eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
برون شد از حد و اندازه، عصیانی که من دارم مَلَک عاجز شد از ثبت گناهانی که من دارم نه با خالق سَر و سِرّی، نه با مخلوق احسانی نمی‌ارزد به کُفری، سُست ایمانی که من دارم چنان این سینه مالامال از آمال و غفلت شد که بوی دوزخ آید از گریبانی که من دارم به شانه نظم دادم، گیرم این زلف پریشان را چه سودی با چنین فکر پریشانی که من دارم؟! چنان آلوده دامانم، ثوابی گر به جا آرم ثواب آلوده می‌گردد ز دامانی که من دارم ولی "لَا تَقْنَطُوا مِنْ رَحْمَةِ الله" اش صدایم کرد قبولم کرد آخر ربّ رَحمانی که من دارم دو قطره اشکِ بی ارزش ز من دیدی و بخشیدی گران از من خریدی جنس ارزانی که من دارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ندای الهی... به غیر مهر و محبت چه دیده‌ای؟ برگرد کبوترانه چرا پَر کشیده‌ای؟ برگرد تمام عمر قدم در ره خطا زده‌ای به جز تباهی و ذلت چه دیده‌ای؟ برگرد اگر چه عبد من آلوده و سیه رویی کجا ز رحمت من دل بریده‌ای؟ برگرد چرا اسیر شب تیره‌ی گنه شده‌ای؟ اگر که چشم به راه سپیده‌ای برگرد هوای نفْس، تو را می‌بَرَد به سوی جهیم «ز برزخی که خودت آفریده‌ای برگرد» چقدر فاصله داری میان خود با من! نَفَس بُریده شدی بس دویده‌ای، برگرد دوباره تشنه‌ی لاتقنطوی من شده‌ای همیشه از میِ رحمت چشیده‌ای، برگرد ره انابه و توبه به روی تو باز است اگر که میوه‌ی ممنوعه چیده‌ای، برگرد خدای توبه پذیر توأم! کجا رفتی!؟ اگر به آخر خط هم رسیده‌ای برگرد «وفایی!» از چه ز درگاه من گریزانی صدای دعوت من را شنیده‌ای، برگرد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چشمی که آلوده شده، باران ندارد بی توبه این آلودگی، پایان ندارد دیگر حجاب افتاده روی چشم‌هایم از بس‌که اُنسی «دیده» با قرآن ندارد هاتف ندا داده: دُعیتُم أَیُّهَا النّاس کاری خدا انگار جز احسان ندارد حالا که در باز است، پس دَرهم بیایید اینجا کرم‌خانه‌ست، این و آن ندارد تا آمدم داخل مرا طوری بغل کرد احساس کردم غیر من مهمان ندارد جز با توسل، گریه کردن، توبه کردن پرواز کردن تا خدا امکان ندارد راه شهادت، نیمه شب اشک است اشک است جا مانده هرکس دیده‌ی گریان ندارد :: این سرزمین نذر امیرالمؤمنین است بیهوده حیدر عشق بر سلمان ندارد ما با دعای فاطمه عبدالحسینیم کی گفته زهرا لطف بر ایران ندارد؟ سر تا سر عالم چو ایران سرزمینی مثل علی موسی الرضا سلطان ندارد راه نجف تا کربلا راه بهشت است جز کربلا عاشق سر و سامان ندارد دلداده‌ی آوارگی در اربعینم درد جدایی جز حرم درمان ندارد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بیچاره‌ام، دل خسته‌ام، زارم، نزارم باز آمدم چون ابر بارانی ببارم قلب سیاه و چشم خشک آورده‌ام من اشکم نمی‌آید، گره خورده به کارم غیر از گناه و معصیت انگار اصلاً، کاری نمی‌آید از این چشمان تارم حرف جدایی را نزن، دق می‌کنم من من که به جز این خانه جایی را ندارم چیزی به جز بار گنه بر شانه‌ام نیست بار مرا بردار که افتاده بارم هی قول توبه می‌دهم اما چه سودی دیگر به قول خویش اطمینان ندارم من را بسوزان اعتراضی که ندارم نا اهلم و می‌دانم اصلاً اهل نارم بد جور دلتنگ غروب کربلایم ای کاش می‌شد سر بر آن تربت گذارم این روزه‌ها، روضه به‌پا