بیّنات
✅ سؤالات نفس گیر از شیعیان‼️ 🔴 #شبهه ♻️ خداوند در قرآن کریم چندین و چندبار، ظالمترین و ستمگرترین ا
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷بخش دوم #پاسخ به #شبهه
در پاسخ به استشهاد اهل بیت -علیهم السلام- به آیه ابلاغ نیز باید گفت که نیازی به چنین کاری نبوده است؛ چرا که هر وقت به واقعه غدیر استشهاد میکردند، بالملازمه به آیه ابلاغ و اکمال دین هم استشهاد میشده است و لازم نبوده است که جداگانه استشهاد کنند؛ زیرا هر دو در یک روز یعنی «یوم الغدیر» واقع شده است. اما خوب است به نکاتی در این مسئله توجه نماییم:
روزی حضرت رسول الله -ص- به امیر المومنین علی بن ابی طالب -ع- فرمودند: حق تو واجب است بر کسانی که به من ایمان دارند. اگر تو نبودی حزب الله شناخته نمیشد و به واسطه تو دشمن خدا شناخته میشود، کسی که خداوند را ملاقات کند بدون ولایت تو هیچ ندارد. خداوند این آیه را به سوی من نازل کرد: «يَا أَيُّهَا الرَّسُولُ بَلِّغْ مَا أُنزِلَ إِلَيْكَ مِن رَّبِّكَ» یعنی در مورد ولایت تو یا علی¹ .
#امام_حسن -ع- در جواب سؤالی به قضیه غدیر اشاره نموده و فرمودند: وقتی آیه ابلاغ در غدیر خم نازل شد و پیامبر -ص- علی -ص- را به ولایت منصوب نمود، در این زمان در قلوب منافقین انکار پدیدار شد و مخفیانه با هم صحبت میکردند، به طوری که یکی از آن دو نفر به دیگری گفت: چه کسی بعد از پیامبر -ص- جانشین میشود، هرگز آن را در یک خانواده قرار نمیدهیم² .
واحدی از مفسرین اهل سنت در کتاب اسباب النزول³ و ابن ابی الحاتم⁴ از مفسرین اهل سنت در کتاب تفسیر القرآن العظیم و همچنین جلال الدین سیوطی در تفسیر الدر المنثور٥ و حاکم حسکانی در شواهد التنزیل٦ این روایت را آوردهاند که: ابی سعید خدری از اصحاب رسول الله -ص- میگوید: این آیه [ابلاغ] در روز غدیر در مورد «علی بن ابی طالب ع» نازل شد.
همچنین در کتاب گران سنگ و ارزشمند الغدیر حضرت علامه امینی -ره- قَسَم دادنهای حضرت امیرالمومنین -ع- (مناشدة) را آورده است که ایشان بارها صحابه را قسم دادند که یکی از آن ها به مسئله یوم غدیر بوده است.
ترجمه الغدیر ج ۲ ص ۱: این واقعه (غدیر خم) از ابتدای وقوع (روز هجدهم ذی الحجه سال دهم از هجرت نبوی) از قرنهای نخستین تا عصر حاضر پیوسته و بدون انقطاع از اصول مسلمه و حوادث غیر قابل تردید بوده به طوری که نزدیکان به این داستان ایمان و اذعان به آن داشته و دشمنان و مخالفین بدون اینکه تردید یا انکاری در خاطر خود راه دهند آن را بازگویی (روایت) نمودهاند و تا بدان پایه از تحقیق رسیده که ارباب جدل و معارضه نیز هر وقت که از طرف مدعیان آن ها دامنه مناظره بدان کشیده شده و قضیه به روایت آن منتهی گشته، ناچار بدان تن داده و نتوانستهاند با هیچ نیرنگ و جدلی آن را نادیده و یا ناشنیده انگارند.
لذا فیما بین صحابه و تابعین چه پیش از دوران خلافت ظاهری امیرالمومنین علی -ع- و چه در عهد خلافت آن جناب و اعصار بعد از آن استدلال به قضیه غدیر و یادآوری بدان با مبادله سوگند (مناشدة) بسیار دست داده (که علامه مفصل آن را ذکر کردهاند و ما فقط یک قسمت کوتاه آن را متذکر میشویم)
نخستین استدلال بدین منوال، کیفیت گفت و شنودی است که به وسیله شخص امیرالمومنین -ع- با اشخاص همزمان و معاصر در مسجد رسول خدا -ص- بعد از رحلت پیغمبر -ص- وقوع یافته این ماجرا را سلیم بن قیس هلالی در کتاب خود به تفصیل بیان داشته است. آن ها که آگاهی به آن را خواستارند بدان مراجعه کنند و ما در اینجا آنچه را که از مناشدات بعد از آن به وقوع پیوسته ذکر مینماییم.
سپس ایشان مناشدات بسیاری از اهل بیت -ع- را در کتاب الغدیر مفصلاً با اسناد آن آوردهاند پس سائل یا نویسنده محترم کاملاً جاهل به استشهاد ها میباشد.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
¹. طبری عمادالدین، بشاره المصطفی ، چاپ کتابخانه حیدریه نجف ۱۳۸۳ هـ.ق، ص ۲۷۶
². همان ص ۱۲۹
³. اسباب النزول از ابـوالـحـسن علی (۳۹۸ - ۴۶۸ ق) فرزند احمد معروف به واحدی نیشابوری
⁴. تفسیر القرآن الکریم، ابن ابی الحاتم، عبدالرحمن بن محمد، محقق: طیب، اسعد محمد، ناشر: مکتبه نزار مصطفی البارز، محل نشر: ریاض، عربستان
٥. سیوطى، جلال الدین، الدر المنثور فى تفسیر المأثور، کتابخانه آیة الله مرعشى نجفى، قم، ۱۴۰۴ ق.
