eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
خورشیدِ امید، جلوه‌گر آمده است میلاد امامِ منتظَر آمده است با اینکه هنوز مانده تا فروردین امسال بهار زودتر آمده است @dobeity_robaey
دو بند از یک ترکیب‌بند مهدوی ..ای مصلح کل، منجی در راه مهدی چشم امید هرچه خاطرخواه مهدی چون روز روشن می‌شود شب‌های تارم تا می‌درخشی مثل قرص ماه مهدی بگذار بوسه از کف پایت بچینم حتی به قدر لحظه‌ای کوتاه مهدی خوشبختی یعنی عاشقانی با تو هستند هم‌سفره، هم‌دل، هم‌نفسی، همراه مهدی قطعاً قنوت تو هدایت‌آفرین است چشم امید مردم آگاه مهدی سیدحسن‌ها پیش‌مرگت حجت الله! ای رهبر انصار حزب الله مهدی سبک و سیاق انقلاب تو حسینی‌ست ساماندهی لشگرت کار خمینی‌ست :: از جنس رعدی موعد طوفان می‌آیی با تیغ عدل و منطق و برهان می‌آیی گویا که "جاء الحق" به بازویت نوشتند در سایه‌سار رحمت قرآن می‌آیی تالی حیدر، مهدی کرار هستی چون شیرهای شرزه‌ای، غرّان می‌آیی تا لشکری از قوم سلمان برگزینی روزی سراغ مردم ایران می‌آیی به انتقام خون پاک شیعیانت تا ضاحیه، تا مقتل لبنان می‌آیی کوری چشم شوم اولاد سقیفه آقای شیعه! یاعلی گویان می‌آیی با عزم فتح مکه و فتح مدینه تنها، نه بلکه با دو صد گردان می‌آیی گفتم مدینه، داغ دل‌ها تازه شد باز ای آشنای تربت پنهان! می آیی؟! قربان چشمان ترت! برگرد برگرد آقا به جان مادرت! برگرد برگرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آن صدایی که مرا سوی تماشا می‌خواند از فراموشیِ امروز به فردا می‌خواند آشنا بود صدا، لهجۀ زیبایی داشت گله از فاصله، از غربت و تنهایی داشت هم‌نفس با من از آهنگ فراقم می‌خواند داشت از گوشۀ ایران به عراقم می‌خواند یادم انداخت که آن سوی تماشا او هست می‌روم می‌روم از خویش به هر جا او هست جمکران بدرقه در بدرقه، تسبیح به دست سهله آغوش گشوده‌ست مفاتیح به دست رایحه رایحه با بوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست مرا سوی خودش می‌خوانَد خانۀ دوست که از دوست پر از خاطره است خانۀ دوست که نام دگرش سامره است آن اویسم که شبی راه قرن را گم کرد با دل ما تو چه کردی که وطن را گم کرد؟ وطن آن‌جاست برایم که پر از خویشتن است یعنی آن‌جا که در آن خانۀ محبوب من است سامرا! خانۀ محبوب من! از او چه خبر؟ از دل‌آرام من، از خوبِ من، از او چه خبر؟ ما همه غرق سکوتیم تو این‌بار بگو سامرا! طاقت ما طاق شد از یار بگو سایۀ روشنش آورده مرا تا اینجا بوی پیراهنش آورده مرا تا اینجا به اذانش، به قنوتش، به قیامش سوگند به رکوعش، به سجودش، به سلامش سوگند قَسَمت می‌دهم آری به همان راز و نیاز آخرین بار کجا در حرمت خواند نماز؟ آخرین مرتبه کی راهی میقات شده‌ست؟ آخرین بار کجا غرق مناجات شده‌ست؟ خسته از فاصله‌ام با منِ بی‌تاب بگو با من از گریۀ او در دل سرداب بگو سامرا! ای که بلندای شکوهت عرش است گرد و خاک قدمش روی کدامین فرش است؟ حرمت ساحل آرام‌ترین امواج است این گدا سامره‌ای نیست، ولی محتاج است از زمستان پیاپی به بهارم برسان بر لبم عرض سلام است به یارم برسان ما به تکرار دچاریم بگو با یارم غیر او چاره نداریم، بگو با یارم ـ رنگ و رو رفته شد آفاق، به دنیا برگرد ما نخواندیم دعای فرج اما برگرد آنچه را مانع دیدار شد از دیده بگیر جز تو ما از همه گفتیم، تو نشنیده بگیر تو فقط چارۀ هر دردی و برمی‌گردی وعدۀ بی برو برگردی و برمی‌گردی روزیِ باغچه آن روز نفس خواهد بود جای دل، آن‌چه شکسته‌ست، قفس خواهد بود از سر مأذنۀ کعبه اذان می‌خوانیم قبلۀ کج شده را سوی تو می‌چرخانیم هر کجا می‌نگرم ردّ عبورت پیداست کوچه در کوچه نشانی ظهورت پیداست تازه این اول قصه‌ست، حکایت باقی‌ست ما همه زنده بر آنیم که رجعت باقی‌ست می‌نویسم که شب تار سحر می‌گردد یک نفر مانده از این قوم که برمی‌گردد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از خودم می‌پرسم آیا می‌شود او را ببینم؟ آن غریب آشنا را می‌شود آیا ببینم؟ اشک می‌ریزم اگر حرفی از او در بین باشد اشک می‌ریزم‌ اگر نامی از او حتی ببینم رد پایش را اگر در خلوت «علامه حلی» دستخطش را اگر در بین کاغذها ببینم از نگاه «سیدبحرالعلوم» آن ماه را آه! در میان سینه‌زن‌ها ظهر عاشورا ببینم یا به چشم «سید» او را بین سرداب مقدس در دل تاریک شب در سجده و نجوا ببینم کاش می‌شد در طواف کعبه دستش را ببوسم یا میان زائران اربعین او را ببینم سحرهای ساحران را دیده‌ام یک عمر یارب می‌رسد روزی عصا را در کف موسی ببینم؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در راه وصل، ما ندویده بریده‌ایم باری به روی شانه نبرده خمیده‌ایم دوران انتظار به ما خوش گذشته است ما را ببخش تازه به دوران رسیده‌ایم دنیای بی تو نیست به غیر از جهنمی دنیا تویی و ما همه دنیا ندیده‌ایم ... با اولین نسیم گذشتیم از این درخت ما یا کریمِ از سر شاخه پریده‌ایم ... ترجیح داده‌ایم قفس را به پر زدن یوسف فروش‌های اسارت خریده‌ایم در پشت پرده‌های جهالت نهان شدیم در نوع خود به وادی غفلت پدیده‌ایم در عصر انتظار تو یک عمر روز و شب جای نفس، بدون تو ذلت کشیده‌ایم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
پلکی زدی و صبح زمستان بهار شد خورشید در حرارت چشمت غبار شد تقدیر خاک، روشنی انتظار شد تیغ نگات خاطره‌ی ذولفقار شد چشم تو بهترین هنر آفرینش‌ست نامت همیشه تاج سر آفرینش‌ست عصر سیاه رنج، به پایان رسیده است بر دست باد، زلف پریشان رسیده است جان جهان و حضرت جانان رسیده است دیگر چه غم که صاحب دوران رسیده است دنیا رسیده است به پایان خط خون ای رستگاریِ دلِ تنهای مؤمنون چشمت بهشت را به تماشا گذاشته‌ست آیینه‌ای برابر زهرا گذاشته‌ست نقاش دهر، نقش تو یکتا گذاشته‌ست با تو چه منتی سر دنیا گذاشته‌ست ای نام دلربای تو تسبیح فاطمه ذکر قنوت و جان مفاتیح فاطمه ای انتظار سبز تمام پیمبران تنها امید و روزنه‌ی آخرالزمان باز است با تو پنجره‌ای رو به آسمان جاءَالحقِ خدا! زَهقَ الباطلی بخوان ای مرهم جریحه‌ی اعصار بردگی بشکن خلیل معجزه! دیوار بردگی بر خاک تا که گوشه‌ی چشمی نشان دهی، جانِ جهان بی حرکت را تکان دهی از کعبه با صلابت حیدر اذان دهی لرزه به قاب هرزگی دشمنان دهی ما زنده‌ایم صبح ظهور