بسم الله الرحمن الرحیم
#حضرت_علی_اصغر_ع_شهادت
#حامد_آقایی
▶️
بی تاب برای آب می رفت
با آرزویِ رباب می رفت
@hosenih
می دید علی به روی دستش
آرام به خوابِ آب می رفت
آن دیو و دَدْ از ندادن آب
از صورتشان نقاب می رفت
پس تیر زبان گشود انگار
چون در عوضِ جواب می رفت
تا نسخهٔ کودکی بپیچد
آن نسخه به پیچ وتاب می رفت
بغضاً لاَبیک داشت در اصل
بر قلبِ ابوتراب می رفت
@hosenih
باید پدری شود زمین گیر
پس داشت به انتخاب می رفت
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 #روضه_را_تعطیل_نکنیم 🌹
#امام_حسین_ع_مناجات
#محمود_ژولیده
▶️
ای خوش آن جانی که جانانش خداست
در غم و شادی پناهِ او دعاست
یک دعا صدها گره وامیکند
روضه ی ارباب غوغا میکند
حال که درد و بلا تقدیر ماست
روضه های خانگی تدبیر ماست
دیده را از اشک دریا میکنیم
امتی با روضه احیا میکنیم
@hosenih
روضه بر هر درد بی درمان دواست
هر که دارد روضه حاجاتش رواست
گریه بینِ روضه عینِ یارب است
حالِ روضه، حال و روزِ زینب است
یک زیارت، یک دعا، یک زمزمه
یک نفَس یاد عزیز فاطمه
یاد آن آقا که کامش تشنه بود
پیکر او زیر تیغ و دشنه بود
یاد گودالی که شد دریای خون
جسمِ بی جانی شد از زین واژگون
زیر پای دشمنش افتاده بود
چنگ بر پیراهنش افتاده بود
"شمر روی سینه اش بنشسته بود
استخوانهایش همه بشکسته بود"
یاد کن از نیزه بر پهلوی او
سنگِ بر پیشانی و ابروی او
یاد کن از ارباً اربا اکبرش
از گلوی ناز و خشک اصغرش
یاد سقا کز عطش افروخته
یاد خیل خیمه های سوخته
یاد دخترهای بس آواره، آه
یاد معجرهای پاره پاره، آه
یاد باید کرد از دردانه ای
از یتیمی، گوشه ی ویرانه ای
ما که هستیم این زمان خانه نشین
کِی شدیم اینگونه ویرانه نشین
کِی چنین نشکفته ما پژمرده ایم
کِی ز دست زجر سیلی خورده ایم
@hosenih
کِی چنین داغی ز دشمن دیده ایم
کِی سرِ بابا به دامن دیده ایم
از خرابه ما نشانه میبریم
هیئت خود را به خانه میبریم
از قدیم این شیوه جز یاری نداشت
روضه ها تعطیل برداری نداشت
روضه های خانگی سرمایه است
روضه های انفرادی نیز هست
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷به مناسبت #حلول_ماه_شعبان
ماه شعبان شعبههایی از بهشت
در دل هر بنده دسترب سرشت
خوشبهحال هر که از این مزرعه
پابهپای هر عمل؛ اخلاص کِشت
بنده در نهر رجب پاکیزه شد
از پلشتی و گناه و هرچه زشت
حال در شعبان بنا باید کند
قصر ایمان؛ آجرآجر، خشتخشت
حق رجب را گفت ماه "مرتضی"ست
سردر شعبان "محمد" را نوشت
#امیر_عظیمی
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#مناجات_با_خدا
#احمد_ایرانی_نسب
▶️
به روی دست آوردم دل غم پرور خود را
صدف از سینه اش بیرون کشیده گوهر خود را
دلم را ساده اندیشانه از پیکر در آوردم
چنان اندیشه ای که اشعری انگشتر خود را
من آن طفل پریشانم که در بازار تنهایی
چنان سرگرم شد ، گم کرده حتی مادر خود را
@hosenih
و روز حشر ، مانند مسلمانی که از غفلت
به جمع انبیاء نشناخته پیغمبر خود را
منم آن واعظی که سالها با نان دین خوردم
شبیه موریانه پایه های منبر خود را
جهان دار مکافات است، جو ، گندم نمی گردد
کلونی خسته ام ، هر بار میکوبم در خود را
به جای نافله با شعرهایم توبه میخوانم
