فخرج علیه الزبیر مصلتاً بالسیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فاخذوه.
عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وی رو به آنان کرد و گفت: «به خدا سوگند خانه را به آتش میکشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید» زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود، ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد. در این موقع افراد دیگر بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. بایع الناس و استشبتوا للبیعة و تخلف علی و الزبیر و اخترط الزبیر سیفه و قال اَعمدُه حتی یبایع علیَّ فبلغ ذلک ابابکر و عمر. فقال عمر: خذوا سیف الزبیر فاضربوا به الحجر .
5. ابوالقاسم طبرانی (260 – 360) که ذهبی در میزان الاعتدال درباره او میگوید فردی معتبر است در کتاب «المعجم الکبیر» درباره جناب ابوبکر در زمان مرگش میگوید:
ابوبکر در هنگام مرگ اموری را آرزو میکرد: «اما الثلاث اللائی وددت انی لا افعلهن فوددت انی لم أکن اکشف بیت فاطمه و ترکته» ای کاش سه چیز را انجام نمیدادم... ای کاش هتک حرمت خانه فاطمه نمیکردم و آن را به حال خود واگذار میکردم.
6. ابن عبدربه در عقد الفرید (متوفای 463) از عبد الرحمن بن عوف نقل میکند:
من در بیماری ابی بکر بر او وارد شدم تا از او عیادت کنم، او گفت، قال ابوبکر: «و ودت انی لم اکشف بیت فاطمه عن شیءٍ و ان کانوا اغلقوه علی الحرب» آرزو میکنم که ای کاش سه چیز را انجام نمیدادم... ای کاش خانه فاطمه را نمیگشودم هر چند آنان برای نبرد، در خانه را بسته بودند.
🔘 ادامه مطلب را در پست بعدی مطالعه نمایید...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد #وفسی
🆔 @bayyenat110
📚📚📚📚📚
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
7. نظّام از علمای بزرگ کلام (اصول عقاید) اهل سنت در کتاب الوافی بالوفیات (160 – 231):
احمد شهرستانی در الملل و النحل به نقل از نظّام مینویسد:
از جمله از عقاید نظّام آن بود که میگفت: عمر به خانه فاطمه حمله ور شده و فریاد میزد: خانه را با اهلش به آتش بکشید در حالی که در خانه نبود مگر علی و فاطمه و حسن و حسین. او در ادامه میگوید: «ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت المحسن من بطنها »
عمر در روز اخذ بیعت برای ابی بکر بر شکم فاطمه زد، او فرزندی که در رحم داشت و نام او را #محسن نهاده بودند #سقط کرد.
8. مقاتل بن عطیه در کتاب الامامه و الخلافه:
«ان ابابکر بعد ما اخذ البیعه لنفسه من الناس بالارهاب و السیف و القوه ارسل عمر و قنفذاً و جماعه الی دار علی و فاطمه و جمع عمر الحطب علی دار فاطمه و احرق باب الدار... »
هنگامی که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر و زور بیعت گرفت عمر، قنفذ و جماعتی را به سوی خانه علی و فاطمه فرستاد و عمر هیزم جمع کرد و در خانه را آتش زد...
9. ابن ابی دارم در کتاب «میزان الاعتدال» احمد بن محمد معروف به ابن ابی دارم محدث کوفی (متوفای 357) کسی که محمد بن حماد کوفی درباره او میگوید: «کان مستقیم الامر عامة دهره» یعنی او در سراسر عمر خود پوینده راه راست بود.
وی نقل میکند که در محضر او این خبر خوانده شد: «ان عمر رفس فاطمه حتی اسقطت بمحسن » عمر لگدی بر فاطمه زد و او فرزندی که در رحم به نام محسن داشت سقط کرد.
10.امام الحرمین جوینی استاد ذهبی از رسول خدا -ص- این گونه روایت میکند:
زمانی که فاطمه را دیدم به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا میبینم ذلت وارد خانه او شده، حرمتش پایمال گشته، حقش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته و فرزندی را که در رحم دارد سقط شده در حالی که پیوسته فریاد میزند: «وا محمداه» ولی کسی به او پاسخ نمیدهد، کمک میخواهد اما کسی به فریادش نمیرسد. او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق میشود و در حالی بر من وارد میشود که محزون، گرفتار، غمگین و شهید شده است و من در اینجا میگویم: خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده، کیفر ده هر که حقش را غصب کرده، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه «امین» گویند. از کتاب فرائد السمطین جوینی حموئی.
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد #وفسی
🆔 @bayyenat110
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷 #پاسخ
در این بحث چند سوال مطرح شده است:
پاسخ ۴: عقیده شیعیان آن است که خمس مخصوص در غنائم جنگی نیست و شامل همه فایده ها میشود و این مسئله در بحثهای فقهی باید بررسی شود و همیشه در این گونه مسائل میان فقهای شیعه یا سنی بحثهای اجتهادی مطرح بوده و هست.