تو را؟! بگو غائب نمی‌شویم حضور تو را؟! بگو دیگر بس است هر چه که بی تو به سر شده‌ست عمری که بی تو لحظه به لحظه هدر شده‌ست قلبی که در خیال سفر در به در شده‌ست این زندگی برای همه درد سر شده‌ست بی تو گذشته حال و هوای جوانی‌ام "شرمنده‌ی جوانی از این زندگانی‌ام" ذکر قیام فاطمه: یا صاحب الزمان کار علی‌ست زمزمه: یا صاحب الزمان شعر امیر علقمه: یا صاحب الزمان باشد امید ما همه: یا صاحب الزمان دریاب این زمانه‌ی از بد گذشته را اندوه بی کرانه‌ی از حد گذشته را.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به کام خلق نشاطی که می‌دهد رطبش هزار سال دگر هم نمی‌رود طربش طبابتی‌ست برای طبیب ما که هنوز نرفته هیچ مریضی به جانب مطبش ز فیض ریخته دستش چو عمر، کوتاه است کسی که نیست بلند آه آه نیمه‌شبش اگر نسوخت دلم پا به پای او هر شب خودم به دست خودم صبح می‌کنم ادبش برای من سحر وصل عید قربان است شب وصال نمردم اگر، یکی طلبش به خیل گوشه‌نشینان فراق را دادند همیشه خیر ببیند مسببش، سببش به وقت بردن نامش به سجده می‌افتم نگار ما به خداوند می‌رسد نسبش دلش به ما عجمی‌زادگان بُوَد مایل اگرچه دلبر ما را نوشته‌اند عربش خدا کند که تقرب از آن‌طرف باشد به جای صد قدمم راضی‌ام به یک وجبش ”ز بخت خفته ملولم‌ بُوَد که بیداری… “ دعا کند همه را باز در نماز شبش ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
فرا رسیدن شعبان مبارک ای عشاق نزول رحمت یزدان مبارک ای عشاق بزرگ‌عید محبان مبارک ای عشاق قدوم حضرت جانان مبارک ای عشاق اگر در عالم ایجاد شور و زمزمه است ولادت گل نرجس، عزیز فاطمه است امام عسکری از شوق روی دلبندش نخواهد این که بگیرد نظر ز فرزندش ربوده دل ز پدر، بین گریه، لبخندش شده‌ست طاق بهشت، ابروان پیوندش  به آن خجسته جمال و به آن حمیده صفات به خال هاشمی او محمدی تمام ماه‌رخان را منظم آوردند از آسمان مه و خورشید با هم آوردند   ستاره‌های درخشان، فراهم آوردند و باز، پیش رخ ماه او کم آوردند کمان ابرو و چشمان نافذش زیباست نوشته‌اند که طاووس جنت الزهراست عزیز فاطمه لب را به خنده تا وا کرد  خدای داند و بس در جهان چه غوغا کرد  امین وحی خدا، خویش را مهیا کرد  هزار دسته‌ی گل، هدیه بر ملیکا کرد مپرس این که ملیکا که بوده یا او کیست ملیکه‌ی همه افلاک و مادر مهدی‌ست چه دختری! که ز شه‌زادگان رومی بود  نبی در عالم رؤیا مدیح او فرمود مسیح در نظرش آمد و وِرا بِسُتود وَ در مکاشفه‌ای بعدِ گفت و بعدِ شُنود به یک اشاره‌ی زهرا ز اهل ایمان شد عروس فاطمه با دست او مسلمان شد به یمن مقدم او عرش نور باران شد نصیب عرش‌نشینان دم بهاران شد  از آن زمان که رخ ماه او نمایان شد هزار شکر که مولای اهل ایمان شد تن فسرده‌ی ما را حیات خواهد داد زمانه را ز ستم‌ها نجات خواهد داد نگاه دلبری‌اش دل ربوده از مادر صدای حیدری‌اش در فضا طنین‌گستر پدر ز مادر و مادر بگیردش ز پدر که جبرئیل و ملائک به گفته‌ی داور وجود اقدس او را به آسمان بردند بهشت را به میان بهشتیان بردند اگر چه شد دل نرجس ز دوری‌اش بی تاب سه روز دیده‌ی مادر نمی‌نشست