eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
خدایا پر کشیدند از میان ما چه یارانی ! چه مردانی، عجب سردارهایی، سر بدارانی خوشا این آب و خاک و آسمانم را که می‌بیند به پایش از چنین جان برکفانش جان‌نثارانی عجب سرو بلندی می‌رود از دامن صحرا که جا دارد از این غم بشکند پشت بهارانی به کوه و دشت‌ها دنبال می‌کردند و در خانه... شهادت را بغل کردند بعد از روزگارانی نشسته مادر پیری به سوگ پهلوانانش نشسته اینچنین داغی گران بر جان ایرانی! صنوبرهای ما چون لاله‌ی عباسی‌اند امروز که در تشییع‌شان می‌بارد از هر سوی بارانی ببین در هر طرف از اشک و آه و خشم یک ملت روان گشته‌ست در طول خیابان جویبارانی حقیران گرچه ما را می‌کشند اما نمی‌دانند حماسه می‌سرایند از چنین غم سوگوارانی اگر چه زخم‌ها داریم اما پایدارانیم ندیده چشم دنیا مثل ما امیدوارانی شهادت گرچه با خود می‌برد خوبان عالم را فراوانند از ما همچنان چشم انتظارانی ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سروها جان به فدای دل دریایی‌تان همه رفتیم به تشییع تماشایی‌تان بس که افزون شده امروز به زیبایی‌تان بعد از این فصل شما هست و شکوفایی‌تان زیر تابوت شما زیر علم می‌مانیم نسل در نسل همه پای حرم می‌مانیم زیر تابوت نرفتیم که تا گریه کنیم ما که باشیم که در سوگ شما گریه کنیم؟ از شما یاد گرفتیم کجا گریه کنیم با شما بر غم شاه شهدا گریه کنیم جایتان سبز در این روضه که گفتیم حسین با شماییم به هر لحظه که گفتیم حسین نعره‌ی شیعه زِ خوناب جگر برخیزد یک نفر رفت اگر، چند نفر برخیزد پدری رفت و زمین خورد، پسر برخیزد آنکه خود را زده بر خواب، مگر برخیزد ؟ عزّت ما همه از عزّت زینب باشد غیرتی هست اگر، غیرت زینب باشد :: گفت ای بر سر زُلفت همه دارایی‌ها جمع در طاق دو اَبروی تو زیبایی‌ها می‌زند شعله مرا دیدن تنهایی‌ها ای برادر به فدایت همه‌ی دایی‌ها خواهرت آمده بارِ دو علمدار کشد شاه نگذار که حتماً به قسم کار کشد به غریبی‌ت قسم دورت اگر می‌گردم با تمام جگرم با دو پسر می‌گردم تیغ بردارم و مانند پدر می‌گردم هرکسی یک نفر و من سه نفر می‌گردم به تو سوگند که در رزم، زبانزد هستند دو دمِ تیغِ علی، عون و محمد هستند نگذار این دو بمانند خجالت بکشند خیمه‌ی مادرشان را که به غارت بکشند دق کنند از غم ما، زخم جسارت بکشند داغ شرمندگی و بند اسارت بکشند شمر ای کاش که با هرچه توان بنشیند سرِ تو نه، به سر این دو جوان بنشیند وای؛ از خیمه‌ی زینب ضربان را بُردند آه؛ با زورِ دو نیزه دو جوان را بُردند تا بدوزند به هم، چند کمان را بُردند تا دو سر را برُبایند، سنان را بردند عطش و خنجر و خون، زود توان می‌گیرد اِرباًربا شدنِ این دو زمان می‌گیرد حلقه‌ها بسته شد و خنجرشان بالا رفت نیزه‌ها جمع شدند و سرشان بالا رفت از دو سو، از دو طرف پیکرشان بالا رفت دادِ زهرا زِ غم مادرشان بالا رفت چقدر طعنه از آن، طعنه از این خورد حسین وای بر من که دو دفعه به زمین خورد حسین ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e