۶. شواهد ألتنزیل لقواعد ألتفضیل، تألیف حاکم حسکانی، ناشر: وزارت ارشاد، تاریخ نشر ۱۴۱۱ قمری
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷 #پاسخ
پاسخ ۶. آیه عصمت:
...إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيراً«۳۳ احزاب»
اجمالاً باید به دو نکته اشاره کنم:
۱. مخاطب قبل از این آیه «نساء النبی» است و دستوراتی به آن ها داده شده است و دو تن از این زنان همان زنانی هستند که در سوره تحریم افشاء سرّ نمودند و مورد توبیخ خداوند واقع شدند و در آن جا قرآن متذکر میشود که زن پیامبر بودن موجب بهشتی بودن نیست، و مثال زن حضرت نوح و حضرت لوط -علیهماالسلام- بیان شده و در روایت صحیح از صحاح آمده است که ابن عباس از جناب عمر بن خطاب درباره آن دو زن سؤال کرد و ایشان گفتند: [ام المومنین] عایشه و [ام المومنین] حفصه بودند پس تکلیف همسران پیامبر -ص- کاملاً روشن است.
۲. مخاطب این قسمت از آیات «اهل بیت» است و به صورت متواتر همه علما اجماع دارند که مصداق اهل بیت حتی به نظر افرادی همچون #ابن_تیمیه پنج تن هستند: حضرت محمد بن عبدالله -ص- حضرت امیرالمومنین علی بن ابی طالب -ع- حضرت فاطمه الزهراء -س- حضرت حسن بن علی -ع- و حضرت حسین بن علی -ع-
از نظر لغت «اهل بیت» یا خانواده شامل مردان و زنان میشود و اطلاق کلمه «کم» در زبان عربی شامل جمعی میشود که مثلاً امکان دارد چند زن به همراه یک مرد و یا یک مرد در میان چند زن باشد. بنابراین کلمه نساء النبی شامل تعداد محدودی از زنان میشود که در تمام کتب معتبر اسامی آن ها کاملاً مشخص و عملکرد آن ها خصوصاً درباره ام المومنین عایشه، آمده است و مصادیق کلمه اهل بیت نیز کاملاً واضح است؛ به علاوه کلمه اهل بیت فقط بر آن کسانی که در تاریخ به صورت متواتر آمده است اطلاق شده که قبلاً اسامی مبارک آن ها مذکور شد و شامل هیچ فرد دیگر نیست و این امر متفقٌ علیه علمای اسلام است.
معنا و دلالت آیه تطهیر:
کلمه «الرجس» در قرآن درباره موارد زیر آمده است:
...كَذَٰلِكَ يَجْعَلُ اللَّهُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يُؤْمِنُونَ«۱۲۵ انعام»
پس رجس با ایمان رابطه متضاد دارد یعنی بی ایمانی، رجس است.
...وَيَجْعَلُ الرِّجْسَ عَلَى الَّذِينَ لَا يَعْقِلُونَ«۱۰۰ یونس»
پس رجس با عقل هم رابطه متضاد دارد یعنی جهالت، رجس است.
...فَاجْتَنِبُوا الرِّجْسَ مِنَ الْأَوْثَانِ...«۳۰ حج»
پس رجس با توحید نیز رابطه متضاد دارد یعنی شرک، رجس است.
نتیجه آن که هرگونه شرک، عدم ایمان و جهالت، رجس محسوب میشود. بنابراین آیه میفرماید که خداوند از این پنج تن (اهل بیت ع) تمامی پلیدی ها را از بین برده است پس آن ها موحد و مخلَص بوده و معدن ایمان محض و تعقل صرف میباشند. همچنین در مقام عمل هم از خمر، میسر و انصاب و ازلام (۹۰ مائده) و خوردن گوشتهای خوک و میته و... (۱۴۵ انعام) و از مرضهای قلبی (۱۲۵ توبه) کاملاً پاک و منزه هستند.
🔘 ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
بیّنات
✅ سؤالات نفس گیر از شیعیان‼️ 🔴 #شبهه ♻️ خداوند در قرآن کریم چندین و چندبار، ظالمترین و ستمگرترین ا
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷بخش دوم #پاسخ به #شبهه
معنای «يُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا»:
معنای تطهیر در قرآن کریم عام است و اختصاص به مسئله غسل و وضو ندارد؛ بلکه غسل و وضو یکی از مصادیق طهارت است (۶ مائده) و در آیه ۴۲ سوره مبارکه آلعمران آمده است:
وَإِذْ قَالَتِ الْمَلَائِكَةُ يَا مَرْيَمُ إِنَّ اللَّهَ اصْطَفَاكِ وَطَهَّرَكِ وَاصْطَفَاكِ عَلَىٰ نِسَاءِ الْعَالَمِينَ
یا آیه ۲۵ سوره مبارکه بقره میفرماید:
وَلَهُمْ فِيهَا أَزْوَاجٌ مُّطَهَّرَةٌ وَهُمْ فِيهَا خَالِدُونَ
خداوند حضرت مریم -س- را مطهر قرار داده است و ربطی به غسل و وضو ندارد؛ بلکه پاکی اخلاق و پاکدامنی مقصود است و درباره زنان بهشتی هم همینطور است. همچنین خداوند به حضرت ابراهیم و حضرت اسماعیل -علیهماالسلام- دستور میدهد بیتش (کعبه) را تطهیر کنند:
...أَن طَهِّرَا بَيْتِيَ لِلطَّائِفِينَ وَالْعَاكِفِينَ وَالرُّكَّعِ السُّجُودِ«۱۵ بقره و ۲۶ حج»
در آیه ۴ سوره مبارکه مدثر «وَثِيَابَكَ فَطَهِّرْ» بحث از پاکی ظاهری و مادی است و این غیر از پاکی معنوی است و در آیه شریفه:
رَسُولٌ مِّنَ اللَّهِ يَتْلُو صُحُفًا مُّطَهَّرَةً «۲ البینه»
مقصود این است که آیات قرآن دارای پاکی معنوی است نه پاکی ظاهری و درباره قرآن عظیم الشان الهی میفرماید:
فِي صُحُفٍ مُّكَرَّمَةٍ مَّرْفُوعَةٍ مُّطَهَّرَةٍ بِأَيْدِي سَفَرَةٍ كِرَامٍ بَرَرَةٍ«۱۳ تا ۱۶ عبس»
