eitaa logo
بسلام آمنين
2.3هزار دنبال‌کننده
203 عکس
30 ویدیو
19 فایل
وَسَدَّ الأَبْوابَ إِلّا بابَ #عَليٍ وَقالَ: أَنا مَدينةُ العِلْمِ وُعَليٌ بابُها #تمدن_مدرن، بالهای پرواز انسان را شکست و پاهایش را زخمی کرد، آنگاه با منت به او عصا داد @Haj_ghasem_y یادداشتهای سبک زندگی اسلامی
مشاهده در ایتا
دانلود
بسم الله الرحمن الرحیم امروز به دلیل فوت یکی از عزیزان، راهی شدم. در این زمینه یادداشتی نوشته بودم که خواندنش خالی از لطف نخواهد بود: نوع مدیریت مسئله در اسلام چگونه است؟ چه اشکالات بنیادینی بر مدیریت متمرکز و کلان قبرستان وارد است؟ 👇 دفن یکی از مهم ترین سرچشمه های عبرت و تربیت در مدیریت شهری مدرن https://eitaa.com/besalamen_amenin/110
در مسیر ، به زیارت یار صدیق و خاص حضرت آقا امام رضا علیه السلام، یعنی جناب رفتم. ازیشان روایات مهمی به نقل از امام علیه السلام نقل شده که یکی از مهم ترین آنها، همین روایت تمدنی مشهور و بسیار بنیادین است. بنده کمترین فکر می کنم این روایت گرانقدر، تعیین کننده مهم ترین وظیفه شیعیان است! این روایت، اصلی ترین هر شیعه و محب اهل بیت علیهم السلام است: عَنْ حَمْدَانَ بْنِ سُلَيْمَانَ عَنْ عَبْدِ اَلسَّلاَمِ بْنِ صَالِحٍ اَلْهَرَوِيِّ قَالَ: سَمِعْتُ أَبَا اَلْحَسَنِ عَلِيَّ بْنَ مُوسَى اَلرِّضَا عَلَيْهِ السَّلاَمُ يَقُولُ رَحِمَ اَللَّهُ عَبْداً أَحْيَا أَمْرَنَا فَقُلْتُ لَهُ وَ كَيْفَ يُحْيِي أَمْرَكُمْ قَالَ يَتَعَلَّمُ اَلنَّاسَ فَإِنَّ اَلنَّاسَ لَوْ عَلِمُوا مَحَاسِنَ كَلاَمِنَا لاَتَّبَعُونَا عبدالسلام بن صالح معروف به می گوید: از امام رضا جان شنیدم که فرمودند: رحمت خدا بر کسی که امر ما، حکومت ما و جایگاه ما را در بین مردم زنده کند! پرسیدیم چگونه این کار را کند؟ حضرت فرمودند: را بیاموزد و به مردم آموزش دهد. چرا که اگر بشریت خوبیهای کلام ما را می دانستند، حتما پیرو ما می شدند (عیون اخبار الرضا ج۱ص۳٠۷) این روایت یکی از اصلی ترین منابع ما برای تاکید بر نویسندگی و است. چرا که نوشتن، ابزار نشر دانشهای قرآنُ اهل بیت است. یادداشتی که در این زمینه نوشته بودم: حزب اللهی بی قلم؟؟؟ هذا شيء عجيب! https://eitaa.com/besalamen_amenin/682
به وقت در راهپیمایی😍✊ امروز صبح برا بچه ها خریدم. یکی از پیشرفته ترین مخلوقات خداست😊. امام صادق علیه السلام می فرمایند: گوشت سنجد، گوشت انسان را مى‌روياند، استخوانش استخوان را و پوست آن پوست را. علاوه بر آن معده را گرم و تمیز مى‌كند. همانطور که سنجد امان از بواسير، ضعف و سستى است، به ساق‌ها نيرو مى‌بخشد و رگ جذام را دفع مى‌كند(کافی شریف ج۶ص۳۶۱) شاید مهم ترین مسئله در مواجهه با دشمن، باشد. با حاکم بر سازمان غذا و دارو که تولید میکند، نمی توان به جنگ حداکثری با دشمنان ایمان رفت. طرحینوباید! @besalamen_amenin