به اشک خویش میشویم تمام دفتر خود را
@hosenih
سرم بر شانه ی مُهر است ، در آغوش سجاده
و غسلِ اشکهایم میکنم پا تا سر خود را
بر این سجاده ی تب دار از شرم پشیمانی
میان سجده چون ققنوس سوزاندم پر خود را
به این امید که جان می دهم در بین آغوشت
کشاندم تا سحر این سجده های آخر خود را
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
🌹 برای دلتنگی های زائران امام رضا(ع) 🌹
#امام_رضا_ع_مناجات
#مرضیه_عاطفی
▶️
حالِ خوب و اشتیاقِ دم به دم یادش بخیر
کوچه های خلوت و پُر پیچ و خم یادش بخیر
زیره و عطرِ حرم! عطرِ نبات و زعفران
حسّ دلتنگی و بغض ِ بیش و کم یادش بخیر
@hosenih
لذّتِ باب الجواد(ع) و خواندنِ إذن دخول
گنبد و اشکِ روان در هر قدم یادش بخیر
حرکتِ پرچم میانِ دست های آسمان
پای سقّاخانه اشکِ مادرم یادش بخیر
مانده در گوشم صدای ماندگارِ زائران
ترک و بوشهری! عرب یا که عجم! یادش بخیر
تکیه بر دیوار دارالحجّه و تجدیدِ عهد-
با امام ِ منتظر کنج حرم یادش بخیر
از لبِ نقّاره ها دادی سلامم را جواب
اشک هایِ سر به زیرِ صبحدم یادش بخیر
زیرِ ایوانِ طلا روحِ مرا دادی جلا
تا تو را بر مادرت دادم قسم! یادش بخیر...
@hosenih
پنجره فولاد إذنِ کربلایم را گرفت
ذکرِ «آقاجان نیفتم از قلم» یادش بخیر
دست و بالم بسته شد با بستنِ درب حرم
بیقراری هایِ بارِ آخرم یادش بخیر!
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
🌷 #شب_جمعه است، شادی روح همه اموات از محبین امیرالمؤمنين(ع) ، شهدا و امام شهدا فاتحه و صلوات...
در پیکر این زمانه؛ جان می آید
خیر و برکت؛ از آسمان می آید
هر منتظری که رفته از این دنیا…
در دولت صاحب الزمان می آید
#سیدمجتبی_شجاع
© اشعار آیینی حسینیه👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_زمان_عج_مناجات ؛ #شب_جمعه
#میثم_مؤمنی_نژاد
▶️
گمان مدار که نام تو بردن عادت ماست
نسیم یاد تو در هر سحر عبادت ماست
زمین به زیر قدمهای تو سر افراز است
سلامت تو، به جان همه، سلامت ماست
@hosenih
اگر که، عمر جهان هم تمام گردد باز
ندارد آنچه تمامی همین ارادت ماست
کنار خانهی چون تو کریم بیمنت
دری دگر بزنم... باعث خجالت ماست
چو طفل اشک دگر راستگو نمیبینم
بیا بپرس که این شاهد صداقت ماست
قسم به ضامن آهو که زائران توایم
ظهور طلعت تو بهترین زیارت ماست
قسم به ساقی لب تشنهای که دستانش
به دست مادر تو ضامن شفاعت ماست
@hosenih
در اولین شب جمعه مرا به همراهت
ببر به کربُبلایی که عین جنت ماست
ببر به کربُبلا و بخوان که یا جداه
هنوز داغ لب تشنهات مصیبت ماست
⏹
© اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
اَبرَم و بارِشِ بی پروایَم
موجم و همسفر دریایم
مثل خورشیدِ کویری خشکم
مثل مهتابِ شبِ صحرایم
حسِ بی تابیِ یک سیمُرغَم
کوه ام و رفتنِ پا بر جایم
حالِ پروازِ پرستو دارم
بالِ پروازِ کبوترهایم
بس که بُرده است مرا دل به سفر
تاول اُفتاده به جانِ پایَم
دل نگو خانه خرابی شبگرد
دل نگو همسفرِ تنهایم
آه ای پرده نشین صبری چند
دست بردار مکن رُسوایم
تا به کِی می بری و میکشی ام
تا کجا میروی و می آیم
گفت قُقنوسم و آتش زادم
زائرِ شهرِ حسین آبادم
@hosenih
گفت روزی که قلم لب وا کرد
