بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محمدمهدی_خیامیان
▶️
دخترا بدون بابا...میمیرن
دخترا بدون بابا...آواره
از قدیمیا شنیدم گریه کن
نداره، کسی که دختر نداره
@hosenih
دلمون هوای روضه کرده باز
آخه گریه برا روضه ثوابه
امشب و یتیم نوازی بکنین
همراهه باباش بریم تو خرابه
@hosenih
خوش زبونه ، خیلی حرفا داره که
به کسی نگفته،حتی عمه جون
خبرایی شده که بهش میگه
پاشو که اومده بابا...عمه جون
@hosenih
پاشو حرفات و بزن با پدرت
که دیگه از غصه داری آب میشی
روپوش و بزن کنار خودت ببین
غذا نیس که اینجوری کباب میشی
@hosenih
روپوش و کنار زد و باباش و دید
سرخ و خاکستری،خاکی و کبود
سر حرف و اینطوری واکرد و گفت
بگذریم از یکی بود یکی نبود...
@hosenih
بوی بابام و من از دور می شناسم
حالا هر چی ام که بوی نون بدی
فهمیدم یه شب توی تنور بودی
داری موی سوخته تو نشون میدی؟
@hosenih
عمه میگه که از اینجا نمیریم
تا سر بریده تو پس نگیریم
اینا هم نقشه کشیدن نیمه شب
دیوار و خراب کنن تا بمیریم
@hosenih
راهش اینه که بازم خودت بیای
کارامون و سرو سامونی بدی
عمه که داره می میره از غمت
وقتشه بیای بهش جونی بدی
@hosenih
طاقت همه بریده بعد تو
دیگه جون به لب رسیده باباجون
تا که آروم بشم آوردن حالا
از تو یه سر بریده باباجون
@hosenih
اومدی به ویرونه خوش اومدی
چه عجب یه بار به ما سری زدی
چه بلایی به سرت اومده که
تو میخواستی خودتو نشون ندی
@hosenih
با سه مصرع هم میشه که روضه ساخت
مادرت عمه و من کوثرتیم
آیه های سوره ی حنجرتیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#محمدمهدی_خیامیان
▶️
می روی فکر کرده ای پسرم؟
بعد تو می رود به نیزه سرم
می روی پشت سر نگاهی کن
حق بده تو به چشمهای ترم
@hosenih
قحط آب است و دشنه ها تشنه
به دهانِ تو وُ سر قمرم
تا که از روی اسب افتادی
همه جا تار گشته در نظرم
به هوای تو آمدم أما....
پیشِ پایت شکست بال و پرم
خبری از خودت اگر ندهی
می رود سمت خیمه ها خبرم
چشم خود باز کن علی اکبر
جانِ عمه هنوز در خطرم
از همه إرث بردی، از زهرا
از سرِ زخم خورده ی پدرم
بین من با حسن که فرقی نیست
دشت چون طشت پر شد از جگرم
این طرف آن طرف در این صحرا
شده جمع آوریت دردسرم
چون تنِ نامنظمت ديدم
كه نماندست از تو يك أثرم
عمه، جانِ دوباره ام بخشيد
ورنه مي رفت جانِ مختصرم
انتظارِ چه داری از دوشم؟
اینکه سوی حرم تو را ببرم
خیمه ها ریخته به هم،تو بگو
چه جوابی دهم به دور و برم
هر کجا می روی بدان من هم
همه جا با سر تو همسفرم
گر سرم روی نیزه هم برود
از سرِ قاتلت نمی گذرم
@hosenih
در کنار تو رفت دل از دست
در کنار فرات هم کمرم
بعد تو خاک بر سر دنیا
بعد عباس شمر و أهل حرم...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_رقیه_س_شهادت
#محمدمهدی_خیامیان
▶️
دخترا بدون بابا...میمیرن
دخترا بدون بابا...آواره
از قدیمیا شنیدم گریه کن
نداره، کسی که دختر نداره
@hosenih
دلمون هوای روضه کرده باز
آخه گریه برا روضه ثوابه
امشب و یتیم نوازی بکنین
همراهه باباش بریم تو خرابه
@hosenih
خوش زبونه ، خیلی حرفا داره که
به کسی نگفته،حتی عمه جون
خبرایی شده که بهش میگه
پاشو که اومده بابا...عمه جون
@hosenih
پاشو حرفات و بزن با پدرت
که دیگه از غصه داری آب میشی
روپوش و بزن کنار خودت ببین
غذا نیس که اینجوری کباب میشی
@hosenih
روپوش و کنار زد و باباش و دید
سرخ و خاکستری،خاکی و کبود
سر حرف و اینطوری واکرد و گفت
بگذریم از یکی بود یکی نبود...