بسم الله الرحمن الرحیم ان شاءلله دو سه روز آینده، هاییکه این بچه ها نوشتن رو تو کانال منتشر میکنم. اون مکتوبها گواه ادعای بندست. بهشون گفتم ی یادداشت با این عنوان آماده کنید: ، قبل و بعد از جلسات الگوی پیشرفت😍 راستش هم بسیار بسیار خوشحال کننده بود، هم بشدت ناراحت کننده. ازینکه چرا باید پونزده هزار ساعت از عمر چنین سرمایه های گرانقدری گرفته بشه و آوردَشون از علوم نافعه دانشمندان واقعی عالم، باشه.... @besalamen_amenin
۹ فروردین ۱۴٠۴/سال پنجم سلام من به توووووووو یار قدییییییییییییمی منم همون هوااااااااااااااادار قدییییییییییمی!!!! چقد بلند! از کجا میاد خدایا؟ برگشتمُ دنبال صدا رو گرفتم تا رسیدم به آقا جعفر، شاطر محل. بنده خدا ی لحظه پیکان قدیمی شو روشن کردُ ضبطشم باهاش خوند. بعدشم سریع خاموش کردُ برگشت تو نونوایی. رفتم سمتشُ همینکه منو دید، با لبخند همیشگی گفت: سلام حاج آقااا خیلی مخلصیم😊! بعدشم سریع به شاگردش گفت: ازون نون خوبا به حاج آقا بده🥰! داستان رفاقت ما با آقا جعفر، به همیشگی من یعنی برمیگرده😍. ی روز صبح زود رفته بودم نون داغ بخرم برا صبحونه. طبق معمول اولین نفر بودمُ کسی تو صف نبود! خیلی گرررررم و بلند سلامُ احوالپرسی کردم. بین منُ تنور نونوایی، پنج شیش متر فاصله بود. برا اولین بار دیدم آقاجعفر منو خطاب قرار دادُ گفت: ببخشید حاج آقا این چه عطریه میزنید؟ جالبه با اینکه خیلی وقتا ندارم، اما همه میفهمن طلبه هستم🤔🤦‍♂️😅. منم حُسن سوءاستفاده رو کردمُ ی منبر مفصل درباره جایگاه مهم عطر براش رفتم. اینکه عطر زدن از اخلاق همه انبیای پیشرفته الهی بوده. عطر یکی از بهترین داروها برا سلامت و آرامش . اینکه پیامبر عظیم الشأن ما، پولی که برا عطر هزینه میکردن، بیشتر از پول غذاشون بوده. یا اینکه ایشون اووووونقدر معطر و خوشبو بودن که بوی خوبشون، تا دو سه روز از جاهایی که رد میشدن باقی می مونده(مکارم الاخلاق الباب الثانی فی التنظیف و مایتعلق به ص۴۸). البته منظورم عطرای طبیعیه که خداوند مهربان برامون خلق کرده ها، نه مضر! عطرایی مثل گل محمدی، گل نرگس، زعفران، مشک، عنبر، عطر شکوفه سنجد، عطر گل یاس، بهارنارنج و... حرفام که تموم شد، شیشه عطرمو درآوردم و گفتم ببخشید ی خُردشو استفاده کردم. ممنون میشم به عنوان ازم قبول کنید! اول که گفت نههههه حاج آقا فقط ی سؤال کردم. گفتم نه دیگه! این مال شماست. خیلی خوشحال شد، عطرُ گرفت و خیلی هم تشکر کرد. ازون به بعد جوری با من رفتار میکنه انگار چه کار بزرگی براش انجام دادم. فکر کنم که این تحقق وعده پیامبر سلام الله علیه باشه که فرمودن: ، تَهادُوا فإنَّها تَذهَبُ بِالضَّغائنِ: به هم هدیه بدین تا همدیگرو دوست داشته باشین، هدیه بدین چرا که کینه هارو میبره(الکافی ج۵ص۱۴۳) از آقاجعفر خداحافظی کردمُ رفتم میوه فروشی. سلاااااااام آقا داود عزیز، خوبستیییییین؟؟ الحمدالله خداروشکر.... حاج آقا کی بیام برا ؟ اتفاقا الان بهترین وقتشه! خبرتون میکنم ان شاءلله. از میوه فروشی اومدم بیرون ولی تو ذهنم، خاطرات تلخ حجامت رو مرور میکردم. بلایی که سر این یادگار گرانقدر رسول الله آوُرد(الخصال ج۲ص۶۱۲). حبس شش ماهه حکیم سر این داستان، حجامت کردن حضرت آقا به وسیله ی ایشون(اینجا). اینکه تا همین اواخر دهه هفتاد، وزارت بهداشت حجامت رو ممنوع کرده بود(اینجا)!! بعد ی سی ثانیه به خشکبار آقا امیر رسیدم. اساسا مزیت اینه که میتونی نیازهای اساسی زندگی رو به راحتی اونجا تامین کنی. چیزی که تو ای مثل تهران، به دلیل مبنا بودن نظریات آمریکایی کلا از بین رفته، و صدها مشکل به زندگی مردم تحمیل کرده(مطالعه بیشتر).وارد خشکبار فروشی که شدم، دیدم که بله اینجام بساطی به پاست🤦‍♂️: بااااااااااااز ای الااااهه ی ناااااااااااز سلااااااام آقای امیر😊خوب هستین ان شاءلله؟ به به حاج آقاااااا در خدمتیم. آقای امیر: ، گُل ختمی و سدر میخوام. خودِ سدر ها نه شامپو صدر صحت😂 بعد خرید خواستم بیام بیرون که آقا امیر گفتن: حاج آقا پس کی عطر میاری برامون؟ میای اینجا هی دل ما به این عطرا میره😍. ان شاءلله میارم براتون. ی ده تایی بیارید حاج آقا! خواستم ازش خداحافظی کنم گفتم: البته آقای امیر عزیز، میشه به جای این آهنگا بزاریا، خیلی فایدش بیشتره. بازم هرجور که صلاح میدونید! لبخندی زدُ گفت: حق با شماست! واقعا اینا فقط آدمو ناراحت میکنه. چند وقت قبل که رفتم ماشینو درست کنم، مکانیکه میگفت: حاج آقا اینقدر بوی خوبی میدین، دوست دارم همش پیش شما باشم💐😍 به خودم میگم خدایا: وقتی با یک تکنیک ساده که یادگار الهیه، اینقدر راحت میشه با مردم ارتباط گرفت، اگر عامل به همه چیزایی باشیم که از به ما رسیده، یقین دارم که هیچ کدوم از جذابیتها و زرقُ برقای پوشالی دنیای مدرن، نمیتونه جای رو تو قلب مردم بگیره(مطالعه بیشتر). به شرطی که اسلام رو فقط تو نماز روزه خلاصه نکنیم! الانم تو هیئت نوجوانان که ترجیح میدم اونو یک کوچیک خطاب کنم، هرکسی که بپرسه، بهش عطر هدیه میدم. البته الان عطرام تموم شده و باید در اسرع وقت بخرم😅😅 @besalamen_amenin
بسلام آمنين
#یادداشت_۱۹۵ ۹ فروردین ۱۴٠۴/سال پنجم سلام من به توووووووو یار قدییییییییییییمی منم همون هواااااااااا
چون پرسیدین عرض میکنم خدمتتون😍 اینا عطرای منه، از پارسال تا الان. اسم شرکتشون و واقعا کارای خوبی دارن. البته بنده اصلا نمی شناسمشون و الانم فقط از این باب که میخوام ی کار خوب رو معرفی کرده باشم، این عکسو گذاشتم.... میتونید برید تو سایتشون و سفارش بدین. اتفاقا بهترین هدیه و عیدی هم هست🌺😊 ی بزرگواری چند دقیقه قبل گفت: حاج آقا برای هیئت تون هر ماه دوتا عطر رو قبول میکنم که بخرم😍💐😊 این آدم همونیه که دو سه ماه پیش، ی دونه ازین ها بهش هدیه داده بودم. میگه حاج آقا مارو هم با همین عطرت گول زدیا😁😁😁😁..... تو دوره چهارده جلدی ، یکی از طرحهایی که برای مساجد بحث شده، همین طرح عطره که سه بخش داره و میتونید از اینجا مطالعش کنید @besalamen_amenin