به خواب پس از سه روز شد آخر ز دیدنش شاداب بگو به حضرت نرجس، امان ز قلب رباب نسیم از دل غمدیده‌اش توان می‌بُرد سه شعبه اصغر او را به آسمان می‌بُرد لوای دولت او تا در احتزاز شود  بزرگ پرچم اسلام در فراز شود مسیح پشت سرش گرم در نماز شود به کعبه تکیه کند، بغض بسته باز شود دوباره تازه نماید بهار هم عهدی صَلا زند که أنا المُنتقِم، أنا المهدی لوای نصرُ مِنَ الله را کِشد بر دوش شرارِ فتنه‌ی کفّار می‌کند خاموش ز آبشار نگاهش حرم شود مدهوش رسد صدای اذانش ز بام کعبه به گوش نه آن اذان که بگویند قوم نا آگاه اذانِ أشهد أنَّ علی ولیُّ الله به انتقام عزیزان ز جای برخیزد ز خاک، آن دو ستمکار را برانگیزد به نخل خشک شده آن دو را بیآویزد شرار شعله به آن دو شرور می‌ریزد به جرم اینکه ربودند حق حیدر را به پیش ساقی کوثر زدند کوثر را امیر عالم ایجاد یا اباصالح سلام ما به شما باد یا اباصالح کنار پنجره فولاد یا اباصالح زنم به شوق تو فریاد یا اباصالح خدای را به امام غریب می‌خوانم به شوق دیدنت، أمَّن یُجیب می‌خوانم بیا که آینه زین بیش شرمگین نشود بیا که هجر تو بر نفع خصم دین نشود بیا که خون به دل و جان مؤمنین نشود تحمّلِ غم هجر تو بیش از این نشود! بیا که فاطمه چشم انتظار دولت توست امید خسته‌دلان جهان، حکومت توست بیا که شیعه نشسته‌ست در محن آقا چکیده خون دل لاله در چمن آقا من از کدام ستم آورم سخن آقا عراق، سوریه، بحرین ، یا یمن آقا قسم به حضرت زهرا! بیا بیا مهدی! به آه زینب کبری! بیا بیا مهدی! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیا که آمدنت مژدۀ سحر دارد رُخت نشانۀ والشمس و والقمر دارد تو ای فروغ امید! ای ودیعۀ موعود! بیا که آمدنت مژدۀ سحر دارد سپهر وصل تو از بس که هست رؤیایی شهاب آرزوی ما از آن گذر دارد دراین ترنم عشق و دراین بهار امید درخت باور ما از تو برگ و بر دارد کبوتری که زند پر به شوق دیدارت قسم به‌جان تو کز عشق بال و پر دارد شب ولادت تو آن که بی قرارتر است برای دیدن تو شوق بیشتر دارد اگر چه شام سرور است هرکه را بینم زهجر سر به گریبان و چشمِ تر دارد ز یُمن توست که روزی دهد خدا ما را به احترام تو برما خدا نظر دارد به جز تو، کز دل پر درد ما خبر دارد، چه کس ز درد دل دوستان خبر دارد؟! به لاله‌های شهادت که لاله در دل دشت هنوز داغ فراق تو برجگر دارد گه ولادت تو گر «وفایی» از غم گفت زشعله‌های جدایی به دل شرر دارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سامره جلوه‌ی رؤیایی طور است که امشب شب شور است، وَ نور است که تا عرش خدا می‌رود، آئینه بیارید و گل و شمع که بزم طرب و عشق و سرور است وَ چشم بد از این جشن به دور است، گل فاطمه را لحظه‌ی زیبای حضور است، عزیز دل زهراست، همه حاصل زهراست، مه کامل زهراست، در آغوش پدر چشم گشوده است و ربوده است دل از خیل ملک، سیل ملک، سوی زمین آمده تا سیر ببیند روی آن ماه جبین، مهر یقین، نور مبین، جلوه‌ی دین، حبل متین را، که زمین را به قدومش برکت داد، سماوات به رقص آمده با نغمه‌ی شادی که منادی خبر آورده که باغ نبوی برگ و بر