اما در پاسخ به سؤال باید گفت فهم فقیه در اجتهاد به آیات و روایات غیر از بحثهای کلامی و تاریخی است و نیاز به علوم تخصصی دارد و تا کسی آن را تعلیم نگرفته باشد، نمیتواند بحث کند.
به هر حال شواهدی از تاریخ اهل سنت وجود دارد که حضرت علی -علیه السلام- در زمان حکومتشان، از غیر غنایم جنگی هم خمس گرفتهاند:
شاهد ۱: در سنن بیهقی نقل شده است که شخصی در زمان حکومت حضرت علی -علیه السلام- گنجی یافت و خدمت امام آمد و حضرت فرمودند: چهارپنجم آن مال توست و خمس آن مال ماست .
شاهد ۲: صحیح بخاری جلد ۴ صفحه ۲۵۰ و صحیح مسلم جلد ۱ صفحه ۳۵:
لما وقد عبد القیس لرسول الله فقالوا: ان بیننا و بینک المشرکین و انا لانصل الیک الا فی اشهر الحرم خمرنا بجهل الامره ان علمنا به دخلنا الجنة و ندعوا الیه من وائنا. قال: آمرکم باربع و انهاکم عن اربع آمرکم بالایمان بالله و هل تدرون ما الایمان؟ شهادة ان لا اله الا الله و اقام الصلاة و ایتاء الزکاة و تعطوا الخمس من المغنم.
توضیح: در این حدیث پیامبر -ص- از اهالی عبد القیس نخواسته است که غنیمتهای جنگی را پرداخت نمایند؛ زیرا آنان از خوف مشرکین نمیتوانستند نزد پیامبر -ص- بیایند؛ بنابراین جنگی در کار نبوده تا مقصود از غنیمت در حدیث، غنیمت جنگی باشد.
شاهد ۳: سیره ابن هشام جلد ۴ صفحه ۲۵۶ و فتوح البلدان جلد ۱ صفحه ۸۱:
بسم الله الرحمن الرحیم هذا عهد من النبی رسول الله لعمرو بن حزم حین بعثه الی الیمن امره بتقوی الله فی امره کله و ان یاخذ من المغانم خمس الله و ما کتب علی المومنین من الصدقه من العقاد عشر ما سقی البعل و سقت السماء و نصف العشر مما سقی الغرب (ای الدلوا العظیمیه)
شاهد ۴: طبقات الکبری، ابن سعد جلد ۱ صفحه ۳۰۴ و ۳۰۵:
کتب لنجادة الازدی و قومه و من تبعه: ما اقاموا الصلاة و آتو الزکاة و اطاعوا الله و رسوله و اعطوا من المغانم الخمس الله سهم النبی و فارقوا المشرکین فان لهم ذمة الله و ذمة محمد بن عبدالله
شاهد ۵: طبقات الکبری ابن سعد جلد ۱ صفحه ۲۷۰:
من محمد النبی للفجیع و من تبعه و اسلم و اقام الصلاة و آتی الزکاة و اطاع الله و رسوله و اعطی من المغانم خمس الله.
شاهد ۶: سیره ابن هشام جلد ۴ صفحه ۲۵۸:
کتب لملوک حمیر: و آتیتم الزکاة و اعطیتم من الغنائم خمس الله و سهم النبی و صفیه و ما کتب الله علی المومنین من الصدقة
شاهد ۷: اسد الغابه جلد ۳ صفحه ۳۴:
کتب لنبی ثعلبة بن عامر: من اسلم منهم و اقام الصلاة و آتی الزکاة و اعطی خمس المغنم و سهم النبی و الصفی
شاهد ۸: الطبقات الکبری جلد ۱ صفحه ۲۷۱:
کتب الی بعض افخاذ جهینه: من اسلم منهم و اقام الصلاة و آتی الزکاة و اطاع الله و رسوله و اعطی من الغنائم الخمس
شاهد ۹: موارد خمس در غیر غنائم جنگی
صحیح بخاری جلد ۲ صفحه ۵۴۴ باب ما یستخرج من البحر:
وقال الحسن فی العنبر و اللؤلؤ الخمس
یعنی حسن گفت که در عنبر و لؤلؤ (مروارید) خمس وجود دارد.
🔘 ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
بیّنات
✅ سوالات نفس گیر از شیعیان‼️ 🔴 #شبهه ♻️ خداوند در قرآن کریم چندین و چندبار، ظالمترین و ستمگرترین ا
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷بخش دوم #پاسخ به #شبهه
آیه خمس و لغت غنم:
وَاعْلَمُوا أَنَّمَا غَنِمْتُم مِّن شَيْءٍ فَأَنَّ لِلَّهِ خُمُسَهُ وَلِلرَّسُولِ وَلِذِي الْقُرْبَىٰ وَالْيَتَامَىٰ وَالْمَسَاكِينِ وَابْنِ السَّبِيلِ إِن كُنتُمْ آمَنتُم بِاللَّهِ وَمَا أَنزَلْنَا عَلَىٰ عَبْدِنَا يَوْمَ الْفُرْقَانِ يَوْمَ الْتَقَى الْجَمْعَانِ وَاللَّهُ عَلَىٰ كُلِّ شَيْءٍ قَدِيرٌ
«۴۱ انفال»
راغب: «غُنم» یعنی یافتن فایده
خلیل فراهیدی - العین – ماده غنم: الغنم الشیء بالفوز فی غیر مشقه و الاغتنام انتهاز الغنم. غنیمت به دست آوردن چیزی است بدون سختی و اغتنام به معنی استفاده از غنیمت است.