16.02M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
به به به 😍 بگو ماشاالله عزیزم شهر ۱٠۶٠ شهید 🌷 💐🌺اللهم أدخلنا في كلّ خير أدخلت فيه محمّد و 💐🌺 @besalamen_amenin
علیه السلام برداشتهایی از نهج البلاغه : مصیبت از قرآن نپرسیدن! ای مردم: ما در روزگاری ستم پیشه و زمانه ای پر از ناسپاسی و کفران به سر می بریم! اینها جملاتی است که علیه السلام، سی و دومین خطبه نهج البلاغه را با آن شروع می کنند. نکته ی بسیار مهم، ویژگیهای پنج گانه ای است که امام برای چنین زمانه ای عنوان می فرمایند. ایشان در بیان چهارمین ویژگی جامعه پر از ظلمُ ستم می فرمایند: ! از چیزهایی که نمی دانیم نمی پرسیم! مهم تر اینکه اهل بیت علیهم السلام در دیگر بیاناتشان فرموده اند: آیات قرآن، مخزنهای دانش است و کلید آن مخزنها، از مفسران حقیقی عالم یعنی ائمه علیهم السلام است (الکافی ج۲ص۶٠۹). جامعه ای که پرسشهای ریزُ درشت خود را و نپرسد، گرفتار انواع جهالتها، بدبختی ها و ظلم های ساختاری کلان خواهد شد! هدف و حرف اصلی انقلاب اسلامی، بازگرداندن به امام و قرآن است. ۱۲ فروردین ۱۴٠۴/ قوچان خراسان رضوی @besalamen_amenin
۱۲ فروردین ۱۴٠۴/ سال پنجم أَلَمْ تَكُنْ أَرْضُ اللَّـهِ واسِعَةً؟(آیه۹۷نساء) بله، ولی دست اداره منابع طبیعی بود!!! در منطقه ذی قار ایشان را دیدم. صحنه ای که بعید می دانم مثل آن بر زمینُ زمان گذشته باشد: حاکمی در حال وصله زدن به کفشهایش! حاکمی که سرزمین پهناور مصر، یکی از استانهای حکومتش بود و ، دیگر نقطه ثروتمند دولت او. مرا که دیدند فرمودند: این کفش چقدر می ارزد یَابن عباس؟ عرض کردم هیچ یا ! فرمودند: به خدا قسم که این کفش کهنه را بیش از حکومت بر شما دوست دارم، مگر آنکه حقی به پا دارمُ باطلی بردارم(نهج البلاغه خطبه۳۳) عین همین معنا در کلمات فرزند خلف حضرت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام هم تکرار شده: اگر اسلام نباشد، احکام قرآن نباشد، مذهب جعفری در کشور از رسمیت بیافتد، اصلاً نمی‌خواهیم که هم وجود داشته باشند (صحیفه امام خمینی جلد ۱ صفحه ۱۵۹) همین بود که دقیقا یک روز بعد از ، سازندگی تمدنی امام هم شروع شد(اینجا). به همین دلیل است که دوست دارم درباره تمدنی ایشان کتابی بنویسم. در آن صورت، بخش مهمی از کتاب را به پیام تاریخی امام درباره زمین و مسکن اختصاص خواهم داد. پیش از آن بگویم که مسئله زمین یا ، یکی از پرتکرارترین موضوعات کتاب خداست. واقعا عجیب نیست که قرآن بیش از ۴۵٠ بار از زمین سخن گفته؟! مثلا صفت که سیزده بار در کلام الله ذکر شده. هشت مرتبه درباره حضرت حق که: إِنَّ اللَّهَ واسِعٌ عَلِيمٌ! دوبار هم برای رحمت و مغفرت الهی(انعام۱۴۷/نجم۳۲). جالب اینکه زمین، تنها مخلوقی است که مفتخر به دریافت این صفت شده. این موضوع آنقدر مهم است که قرآن سه مرتبه بر آن تاکید کرده. حتی در آیه۵۶ سوره عنکبوت و در بیانی بسیار قابل تأمل می فرماید: اساسا چون زمین واسع است، پس فقط خدا را بپرستید!!!!!! به راستی چه نسبتی میان سبک زندگی مبتنی بر واسع بودن أرض و ، به عنوان هدف اصلی خلقت وجود دارد(۵۶ذاریات)؟ زمین در قرآن جایگاهی بس والا و مقدس دارد، آنقدر که حضرت خالق، آنرا به خود نسبت داده و پنج بار فرموده اند: أَرْضيٖ و . یکی از ابعاد بسیار مهم مسئله زمین در اسلام، قانون طلایی است. حضرت به صراحت فرموده اند: مَنْ أَحْيَا أَرْضاً مَوَاتاً فَهِيَ لَهُ! هرکه زمین مرده ای را _با ساخت خانه، کشاورزی و یا جاری کردن آبْ_ زنده کند، مالک آن زمین خواهد بود!!!(تهذیب الاحکام ج۷ص۱۵۲) این یعنی در اسلام پیشرفته، با رعایت شرایط مذکور، زمین برای همه رایگان است. غم انگیز اینکه در حال حاضر، تمامی ساختُ سازهایی که در ارض واسعه ایران انجام شده، مساحت کشور است(اینجا). جالب اینکه ۱۵ درصد اراضی کشور، قابلیت سکونت دارد و برای ساخت یک طبقه‌ای برای مردم، تنها به دو درصد از این مساحت نیازمندیم(اینجا). حال به پیام تمدنی حضرت روح الله بازگردیم. پیامی که تنها سه ماه پس از صادر شد، آنهم در بحبوحه نا امنی ها، ترورها و بحرانهای کمرشکن: مشکل زمین باید حل شود و همۀ بندگان محروم خدا باید از این موهبت الهی استفاده‏‎ ‎‏کنند.‏ همۀ محرومان باید خانه داشته باشند. هیچ کسی در هیچ گوشۀ مملکت نباید از داشتن‏‎ ‎‏خانه محروم باشد(متن کامل). کاش در زمانه ای که کارشناسان بیسواد و بی درد ، از ساخت خانه های ۲۵متری دفاع می کنند، برای حقیقی کشور، به مطالبه ۴۶ ساله حضرت امام لبیک می گفت. یعنی در قالب یک طرح حساب شده فنی، مشکل زمین را حل می کرد. چرا که با ، علاوه بر خانه دار شدن همه مردم و پایان دادن به سازی، به دهها خاصیت بنیادین دیگر هم می رسیم. فوایدی مانند تسریع و تسهیل ازدواج ها، کاهش قیمت زمین، کاهش قیمت خوراکیها به دلیل تولید خود مردم، رشد کشاورزی و دامداری به عنوان برترین و مفیدترین مشاغل عالم، تولید فراوان که در ۲٠ آیه قرآن تاکید شده، افزایش سلامتی، کاهش بیماری ها، افزایش ضریب امنیت غذایی کشور، عدم تخریب محیط زیست به دلیل بسته بندی کارخانه ای، کاهش نیاز به حملُ نقل و سوخت، کاهش جدی بیکاری، ثروتمند شدن مردم، رشد جمعیت، بسترسازی ، پشتیبانی و رضایت مردم از حکومت و... در واقع میزان وابستگی عمیق با رایگان بودن زمین، اظهر مِنَ الشمس است. و شاید ارتباط جدی هدایت با واسع بودن أرض هم، مستور در همین نکته باشد(۵۶عنکبوت/۹۷نساء). متاسفانه در حال حاضر هشتاد درصد مساحت کشور، به اسم اراضی ملی در اختیار اداره منابع طبیعی است(اینجا). اداره ای که از یادگاران در این مملکت است. در این ، خدایش امام را بیامرزد که می فرمود: مراتع ما را ملی کردند، یعنی از دست ملت گرفتند!!(۵/۱۲/۵۷) @besalamen_amenin
5.72M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