که دراین جا بحث از طهارت و ارزش عالی و معنوی این کتاب آسمانی است و باز هم درباره قرآن کریم میفرماید:
إِنَّهُ لَقُرْآنٌ كَرِيمٌ فِي كِتَابٍ مَّكْنُونٍ لَّا يَمَسُّهُ إِلَّا الْمُطَهَّرُونَ«۷۷ تا ۷۹ واقعه»
این باطن قرآن کریم است که یک حقیقت پوشیده میباشد و فقط «مطهرون» قادرند که با آن تماس داشته باشند (و این مطهرون همان اهل بیت -ع- هستند و لا غیر) و جنبه ظاهری آیه شریفه نیز آن است که با غسل و وضو به قرآن تماس داشته باشند. در این آیه خداوند اهمیت و ارزش والای معنوی اولیای خود را بیان نموده است و در مقام تمجید از ایشان میباشد چرا که آن ها را تطهیر فرموده است:
إِذْ قَالَ اللَّهُ يَا عِيسَىٰ إِنِّي مُتَوَفِّيكَ وَرَافِعُكَ إِلَيَّ وَمُطَهِّرُكَ مِنَ الَّذِينَ كَفَرُوا... «۵۵ آل عمران»
و این مقام پاکی از کفار، همان مقام قرب و اخلاص معنوی است و عکس آن را برای کفار مطرح ساخته است و میفرماید:
...أُولَٰئِكَ الَّذِينَ لَمْ يُرِدِ اللَّهُ أَن يُطَهِّرَ قُلُوبَهُمْ لَهُمْ فِي الدُّنْيَا خِزْيٌ وَلَهُمْ فِي الْآخِرَةِ عَذَابٌ عَظِيمٌ «۴۱ مائده»
این مطلب نشان میدهد که خداوند درباره مشرکان اراده نکرده است که قلوبشان را تطهیر کند «لم یرد الله ان یطهر قلوبهم» اما درباره اهل بیت -ع- اراده فرموده است که آنان را تطهیر فرماید. نتیجه آن که سیاق آیه ۲۸ سوره مبارکه احزاب «یا ایها النبی قل لازواجک» مربوط به دستوراتی است که باید همسران پیامبر رعایت کنند و در آیه ۳۲ هم «یا نساء النبی» خطابش متوجه همسران پیامبر است؛ اما در آیه تطهیر کاملاً به صورت بیّن خطاب عوض شده است و از ضمیر جمع مونث به ضمیر جمع مذکر تغییر یافته است؛ از طرف دیگر عنوان «ازواجک» و «نساء النبی» غیر از عنوان «اهل بیت» میباشد، پس آیه تطهیر و تمجید از اهل بیت -ع- شامل زنان پیامبر نخواهد شد و از قطعیات و مسلّمات در تاریخ قرآن کریم است که پیامبر اسلام -ص- پس از نزول آیات، تعیین میفرمودند کدام آیه یا جمله در کجای آیات دیگر قرار گیرد و به اصطلاح ادبی این آیه تطهیر یک جمله معترضه است و دلالت و سیاق، سبب نمیشود که از ظهور ضمیرهای متفاوت و ظهور عنوانهای کاملاً متفاوت صرف نظر نماییم.
🔘 ادامه دارد...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
📝حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
بیّنات
✅ سؤالات نفس گیر از شیعیان‼️ 🔴 #شبهه ♻️ خداوند در قرآن کریم چندین و چندبار، ظالمترین و ستمگرترین ا
🌹🌹🌹🌹🌹
🌷بخش سوم #پاسخ به #شبهه
نویسنده محترم در آخر سوال ۸۶ اظهار لطف فرموده است و میفرماید: کیست ستمکارتر از آن کس که بر خدا دروغ بسته (اشاره به آیه ۲۱ انعام) برادران روحانی عزیز و گرامی که من مطمئنم بالاخره نور توحید روزی بر قلب شما خواهد تابید. آیا موقع آن نرسیده که از خواب غفلت و از زیر قرن ها جهل و تعصب و خرافه بیدار شوید؟.... متاسفانه چون در میان وهابی ها منطق بی ارزش است و برخی از اهل سنت هم به علم منطق بی توجه میباشند، به تناقض در کلام خودشان عنایتی ندارند. باید توجه کرد که «برادر» فقط در اهل ایمان صدق میکند و در این صورت است که قرآن میفرماید:
إِنَّمَا الْمُؤْمِنُونَ إِخْوَةٌ...«۱۰ حجرات»
اگر نویسنده شیعیان را مومن میداند، چگونه در ادامه میفرمایند «نور توحید روزی بر قلب شما خواهد تابید» پس تا این نور تابیده نشده از نظر ایشان ما مشرک هستیم نه مومن! و در سوالات خود، شیعیان را «رافضی» یعنی خارج از دین اسلام میداند و برادری هم در مومنان است و بین مومن و مشرک تا ابد بغض و عداوت است «۴ ممتحنه»
اما جهت اطلاع عرض میکنم هر کس که اظهار اسلام کند، حتی اگر جناب یزید بن معاویه یا ابن ملجم باشد، مسلمان و مومن #ظاهری محسوب گشته، مشمول قوانین اسلامی است؛ به همین سبب ما اهل سنت و حتی این نویسنده را مسلمان حساب میکنیم و به همین سبب حضرت امیرالمومنین -ع- تا خوارج به جنگ نیامده بودند، ایشان را از سهم بیت المال محروم نکرد و همچنین ایشان در جنگ جمل با آن ها (ناکثین) در غنائم جنگی مانند مشرکان برخورد نکردند و زن ها را کنیز محسوب نفرمودند. در هر حال قرآن میفرماید:
يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِذَا ضَرَبْتُمْ فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَتَبَيَّنُوا وَلَا تَقُولُوا لِمَنْ أَلْقَىٰ إِلَيْكُمُ السَّلَامَ لَسْتَ مُؤْمِنًا...«۹۴ نساء»
ای کسانی که ایمان آورده اید! هنگامی که در راه خدا گام برمی دارید پس خوب تحقیق و وارسی کنید و کسی را که به شما اظهار اسلام میکند نگویید تو مومن نیستی... پس نمیتوان شیعیان را این گونه خطاب کرد که روزی نور توحید در قلبشان خواهد تابید.
