eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.6هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
حالا من و تو در التهابی دیگر در پاسخ منکران، جوابی دیگر دنبال طلوع آفتاب عدلیم پس جمعۀ عهد و انقلابی دیگر@hosseinieh_net
حسینِ اول طوفان کربلا حسن است فقط نه ساحل امن است، ناخدا حسن است علی‌ترین حسن است و حسن‌ترین علی است به جنگ و صلح، خداوند ارتضا حسن است نمی‌شناسی او را؟ حسین را بشناس! که مقتدا و امامِ حسینِ ما، حسن است حسن، مبدّل سوء‌القضا به حُسنِ قضا امامِ عرصۀ تدبیر و اقتضا حسن است به خاک راه نظر کرد، کیمیایش کرد که اسم اعظم و نورانی خدا حسن است به یک عنایت او شام تیره، صبح شده شکوه آیۀ «یَهدی لِمَن یَشا» حسن است پیمبرانه به آیین مهربانی‌هاست به چشم مردم محروم، آشنا حسن است حسن ادامۀ جاه و جلالت علوی ادامۀ غزل حُسن مصطفی حسن است کمی تجلی او «هَل اَتی علَی الانسان» شکوه آیۀ «نور» و «قل انّما» حسن است بلاغت سخنش در مقام مدح پدر نشانه‌ای‌ست که نهج‌البلاغه با حسن است فرشته‌ها همه محو جمال گریۀ او که ماه روشن شب‌های ربنا حسن است فقیر سفرۀ لطف و کرامتش هستیم سرور و راحتِ قلب یتیم ما حسن است کسی که کعبه به دورش طواف کرده ولی پیاده آمده تا کعبه بارها، حسن است گره به کار دل افتاده‌ها! امام امید، امام رحمت و دستِ گره‌گشا حسن است اگرچه زمزمه‌ام «یا اله» و «یا رب» شد قبول خاطر حق، ذکر ناب «یا حسن» است گناهکار برو نزد او، ملک برگرد! کسی که خاک رهش هست کیمیا، حسن است به حکم اشک، جهنم بهشت خواهد شد اگر بهانۀ بارانِ اشک‌ها حسن است کسی که فقر و غنا خاکسار مقدم اوست کسی که فقر به راهش شود غنا، حسن است حسن، ادامۀ غوغای خیبر و صفین شروع نغمۀ جان‌بخش نینوا حسن است به یک اشارۀ او مرحب جمل افتاد و ذکر حیدر کرار «مرحبا حسن است» چه کرده با دل او زهر تلخِ «آتش‌بس» اسیر تهمت یاران بی‌وفا حسن است مغیره‌ها به روی منبر رسول الله یکی نگفت که بر خلق، رهنما حسن است جهان، تعارف او را برای چه پس زد؟ ره نجات همان‌جاست، هرکجا حسن است به سایه‌‌روشن شب‌های انتظار ببین همیشه مژدۀ «وَالشّمس» و «وَالضّحی» حسن است فقیر شو به کرم‌خانه‌اش پناه ببر امید امت بیچاره، بخخدا حسن است‌... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
‌به من که آینه بودم، کمی نگاه بده به برکه‌ی شب تنها، جمال ماه بده شکسته‌ام ولی از من، دلِ شکسته بخواه شبی به آینه‌ی مرده، سنگِ آه بده چقدر آینه‌ی خواب، مثل مرداب است مرا نجات از این ظلمت تباه بده همیشه وسوسه کرده‌است در دلم شیطان: «به شوق توبه به خود فرصت گناه بده!» اگر «فَفرّوا الی الله» را به من گفتند به استغاثه‌ی من رنگ «لا اله» بده فراری‌ام، همه درها به روی من بسته است مرا به خویش بخوان، حال روبراه بده برای حُر شدنم یک نگاه تو کافی‌است از اشک و آه به من مرکب و سپاه بده به یک اشاره‌ی تو می‌دوم به سمت خودت به من سعادت برگشت از اشتباه بده دوباره کوفه‌ی دل، آه از تو دور افتاد مرا به بزم نُخیله دوباره راه بده هنوز چاه، گرفتار یوسف اشک است تو یوسفی و به من سرنوشت چاه بده بیا و قلب مرا وقف رازهایت کن به چاه سینه‌‌ی من نیز مدّ آه بده به آستان نگاهت پناه آوردم مرا به سایه‌ی آغوش خود پناه بده پر از غروب شدم حسّ کربلا دارم به این غزل، تب گودال قتلگاه بده ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
کوفه دیگر خانه‌ی مردانِ مرد انگار نیست کوچ کرده مردی و این شهر، شهرِ یار نیست کوفه اکنون بنده‌ی زور و زر و تزویر شد کوفه دیگر کوفه‌ی تسلیمِ محضِ یار نیست کوفه، مردستان شمشیر و شجاعت بود، حیف آه در این شهر، جز «طوعه» کسی عیّار نیست سایه‌ی رعب و خیانت می‌دود در کوچه‌ها یک پناه امن، حتی سایه‌ی دیوار نیست نابرادرها یکایک در هراس از گرگ وَهم، یوسفی هست و خریداری در این بازار نیست زخم شمشیر خیانت را ببین بر پشت من سرفرازم، زخم‌ سرباز تو ذلت‌بار نیست مستی دنباله‌داری یافتم از گیسویت آه از مستی چه گویم؟ یک رگم هشیار نیست بر روی دارالاماره چشم من دنبال توست هیچ حسی بهتر از این وعده‌ی دیدار نیست... ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ @hosseinieh_net
داغت گداخت قلب مرا، چشم من تر است با گریه بر تو، حال من امروز بهتر است در چشم من شده همه‌ی لحظه‌ها غروب ماه است خون‌گرفته و خورشید، پرپر است هر پنجره ز داغ تو در پرده‌های ابر این چشم‌ها دو ماهی در خون شناور است نگذاشت شعر باز هم امشب بخوابم و... این شعر نیز قصه‌ی زخمی مکرر است دارم به انتهای خودم می‌رسم ولی، بن‌بست نیست رو به رویم، راه دیگر است فتح الفتوح، قصه‌ی فتح دل من است یعنی که قلب سنگی من بی تو خیبر است! هر روز یک دو بیت پُر از روضه می‌شوم بی‌ روضه‌ی تو روز و شب من برابر است "مولا" میان هیئت و من غافلم از او یعنی حضور حاضر غایب میسر است او ریخته نمک به روی روضه‌ها اگر، از هر زبان که می‌شنوم نامکرر است فرمود: روضه‌ی عمو عباس را بخوان پیغام آشنا نفس روح‌پرور است در خانه‌ام، به یاد تو در هیئتم هنوز من در میان جمع و دلم جای دیگر است! من غرق در حکایت گودال مانده‌ام مولا اگر اجازه دهد، روضه محشر است مولا اگر اجازه دهد، ضجه می‌زند این شعر در رثای امامی که بی‌سر است شد خطبه‌خوان امام هدایت، به زیر تیغ شمر و سنان، مخاطب و گودال، منبر است هرچند سنگ می‌وزد از فتنه زمین این آسمان پُر از پَر و بال کبوتر است دیروز بوسه‌گاه نبی بود و، بعد از این این بارگاه، عرصه‌ی جولان خنجر است آشوب در تمامی ذرات عالم و... خورشید از هجوم سیاهی، مکدر است برگشته‌ام ز هیئت و، در هیئتم هنوز دنبال ساربان که... نگوییم بهتر است... این برق خنجر است به چشمم چه آشناست شاعر سکوت کرد... نفس‌های آخر است ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e