منکه حسابی باهاش گریه کردم. این دو دقیقه، یکی از تمدنی ترین فیلمهاییه که تا حالا دیدم. بشدددددت عمیق، بشددددت راهبردی یادداشت رو که نوشتم، عزیزی این فیلمو از حضرت خمینی برام فرستاد. امامی که به جد معتقدم، جزء سانسورشده ترین شخصیتها تو آموزشُ پرورش و البته صداسیماست. راستی تا حالا دیدین یکی از سخنرانیای ایشون رو تو یکی از شبکه های اصلی تلویزیون، به صورت کامل پخش کنن؟؟؟؟ آه از اهداف بسیار بسیار بلند و خمینی بزرگ، که زیر چرخ دنده های دستگاه کارشناسی توسعه له شد. متن کامل پیام دردناک امام عزیز رو درباره نهضت خانه سازی برای محرومان بخونید.... انقلاب اسلامی آمد که یک جديد، بر مبنای قرآنُحدیث، پیش روی بشریت بگذارد و این کار، به فضل الهی انجام خواهد شد. پیام امام خمینی برای خانه سازی یادداشت احیای موات و زمین رایگان @besalamen_amenin
قبلا عرض کردم که یکی از کارای جدی ما تو کوچیکمون، عمل به روایات راهبردی و نویسندگیه.... اینم 📚یادداشت عالی یکی از عزیزان دلم که سال هشتم هستن😍 عنوان: روستا پیشرفته تر است یا تهران؟! 😅 سعی کرده با توجه به مسئله ، بین معیارهای توسعه و پیشرفت مقایسه کنه.... @besalamen_amenin
۱۶ فروردین ۱۴٠۴/سال پنجم و باز هم من، معجزه شگفت انگیز عطر😅 و رزقی «مِنْ حَيْثُ لا يَحْتَسِبُ🤔»!!!! از مدتها قبل می خواستم این کارو بکنم ولی نمیشد. وقتی دیدم تو سخنرانی اول سالشون به این موضوع تصریح کردن، خیلی جدی تر شدم. ایشون گفتن: «وظیفه‌ی مردم این است که هر کس می تواند یک تولیدی ولو کوچک به وجود بیاورد، این کار را بکند». جالب اینکه ، تنها مثالی بود که برای طرحهای تولیدی مردمی و کوچیک گفتن. و این دقیقا چیزی بود که از مدتها قبل تو ذهن داشتم. راستش چقدر حسرت خوردم که این مثال آقا، توی غفلت و غوغای رسانه ها گم شد. من طلبه کمترین حاضر بودم برم تلویزیون😅، و دو ساعتی درباره اهمیت این مثال بسیار مهم، ابعاد و فوایدش حرف بزنم. ولی خب دیگه.... برگردیم به داستان: حدود ده بیست متر از فضای پشت بام رو نیاز داشتم. دو روزی به آخر ماه رمضون مونده بود. نقشه قفس رو تو ذهنم کشیده بودم و علاوه بر این، می خواستم تقسیم به دو یا سه بخشش کنم تا بتونم هم بیارم. آخه کبوتر یکی از زیباترین، آرامش بخش ترین و مفیدترین مخلوقات خدا برا آدماست. گوشت و تخم مرغش😅 جزء بهترین هاست! ضمنا، کود کبوتر هم یکی از بهترین جایگزینای مضره. تازه، کبوتر ضد جنُّ شیاطینه و یکی از حیووناییه که عاشق اهل بیت علیهم السلامه (کتاب شریف کافی، باب ) از خونه زدم بیرونُ تو مسیر چندتا جوشکاری دیدم. چون می خواستم ی اسکلت آهنی درست کنمُ روشم ورق فلزی بندازم. قیمت که گرفتم، سر هم به پنج شیش میلیون تومن می رسید. گرون بودنش ی طرف، آهنی بودنشم طرف دیگه! هی می گفتم آهن که بندازم رو سقف، خیلی داغ میشه و پرنده ها اذیت میشن. بعدش گفتم چرا اسکلت چوبی نزارم🤔؟ که خیلی بهتره! نزدیک اذان ظهر بود که به خیابون شهید داودی رسیدم! اونجا ی مسجد خوبی هست که محل برگزاری هیئت هفتگی . ی هیئت خیلی خوب که خودمم یکی دو بار اونجا سخنرانی کردم. نماز که خوندم و از مسجد اومدم بیرون، دیگه داشتم به قطعیت می رسیدم که همون اسکلت آهنی رو سفارش بدم. چون هرچی گشتم نجاری خوبی پیدا نکردم. شاید حدودای چهارصد پونصد متری از مسجدْ دور، و وارد میدون اصلی شهر شدم. حس کردم یکی داره غیرعادی پشت سرم میاد🤔😅😨اما برنگشتم و به راهم ادامه دادم. یهو شنیدم داره میگه آقا آقا ببخشید! برگشتم دیدم ی مرد میانسال با کلی جوراب در حال . سلام حالتون خوبه؟ علیک سلام، خیلی ممنون ببخشید این شما زدین؟ 😊با یک مکث گفتم بله، چطور؟ آها از کنارم که رد شدین، گفتم این عطر حتما مال شما بوده. میشه بپرسم چه عطریه؟ 🥰 میشه بدین ی خرده بزنم؟ بله حتما. بعد که ی خرده عطرُ زد گفت: ان شاءلله علیه السلام ظهور کنن🤔😊 خواست عطرو پس بده، گفتم نه دیگه این مال شماست. گفت نهههه، گفتم قابلتون رو نداره. خیلی تشکر کرد، خودش رو معرفی و شمارشو هم داد. اگر کمکی چیزی نیاز داشتید در خدمتم. ممنون. راستی سراغ دارین؟ برای چی؟ میخوام ی جا برا کبوترام درست کنم. ی خرده فکر کردُ گفت: فلانی فلان جا مورد مناسبیه. باز فکر کردُ یهو گفت: عه البته همین جام یکی هست! اشاره کرد به اونطرف میدونُ گفت: اون گاراژ بزرگ رو می بینی؟ همون اولش ی نجار خیلی خوبه که اتفاقا خودشم کبوتر داره🥰🕊 گفتم ای چقد تو محشری. رفتمُ دیدم که بله! ی قفس بزرگ تو محل کارش درست کرده و تقریبا ده تایی هم کبوتر داشت. خدا میدونه چقدر آرامش می گرفتم به این کبوترا نگاه می کردم. ی خرده که صحبت کردیم، آقای نجار گفت: ؟ 🥰🤦‍♂️😅 کساییکه یادداشت قبلی رو خوندن، دلیل خندمو میدونن. خیلی راهنمایی کرد و گفت: برای اینکه ارزون دربیاد، میتونی ازین چوبای خام ببری خودت درست کنی. ی لحظه تو ذهنم اومد که خودمون تو روستا کلی داریم🤔چرا ازونا استفاده نکنم؟ بلافاصله گفتم وای خدایا، برای سقف هم از همون شاخه های سپیدارُ آلبالوهای تو باغچه استفاده می کنم. هم رایگانه هم طبیعیه داغم نمیشه. خیلی خوشحال شدم و از آقای نجار خداحافظی کردم. روز بعدش رفتم و به پدرم گفتم میخوام برم فلان باغچه برای اینکار. گفت که اونجا اصلا سپیداری نمونده! همه رو بریدیم. ولی دلم روشن بودُ گفتم حالا میرم ی کاریش میکنم. رفتمُ خداروشکر دیدم از اوووون همه سپیدار، فقط دوتا باقی مونده که اتفاقا یکیش خشک شده. انگار خدا برا من نگهش داشته بود. ی درخت حدودا ده متری که بشددددت برام کافی و مناسب بود😅🤲 دست به کار شدمُ همه چیزو آماده کردم. بچه ها رو هم با خودم برده بودم و حسسسابی کردن. زنگ زدم برادرم با وانتش اومدُ چوبارو بار زدیم به مقصد پشت بام. و اکنون پیگیر ادامه ماجرا هستم. بفضله تبارک و تعالی😊 یادداشت مشابه درباره عطر طرح عطر کتاب مسجد و اداره جامعه @besalamen_amenin