زهری تهذیب اللغه – ماده غنم: قال لیث: الغنم الفوز بالشیء والاغتنام انتهاز الغنم. لیث گفته است: غنم یعنی به دست آوردن چیزی و اغتنام استفاده از غنیمت است.
ابن فارس مقاییس اللغه – ماده غنم: غنم اصل صحیح واحد یدل علی افاده شیء لم یملک من قبل ثم یختص بما اخذ من المشرکین. غنم مصدری است که حروف اصلی آن صحیح است و معنای آن فایده بردن از چیزی است که قبل از آن مالکش نبوده است. سپس مخصوص شده به آنچه از مشرکین گرفته میشود.
ابن منظور لسان العرب – ماده غنم: الغنم الفوز بالشیء من غیر مشقه. به دست آوردن چیزی است بدون مشقت.
پس غنم در معنای لغوی قرآن، به معنای مطلق سود است نه منحصراً و اختصاصاً به غنائم جنگی. همانطور که آلوسی در تفسیر روح المعانی جلد ۱۰ صفحه ۲ غنم را به معنای سود دانسته است: غنم فی الاصل من الغنم بمعنی الربح. غنم در اصل به معنای سود و ربح به کار برده میشده است. بنابراین خمس در غیر غنیمت جنگی وجود داشته است.
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷 #پاسخ
در این بحث چند سؤال مطرح شده است:
پاسخ ۵. آیه ۲۱ سوره مبارکه کهف:
... إِذْ يَتَنَازَعُونَ بَيْنَهُمْ أَمْرَهُمْ فَقَالُوا ابْنُوا عَلَيْهِم بُنْيَانًا رَّبُّهُمْ أَعْلَمُ بِهِمْ قَالَ الَّذِينَ غَلَبُوا عَلَىٰ أَمْرِهِمْ لَنَتَّخِذَنَّ عَلَيْهِم مَّسْجِدًا
در مسئله معاد مردم منازعه داشتند و پس از آن که به احوال اصحاب کهف آگاه شدند، مشرکان گفتند یک دیواری بکشند تا مسئله و حجت خداوند بر معاد پنهان بماند؛ اما موحدین که شاهدش کلمه «مسجداً» میباشد گفتند مسجدی بنا کنیم و نگفتند بر سر مزارشان «معبدی» بنا کنیم و کلمه مسجد در مقابل معابد به کار رفته است.
قرآن میفرماید:
...لَّهُدِّمَتْ صَوَامِعُ وَبِيَعٌ وَصَلَوَاتٌ وَمَسَاجِدُ يُذْكَرُ فِيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثِيرًا...«40 حج»
اولاً به شیعیان تهمت زدید که میگویند «باید» بر مزار صلحا و شهداء بنای یاد بود ساخت. شیعیان میگویند: مسجد ساختن بر مزار اولیای الهی در قرآن به عنوان عمل موحدین آمده و قرآن کریم هم آن را منع نکرده است؛ پس این بنا ساختن گناه و حرام یا عمل مشرکان نیست، پس جایز میباشد. قبر حضرت اسماعیل -ع- و حضرت هاجر -س- در کنار کعبه در حجر اسماعیل است و هیچ کس متعرض این بنا نشده است.
پیکر مطهر حضرت رسول اکرم -ص- و جنازه جناب ابوبکر و جناب عمر در بیت ام المومنین عایشه قرار گرفت و کاملاً آن جا ساختمان بوده است و آن ها را در این اتاق قرار دادند و تا کنون کسی از مسلمانان متعرض این بنا نشده است. چه تفاوتی است میان آن که کسی را در خاک قرار دهند و بعداً اتاقی بر روی آن بنا کنند یا از اول کسی را در داخل اتاقی دفن نمایند. یعنی اگر شیعیان بزرگان خود را در داخل یک خانه و اتاقی دفن کنند و از آن خانه حفاظت کنند تا خراب نشود مشکل حل خواهد شد؟! مزار حضرت هود و صالح و یونس و ذی الکفل -علیهم السلام- در عراق و مزار حضرت ابراهیم و یعقوب -علیهما السلام- در فلسطین، دارای بنا هستند و این بناهای تاریخی صد ها سال دربرابر چشمان مسلمانان اهل سنت از زمان فتح این بلاد توسط مسلمانان در دوران جناب عمر بن خطاب وجود داشته است و جناب عمر و حاکمان بعدی دستور به تخریب این بناهای تاریخی نداده و هنوز هم باقی است مگر آن که داعشیهای وهابی آن را خراب کنند. به علاوه هرچه از مصادیق تعظیم شعائر الهی باشد مانند مجلد کردن زیبای قرآن کریم، احترام مسلمانان را نشان میدهد و ساختن قبور بر مزار اولیاء هم احترام مسلمانان است و تعظیم این شعائر بوده و هست و تخریب آن ها هتک شعائر است، نظیر آن چه ما امروز از داعش و وهابیان میبینیم. اما سؤال این است که جنابان داعشی که وهابی هستند چرا قبر جناب معاویه ابن ابی سفیان را که چند ماه در اختیار داشتند خراب نکرده حتی یک گلوله به طرف آن شلیک نکردند؟!