وَ خدا خلقتِ خود برپا کرد
آفرینش فوران کرد و زمین
را نگینِ صدفِ دنیا کرد
آفریدند مرا اما خاک
خاک را عشق ولی معنا کرد
خاک بودم که به بادم دادند
باد شد همسفرم پروا کرد
باد من را به دلِ دشتی بُرد
وَ به آن خاک عجینم تا کرد
بوی سیبی همه جا پُر شده بود
چشمی آن روز مرا پیدا کرد
قطره ای اشک از آن چشم چکید
قطره ای خاک مرا دریا کرد
شُکر آن چشم ، که خاکم گِل شد
و مرا ناب تر از دلها کرد
کربلا یی شدم از اول راه
هر که دارد هَوَسَش بسم الله
@hosenih
شب بلند است اگر در کویش
گِره ها وا شده از گیسویش
مثلِ موسیٰ شدن اینجا سهل است
خیزد این معجزه ها از کویش
عرق چهره یِ زائر دارد
نازها بر خُتَن و آهویش
بگمانم که خود جبریل است
میشناسم من از آن هو هویش
چند وقتیست مژه میبافد
نذر دارد که کُنَد جارویش
فطرسِ سینه ی مان جان میداد
شد غبارِ حرمش دارویش
قبله را قبلِ سفر گُم کردیم
شکر دیدیم خَمِ اَبرویش
نذر کردم که قضایش خوانم
هر نماز ی که نخواندم سویش
هستیِ هست حسین است حسین
مستیِ مست حسین است حسین
@hosenih
بیدل و رِند و خراب آلوده
مِی فروشیم و شراب آلوده
جنس آب و گِلِمان کرب و بلاست
شکر هستیم تُراب آلوده
لحظه هایی که ندیدیم حرم
سالها ایست عذاب آلوده
خطِ پیشانی ما هست حسین
نیست این عشق کتاب آلوده
هرکه با خاکِ تو تطهیر شود
نکند چهره به آب آلوده
ما فقط از تو،تو را می خواهیم
نکن این دل به ثواب آلوده
شوقِ رویای ضریحت دارم
چشم ما نگر شده خواب آلوده
شده ایم عین زیارت نامه
ما که هستیم شراب آلوده
شکرِ ارباب که دل شد حرمش
ما حسینیه شدیم از قدمش
@hosenih
شعله شد بال و پرم،می سوزم
آتشم محتضرم می سوزم
کاش فطرس نفسی پیشِ شما
برساند خبرم می سوزم
آتشت در دلم آبم کرده
گرچه با چشمِ ترم می سوزم
می رسد ناله ات از دور هنوز
جرعه آبی جگرم می سوزم
آب گفتم جگرِ من هم سوخت
از غمت شعله ورم می سوزم
خواهرت چنگ به رویش می زد
از همه تشنه ترم می سوزم
مادری خاک به سر ریخت و گفت
مثلِ حلقِ پسرم می سوزم
خیمه ها شعله ور و می آید
دادی از بینِ حرم می سوزم
دختری می دَوَد و میگوید
عمه جان مویِ سرم می سوزد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
ما که هستیم؟ انتخاب حسین
از دعاهایِ مستجابِ حسین
گَردِ راهی در آفتابِ حسین
پرِ کاهی در التهابِ حسین
گِلی از خاکِ بوترابِ حسین
ما که هستیم؟ یک صواب حسین
@hosenih
دورِ مَجنون گذشت،نوبتِ ماست
قرنها میشود که صحبتِ ماست
چهارده قرن حرف حیرتِ ماست
قصه یِ قِدمَتِ رفاقتِ ماست
عشق فرمود آنکه قیمتِ ماست
نیست غیر از دلی خرابِ حسین
@hosenih
در میانِ دلم حرارتِ کیست؟
شده ام عاشق، این عنایت کیست ؟
سوختم آتشِ محبت کیست ؟
بویِ سیب است بویِ تربتِ کیست ؟
محشرِ کیست این،قیامتِ کیست
کیست ارباب جُز جنابِ حسین
@hosenih
ای تمامییتت تمامِ علی
پدر سه علی امام علی
نور ای نورِ مُستدامِ علی
می تپد سینه ات به نام علی
چیست روی لبت سلام علی
جز علی نیست در کتابِ حسین
@hosenih
رنگ سبزِ سیادت زهرا
عطر و بوی قداست زهرا
نورِ صبح عبادت زهرا
آفتابِ سعادت زهرا
جان حسین است عادت زهرا
خود زهراست بازتابِ حسین
@hosenih
کیست زینب جز انعکاسِ علی
کیست زینب همه حواسِ علی
کیست خانوم؟ انبعاث علی