کردند در من این روزها یاد لب خشک نگارم :: قربان آن خواهر که پای نیزه می‌گفت: حالا ببین بر ناقه‌ی عریان سوارم یک روز عباسِ علی دور و برم بود حالا به شمر و حرمله افتاده کارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای کاش ببینیم همه ماه نهان را همراه طلوع تو شروع رمضان را   با تلخی اشک غمت افطار نمودیم از مأذنه هر بار شنیدیم اذان را   چندی‌ست که چشمان زمین بی تو ندیده‌ست از باد صبا آن نَفَس مُشک فشان را   قلبی که ز خاک کف پاهای تو دور است صد سال نخواهیم برایش ضربان را هرگاه که با تو به مناجات نشستیم یک بار هم احساس نکردیم زمان را   گیریم که از دیدن تو چشم بپوشیم آقای دل ما! چه کنیم این دلمان را؟  :: امسال رسیدیم که از سفره‌ی زینب بر دست گدایان بدهی لقمه‌ی نان را   خون‌گریه‌ی روز و شبت از غصه‌ی زینب باعث شده در کام بگیریم زبان را   برگرد که از کوفه نه، از کرب و بلا نه از شام بپرسی سبب قد کمان را ✍ ‏📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شوری به دل پُر تب و تابم دادی همواره تو رزق بی حسابم دادی هر ‌چند اجابتت نکردم هرگز هربار که خواندمت جوابم دادی در حدیث قدسی نقل شده كه خداى متعال خطاب به بندگانش مى‌فرمايد: «نَادَيتُمونِى فَلَبَّيتكُم، سَأَلتُمُونِى فَاعطَيتُكُم، بَارَزتُمونى فَأمهَلتُكُم، تَرَكتُمونِى فَرَعيتُكُم عَصَيتُمُونِى فَستَرتُكُم، فَإن رَجعْتُم إلى قِبلْتُكُم وَ إن أدبرتُم عَنّى انتَظرتُكُم» «مرا خوانديد شما را اجابت كردم، از من خواستيد به شما عطا نمودم، با من به جنگ و مخالفت برخاستيد شما را مهلت دادم، مرا واگذاشتيد شما را رعايت كردم، مرا معصيت كرديد بر شما پوشاندم، اگر به من باز گرديد شما را مى‌پذيرم و اگر از من روى بگردانيد به انتظار شما خواهم بود.» 📚 کشف الاسرار، ج ۳، ص ۸۲۹ ↳ @dobeity_robaey
به حکم تَطْمَئِنُّ الْقَلب دریاب اضطرابم را بیا آباد کن از نو دلِ خانه‌خرابم را ندیدم از رگِ گردن به من نزدیک‌تر بودی خودم را از میان برداشتم، بردم حجابم را * "من" از آیینه‌ پرسید این سیاهی کیست؟ این من نیست شکستم خویش را، با گریه‌ام شستم نقابم را نجاتم دادی از دستِ کویر خودفراموشی از آنجا که خودم حتی نمی‌دیدم سرابم را عتابِ توست از آغوش مِهرِ مادرم خوش‌تر دلت آمد جوابم کن، تماشا کن عذابم را! تهِ انبار کاهم سوزنی دیدی و بخشیدی ندیدی کوهِ عصیان مرا، دیدی ثوابم را فقط در تربتِ سجاده می‌روید گُلِ اشکم که خاکِ کربلا از خار می‌گیرد گلابم را اگر روزی میان جنّت و بامِ نجف ماندم کبوتر کن قناری‌های حقّ انتخابم را ✍ * میانِ عاشق و معشوق هیچ حائل نیست تو خود حجابِ خودی، از میان برخیز 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گناه‌های مرا دیدی و عتاب نکردی عذاب بود سزایم ولی عذاب نکردی به سینه‌ام چقدر دست رد زدند خلائق فقط تو از من آواره اجتناب نکردی همیشه با عجله آمدی زمان اجابت برای قهر ولی ذره‌ای شتاب نکردی نخواستی که دل سائلی شکسته بماند هر آنکه بود خریدی و انتخاب نکردی هزار بار مرا خواندی و جواب ندادم صبور بودی و این بنده را جواب نکردی فدای معرفتت هرچه هم خراب نمودم به پیش حیدر و زهرا مرا خراب نکردی مرا که سوختم از دوری نجف دو سه سالی چه شد که زائر صحن ابوتراب نکردی؟! فقط بهای همین اشک در عزای حسین است اگر به حشر گناه مرا حساب نکردی :: :: آهای شمر حرامی که رفته‌ای ته گودال نظر به رحمت انوار آفتاب نکردی؟! تمام شد دگر از سینه‌ی حسین جدا شو مگر محاسن او را به خون خضاب نکردی؟! تمام کرب و بلا از نوای فاطمه پُر شد چگونه شد که حیایی از آن جناب نکردی؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