🔘 ادامه مطلب را در پست بعدی ملاحظه نمایید...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
✍🏻حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
📚📚📚📚📚
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۱. ابوبکر بن ابی شیبه (۱۵۹- ۲۳۵) مؤلف کتاب «المصنّف» به سند صحیح:
هنگامی که مردم با ابی بکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره میپرداختند و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد و گفت: ای دختر رسول خدا محبوب ترین فرد برای ما پدر توست و بعد از پدر تو خودت، ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن ها #بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتی علی و زبیر به خانه برگشتند. دختر پیامبر به علی و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود خانه را بر شما بسوزاند. به خدا سوگند آنچه را قسم خورده است انجام میدهد.
۲. احمد بن یحیی جابر بغدادی بلاذری (متوفای ۲۷۰) مولف کتاب تاریخی «انساب الاشراف»:
ابوبکر به دنبال علی فرستاد تا بیعت کند ولی علی از بیعت امتناع کرد. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد و با فاطمه در مقابل باب خانه رو به رو شد. فاطمه گفت: «ای فرزند خطاب میبینم درصدد سوزاندن خانه من هستی؟» عمر گفت: «بله این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است»
۳. عبدالله بن مسلم بن قتیبیه دینوری (۲۱۲ – ۲۷۶) تاریخ دان و ادیب بزرگ اهل سنت در کتابش «الامامه والسیاسه»:
ابوبکر از کسانی که از بیعت با او سر برتافتند و در خانه علی گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد. او به در خانه علی آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع کردند. در این موقع عمر #هیزم طلبید و گفت: «به خدایی که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش میزنم» مردی به عمر گفت: «ای اباحفص در این خانه دختر پیامبر است» گفت: باشد.
ابن قتیبیه در دنباله این مطلب نوشته است (صفحه ۱۳):
عمر به همراه گروهی به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند. هنگامی که فاطمه صدای آنان را شنید با صدای بلند گفت: «ای رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایی به ما از فرزند خطاب و ابی قحافه رسید» وقتی مردم که همراه عمر بودند صدای زهرا و #گریه او را شنیدند برگشتند ولی عمر با گروهی باقی ماند و علی را از خانه بیرون آوردند نزد ابی بکر بردند و به او گفتند: بیعت کن. علی گفت: «اگر بیعت نکنم چه میشود؟» گفتند: به خدایی که جز او خدایی نیست گردن تو را میزنیم...
[حضرت هارون -ع- به حضرت موسی -ع- گفت: قال ابن امّ ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی ... «۱۵۰ اعراف»]
۴. تاریخ طبری: أتی عمر بن الخطاب منزل علی و فیه طلحه و الزبیر و رجال من المهاجرین فقال: «والله لاحرقن علیکم او لتخرجن الی بیعة» فخرج علیه الزبیر مصلتاً بالسیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فاخذوه.
عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وی رو به آنان کرد و گفت: «به خدا سوگند خانه را به آتش میکشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید» زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود، ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد. در این موقع افراد دیگر بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. بایع الناس و استشبتوا للبیعة و تخلف علی و الزبیر و اخترط الزبیر سیفه و قال اَعمدُه حتی یبایع علیَّ فبلغ ذلک ابابکر و عمر. فقال عمر: خذوا سیف الزبیر فاضربوا به الحجر .
۵. ابوالقاسم طبرانی (۲۶۰ – ۳۶۰) که ذهبی در میزان الاعتدال درباره او میگوید فردی معتبر است، در کتاب «المعجم الکبیر» درباره جناب ابوبکر در زمان مرگش میگوید:
ابوبکر در هنگام مرگ اموری را آرزو میکرد: «اما الثلاث اللائی وددت انی لا افعلهن فوددت انی لم أکن اکشف بیت فاطمه و ترکته» ای کاش سه چیز را انجام نمیدادم... ای کاش هتک حرمت خانه فاطمه نمیکردم و آن را به حال خود واگذار میکردم.
۶. ابن عبدربه در عقد الفرید (متوفای ۴۶۳) از عبد الرحمن بن عوف نقل میکند:
من در بیماری ابی بکر بر او وارد شدم تا از او عیادت کنم، او گفت، قال ابوبکر: «و ودت انی لم اکشف بیت فاطمه عن شیءٍ و ان کانوا اغلقوه علی الحرب» آرزو میکنم که ای کاش سه چیز را انجام نمیدادم... ای کاش خانه فاطمه را نمیگشودم هر چند آنان برای نبرد، در خانه را بسته بودند.
🔘 ادامه مطلب را در پست بعدی مطالعه نمایید...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
✍🏻حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
📚📚📚📚📚
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۷. نظّام از علمای بزرگ کلام (اصول عقاید) اهل سنت در کتاب الوافی بالوفیات (۱۶۰ – ۲۳۱):
احمد شهرستانی در الملل و النحل به نقل از نظّام مینویسد:
از جمله از عقاید نظّام آن بود که میگفت: عمر به خانه فاطمه حمله ور شده و فریاد میزد: خانه را با اهلش به آتش بکشید در حالی که در خانه نبود مگر علی و فاطمه و حسن و حسین. او در ادامه میگوید: «ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت المحسن من بطنها»
عمر در روز اخذ بیعت برای ابی بکر بر شکم فاطمه زد، او فرزندی که در رحم داشت و نام او را #محسن نهاده بودند #سقط کرد.
۸. مقاتل بن عطیه در کتاب الامامه و الخلافه:
«ان ابابکر بعد ما اخذ البیعه لنفسه من الناس بالارهاب و السیف و القوه ارسل عمر و قنفذاً و جماعه الی دار علی و فاطمه و جمع عمر الحطب علی دار فاطمه و احرق باب الدار...»
هنگامی که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر و زور بیعت گرفت عمر، قنفذ و جماعتی را به سوی خانه علی و فاطمه فرستاد و عمر هیزم جمع کرد و در خانه را آتش زد...
۹. ابن ابی دارم در کتاب «میزان الاعتدال» احمد بن محمد معروف به ابن ابی دارم محدث کوفی (متوفای ۳۵۷) کسی که محمد بن حماد کوفی درباره او میگوید: «کان مستقیم الامر عامة دهره» یعنی او در سراسر عمر خود پوینده راه راست بود.
وی نقل میکند که در محضر او این خبر خوانده شد: «ان عمر رفس فاطمه حتی اسقطت بمحسن » عمر لگدی بر فاطمه زد و او فرزندی که در رحم به نام محسن داشت سقط کرد.