باغبانِ حسین یاسِ علی
کیست زینب علی شناسِ علی
حضرت فاطمه به قابِ حسین
@hosenih
جلوه ی اعتبارت عباس است
جذبه ذوالفقارت عباس است
سایه ی اقتدارت عباس است
در شب بعد کارَت عباس است
همه ی کارو بارت عباس است
مستم از ساقیِ شرابِ حسین
@hosenih
سر سال است و این شبِ جمعه
آمدم با یقین ،شبِ جمعه
تا شَوَم خوشه چین شبِ جمعه
حاجتم را همین شبِ جمعه
داد ام البنین شبِ جمعه
مادری از بَنی کِلابِ حسین
@hosenih
ذکر ما کربلا امام رضاست
لطف آقایِ ما امام رضاست
اثرِ ذکر یا امام رضاست
دستِ ما نیست با امام رضاست
کَس و کارِ گدا امام رضاست
گفته ام بارها رضا به حسین
@hosenih
از دعایِ نماز مادرها
حَرَمَت پُر شد از کبوترها
خوشبحال من و پیمبر ها
سجده داریم رویِ مرمرها
ما که بُردیم صد برابرها
تاکه رفتیم در حسابِ حسین
@hosenih
از تو داریم سَروَری ها را
آبروها و نوکری ها را
بین روضه برادری ها را
بشمارید آخری ها را
نتکانید پادری ها را
کُلُّ خیر است تا به باب حسین
@hosenih
جلوه ات تا نصیبِ غیر تو شد
سائلی آمد و زُهیر تو شد
جُون شد عابِسَ و،بُرِیر تو شد
وَهَبَت شد،حبیبِ دِیرِ تو شد
حُر شد و عاقبت بخیر تو شد
همه سر داده در رکاب حسین
@hosenih
می کُشیَم سزایِ دل این است
پشتِ در دستهایِ مسکین است
حاجتم گیرِ یک ، دو آمین است
پایِ شش گوشه گریه تسکین است
وایِ من نامِ تو چه شیرین است
می چکد از لبم گلابِ حسین
@hosenih
آه از شام هول آور قبر
ما و تنهایی مقدر قبر
در شب تنگی و مکدرِ قبر
بینِ تاریکی مکررِ قبر
در سوال نکیر و منکر قبر
ما چه داریم جز جواب حسین
@hosenih
منم و این سلام و این تسلیم
تو و زلفی گشوده دست نسیم
منم و باز هم هوای قدیم
گوشه ای در حرم کنارِ کریم
کاش می شد شبیه ابراهیم
می شدم در شبی مُجابِ حسین
@hosenih
پایِ ایوانِ تو خلیل اُفتاد
پشت سر باز جبرئیل اُفتاد
پدری پیر آمد و عَلیل اُفتاد
مادری خسته با دخیل اُفتاد
در شفایش چه قال و قیل اُفتاد
چایِ روضه است یا شرابِ حسین
@hosenih
تشنه بودی بگو که آبت داد؟
آب گفتی کسی جوابت داد؟
آب بر کودکِ ربابت داد؟
کمکی وقتِ اضطرابت داد؟
یا که با چکمه ای عذابت داد
گریه ام هست از آب آبِ حسین
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
#حسین_ایزدی
▶️
تو را آفریده برای خودش
تو را برده تا ابتدای خودش
تو محو خدایی و او محو تو
شده غرق در جلوه های خودش
@hosenih
هر آن جا خدا بوده تو بوده ای
تو را برده او پا به پای خودش
تو را می پرستم اگر میل اوست
به تن کرده بر تو ردای خودش
تو رازق، تو غافر، تو نعم الامیر
نشانده تو را پس بجای خودش
نمازی بخوان تا خدا بشنود
ز لب های سرخت صدای خودش
نه اینکه خدا خون بهایت شده
شد اصلا خودش خون بهای خودش
@hosenih
نه تنها مسیحی که حتی مسیح
بگیرد ز دستت شفای خودش
نگاهت به هر کس که افتاده است
نوشته دلش را گدای خودش
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_مدح_و_ولادت
#حسین_ایزدی
▶️
تو را آفریده برای خودش
تو را برده تا ابتدای خودش
تو محو خدایی و او محو تو
شده غرق در جلوه های خودش
@hosenih
هر آن جا خدا بوده تو بوده ای
تو را برده او پا به پای خودش
تو را می پرستم اگر میل اوست
به تن کرده بر تو ردای خودش