اما این مطلب که چرا حضرت رسول اکرم -ص- در زمان خود چنین اقداماتی را برای بزرگان انجام نداده اند؟ یا چرا ایشان قرآن را مثل زمانهای بعد به صورت زیبا مجلد نکردند یا مساجد عالی نساخته اند؟ شاید سببش پرداختن به مشکلات مهم تر بوده و در مقام تثبیت بنیادهای اصلی بودند مانند مسئله «امامت» که آن همه ایشان اهتمام ورزیدند و نتیجه اش این شد که در سقیفه گذشت و ما آن را در بخشهای قبلی شرح دادیم تا آن که داستان غدیر به طور کلی فراموش و توجیه مضحک و نامعقولی از آن شد. آنچه که از قرآن و سنت نبوی مستفاد میشود، نه تنها از ساخت مسجد بر مزار نهی نشده است بلکه به تعظیم شعائر امر شده که ساخت مسجد نیز یکی از مصادیق آن است گرچه لازم نیست پیامبر اکرم -ص- به این مصداق عمل کرده باشند، بلکه مصادیق شعائر به شرایط هر جامعه، حسب زمان و مکان وابسته است و در منابع شیعی استفاده از خاک تربت حضرت حمزه سیدالشهداء برای ساخت تسبیح به وسیله حضرت زهرا -سلام الله علیها- نیز آمده است که این گونه مسائل و تبرک جستن نیز تعظیم اولیاء الهی است.
🔘 ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
بیّنات
🌹🌹🌹🌹🌹 🌷 #پاسخ در این بحث چند سؤال مطرح شده است: پاسخ ۵. آیه ۲۱ سوره مبارکه کهف: ... إِذْ يَتَنَاز
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷بخش دوم #پاسخ به #شبهه
مسئله «توسل» به پیامبران و اولیای خدا:
وظیفه واجب هر مسلمانی که به قرآن اعتقاد دارد این است که فقط بر خداوند توکل نموده و به مقربان درگاه الهی توسل نماید تا خداوند متعال گناهان ایشان را ببخشد و دعایشان را مستجاب فرماید؛ حتی برادران حضرت یوسف -ع- برای آن جنایت بزرگ خود، نزد پدرشان حضرت یعقوب -ع- آمدند و متوسل به ایشان شدند:
قَالُوا يَا أَبَانَا اسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا إِنَّا كُنَّا خَاطِئِينَ
«۹۷ یوسف»
حضرت یعقوب -ع- که دارای مقام رسالت و امامت است (۷۲ و ۷۳ انبیاء) توسل آن ها را قبول فرموده، در جواب آن ها فرمودند:
قَالَ سَوْفَ أَسْتَغْفِرُ لَكُمْ رَبِّي إِنَّهُ هُوَ الْغَفُورُ الرَّحِيمُ
«۹۸ یوسف»
خداوند به حضرت رسول اکرم -ص- فرموده است که برای مسلمانان استغفار کنند:
... واستغفر لهم ...«۱۵۹ آل عمران»
بدون هیچ گونه قید زمان و مکان یا مردم و گروه خاصی و حتی شرط پذیرش توبه مسلمانان نیز، استغفار رسول الله -ص- است و نمیتوان گفت که مسلمانان زمان پیامبر ص - یعنی صحابه - قبولی استغفارشان متوقف بر استغفار حضرت رسول -ص- بوده است ولی مسلمانان دورانهای بعد، قبولی استغفارشان متوقف و مشروط بر استغفار حضرت رسول الله -ص- نیست. این تفاوت گذاشتن بدون شاهد و دلیل عقلی و نقلی است:
وَمَا أَرْسَلْنَا مِن رَّسُولٍ إِلَّا لِيُطَاعَ بِإِذْنِ اللَّهِ وَلَوْ أَنَّهُمْ إِذ ظَّلَمُوا أَنفُسَهُمْ جَاءُوكَ فَاسْتَغْفَرُوا اللَّهَ وَاسْتَغْفَرَ لَهُمُ الرَّسُولُ لَوَجَدُوا اللَّهَ تَوَّابًا رَّحِيمًا«۶۴ نساء»
بنابراین سنت الهی در مورد تمام رسولان الهی و خصوصا رسول اکرم -ص- چنین است که تمام مسلمانان برای پذیرش استغفارشان هم خودشان باید استغفار کنند و هم حضرت رسول -ص- برایشان استغفار نماید و اما اگر نتوان به حضرت رسول -ص- پس از رحلتشان، توسل کرد، پس هیچ کس از مسلمانان استغفارش از زمان رحلت تا به قیامت پذیرفته نخواهد بود و این مستلزم عدم آمرزش همه صحابه و تابعین و دیگر مسلمانان پس از رحلت پیامبر -ص- است.
