eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.4هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
خادم شاه خراسان مزد خدمت را گرفت وقتی از آقایش امضای شهادت را گرفت هرکسی عیدی گرفت از محضر شمس الشموس او هم از مولای خود قول شفاعت را گرفت شک نکن با پای دل رفته‌ست تا پایین پا در مسیر ورزقان، اذن زیارت را گرفت بی گمان خدمتگزار خلق بودن نعمت است از ولی‌نعمت شبی توفیق خدمت را گرفت آن که دستانش دخیل پنجره فولاد بود دستگیری کرد و دست بی بضاعت را گرفت بارها فرمود: مدیون امام هشتم‌ام خادم این آستان از خود منیت را گرفت در مسیر بندگی آن‌قدر تقوا پیشه کرد تا خدا از سینه‌اش حب ریاست را گرفت در میان پیروان مکتب سیدعلی بیشتر از هرکسی پشت ولایت را گرفت از منادی‌های وحدت بود و یار رهبرش موعد فتنه، گریبان دوئیت را گرفت یک تنه شد خار چشم مفسدین محتکر نبض آقازاده‌های اهل غارت را گرفت مرد میدان بود و از چنگ اجانب بارها با زبان دیپلماسی حق ملت را گرفت ارمغان آورد عزت را برای میهنم بعد برجامی که از ما شأن و شوکت را گرفت وعده‌ی صادق محقق شد به لطف همتش از وحوش منطقه، افسار قدرت را گرفت می‌شود جان داد در راه امام عصر خود می‌توان از دست مهدی اذن رجعت را گرفت حاج قاسم می‌رسد امشب به استقبال او او که از شاه خراسان مزد خدمت را گرفت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تو سوختی و نورٌ علی نور شدی با هرچه شهیدِ عشق، محشور شدی دیدیم ریاست‌َت فقط خدمت بود! خادم بودی، شهیدِ جمهور شدی ✍ @hosseinieh_net
آن شب که ابر و بارشِ باران بود آن شب که در دل همه طوفان بود آن شب که دیده‌ها همه گریان بود، او میهمان حضرت سلطان بود آخر رسید دست به دامانش آخر رسید محضر جانانش آخر رسید او به رفیقانش دلدادهٔ مسیر شهیدان بود خدمت به خلق در نظر او بود همواره با محبت و خوشرو بود میز ریاستش سرِ زانو بود در خانه نه، میانهٔ میدان بود زخم زبان شنید ز بعضی‌ها روی خوشی ندید ز بعضی‌ها بر او چه‌ها رسید ز بعضی‌ها آری شهید تهمت و بهتان بود دل ها ز داغ رفتن او نالان چشم همه ز رفتن او حیران یک کشور از شهادت او گریان او افتخار ملت ایران بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دست او در آسمان، دست شهادت را گرفت بال در بال شهادت مزد خدمت را گرفت از سر شب هی خبر می‌آمد از پرواز او رفته رفته این خبر‌ رنگ حقیقت را گرفت می‌توانست او نباشد در میان کوه و دشت آسمان اما صدایش کرد، دعوت را گرفت کار کرد و کار کرد و‌ کار کرد و کار کرد این دویدن‌ها مسیر بی نهایت را گرفت از علی بن ابی طالب (ع) نشان مِهر را از حسین بن علی (ع) مُهر سیادت را گرفت او دلش تنگ امام مهربان خویش بود در شب میلاد او اذن زیارت را گرفت 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تقدیم به روح دنیا به چشم زاهد تو، دار محنت بود دلجویی از مردم برایت عین نعمت بود وقتی به روی کارگرها می‌زدی لبخند شادی خریدن بهترین نوع تجارت بود کفشت گلی می‌شد، عبایت سر به سر خاکی میز ریاست هم برایت میز خدمت بود در باز می‌کردی به روی مردم محتاج گوش شنیدن داشتی هر وقتِ ساعت بود درد نهان مردمت را خوب می‌دیدی آنچه در این مدت ندیدی خواب راحت بود وقتی دل دریایی‌ات لبریز غم می‌شد راهی مشهد می‌شدی، وقت زیارت بود با دولتت عکسی برای یادگاری نیست بعد از تو سهم سینه تنها آه حسرت بود آن شام که دلواپست بودیم دانستیم صبح شهادت در نگاهت صبح دولت بود ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در پی کار همگان بی قرار ! از تو ندیدیم بجز کار و کار از تو ندیدیم بجز عاشقی از تو چه دیدیم فقط عشق یار با دل ما دست تو بر زلف یار با دگران دست تو بر ذوالفقار فکر تو و ذکر تو معنا و متن از همه‌ی حاشیه‌ها در کنار در پی آسایش مردم گذشت هر شب و هر روز تو در کارزار جمعه‌ی هر هفته حضور تو را پیر زن دهکده چشم انتظار رد تو در دورترین نقطه‌ها رد تو در سینه‌ی ما ماندگار همدم و هم صحبت مردم شدی در پی هر حادثه‌ی ناگوار با همه‌ی سنگدلی‌های ما آینه‌ای بود دلت، بی غبار آه که نشناختمت پیش از این آه از این جانِ به غفلت دچار ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
5.63M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
