eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.3هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
زنی به وسعت پنجاه سال غصه و غم پر از اراده و همت، مصمم و محکم زنی به هیبت شیر خدا و شمشیرش که در برابر ظلم ایستاده مستحکم زنی به عصمت زهرا، زنی به لحن علی علی و فاطمه انگار هر دو تا با هم صلابت علوی، استقامت زهرا وفا و مهر و شجاعت، ملاطفت توأم علیمه، صابره، معصومه، زینت مولا عزیزه، محترمه، همچو فاطمه اعظم به غیر فاطمه و جده‌اش خدیجه رواست زنان دهر کنیز درش شوند از دم دگر چه جای تعجب که بر در حرمش ستاده باشند آسیه، هاجر و مریم مرا چه قدر که مدحش کنم مگر جبریل مکاتبت کند از او دو خط به لوح و قلم نه من که قدرت مدحش ندارم از لالی زبان دهر بُوَد در ثنای او اَبکَم کسی که عالمه‌ی بی معلمه باشد به جاه و شوکت و شأنش نمی‌رسد عقلم فهیمه‌ای که ندارد مفهمه نزدش تمام مجتهدانند طفل لایعلم گذاشت پشت سر آن تندباد حادثه را ولی نیفتاد از روی دوش او پرچم اگر نبود به دوشش علم، تن اسلام چه بود غیر ستونی سراسرش اَثلَم؟ تمام سلسله‌ی انبیا است مدیونش ابوالبشر آدم تا ابوالاُمَم خاتم شهید معجر اویند اکبر و اصغر رهین همت اویند عالم و آدم اسیر نیست، اسارت صلاح زینب بود ندیده چشم جهان، بانویی چنین افخم نگاه کردم و دیدم فتاوی همه را در عشق از همه اعلام زینب است اعلم هدایت است کلامش چنان کلام الله چه جای شک که بود لِلَّتی هِیَ اَقوَم به خاک گشت مبدل تمام کاخ یزید گذاشت پای در این راه آنچنان مُبرم به شرط هجرت با پادشاه مُلک بلا کنار سفره‌ی عقدش به شوی گفته نعم خلیله است اگر طفل می‌برد به منا وگرنه نیست از او مادری به دهر اَرحَم خدای را همه دم شاکرم که روز ازل به خاکساری درگاه او شدم ملزم به یاد روضه‌ی جانگاه او خدای نعیم! چنانچه گریه نکردم فرودم آر نقم ببین چه گریه کنانی به پاش می‌ریزند یکی فرات، یکی دجله و آن یکی زمزم ولی نه بسکه عظیم است داغ این بستان فرات و دجله و زمزم نیند جز شبنم فرات و دجله‌ای از چشم‌های خود دارم به این امید که روزی شوم نَمی از یَم به حشر نیز لباس عزای زینب را عوض نمی‌کنم آری به بُرد ابریشم به محضرش چوکنم خاک، تن به استشهاد نمی‌رسند به گَردم تمام عَدْن و ارَم رکاب داشت رکابی به استقامت عرش به روی زانوی عباس می‌گذاشت قدم به سوگ نام بلندش بلند گریه کنید که راه مرثیه را باز می‌کند کم کم رواست چشم عوالم بر او کند گریه که گریه کرده برایش پیمبر اکرم زیاد گریه کنید آنقدر که سیل شود که نیست روضه‌ی او جای گریه‌ی نم نم شنیده‌ام که به بزم شراب برده شده‌ست بمیرد ای کاش از این مصیبتش عالم به آستین لباسی که مندرس شده بود گرفته بود رخ از چشم‌های نامحرم تمام راه به دستش طناب بود و به پا نداشت کفش مناسب به غیر زخم و ورم عنان مرکب او دست غیر افتاده است همیشه ماتم و مبهوت از چنین ماتم چه دست داد به زینب که عصر عاشورا رسید بر تن بی سر ولی به قامت خم ز فرط ضربه به حنجر نمی‌شود فهمید که زیر هست صدای بریده‌ات یا بَم شکسته است و به تاراج رفته و مسموم سراسر بدن از سُم، تمام قلب از سَم هزار نیزه و شمشیر و سنگ و تیر و عصا شدند در بدن پاره پاره‌ات مدغم چه کس برید سرت را در آن شلوغی‌ها برای زینب کبری‌ست همچنان مبهم هزار چشم اگر همزمان نگاه کنند نمی‌رسند به تشخیص این تن درهم هزار زخم دهن باز در یکی پیکر افاقه کی کند اینگونه زخم را مرهم قلم شکست در این بیت و با تمام وجود به جای زینب کبری نوشت حضرت غم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
با جان و دل آورده اگر آورده‌ست خورشید، دو تا قرص قمر آورده‌ست این دختر زهراست که حیدر شده است در معرکه شمشیر دو سر آورده‌ست ✍ @dobeity_robaey
یارب تو جدا ز دست غیرم فرما مجذوب حسین چون زهیرم فرما در بند گناهم و اسیر نفسم حُرّم کن و عاقبت به خیرم فرما@hosseinieh_net@dobeity_robaey