حلول عشق تو در شهر آنقَدَر زیباست که در سیاهی شب جلوه‌ی سحر زیباست برای ما که زمانی‌ست غرق هجرانیم همین نگاه هر از گاه و مختصر زیباست چه سور و سات قشنگی دوباره برپا شد اذان قشنگ، سحر خوب، چشمِ تر زیباست دوباره حضرت امّید سوی ما آمد دم مسیح به بالین محتضر زیباست چقدر منتظر ماست تا که برگردیم که از نگاه پدر، خنده‌ی پسر زیباست به جای آب در افطار ، اشک می‌نوشیم شکوه عشق به قاب نگاهِ تر زیباست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
9.04M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
گسترده سفره سحری را مقابلم یک‌دشت، غرق نور، مهیا مقابلم... می‌بینمش میان سکوت اتاق خود انگار او نشسته در اینجا مقابلم زیباست با تمام مراتب، عزیز من هر لحظه اوست مخفی و پیدا مقابلم دل داده‌ام به وسعت بی انتهای نور کوچک‌ شده تمامی دنیا مقابلم از کثرت وجود به وحدت رسیده‌ام در کوه و دشت و دره و دریا مقابلم... می‌خوانمش به آن کلماتی که کاملند یک‌ دفتر از عبارت و معنا مقابلم... می‌خواهمش به حق تمام مراتبش وا کرده‌ام دعای سحر را مقابلم... ✍️ 📝 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در‌ سماواتش‌ اگر که خواستی پَر وا کنی.. باید اول از تعلق‌های خود پروا کنی! یوسف گم گشته الزاماً که در بازار نیست می‌توانی یار را در قلب خود پیدا کنی آه وقتی می‌کشی از هجر... پاکت می‌کنند واجب است آیینه را نوبت به نوبت "ها" کنی سنگ خوردن‌ اولین شرط شروع عاشقی‌ست عاشقی یعنی دلت را شب به شب رسوا کنی نان مولا می‌خوری؛ پس پشت بر‌ مولا نکن! حیف باشد غیرِ اینجا‌ رو سوی هرجا کنی! هیچ جا جز خیمه‌ی سبزش برایت امن نیست خانه‌ات اینجاست هرچه سیر در دنیا کنی ذکر تعجیل فرج "یا فاطمه یا فاطمه"ست با امام عصر‌ باید یاری زهرا کنی خاکِ چادرخاکیِ زهرا مسیحای همه‌ست سجده کن بر آن! که بین عرش سر بالا کنی! کربلا یک جلوه از غوغای دیوار‌ و در است کاش حالا گریه‌ای‌ بهتر ز عاشورا کنی کافری آمد به پشت در... کسی با او‌ن نگفت ای حرامی آمدی حوریه‌ را دعوا کنی؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تا صبح می‌خوابند و من تاصبح بیدارم تازه به غیر از درد و دل، من درد هم دارم دیروز مجنون بودم و حالا زلیخایم من داستانم، قصه‌ی در حال تکرارم این کوچه‌گردی‌ام برای کوچه گردی نیست دارم نهال عشق را در کوچه می‌کارم اشک مرا هر وقت می‌بینی تفضل کن هر وقت گریه می‌کنم یعنی گرفتارم من عرضه کردم خویش را، بی مشتری ماندم مانند جنس دور ریز بین بازارم جز کنج این کوچه دگر جایى ندارم من جایى ندارم من ولی این کنج را دارم هرطور باشی زندگی ما همانطور است ابرو گره کردی، گره افتاد در کارم من فقر را مانند فرزندم بغل کردم نفرین به من گر دست از این کار بردارم امروز که پشت درم خب دستگیری کن فردا که اعلامیه‌ی ترحیم دیوارم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e