▪️‌مؤمنانه باور داریم که طبق اراده‌ی الهی حکومت بندگان صالح خدا در زمین برقرار خواهد شد! « »@hosseinieh_net
پیچید بین دامنه آواز بالگرد سرعت گرفت قصه‌ی آغاز بالگرد با آنکه بسته شد پرِ پرواز بالگرد پر زد به عرش، قدرت اعجاز بالگرد آن شب تمام کوه فقط ناله و بود و آه در جستجوی چند پرستوی بی گناه قلب وطن گرفت و خبرها عجیب بود انبوهِ درد بود و قلم ناشکیب بود هر چند روز جشن امام غریب بود خُدّام را ترانه‌ی "اَمَّن یُجیب" بود سید به پای بوسی اجداد رفته بود گویا به میهمانی میلاد رفته بود گم شد نشان او وسطِ دشت ورزقان آتش گرفت از غم او قلب دوستان ای دهر! بُردی از کف ما گوهری گران حال از زمین گلایه کنم یا از آسمان او رفت و ماند داغ غمش بر قصیده‌ها زخمی نشست بر جگر داغدیده‌ها در دیدگاه مردم و رهبر عزیز بود با دشمنانِ مردم خود در ستیز بود دائم به فکر مردم و در اُفت و خیز بود تنها کسی که غافل از آن بود، میز بود جز درد و رنج مردم محروم غم نداشت یک عکسِ یادگاریِ کابینه هم نداشت زخم زبان شنید و زبان را مهار کرد خار کنایه دید و چمن را بهار کرد با خود قرار بست و عمل برقرار کرد دور از تمام حاشیه‌ها ماند و کار کرد حُر بود جز کرامت و وارستگی نداشت در راه خدمتش به وطن، خستگی نداشت اخلاص داشت، گر به دل خلق جا گرفت کینه به دل نداشت که جانش صفا گرفت اذن شهادت از خود شمس الضحی گرفت (آری گرفت هر چه ز مهر رضا گرفت) پاداش خدمتی که در این آستانه داشت صورت به پای عالم آل نبی گذاشت ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
رواق چشم جهان داغدار قامت توست به هر طرف که نظر می‌کنم حکایت توست دوباره قرعه‌ی خدمت به نام تو افتاد بیا به سوی حرم موعد زیارت توست رواق‌ها همه آماده‌ی حضور توأند به اشتیاق نمازی که با امامت توست کنار شاه خراسان قرار می‌گیری ... مبارک است مقامت که مزد خدمت توست تمام عمر دویدی به شوق این ساعت بخواب کنج حرم! وقت استراحت توست عبای خاکی و عمامه‌ای که خونین است و زخم و رنج که میراثی از سیادت توست... گواه توست که بر وعده‌ات عمل کردی که قطره قطره‌ی خون تو صدق صحبت توست و داد غسل شهادت تن تو را باران... لقاء حضرت حق این چنین لیاقت توست هنوز هم نشده باورم خبرها را ! ولی دریغ! خبر حاکی از شهادت توست... 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای عمر تو در خدمت اسلام، تمام همسایهٔ دیوار به دیوارِ امام! آنان که به پابوسِ رضا می‌آیند گویند سلام بر تو، در «دارِ سلام»@hosseinieh_net
میز و شهرت بود، اما کی به آن وابسته شد؟ هر چه دنیا بیشتر رو کرد او وارسته شد جان او دائم برای درد مردم می‌دوید پا به پایش آمد اما خستگی هم خسته شد او به معنای دقیق واژه مردم‌دار بود با وجودش رسم خدمت شیوه‌ای پیوسته شد جلد مشهد بود و با نام رضا پر می‌گرفت عاقبت هم خاک پای گنبد و گلدسته شد چون رجایی و بهشتی با شهادت انس داشت پس کتاب عمرش آخر با شهادت بسته شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
برای آسمان، آب ریخت پشت سرش مثل ابر بهار می‌گریید سفر ماه شد مِه آلوده! جنگلِ دیزمار می‌گریید عاشقانه که سوخت در باران، کرد معنا، زهی سعادت را! صله دادند شاعرانه به او استراحت پس از شهادت را مثل روح الامین، قلم زده‌اند باهنرها از آن فراسوها: پرده ی مِه کنار رفت و رسید ضامنِ او کنار آهوها از دل شعله،خادمِ ضامن، رفت با یک اشاره‌ی ابرو! آه از انگشتر... آه! از آتش! روضه در روضه خوانده‌ایم از او: او که پای نظام تا آخر، بین مردم، برای مردم بود! گره از کارها که وا می‌شد روی لب‌های او تبسم بود مرد میدانِ کار بود؛ نه حرف! نه فراغت، نه استراحت داشت! نه برای خود آرزویی کرد نه دعایی به جز شهادت داشت رفته اما هنوز هم زنده‌ست خادم این حرم، همیشگی است به شهیدان قسم! که در واقع، تازه این ابتدای زندگی است! گرچه آتش نشد که سرد شود! به گلستان رسیدی ابراهیم! بغلِ هشتمین امام، بگو چه شنیدی؟ چه دیدی ابراهیم؟ بعد تو گرچه داغ بر دل‌هاست پرچمِ انقلاب ما بالاست ! خونِ تو در رگ همه جاری‌ست راه تو، تا همیشه پابرجاست مردم، امروز، عهد می‌بندند راهشان راه تو... ادامه‌ی توست! مُهرِ سرخِ شهادتت امروز، افتخارِ شناسنامه‌ی توست ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e