۱۰.امام الحرمین جوینی استاد ذهبی از رسول خدا -ص- این گونه روایت میکند:
زمانی که فاطمه را دیدم به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا میبینم ذلّت وارد خانه او شده، حرمتش پایمال گشته، حقّش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته و فرزندی را که در رحم دارد سقط شده در حالی که پیوسته فریاد میزند: «وا محمداه» ولی کسی به او پاسخ نمیدهد، کمک میخواهد اما کسی به فریادش نمیرسد. او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق میشود و در حالی بر من وارد میشود که محزون، گرفتار، غمگین و شهید شده است و من در اینجا میگویم: خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده، کیفر ده هر که حقّش را غصب کرده، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلّد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه «امین» گویند. از کتاب فرائد السمطین جوینی حموئی.
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
✍🏻حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
🏴🔥🏴🔥🏴🔥🏴
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۱. ابوبکر بن ابی شیبه (۱۵۹- ۲۳۵) مؤلف کتاب «المصنّف» به سند صحیح:
هنگامی که مردم با ابی بکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره میپرداختند و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد و گفت: ای دختر رسول خدا محبوب ترین فرد برای ما پدر توست و بعد از پدر تو خودت، ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن ها #بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتی علی و زبیر به خانه برگشتند. دختر پیامبر به علی و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود خانه را بر شما بسوزاند. به خدا سوگند آنچه را قسم خورده است انجام میدهد.
۲. احمد بن یحیی جابر بغدادی بلاذری (متوفای ۲۷۰) مولف کتاب تاریخی «انساب الاشراف»:
ابوبکر به دنبال علی فرستاد تا بیعت کند ولی علی از بیعت امتناع کرد. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد و با فاطمه در مقابل باب خانه رو به رو شد. فاطمه گفت: «ای فرزند خطاب میبینم درصدد سوزاندن خانه من هستی؟» عمر گفت: «بله این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است»
۳. عبدالله بن مسلم بن قتیبیه دینوری (۲۱۲ – ۲۷۶) تاریخ دان و ادیب بزرگ اهل سنت در کتابش «الامامه والسیاسه»:
ابوبکر از کسانی که از بیعت با او سر برتافتند و در خانه علی گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد. او به در خانه علی آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع کردند. در این موقع عمر #هیزم طلبید و گفت: «به خدایی که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش میزنم» مردی به عمر گفت: «ای اباحفص در این خانه دختر پیامبر است» گفت: باشد.
ابن قتیبیه در دنباله این مطلب نوشته است (صفحه ۱۳):
عمر به همراه گروهی به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند. هنگامی که فاطمه صدای آنان را شنید با صدای بلند گفت: «ای رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایی به ما از فرزند خطاب و ابی قحافه رسید» وقتی مردم که همراه عمر بودند صدای زهرا و #گریه او را شنیدند برگشتند ولی عمر با گروهی باقی ماند و علی را از خانه بیرون آوردند نزد ابی بکر بردند و به او گفتند: بیعت کن. علی گفت: «اگر بیعت نکنم چه میشود؟» گفتند: به خدایی که جز او خدایی نیست گردن تو را میزنیم...
[حضرت هارون -ع- به حضرت موسی -ع- گفت: قال ابن امّ ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی ... «۱۵۰ اعراف»]
۴. تاریخ طبری: أتی عمر بن الخطاب منزل علی و فیه طلحه و الزبیر و رجال من المهاجرین فقال: «والله لاحرقن علیکم او لتخرجن الی بیعة» فخرج علیه الزبیر مصلتاً بالسیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فاخذوه.
عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وی رو به آنان کرد و گفت: «به خدا سوگند خانه را به آتش میکشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید» زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود، ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد. در این موقع افراد دیگر بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. بایع الناس و استشبتوا للبیعة و تخلف علی و الزبیر و اخترط الزبیر سیفه و قال اَعمدُه حتی یبایع علیَّ فبلغ ذلک ابابکر و عمر. فقال عمر: خذوا سیف الزبیر فاضربوا به الحجر .
۵. ابوالقاسم طبرانی (۲۶۰ – ۳۶۰) که ذهبی در میزان الاعتدال درباره او میگوید فردی معتبر است، در کتاب «المعجم الکبیر» درباره جناب ابوبکر در زمان مرگش میگوید:
ابوبکر در هنگام مرگ اموری را آرزو میکرد: «اما الثلاث اللائی وددت انی لا افعلهن فوددت انی لم أکن اکشف بیت فاطمه و ترکته» ای کاش سه چیز را انجام نمیدادم... ای کاش هتک حرمت خانه فاطمه نمیکردم و آن را به حال خود واگذار میکردم.
۶. ابن عبدربه در عقد الفرید (متوفای ۴۶۳) از عبد الرحمن بن عوف نقل میکند:
من در بیماری ابی بکر بر او وارد شدم تا از او عیادت کنم، او گفت، قال ابوبکر: «و ودت انی لم اکشف بیت فاطمه عن شیءٍ و ان کانوا اغلقوه علی الحرب» آرزو میکنم که ای کاش سه چیز را انجام نمیدادم... ای کاش خانه فاطمه را نمیگشودم هر چند آنان برای نبرد، در خانه را بسته بودند.
🔘 ادامه مطلب را در پست بعدی مطالعه نمایید...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
✍🏻حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
📚🔥📚🔥📚🔥📚
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۷. نظّام از علمای بزرگ کلام (اصول عقاید) اهل سنت در کتاب الوافی بالوفیات (۱۶۰ – ۲۳۱):
احمد شهرستانی در الملل و النحل به نقل از نظّام مینویسد:
از جمله از عقاید نظّام آن بود که میگفت: عمر به خانه فاطمه حمله ور شده و فریاد میزد: خانه را با اهلش به آتش بکشید در حالی که در خانه نبود مگر علی و فاطمه و حسن و حسین. او در ادامه میگوید: «ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت المحسن من بطنها»
عمر در روز اخذ بیعت برای ابی بکر بر شکم فاطمه زد، او فرزندی که در رحم داشت و نام او را #محسن نهاده بودند #سقط کرد.