در آیه ۳۵ سوره مبارکه مائده صریحاً امر به وسیله جستن به درگاه حضرت احدیت شده ایم اگر ایمان داشته باشیم:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا اتَّقُوا اللَّهَ وَابْتَغُوا إِلَيْهِ الْوَسِيلَةَ وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ لَعَلَّكُمْ تُفْلِحُونَ
«۳۵ مائده»
در این آیه شریفه به سه مطلب عنایت شده است: ۱.تقوا داشتن ۲. وسیله جستن به سوی او ۳. تلاش در راه خداوند.
«تقوا» به طور اجمالی یعنی پس از مرحله علم و ایمان دارای عمل صالح بودن و رعایت اخلاق و پرهیز از تمامی گناهان. کلمه «جهاد» در این جا غیر از مسئله قتال و جهاد در جنگ است و به معنای هر نوع تلاش در راه خداوند متعال است مانند:
وَالَّذِينَ جَاهَدُوا فِينَا لَنَهْدِيَنَّهُمْ سُبُلَنَا... «۶۹ عنکبوت»
اما درباره وظیفه دوم یعنی ابتغاء وسیله: معنای «وسیله» چیست؟ وسیله یعنی دست آویز – آنچه باعث تقرب به غیر شود – آنچه به توسط آن به دیگری تقرب جویند. همچنین به معنای علت و سبب هم میباشد. ابتغاء هم یعنی جستن – خواستن – طلب کردن (دهخدا) پس معنای تحت لفظی آیه شریفه این است که برای تقرب جستن به خداوند متعال «سبب و علتی» بجویید.
التحقیق: ان الاصل الواحد فی الماده (و س ل ): هو رغبة فی تقرب. و من مصادیقه: المنزله و الدرجة و الوصلة و الرغبة و القربة و العمل، اذا لوحظ فیها القیدان مادیین و معنویین و سواء کان المیل و الرغبه طبیعیا و ارادیا والوسیلة فعلیة: ما یکون متصفا بالرغبة و القرب و فیها الامران فالوسیلة الارادیة کالانبیاء و الائمه و الاولیاء المقربین فالوسیلة الطبیعیة کدرجات الایمان و مقامات المعرفة و الصفات الروحانیة و الاعمال الخالصه الهیه فان فیها قرباً و تمایلاً الی الحق و المتوسل بما یستمسک بالعروة الوثقی...
قرآن کریم به مسئله «ابتغاء وسیله» دو گونه برخورد فرموده است...
🔘 ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
بیّنات
✅ سوالات نفس گیر از شیعیان‼️ 🔴 #شبهه ♻️ خداوند در قرآن کریم چندین و چندبار، ظالمترین و ستمگرترین ا
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷بخش سوّم #پاسخ به #شبهه
قرآن کریم به مسئله «ابتغاء وسیله» دو گونه برخورد فرموده است. یک نوع را تقبیح فرموده و یک نوع را امر فرموده و تحسین کرده است در آیه ذیل به هر دو آن ها عنایت شده است:
أُولَٰئِكَ الَّذِينَ يَدْعُونَ يَبْتَغُونَ إِلَىٰ رَبِّهِمُ الْوَسِيلَةَ أَيُّهُمْ أَقْرَبُ وَيَرْجُونَ رَحْمَتَهُ وَيَخَافُونَ عَذَابَهُ إِنَّ عَذَابَ رَبِّكَ كَانَ مَحْذُورًا
«۵۷ اسراء»
یعنی مشرکانی که ملائکه و یا غیر از آن ها را به عنوان وسیله برای تقرب به درگاه خداوند قرار میدهند خود آن ها یعنی این ملائکه و یا غیر آن ها به دنبال تقرب جستن به درگاه خدا هستند و به رحمت حضرت حق امیدوار و از عذابش هراسان هستند. پس خود ملائکه و غیر آن ها به دنبال وسیلهای برای تقرب به درگاه خدا هستند.
