eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
🔹عاقبت بخیری🔹 آن شب که مکان به کنج دیرش کردی بیگانه ز آشنا و غیرش کردی راهب که به عمری ره باطل پیمود تو یک شبه عاقبت به خیرش کردی شاعر: استاد @dobeity_robaey
کسی چون روز من دیگر نبیند بلای شام غم پرور نبیند خبر داری یهودیها چه کردند ؟ (مسلمان نشنود ، کافر نبیند) @dobeity_robaey
چه پای آبله خیزی، چه مرکبی و چه راهی مهار ناقه نیفتد به دست شمر الهی به خفتگان همه رو نیزه میزدند که برخیز دریغ و درد چه راه بلند و شام سیاهی @hosenih به غیر سایه ی سرنیزه ها و خار مغیلان برای طفل سه ساله نبود پشت و پناهی اسیر بود امامی که کائنات اسیرش اسیر بود چنان که به سینه سلسله آهی به پاره پاره‌ی معجر، مخدرات مکدر خدا کند که ندوزند اهل شام نگاهی گرفت سکه ولی نیزه را...خلاصه بگویم ندیده شام دوروتر ز مردهای سپاهی @hosenih به چوب خشک، لبی را یزید بست که از خاک محال بود نروید پی دعاش گیاهی بدا به شعر که میخواند فی البداهه و میریخت شراب بر سر پاک بلند مرتبه شاهی... شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
شب‌های جمعه، بی‌قرارِ کربلاییم لب‌تشنگانِ ساحتِ خورشید، ماییم @hosenih دانی چرا این چشم‌ها، خون می‌فشاند؟ ما تا ابد، در ماتمِ خونِ خداییم ای دستگیرِ بینوایانِ دو عالَم! دستی بکش بر روی ما، ما بینواییم در حسرتِ نوشیدن یک جرعه نورش ما پای تا سر، یکسره، دستِ دعاییم بهرِ پریدن سوی او، مثلِ دو بالیم بهرِ دویدن سوی او، مثلِ دو پاییم عمری، به یادش می‌شود این دل هوایی ما را نخوان اهلِ زمین، مرغِ هواییم @hosenih یا فاطمه! ای زائرِ شب‌های جمعه! ما را بِبَر همراهِ خود، ما هم می‌آییم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
عاقبت با تو فقط ختم به خیر است آقا سند مستندم راهب دیر است آقا شاعر: @dobeity_robaey
علی بن ابی طالب دلش سوخت امامِ از نظر غایب دلش سوخت مسلمانان کجا سرگرم بودید؟ که از این داغ یک راهب دلش سوخت شاعر: @dobeity_robaey
دست راهب که سمت آن لب رفت سوز آهش به ساحت رب رفت گریه اش عاقبت به خیرش کرد "راه صد ساله را به یک شب رفت" شاعر: @dobeity_robaey
در حسرت ای مسیحا نفس عشق، دمت را بفرست به مداوای دلم، اشک غمت را بفرست من مجازات شدم، این همه دوری بس نیست؟ رحم کن زود، جواز حرمت را بفرست غم شبیخون زده از چار طرف بر قلبم به پرستاری قلبم کرمت را بفرست به نفس تنگی ما رحم کن ای حضرت عشق بر سر شهر غبار قدمت را بفرست به کمک حالی این شانه ی زخمی صبور تکیه گاهی، پرِ شالی، علمت را بفرست شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
گرچه گاهی با دلم باید نباید می کنی گرچه گاهی هم مرا در خود مردد می کنی @hosenih مطئنم دوستم داری که در هر اربعین ناز می آیی و راه مرز را سد می کنی کُلُکُم نورید و کل ارض هم کرببلا با همین علت مرا راهی مشهد می کنی باشد از مشهد برات کربلا می آورم حل کارم را یقین هشتاد درصد ، می کنی بیست درصد را هم از پائین پایت خواستم شک ندارم روزیم را بیش از این حد می کنی @hosenih دوستانم گرچه منعم می کنند اما حسین! باز بی ویزا مرا از مرزها رد می کنی شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
آمده وقت انقلاب حسین! عجلوا عجلوا به باب حسین سایه ی لطف این و آن هیچ است.. میروم زیر آفتاب حسین! @hosenih بدی ام را ندیده بخشیدند.. خوش حسابیم با حساب حسین! رعیتم ،ریزه خوار و مسکینم انس دارم به نان و آب حسین دست رد هم که میزند خیر است رحمت مطلق است عذاب حسین! روبروی ضریح قبل سلام.. میرسد زودتر جواب حسین! برگ دعوت برای من هم داد... ای بقربان انتخاب حسین اُف به ابادی بدون حسین! خوش بحال ده خراب حسین! این‌ چهل روزه اشک ریخته است... بیشتر از همه رباب حسین.. @hosenih تکیه بر نیزه داد در گودال تا حرم رفت التهاب حسین نا جوانمردها حرم نروید تک و تنهاست خواهرم !نروید شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
می نویسم شعر با نامِ خدای کربلا می بَرَد دل را هوای دلربای کربلا چند باری کربلا رفتم ولی نقل است که فرق دارد اربعین حال و هوای کربلا @hosenih خوش به حال آن کسانی که پیاده،اربعین از نجف رفتند تا صحن و سرای کربلا کعبه هم با آن بزرگی و شکوهش بی گمان بارها افتاده روی دست و پای کربلا با همین چشمان خود دیدم مسلمان می شوند کافران با دیدن ایوان طلای کربلا @hosenih مادرم آخر طلاهای خودش را داد و گفت: پول آن خرجِ غمِ فرمانروای کربلا باز هم جا مانده ام از قافله،امسال هم می روم با مادرم مشهد به جای کربلا شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از راه آمد خواهرت ای سر بریده اما بدون دخترت ای سر بریده دارد رباب از راه مي آید برادر اما بدون اصغرت ای سر بریده @hosenih از گوشه ی مقتل هنوزم که هنوز است آید صدای مادرت ای سر بریده از شامیان پیراهنت را پس گرفتم از ساربان انگشترت ... ای سر بریده من که نفهمیدم، خودت می گفتی ای کاش خولی چه کرده با سرت ای سر بریده بالای نیزه ماه من بودی برادر در کوچه ها همراه من بودی برادر حتما خودت دیدی دو دستم را که بستند حتما خودت دیدی غرورم را شکستند حتما خودت دیدی که بر محمل نشستم حتما خودت دیدی چهل منزل شکستم حتما خودت دیدی بساط کوفیان را حتما خودت دیدی مرام شامیان را قرآن که می خواندی لبت را سنگ می زد عمدا کنیزی زینبت را سنگ می زد حالا دگر هم چیزی از آن لب نمانده هم جای سالم در تن زینب نمانده @hosenih این آخر عمری مرا بازار بردند من را میان مجلس اغیار بردند رفتی میان طشت و زینب نیمه جان شد تو خیزران خوردی و قد من کمان شد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e