@hosenih
بوی بابام و من از دور می شناسم
حالا هر چی ام که بوی نون بدی
فهمیدم یه شب توی تنور بودی
داری موی سوخته تو نشون میدی؟
@hosenih
عمه میگه که از اینجا نمیریم
تا سر بریده تو پس نگیریم
اینا هم نقشه کشیدن نیمه شب
دیوار و خراب کنن تا بمیریم
@hosenih
راهش اینه که بازم خودت بیای
کارامون و سرو سامونی بدی
عمه که داره می میره از غمت
وقتشه بیای بهش جونی بدی
@hosenih
طاقت همه بریده بعد تو
دیگه جون به لب رسیده باباجون
تا که آروم بشم آوردن حالا
از تو یه سر بریده باباجون
@hosenih
اومدی به ویرونه خوش اومدی
چه عجب یه بار به ما سری زدی
چه بلایی به سرت اومده که
تو میخواستی خودتو نشون ندی
@hosenih
با سه مصرع هم میشه که روضه ساخت
مادرت عمه و من کوثرتیم
آیه های سوره ی حنجرتیم
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسمالله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اکبر_ع_شهادت
#محمدمهدی_خیامیان
▶️
می روی فکر کرده ای پسرم؟
بعد تو می رود به نیزه سرم
می روی پشت سر نگاهی کن
حق بده تو به چشمهای ترم
@hosenih
قحط آب است و دشنه ها تشنه
به دهانِ تو وُ سر قمرم
تا که از روی اسب افتادی
همه جا تار گشته در نظرم
به هوای تو آمدم أما....
پیشِ پایت شکست بال و پرم
خبری از خودت اگر ندهی
می رود سمت خیمه ها خبرم
چشم خود باز کن علی اکبر
جانِ عمه هنوز در خطرم
از همه إرث بردی، از زهرا
از سرِ زخم خورده ی پدرم
بین من با حسن که فرقی نیست
دشت چون طشت پر شد از جگرم
این طرف آن طرف در این صحرا
شده جمع آوریت دردسرم
چون تنِ نامنظمت ديدم
كه نماندست از تو يك أثرم
عمه، جانِ دوباره ام بخشيد
ورنه مي رفت جانِ مختصرم
انتظارِ چه داری از دوشم؟
اینکه سوی حرم تو را ببرم
خیمه ها ریخته به هم،تو بگو
چه جوابی دهم به دور و برم
هر کجا می روی بدان من هم
همه جا با سر تو همسفرم
گر سرم روی نیزه هم برود
از سرِ قاتلت نمی گذرم
@hosenih
در کنار تو رفت دل از دست
در کنار فرات هم کمرم
بعد تو خاک بر سر دنیا
بعد عباس شمر و أهل حرم...
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
#امام_سجاد_ع_مصائب
سی سال شهر مادریت را قدم زدی
با هر قدم حسینیه ،بیرق ، علم زدی
سی سال بزم روضه سراپانمودی و
در هر گذر که مرثیه خواندی حرم زدی
@hosenih
زخمت عمیق بود و دم از خود نمیزدی
اما همیشه از غم بابات دم زدی
طبخ غذای روضه فقط یک بهانه بود
آشی برای آل امیه بهم زدی
روزی اشک گریه کنان حسین را
در سجده های نیمه شب خود رقم زدی
اما همینکه بغض تو را کربلا شکست
الشام را تو با مژه ی تر قلم زدی
@hosenih
داغی بزن به سینه ی این روضه خوان خود
داغی که قبل از این به دل محتشم زدی
این حس و حال قافیه را از غزل بگیر
آن صید دست و پازده را در بغل بگیر...
شاعر: #محمدمهدی_خیامیان
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e