آنچه از توسل و ابتغاء وسیله قبیح، در این جا آمده است آن چیزی است که موجب شرک به خداست یعنی مشرکان، ملائکه و غیر آن ها را معبود خود گرفته و آن ها را به همراه حضرت احدیت میپرستیدند. پس مشرکان در مرحله اول برای تقرب به الله وسیله میجستند همانطور که برادران حضرت یوسف -ع- وسیله میجستند اما آن ها، خود وسیله را به صورت معبودی قرار دادند و به همین سبب مشرک گشتند. اما اصل آن که هر انسانی برای تقرب به نزد دیگری به دنبال «وسیله» میرود مطلقاً بد و قبیح نیست. هنگامی که وسیله را مستقل از خداوند و به صورت معبودی قرار دهد شرک است اما اگر مانند برادران حضرت یوسف -ع- بدانند که حضرت یعقوب -ع- بندهای از بندگان مقرب خدا است و او مانند دیگر مخلوقات بوده و هرگز شان الوهیت ندارد، نه تنها هیچ اشکالی ندارد بلکه خداوند امر به آن فرموده است و به پیامبران نیز امر فرموده است که توسل را بپذیرند مانند حضرت یعقوب ع (۹۸ یوسف) و حضرت رسول اکرم ص (۱۵۹ آل عمران) و از طرف دیگر، به مومنان امر فرموده که به آن ها توسل جویند. (۹۷ یوسف، ۶۴ نساء، ۳۵ مائده)
به قول مولانا در مثنوی:
دیدهای باید سبب سوراخ کن
تا سبب (حجب) را بر کند از بیخ و بن
یعنی سبب را دیدن و مسبب الاسباب را ندیدن غلط است یا اسباب را مستقل حساب کردن شرک است. نتیجه آن که مطلق توسل و ابتغاء وسیله به درگاه حق، قبیح و شرک نیست بلکه توسل و وسیله خواستن برای تقرب به درگاه خداوند اگر به همراه استقلال وسیله و سبب باشد و آن را معبود خود قرار دهد، شرک است. اما اگر توسل و وسیله خواستن به همراه عدم استقلال اسباب باشد و آن سبب را معبود خود نداند بلکه او را مخلوقی از مخلوقات بداند، شرک نیست بلکه خداوند به این مطلب امر فرموده است که به مقربان درگاهش برای توسل مراجعه کنیم و به این مسئله تصریح فرموده است:
... ابتغوا الیه الوسیله ... «۳۵ مائده»
و در داستان حضرت یعقوب -ع- و برادران حضرت یوسف -ع- به صورت ضمنی امر به توسل به انبیاء و امامان را بیان فرموده است و از همه مهم تر آن که در آیه ۶۴ سوره مبارکه نساء شرط استجابت و قبول استغفار بندگان را، استغفار حضرت رسول -ص- قرار داده است زیرا میفرماید: اگر آن ها هنگامی که به خودشان ظلم کردند «... ولو انهم اذ ظلموا انفسهم» و از خدا آمرزش خواستند «فاستغفروا الله» و پیامبر برای آنان آمرزش خواست «واستغفر لهم الرسول» یعنی به شرط آن که پیامبر اکرم -ص- برای آن ها استغفار کند، آنگاه خداوند را تواب و آمرزنده مییابند. بنابراین برای رسیدن به آمرزش سه امر یا سه شرط لازم است:
۱. استغفار خودشان ۲. به نزد رسول اکرم -ص- بیایند ۳. حضرت رسول الله -ص- هم برای آن ها استغفار کند. آن گاه خداوند را تواب و رحیم مییابند: «لوجدوا الله تواباً رحیماً» یعنی قطعاً خداوند را توبه پذیر و مهربان مییافتند. بنابراین بدون توسل به حضرت رسول اکرم -ص- هیچ استغفاری پذیرفته نیست و اگر به قول آقایان وهابی، توسل به کسانی که مردهاند صحیح نباشد و آن ها حضرت رسول -ص- را -نعوذ بالله- مرده میدانند، نتیجه این است که پس از رحلت ایشان هیچ یک از صحابه و تابعین و... توبه شان پذیرفته نبوده و نخواهد شد؛ زیرا دو شرط آمرزش محقق نشده است.
🔘 ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
بیّنات
✅ سوالات نفس گیر از شیعیان‼️ 🔴 #شبهه ♻️ خداوند در قرآن کریم چندین و چندبار، ظالمترین و ستمگرترین ا
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷بخش چهارم #پاسخ به #شبهه:
نکته قابل ذکر دیگر آن است که مصداق توسل نمیتواند اعمال صالحه و... باشد؛ زیرا خداوند در آیه ۳۵ سوره مبارکه مائده فرمود: «اتَّقُوا اللَّهَ» یعنی مسئله تقوا را قبلاً متذکر شده است و مسئله توسل غیر از تقوا (ایمان و عمل صالح) است؛ همچنین مقصود از توسل نمیتواند فعالیتهای دنیوی برای رسیدن به مقاصد باشد؛ زیرا توسل به اسباب طبیعی در آیه مذکور شده است: «...وَجَاهِدُوا فِي سَبِيلِهِ» پس توسل امری مستقل است که مصداق بارز و واضحش توسل به رسولان و امامان است (۹۸ یوسف) و مصداق دیگرش هم توسل به اشیاء مقدس است؛ مانند پیراهن حضرت یوسف -ع- که موجب شفای چشمان نابینای حضرت یعقوب -ع- گردید:
اذْهَبُوا بِقَمِيصِي هَٰذَا فَأَلْقُوهُ عَلَىٰ وَجْهِ أَبِي يَأْتِ بَصِيرًا...«۹۳ یوسف»
فَلَمَّا أَن جَاءَ الْبَشِيرُ أَلْقَاهُ عَلَىٰ وَجْهِهِ فَارْتَدَّ بَصِيرًا...«۹۶ یوسف»
حضرت یوسف -ع- گفت: این پیراهن مرا ببرید و بر صورت پدرم بیفکنید تا بینا شود... پس چون بشیر و مژده رسان آمد آن پیراهن را بر صورت او (حضرت یعقوب) انداخت و او بینا شد. مطلب ارزشمند دیگر جمله حضرت یعقوب -ع- در آخر آیه ۹۶ سوره مبارکه یوسف است که میفرماید:
...قَالَ أَلَمْ أَقُل لَّكُمْ إِنِّي أَعْلَمُ مِنَ اللَّهِ مَا لَا تَعْلَمُونَ
گفت: آیا به شما نگفتم که من از [جانب] خداوند چیزهایی میدانم که شما نمیدانید؟ معلوم میشود که ما هم مثل دیگر از مردمان، عالم به غیب و... نیستیم و از باب تعبد، وظیفه داریم برای تقرب به درگاه خداوند به اولیای الهی توسل نماییم و بدانیم که اشیاء مادی، اگر اولیاء خدا بخواهند باذن الله میتوانند موجب شفای مومنان، حتی انبیاء الهی گردند و حقیقت این امور از علومی است که به اولیاء داده شده و مثل علوم مادی و بشری نیست.