تو رازق، تو غافر، تو نعم الامیر
نشانده تو را پس بجای خودش
نمازی بخوان تا خدا بشنود
ز لب های سرخت صدای خودش
نه اینکه خدا خون بهایت شده
شد اصلا خودش خون بهای خودش
@hosenih
نه تنها مسیحی که حتی مسیح
بگیرد ز دستت شفای خودش
نگاهت به هر کس که افتاده است
نوشته دلش را گدای خودش
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih
بسم الله الرحمن الرحیم
#امام_حسین_ع_ولادت
#حسن_لطفی
▶️
اَبرَم و بارِشِ بی پروایَم
موجم و همسفر دریایم
مثل خورشیدِ کویری خشکم
مثل مهتابِ شبِ صحرایم
حسِ بی تابیِ یک سیمُرغَم
کوه ام و رفتنِ پا بر جایم
حالِ پروازِ پرستو دارم
بالِ پروازِ کبوترهایم
بس که بُرده است مرا دل به سفر
تاول اُفتاده به جانِ پایَم
دل نگو خانه خرابی شبگرد
دل نگو همسفرِ تنهایم
آه ای پرده نشین صبری چند
دست بردار مکن رُسوایم
تا به کِی می بری و میکشی ام
تا کجا میروی و می آیم
گفت قُقنوسم و آتش زادم
زائرِ شهرِ حسین آبادم
@hosenih
گفت روزی که قلم لب وا کرد
وَ خدا خلقتِ خود برپا کرد
آفرینش فوران کرد و زمین
را نگینِ صدفِ دنیا کرد
آفریدند مرا اما خاک
خاک را عشق ولی معنا کرد
خاک بودم که به بادم دادند
باد شد همسفرم پروا کرد
باد من را به دلِ دشتی بُرد
وَ به آن خاک عجینم تا کرد
بوی سیبی همه جا پُر شده بود
چشمی آن روز مرا پیدا کرد
قطره ای اشک از آن چشم چکید
قطره ای خاک مرا دریا کرد
شُکر آن چشم ، که خاکم گِل شد
و مرا ناب تر از دلها کرد
کربلا یی شدم از اول راه
هر که دارد هَوَسَش بسم الله
@hosenih
شب بلند است اگر در کویش
گِره ها وا شده از گیسویش
مثلِ موسیٰ شدن اینجا سهل است
خیزد این معجزه ها از کویش
عرق چهره یِ زائر دارد
نازها بر خُتَن و آهویش
بگمانم که خود جبریل است
میشناسم من از آن هو هویش
چند وقتیست مژه میبافد
نذر دارد که کُنَد جارویش
فطرسِ سینه ی مان جان میداد
شد غبارِ حرمش دارویش
قبله را قبلِ سفر گُم کردیم
شکر دیدیم خَمِ اَبرویش
نذر کردم که قضایش خوانم
هر نماز ی که نخواندم سویش
هستیِ هست حسین است حسین
مستیِ مست حسین است حسین
@hosenih
بیدل و رِند و خراب آلوده
مِی فروشیم و شراب آلوده
جنس آب و گِلِمان کرب و بلاست
شکر هستیم تُراب آلوده
لحظه هایی که ندیدیم حرم
سالها ایست عذاب آلوده
خطِ پیشانی ما هست حسین
نیست این عشق کتاب آلوده
هرکه با خاکِ تو تطهیر شود
نکند چهره به آب آلوده
ما فقط از تو،تو را می خواهیم
نکن این دل به ثواب آلوده
شوقِ رویای ضریحت دارم
چشم ما نگر شده خواب آلوده
شده ایم عین زیارت نامه
ما که هستیم شراب آلوده
شکرِ ارباب که دل شد حرمش
ما حسینیه شدیم از قدمش
@hosenih
شعله شد بال و پرم،می سوزم
آتشم محتضرم می سوزم
کاش فطرس نفسی پیشِ شما
برساند خبرم می سوزم
آتشت در دلم آبم کرده
گرچه با چشمِ ترم می سوزم
می رسد ناله ات از دور هنوز
جرعه آبی جگرم می سوزم
آب گفتم جگرِ من هم سوخت
از غمت شعله ورم می سوزم
خواهرت چنگ به رویش می زد
از همه تشنه ترم می سوزم
مادری خاک به سر ریخت و گفت
مثلِ حلقِ پسرم می سوزم
خیمه ها شعله ور و می آید
دادی از بینِ حرم می سوزم
دختری می دَوَد و میگوید
عمه جان مویِ سرم می سوزد
⏹
© کانال رسمی "حسینیه؛ پایگاه تخصصی مدح و مرثیه"؛ @hosenih