۸. مقاتل بن عطیه در کتاب الامامه و الخلافه:
«ان ابابکر بعد ما اخذ البیعه لنفسه من الناس بالارهاب و السیف و القوه ارسل عمر و قنفذاً و جماعه الی دار علی و فاطمه و جمع عمر الحطب علی دار فاطمه و احرق باب الدار...»
هنگامی که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر و زور بیعت گرفت عمر، قنفذ و جماعتی را به سوی خانه علی و فاطمه فرستاد و عمر هیزم جمع کرد و در خانه را آتش زد...
۹. ابن ابی دارم در کتاب «میزان الاعتدال» احمد بن محمد معروف به ابن ابی دارم محدث کوفی (متوفای ۳۵۷) کسی که محمد بن حماد کوفی درباره او میگوید: «کان مستقیم الامر عامة دهره» یعنی او در سراسر عمر خود پوینده راه راست بود.
وی نقل میکند که در محضر او این خبر خوانده شد: «ان عمر رفس فاطمه حتی اسقطت بمحسن » عمر لگدی بر فاطمه زد و او فرزندی که در رحم به نام محسن داشت سقط کرد.
۱۰.امام الحرمین جوینی استاد ذهبی از رسول خدا -ص- این گونه روایت میکند:
زمانی که فاطمه را دیدم به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا میبینم ذلّت وارد خانه او شده، حرمتش پایمال گشته، حقّش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته و فرزندی را که در رحم دارد سقط شده در حالی که پیوسته فریاد میزند: «وا محمداه» ولی کسی به او پاسخ نمیدهد، کمک میخواهد اما کسی به فریادش نمیرسد. او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق میشود و در حالی بر من وارد میشود که محزون، گرفتار، غمگین و شهید شده است و من در اینجا میگویم: خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده، کیفر ده هر که حقّش را غصب کرده، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلّد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه «امین» گویند. از کتاب فرائد السمطین جوینی حموئی.
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
✍🏻حامد وفسی
🆔 @bayyenat110
🏴🔥🏴🔥🏴🔥🏴
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۱. ابوبکر بن ابی شیبه (۱۵۹- ۲۳۵) مؤلف کتاب «المصنّف» به سند صحیح:
هنگامی که مردم با ابی بکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره میپرداختند و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد و گفت: ای دختر رسول خدا محبوب ترین فرد برای ما پدر توست و بعد از پدر تو خودت، ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن ها #بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتی علی و زبیر به خانه برگشتند. دختر پیامبر به علی و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود خانه را بر شما بسوزاند. به خدا سوگند آنچه را قسم خورده است انجام میدهد.
۲. احمد بن یحیی جابر بغدادی بلاذری (متوفای ۲۷۰) مولف کتاب تاریخی «انساب الاشراف»:
ابوبکر به دنبال علی فرستاد تا بیعت کند ولی علی از بیعت امتناع کرد. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد و با فاطمه در مقابل باب خانه رو به رو شد. فاطمه گفت: «ای فرزند خطاب میبینم درصدد سوزاندن خانه من هستی؟» عمر گفت: «بله این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است»
۳. عبدالله بن مسلم بن قتیبیه دینوری (۲۱۲ – ۲۷۶) تاریخ دان و ادیب بزرگ اهل سنت در کتابش «الامامه والسیاسه»:
ابوبکر از کسانی که از بیعت با او سر برتافتند و در خانه علی گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد. او به در خانه علی آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع کردند. در این موقع عمر #هیزم طلبید و گفت: «به خدایی که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش میزنم» مردی به عمر گفت: «ای اباحفص در این خانه دختر پیامبر است» گفت: باشد.
ابن قتیبیه در دنباله این مطلب نوشته است (صفحه ۱۳):
عمر به همراه گروهی به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند. هنگامی که فاطمه صدای آنان را شنید با صدای بلند گفت: «ای رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایی به ما از فرزند خطاب و ابی قحافه رسید» وقتی مردم که همراه عمر بودند صدای زهرا و #گریه او را شنیدند برگشتند ولی عمر با گروهی باقی ماند و علی را از خانه بیرون آوردند نزد ابی بکر بردند و به او گفتند: بیعت کن. علی گفت: «اگر بیعت نکنم چه میشود؟» گفتند: به خدایی که جز او خدایی نیست گردن تو را میزنیم...
[حضرت هارون -ع- به حضرت موسی -ع- گفت: قال ابن امّ ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی ... «۱۵۰ اعراف»]
۴. تاریخ طبری: أتی عمر بن الخطاب منزل علی و فیه طلحه و الزبیر و رجال من المهاجرین فقال: «والله لاحرقن علیکم او لتخرجن الی بیعة» فخرج علیه الزبیر مصلتاً بالسیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فاخذوه.
عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وی رو به آنان کرد و گفت: «به خدا سوگند خانه را به آتش میکشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید» زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود، ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد. در این موقع افراد دیگر بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. بایع الناس و استشبتوا للبیعة و تخلف علی و الزبیر و اخترط الزبیر سیفه و قال اَعمدُه حتی یبایع علیَّ فبلغ ذلک ابابکر و عمر. فقال عمر: خذوا سیف الزبیر فاضربوا به الحجر .
۵. ابوالقاسم طبرانی (۲۶۰ – ۳۶۰) که ذهبی در میزان الاعتدال درباره او میگوید فردی معتبر است، در کتاب «المعجم الکبیر» درباره جناب ابوبکر در زمان مرگش میگوید:
ابوبکر در هنگام مرگ اموری را آرزو میکرد: «اما الثلاث اللائی وددت انی لا افعلهن فوددت انی لم أکن اکشف بیت فاطمه و ترکته» ای کاش سه چیز را انجام نمیدادم... ای کاش هتک حرمت خانه فاطمه نمیکردم و آن را به حال خود واگذار میکردم.
۶. ابن عبدربه در عقد الفرید (متوفای ۴۶۳) از عبد الرحمن بن عوف نقل میکند:
من در بیماری ابی بکر بر او وارد شدم تا از او عیادت کنم، او گفت، قال ابوبکر: «و ودت انی لم اکشف بیت فاطمه عن شیءٍ و ان کانوا اغلقوه علی الحرب» آرزو میکنم که ای کاش سه چیز را انجام نمیدادم... ای کاش خانه فاطمه را نمیگشودم هر چند آنان برای نبرد، در خانه را بسته بودند.