اما درباره توسل به قبر پیامبر -ص- در کتب اهل سنت از ام المومنین عایشه آمده است و اهل فن از اهل سنت روایت را صحیح شمرده اند. در سنن دارمی با سند صحیح روایتی آمده است که در قحطی مدینه ام المومنین عایشه دستور داد توسل به قبر پیامبر -ص- کنند¹ :
۹۳ – حدثنا ابوالنعمان حدثنا سعید بن زید حدثنا عمرو بن مالک النکری، حدثنا ابوالجوزاء اوس بن عبدالله قال: قحط اهل المدینه قحطاً شدیداً فسکوا الی عایشه فقالت: انظروا قبر النبی -ص- فاجعلوا منه کوًی الی السماء حتی لا یکون بینه بین السماء سقفٌ. قال: فقعلوا فمطرنا مطراً حتی نبت العشب و سمنت الابل حتی تبتقت من الشحم فسمّی عام الفتق.
اوس بن عبدالله میگوید: مردم مدینه دچار قحطی شدیدی شدند پس به عایشه شکایت کردند عایشه گفت: «به قبر رسول خدا -ص- رو بیاورید و پنجره هایی (روزنه – سوراخ) از آن به سوی آسمان بگشایید به طوری که بین قبر آن حضرت و آسمان سقفی نباشد.» راوی گوید: مردم همین کار را کردند، پس باران فراوانی بارید تا جایی که گیاهان رویید و شتر ها آنقدر چاق شدند که از شدت چربی ترک برداشتند به حدی که آن سال را سال «فتق» نامیدند.
🔘 ادامه دارد...
ـــــــــــــــــــــــــــ
¹. سنن دارمی ج ۱ ص ۲۲۷ تحقیق: حسین سلیم اسد الدارانی. الناشر: دار المغنی للنشر و التوزیع المملکه العربیه السعودیه الطبعه الاولی. ۱۴۱۲ هـ - ۲۰۰۰ م. (عدد الاجزاء ۴)
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
بیّنات
✅ سوالات نفس گیر از شیعیان‼️ 🔴 #شبهه ♻️ خداوند در قرآن کریم چندین و چندبار، ظالمترین و ستمگرترین ا
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷بخش پنجم #پاسخ به #شبهه
اما در سؤال با کمال ادب! طعنی بر صیغه شده است! درباره صیغه میتوانید به کتبی که در این باره مفصلاً تحقیق شده مراجعه فرمایید؛ اما اجمالاً نکاتی را باید عرض کنیم:
اولاً صیغه یا ازدواج موقت از دستورات شارع مقدس است و در قرآن کریم آمده است:
...فَمَا اسْتَمْتَعْتُم بِهِ مِنْهُنَّ فَآتُوهُنَّ أُجُورَهُنَّ فَرِيضَةً... «۲۴ نساء»
مراد از استمتاع در این جا «نکاح متعه» یا همان عقد موقت (به اصطلاح عوام، صیغه) است و این نوع نکاح در بعد از هجرت بوده و اخبار مسلم از شیعه و سنی داریم که این امر در میان صحابه و مسلمانان رایج بوده است؛ حال چه به واسطه تشریع در اسلام باشد و یا قبلاً بوده و اسلام آن را تایید کرده باشد. به هر حال از نظر لغت هم نمیتواند حقیقت لغوی آن را در نظر نگرفت؛ مانند دیگر لغات قرآنی. از طرف دیگر نمیتواند این کلمه استمتاع، برای نکاح دائمی باشد؛ زیرا در نکاح دائمی «اجر» وجود ندارد، بلکه در آن جا (نکاح دائمی) مسئله مهریه و صِداق مطرح است و مسئله پرداخت مهریه، به شکل مفصل در آیات قبل این آیه آمده است.