آورده، درخت علوی نو ثمر آورده و دریای ولایت گهر آورده، چه گوهر! گهر پاک که افلاک شده مات جلالش وَ در ادراک نگنجد به خدا حدّ کمالش که خصالش همه «پیغمبری» است و نفسش «حیدری» و عصمت او «فاطمی» و حلمِ «حسن» شور «حسین» است، در او غیرت «عباسی» و در زهد به «سجاد» همانند و َ در علم به «باقر» رود و صدق به «صادق» و ز «موسی» و «رضا» کظم و رضا دارد و رفته است ز تقوا به «تقی»، برده نقاوت ز «نقی»، هیبت او «عسکری» و شیوه ی او دلبری و جلوه‌ی حق باوری و مشعل روشنگری است، آی! همه عالم بالا! به تماشا بنشینید گل باغ ولا را ... خدا گفته تبارک به چنین کودک زیبا، نمک سفره‌ی طاها، که دل‌آراست و رعناست همان یوسف زهراست که روزی ز پس پرده‌ی غیبت به در آید، سحر آید شب ما را و به شمشیر بگیرد سر تزویر و کشد نعره‌ی تکبیر و زند تکیه به کعبه وَ بگوید که منم احمد مختار، منم حیدر کرار، منم حجت دادار، منم منتقم عترت اطهار، منم صف‌شکن عرصه‌ی پیکار، منم رکن و مقام و حرم و سعی صفایم، حَجَر و خیف و منایم وَ به تفسیر نشیند همه آیات خدا را ... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از آن‌روزی که با عشقت گره خورده‌ست دنیایم تو را حس می‌کنم در تار و پودِ روز و شب‌هایم به عشقِ دیدنت هر هفته صبحِ جمعه‌ها خوانده "بِنَفسي أنتْ" را در ندبه‌ها نذرِ تو، بابایم تمام آرزویت هست برگردم از آن راهی، که رفتم اشتباه و رفت حالِ خوب و زیبایم بلایِ غیبتَت تقصیرِ عصیان‌های من بوده به دستت می‌زدم بوسه؛ نمی‌لغزید اگر پایم اگر غیر از تو را با جان و دل، بیرون کنم از دل یقیناً گوشه‌ای از خیمه‌گاهت می‌شود جایَم منِ آلوده را آسوده کن از نفْس ِ شیطانی نگاهم کن عزیزم که گدایی بی سر و پایم مریضِ لاعلاجَت را دعا کن نیمه‌ی شعبان شبِ میلادِ تو بسیار محتاجِ مداوایم دو چشمَم را به عشقِ دیدنت بستم به رویِ غیر تو آن عشقِ حلالم هستی و غرقِ تماشایم بیا و عیدی‌ام را با دعای خیر تزئین کن دعایی که زنَد امضایِ قطعی بر تقاضایم بدان مثلِ شهیدان عاقبت دل می‌برم از تو فدایت می‌شوم! یکروز به چشمِ تو می‌آیم! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به پیروان ولایت سرور بخشیدند به شیعیان علی شوق و شور بخشیدند به احترام شکوفائی گل توحید به باغ سبز محبت سرور بخشیدند به باغبان گل نرگس از خدا امشب فرشتگان همه گل‌های نور بخشیدند به رهروان ره او ز نور عشق و یقین دلی به صافی جام بلور بخشیدند به حُرمت و شرف باغبان عشق قسم به لاله‌های شهادت غرور بخشیدند چه جای حیرت ما داشت درشب میلاد اگرکه ملک سلیمان به مور بخشیدند بگو به موسی عمران ز نور طلعت اوست اگر که چشمۀ نوری به طور بخشیدند زآخرین خُم سرشار معرفت ما را هزار بادۀ ناب طهور بخشیدند دعا کنید برای ظهور او که به ما امید روشن روز ظهور بخشیدند اگر چه از گنه ما ملول و غمگین است ولی به او دل و جانی صبور بخشیدند سلام ما برساند به حضرتش امشب به هرکه فرصت و فیض حضور بخشیدند زیمن جلوۀ مهدی بُوَد «وفایی» را اگر که پرتو نوری ز دور بخشیدند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e