🔘 ادامه مطلب را در پست بعدی مطالعه نمایید...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
✍🏻 حضرت آیت الله وفسی
🆔 @bayyenat110
📚🔥📚🔥📚🔥📚
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۷. نظّام از علمای بزرگ کلام (اصول عقاید) اهل سنت در کتاب الوافی بالوفیات (۱۶۰ – ۲۳۱):
احمد شهرستانی در الملل و النحل به نقل از نظّام مینویسد:
از جمله از عقاید نظّام آن بود که میگفت: عمر به خانه فاطمه حمله ور شده و فریاد میزد: خانه را با اهلش به آتش بکشید در حالی که در خانه نبود مگر علی و فاطمه و حسن و حسین. او در ادامه میگوید: «ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت المحسن من بطنها»
عمر در روز اخذ بیعت برای ابی بکر بر شکم فاطمه زد، او فرزندی که در رحم داشت و نام او را #محسن نهاده بودند #سقط کرد.
۸. مقاتل بن عطیه در کتاب الامامه و الخلافه:
«ان ابابکر بعد ما اخذ البیعه لنفسه من الناس بالارهاب و السیف و القوه ارسل عمر و قنفذاً و جماعه الی دار علی و فاطمه و جمع عمر الحطب علی دار فاطمه و احرق باب الدار...»
هنگامی که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر و زور بیعت گرفت عمر، قنفذ و جماعتی را به سوی خانه علی و فاطمه فرستاد و عمر هیزم جمع کرد و در خانه را آتش زد...
۹. ابن ابی دارم در کتاب «میزان الاعتدال» احمد بن محمد معروف به ابن ابی دارم محدث کوفی (متوفای ۳۵۷) کسی که محمد بن حماد کوفی درباره او میگوید: «کان مستقیم الامر عامة دهره» یعنی او در سراسر عمر خود پوینده راه راست بود.
وی نقل میکند که در محضر او این خبر خوانده شد: «ان عمر رفس فاطمه حتی اسقطت بمحسن » عمر لگدی بر فاطمه زد و او فرزندی که در رحم به نام محسن داشت سقط کرد.
۱۰.امام الحرمین جوینی استاد ذهبی از رسول خدا -ص- این گونه روایت میکند:
زمانی که فاطمه را دیدم به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا میبینم ذلّت وارد خانه او شده، حرمتش پایمال گشته، حقّش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته و فرزندی را که در رحم دارد سقط شده در حالی که پیوسته فریاد میزند: «وا محمداه» ولی کسی به او پاسخ نمیدهد، کمک میخواهد اما کسی به فریادش نمیرسد. او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق میشود و در حالی بر من وارد میشود که محزون، گرفتار، غمگین و شهید شده است و من در اینجا میگویم: خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده، کیفر ده هر که حقّش را غصب کرده، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلّد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه «امین» گویند. از کتاب فرائد السمطین جوینی حموئی.
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
✍🏻 حضرت آیت الله وفسی
🆔 @bayyenat110
🏴🔥🏴🔥🏴🔥🏴
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۱. ابوبکر بن ابی شیبه (۱۵۹- ۲۳۵) مؤلف کتاب «المصنّف» به سند صحیح:
هنگامی که مردم با ابی بکر بیعت کردند، علی و زبیر در خانه فاطمه به گفتگو و مشاوره میپرداختند و این مطلب به عمر بن خطاب رسید. او به خانه فاطمه آمد و گفت: ای دختر رسول خدا محبوب ترین فرد برای ما پدر توست و بعد از پدر تو خودت، ولی سوگند به خدا این محبت مانع از آن نیست که اگر این افراد در خانه تو جمع شوند من دستور دهم خانه را بر آن ها بسوزانند. این جمله را گفت و بیرون رفت، وقتی علی و زبیر به خانه برگشتند. دختر پیامبر به علی و زبیر گفت: عمر نزد من آمد و سوگند یاد کرد که اگر اجتماع شما تکرار شود خانه را بر شما بسوزاند. به خدا سوگند آنچه را قسم خورده است انجام میدهد.
۲. احمد بن یحیی جابر بغدادی بلاذری ( متوفای ۲۷۰ ) مولف کتاب تاریخی «انساب الاشراف»:
ابوبکر به دنبال علی فرستاد تا بیعت کند ولی علی از بیعت امتناع کرد. سپس عمر همراه با فتیله (آتشزا) حرکت کرد و با فاطمه در مقابل باب خانه رو به رو شد. فاطمه گفت: «ای فرزند خطاب میبینم درصدد سوزاندن خانه من هستی؟» عمر گفت: «بله این کار کمک به چیزی است که پدرت برای آن مبعوث شده است»
۳. عبدالله بن مسلم بن قتیبیه دینوری (۲۱۲ – ۲۷۶) تاریخ دان و ادیب بزرگ اهل سنت در کتابش «الامامه والسیاسه»:
ابوبکر از کسانی که از بیعت با او سر برتافتند و در خانه علی گرد آمده بودند، سراغ گرفت و عمر را به دنبال آنان فرستاد. او به در خانه علی آمد و همگان را صدا زد که بیرون بیایند و آنان از خروج از خانه امتناع کردند. در این موقع عمر هیزم طلبید و گفت: «به خدایی که جان عمر در دست اوست بیرون بیایید یا خانه را بر سرتان آتش میزنم» مردی به عمر گفت: «ای اباحفص در این خانه دختر پیامبر است» گفت: باشد.
ابن قتیبیه در دنباله این مطلب نوشته است (صفحه ۱۳):
عمر به همراه گروهی به در خانه فاطمه آمدند، در خانه را زدند. هنگامی که فاطمه صدای آنان را شنید با صدای بلند گفت: «ای رسول خدا پس از تو چه مصیبت هایی به ما از فرزند خطاب و ابی قحافه رسید» وقتی مردم که همراه عمر بودند صدای زهرا و گریه او را شنیدند برگشتند ولی عمر با گروهی باقی ماند و علی را از خانه بیرون آوردند نزد ابی بکر بردند و به او گفتند: بیعت کن. علی گفت: «اگر بیعت نکنم چه میشود؟» گفتند: به خدایی که جز او خدایی نیست گردن تو را میزنیم...
