eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.9هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
398 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
سعي در كتمان اسرار جراحاتت مكن حنجرت را هم بپوشاني لبت مستور نيست شاعر: @dobeity_robaey
بابا ندیده ای که چه زجری کشیده ام من روی خار تیز مغیلان دویده ام شاعر: @dobeity_robaey
انگشت‌نمای کلِ این شهرم من مظلوم‌ترین سه‌ساله‌ی دهرم من بدجور، دلم شکسته، تا آخرِ عمر با قاتلِ بی‌مروتت، قهرم من شاعر: @dobeity_robaey
❌⚠️ اشتباه نکنید ⚠️❌ ✅آیدی جهت مشاوره 👇 @admiin_herz 🔸🔸🔸🔸🔸🔸 ⭕️فروشگاه حرز «پایگاه حسینیه » https://eitaa.com/joinchat/127467707C01d6e87e2e
های و 🏴السلام علیک یا اباعبدالله🏴 ✔️ با سلام خدمت زائرین محترم حسینیه 🙏 امیدواریم خادمین را در ایام ماه صفر، از دعای خیرتان محروم نفرمایید. 📢 با توجه به حجم بالای مطالب و ضرورت دسترسی آسان تر به اشعار، پیشنهاد میکنیم مورد نظر خود را لمس نمایید 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇 ✅عمومی: ✅ اول صفر: ✅ مصیبت های شهر شام: (بین مسیر کوفه تا شام) ✅ پنجم صفر: ✅ هفتم صفر: ✅ بیستم صفر: اربعین حسینی(ع) ✅ بازگشت کاروان اهل بیت(ع) به مدینه: ✅ بیست و هشتم صفر: ✅ بیست و هشتم صفر: ✅ سی ام ماه صفر: ✅ پایان ماه صفر: مناسبت شهریور ماه ✅ از ۳۱ شهریور: موضوعات پُر بازدید ✅ اشعار اول مجلسی: ✅دیگر موضوعات: 👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆👆 های و @hosenih
تویی ضریحِ کرامت؛ تمام خلق، دخیل‌اند اگر کریم تویی؛ حاتمانِ دَهر، بخیل‌اند غباری از قطراتِ تیمُّمِ تو طهارت بُحور، پیشِ نَمِ مسحِ پایت آبِ قلیل‌اند @hosenih هزار مَن غزل آن‌سو در آسمانِ ترازو مناقبِ تو در این‌سو بدون وزن، ثقیل‌اند به کاسه‌ی مَلَکِ رزق، ریختند کمت را مجاورانِ گدایت به خرجِ خلق، کفیل‌اند ملقبی به مُعِزُّالْبَشر؛ مُذِلّ شیاطین همیشه سنگْ‌عیاران کنار قله ذلیل‌اند میان آن همه سردارهای جنگ‌ندیده سپاهیان سکوتِ تو جنگجوی اصیل‌اند نداده‌اند رضایت؛ به حرمتت به نمکدان چه سنگ‌ها که به آیینه‌‌ات همیشه گُسیل‌اند شراره‌های دری که تمام عمر، تو را سوخت قضای آتشِ نمرودها به جانِ خلیل‌اند @hosenih گواهِ غربت صدّیقه پیرْموی سرت شد قصیده‌های سپیدِ تو آیه‌های دلیل‌اند نمی‌رسد به کفِ پای مقتلت قد شعرم قلم خمیده؛ رطب‌های روضه‌ات به نخیل‌اند شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از خاکِ درِ خانه ات انگار رسیده این مرهم دردی که به بیمار رسیده نام تو سبب شد که مرا نیز ببخشند از نام تو حتی به گنهکار رسیده @hosenih دور و بر تو جمع گدایان تو جمع اند سرگرم تو اند و به همه کار رسیده از دست کریم تو به او کم نرسیده دستان گدا پیش تو هربار رسیده ما عرض نکرده ز تو حاجات گرفتیم پیش تو کجا کار به گفتار رسیده؟ آنقدر بزرگى و كريمى كه هميشه مانند طلبكار، بدهكار رسيده یک عمر کنار در و دیوار نشستی با یادِ غمِ دستِ به دیوار رسیده دیوار و در و کوچه و همسایه و همسر یک عمر به تو از همه آزار رسیده @hosenih آن رسمِ جسارت که به پیش تو بنا شد از کوچه شد آغاز و به بازار رسیده ارثیه ی تیری که به تابوت و تنت خورد در علقمه یکجا به علمدار رسیده شعر از گروه © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
تویی همان که فاطمه به نامت افتخار کرد همان که لطف و جود را صاحب اعتبار کرد تو از تبار مرتضی تو از شکوه حیدری نه از تبار بزدلی که از جَمَل فرار کرد @hosenih هدف یکی ست پس برای حفظ دین مصطفی همان نمود صلح تو که تیغ ذوالفقار کرد نه مومنین نه مسلمین تویی معزالانبیاء به کوری کسیکه فتنه بر شتر سوار کرد خدا تورا سر مسیر ما یتیم ها گذاشت خدا به ما چقدر لطف و مهر بیشمار کرد تو در جواب فتنه ها سکوت کردی و سکوت ولی غریبی تو را زمانه آشکار کرد کسی شبیه تو چنین به صبر امتحان نشد چه ها میان کوچه با تو چرخ روزگار کرد چه شد که راه خانه را گُلِ رسول گم نمود چه شد که کار خانه را به فضه واگذار کرد نوشته اند بعد از آن حسن دگر حسن نشد که هرچه کرد با تو میخ درب نابکار کرد برای دفن پیکرت دو تکه تخته جور شد همان دو تکه تخته را مدینه تیربار کرد ارث غریبی تو را حسین روی دوش برد و چرخ روزگار را دوباره داغدار کرد @hosenih بمیرم آن دمی که ناگریز رفت و گوشه ای نشست و بوسه بر گلوی طفل شیرخوار کرد ادب رضا نمی‌دهد که شرح روضه وا کنم که پیش خواهرش چه ها شمر حیا ندار کرد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