ثانیاً بزرگان علمای علم کلام (شیعه و سنی) قائل هستند که در زمان رسول اکرم -ص- این امر رایج بوده است و جناب عمر بن خطاب آن را ممنوع کرده است.
قوشجی (عالم بزرگ اهل سنت) در شرح بر تجرید الاعتقاد در مبحث امامت مینویسد: عمر بن خطاب خلیفه دوم گفت: «ای مردم سه چیز در عهد پیامبر بود و من آن ها را حرام کرده و عمل کننده به آن ها را عقوبت میکنم: ۱. متعه زنان (عقد موقت – صیغه) ۲. متعه حج ۳. حی علی خیر العمل در اذان»
ثالثاً در نقل صحیح محدثان اهل سنت هم این مطلب آمده است: صحیح بخاری در جلد ۶ صفحه ۳۷ قسمت التفسیر ذیل آیه ۱۹۶ سوره مبارکه بقره از عمران بن حصین نقل میکند که هنگامی که آیه متعه در کتاب خدا نازل شد، ما همراه رسول خدا بودیم و بدان عمل میکردیم و از قرآن چیزی نازل نشد که آن را تحریم کند و پیامبر اکرم -ص- تا زنده بود از آن نهی نکرد... و بعد از پیامبر مردی [منظور خلیفه دوم است] به نظر و رأی شخص خود چیزی گفت. بنابراین قرآن متعه (صیغه) را حلال کرده است و نه این آیه نسخ شده و نه پیامبر اسلام -ص- آن را حرام کرده است؛ الا اینکه خلیفه دوم به نظر شخص خودش آن را حرام نموده و ما برای اصحاب حتی اگر فقیه (مجتهد) و عادل باشند، حق تشریع قائل نیستیم و اجتهاد دربرابر نص را هم باطل میدانیم و این عمل خلیفه دوم، خلاف ملاک مدرسه سقیفه است؛ چرا که میگویند: «حسبنا کتاب الله» پس هرگز «بدعت» تبدیل به «سنت» نخواهد شد.
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷 #پاسخ
در این بحث چند سؤال مطرح شده است:
پاسخ ۲: نویسنده اگر اهل تحقیق بودند این سوال را مطرح نمیفرمودند؛ زیرا استشهاد به آن بسیار است که یک نمونه اش را از کتاب الغدیر متذکر میشویم.
اول باید این نکته روشن شود که این آیه در چه زمان و به چه سببی نازل شده است؛ آیا در روز عرفه بوده یا روز هجدهم ذی الحجه؟ آیا این آیه در واقعه غدیر خم نازل شده است؟ پاسخ به این پرسش ها را به نقل از ویکی فقه در منابع معتبر اهل سنت از علمایی که گفتهاند شأن نزول آیه در روز غدیر است، بیان مینماییم:
۱. ابن ابی حاتم عبدالرحمن بن محمد بن ادریس رازی
۲. احمد بن موسی بن مردوبه
۳. احمد بن محمد ثعلبی
۴. ابونعیم احمد بن عبدالله اصفهانی
۵. ابوالحسن علی بن احمد واحدی (مفسر قرآن)
۶. مسعود بن ناصر سجستانی
۷. عبدالله بن عبیدالله حسکانی
۸. ابن عساکر علی بن حسن دمشقی
۹. فخرالدین محمد بن عمر رازی (امام فخر رازی مفسر بزرگ اهل سنت)
۱۰. محمد بن طلحه نصیبی شافعی
۱۱. عبدالرزاق بن رزق الله رسنی
۱۲. حسن بن محمد نیشابوری (مفسر قرآن و صاحب مستدرک صحاح)
۱۳. علی بن شهاب الدین همدانی
۱۴. علی بن محمد معروف به ابن صباغ مالکی
۱۵. محمود بن احمد عینی
۱۶. عبدالرحمن بن ابی بکر سیوطی (مفسر قرآن)
۱۷. محمد محبوب عالم
۱۸. حاج عبدالوهاب بن محمد
۱۹. جمال الدین عطاء الله بن فضل الله شیرازی
۲۰. میرزا محمد بن معتمدخان بدخشانی
در تفسیر العیاشی¹ چنین آمده است: «ابن عباس و جابر بن عبدالله انصاری نقل میکنند که خداوند به پیامبر -صلی الله علیه و آله- دستور داد تا علی -علیه السلام- را به مردم بشناساند و ولایت او را به مردم خبر دهد. اما پیامبر -ص- نگرانی داشت که مردم بگویند: وی از خاندان خود حمایت کرد و به همین دلیل طغیان کنند که خداوند این آیه را نازل فرمود»
🔘 ادامه دارد...
ــــــــــــــــــــــــــــــ
¹. عیاشی، محمد بن مسعود – تفسیر العیاشی – تهران – چاپخانه علمیه ۱۳۸۰ هـ.ق – ج ۱ ص ۳۳۱
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110