[ حضرت هارون -ع- به حضرت موسی -ع- گفت: قال ابن امّ ان القوم استضعفونی و کادوا یقتلوننی ... «۱۵۰ اعراف» ]
۴. تاریخ طبری: أتی عمر بن الخطاب منزل علی و فیه طلحه و الزبیر و رجال من المهاجرین فقال: «والله لاحرقن علیکم او لتخرجن الی بیعة» فخرج علیه الزبیر مصلتاً بالسیف فعثر فسقط السیف من یده فوثبوا علیه فاخذوه.
عمر بن خطاب به خانه علی آمد در حالی که گروهی از مهاجران در آنجا گرد آمده بودند. وی رو به آنان کرد و گفت: «به خدا سوگند خانه را به آتش میکشم مگر اینکه برای بیعت بیرون بیایید» زبیر از خانه بیرون آمد در حالی که شمشیر کشیده بود، ناگهان پای او لغزید و شمشیر از دستش افتاد. در این موقع افراد دیگر بر او هجوم آوردند و شمشیر را از دست او گرفتند. بایع الناس و استشبتوا للبیعة و تخلف علی و الزبیر و اخترط الزبیر سیفه و قال اَعمدُه حتی یبایع علیَّ فبلغ ذلک ابابکر و عمر. فقال عمر: خذوا سیف الزبیر فاضربوا به الحجر .
۵. ابوالقاسم طبرانی (۲۶۰ – ۳۶۰) که ذهبی در میزان الاعتدال درباره او میگوید فردی معتبر است، در کتاب «المعجم الکبیر» درباره جناب ابوبکر در زمان مرگش میگوید:
ابوبکر در هنگام مرگ اموری را آرزو میکرد: «اما الثلاث اللائی وددت انی لا افعلهن فوددت انی لم أکن اکشف بیت فاطمه و ترکته» ای کاش سه چیز را انجام نمیدادم... ای کاش هتک حرمت خانه فاطمه نمیکردم و آن را به حال خود واگذار میکردم.
۶. ابن عبدربه در عقد الفرید (متوفای ۴۶۳) از عبد الرحمن بن عوف نقل میکند:
من در بیماری ابی بکر بر او وارد شدم تا از او عیادت کنم، او گفت، قال ابوبکر: «و ودت انی لم اکشف بیت فاطمه عن شیءٍ و ان کانوا اغلقوه علی الحرب» آرزو میکنم که ای کاش سه چیز را انجام نمیدادم... ای کاش خانه فاطمه را نمیگشودم هر چند آنان برای نبرد، در خانه را بسته بودند.
🔘 ادامه مطلب را در پست بعدی مطالعه نمایید...
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
✍🏻 حضرت آیت الله وفسی
🆔 @bayyenat110
📚🔥📚🔥📚🔥📚
📖 منابع اهل سنت درباره حمله به خانه حضرت فاطمه زهرا سلام الله علیها
۷. نظّام از علمای بزرگ کلام ( اصول عقاید ) اهل سنت در کتاب الوافی بالوفیات (۱۶۰ – ۲۳۱):
احمد شهرستانی در الملل و النحل به نقل از نظّام مینویسد:
از جمله از عقاید نظّام آن بود که میگفت: عمر به خانه فاطمه حمله ور شده و فریاد میزد: خانه را با اهلش به آتش بکشید در حالی که در خانه نبود مگر علی و فاطمه و حسن و حسین. او در ادامه میگوید: «ان عمر ضرب بطن فاطمه یوم البیعه حتی القت المحسن من بطنها»
عمر در روز اخذ بیعت برای ابی بکر بر شکم فاطمه زد، او فرزندی که در رحم داشت و نام او را محسن نهاده بودند سقط کرد.
۸. مقاتل بن عطیه در کتاب الامامه و الخلافه:
«ان ابابکر بعد ما اخذ البیعه لنفسه من الناس بالارهاب و السیف و القوه ارسل عمر و قنفذاً و جماعه الی دار علی و فاطمه و جمع عمر الحطب علی دار فاطمه و احرق باب الدار...»
هنگامی که ابوبکر از مردم با تهدید و شمشیر و زور بیعت گرفت عمر، قنفذ و جماعتی را به سوی خانه علی و فاطمه فرستاد و عمر هیزم جمع کرد و در خانه را آتش زد...
۹. ابن ابی دارم در کتاب «میزان الاعتدال» احمد بن محمد معروف به ابن ابی دارم محدث کوفی (متوفای ۳۵۷) کسی که محمد بن حماد کوفی درباره او میگوید: «کان مستقیم الامر عامة دهره» یعنی او در سراسر عمر خود پوینده راه راست بود.
وی نقل میکند که در محضر او این خبر خوانده شد: « ان عمر رفس فاطمه حتی اسقطت بمحسن » عمر لگدی بر فاطمه زد و او فرزندی که در رحم به نام محسن داشت سقط کرد.
۱۰.امام الحرمین جوینی استاد ذهبی از رسول خدا -ص- این گونه روایت میکند:
زمانی که فاطمه را دیدم به یاد صحنهای افتادم که پس از من برای او رخ خواهد داد، گویا میبینم ذلّت وارد خانه او شده، حرمتش پایمال گشته، حقّش غصب شده، از ارث خود ممنوع گشته، پهلوی او شکسته و فرزندی را که در رحم دارد سقط شده در حالی که پیوسته فریاد میزند: «وا محمداه» ولی کسی به او پاسخ نمیدهد، کمک میخواهد اما کسی به فریادش نمیرسد. او اول کسی است که از خاندانم به من ملحق میشود و در حالی بر من وارد میشود که محزون، گرفتار، غمگین و شهید شده است و من در اینجا میگویم: خدایا لعنت کن هر که به او ظلم کرده، کیفر ده هر که حقّش را غصب کرده، خوار کن هر که خوارش کرده و در دوزخ مخلّد کن هر که به پهلویش زده تا فرزندش را سقط کرده و ملائکه «امین» گویند. از کتاب فرائد السمطین جوینی حموئی.
📚برگرفته از کتاب #هارون
📌 بررسی و تحقیق درباره مقام و منزلت حضرت امام علی ابن ابی طالب علیه السلام
✍🏻 حضرت آیت الله وفسی
🆔 @bayyenat110