وای اگر سوخته ای ناله ی شبگیر کند کودکی را شرر حادثه ای پیر کند من چهل سال گرفتار غروبی سردم بین آن کوچه ی بد فاطمه را گم کردم @hosenih بغض ها راه گلو را همه شب سد کردند همه حتی درِ خانه به حسن بد کردند آن کسانیکه سر سفره من می‌ماندند.. نانشان دادم و هرروز مُذلم خواندند کینه‌ی مخفی شان‌ را علنی میکردند دوستان نیز به من بدهنی میکردند نگو از پاره جگرها بگو از روی کبود نگو از جعده بگو قاتل من قنفذ بود شرر این قوم به من بیشتراز زهر زدند صد نفر مادر ما را وسط شهر زدند آی مردم جگری سوخت تماشا نکنید بعد ما هیچ دری را به لگد وا نکنید @hosenih شاخه‌ی یاس علی داغ زدن داشت مگر یک زن حامله شلاق زدن داشت مگر  همه ی عمر شکایت به خدا می‌بردم عوض فاطمه من کاش کتک می‌خوردم شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
از بس که زخمهای دلم بی شماره بود هفت آسمان زچشم ترم پرستاره بود بیگانه جای خود که مرا آشنا شکست آیینه ام که همسفرم سنگ خاره بود @hosenih تشت از حرارت جگرم داد می کشید از بس که داغ بر جگر پاره پاره بود «زهری که می شکافت دل سنگ خاره را » با من چه کرد که نفسم در شماره بود خون دهان مجال سخن را زمن گرفت در بسترم وصیت من با اشاره بود خاموش بودم از غم غیرت تمام عمر این راز سر به مهر گریبان پاره بود درگوش مانده آه پس از سال ها هنوز آهی که از شکستن یک گوشواره بود قدم نمی رسید تا سپر مادرم شوم بر خاستن به پنجه پا کاش چاره بود دیدم به چشم خویش که مادر دگر ندید مویم سپید شد اگر از آن نظاره بود من که نخفته بودم از این غم تمام عمر تابوت پیش چشم ترم گاهواره بود قسمت نبود در دل تابوت خفتنم تشییع تیر روضه این سوگواره بود @hosenih تشییع من دومرتبه بود و ولی حسین ... تشییع جسم پر پر او چند باره بود بس که ستور از تن او رفت و باز گشت چون رشته های زلف تنش پاره پاره بود شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
همیشه پلک تر من هوای باران داشت همیشه اشک در این آستانه جریان داشت هنوز می شد از آئینه روز را تاباند هنوز شب نرسیده،هنوز امکان داشت کسی که نور تو را در ازل زیارت کرد هوای عشق تو را در سرش کماکان داشت جذامیان مدینه نماز خوان تواند چقدر کعبه ی الطاف تو،مسلمان داشت گدا،گرسنه،تهی دست..،سیرِ سیر شدند همیشه آب و غذا،خانه ی کریمان داشت غنی تر از همه ی خلق در جهان گردید کسی که پشت در تو به فقر ایمان داشت گدای خانه ی آن مادری مرا خواندند که در سلاله ی نورانی اش،حسن‌جان داشت اگر قرار بر این شد گدا اضافه کنید تو را به حضرت زهرا مرا اضافه کنید @hosenih تو مهربان تر از آغوش مادری آقا برای من به خدا چیز دیگری آقا زمان سجده ی تو جبرئیل می آید زمان سجده به معراج می پری آقا رسالت تو کرامت،کلام تو وحی است قسم به نام محمّد ص،پیمبری آقا تمام کرّوبیانِ بهشت معترفند ندیده اند شبیه تو دلبری آقا فقط اجازه بده خاک پایتان باشم مرا قرار بده جای پادری آقا مرا به آن گذری که به سگ غذا دادی... مرا میان همان کوچه می بری آقا!؟ سه بار مال خودت را حراج دین کردی سه بار..،تا خودِ دینار آخری آقا تویی امام کرامت تویی امام حسن منم گدای کرامت منم غلام حسن @hosenih به احترام شما شوکران عسل گردید شرنگ تلخ به شهدشکر بدل گردید چِقَدر مصرع ابتر میان دفتر بود که با عنایت چشم شما غزل گردید جهان پرید به"آغوش"پر محبت تو جهان توسط "عرش خدا" بغل گردید تویی که تیغه ی برنده ی دو چشمانت بلای جان خود حضرت اجل گردید علی به تیغ حسن جان خود توسل کرد که ختم غائله ی غزوه ی جمل گردید گره به کار من افتاد هر زمان،دیدم که نذر روضه ی طَشت تو،راه حل گردید تمام کوچه ی ما نذر قاسمت هستند که بیرق پسرت پرچم محل گردید قسم به قاسمت آقا چقدر غم خوردیم کنار خاک بقیع حسرت حرم خوردیم @hosenih نفس نفس زدی و آه آخرت رد شد تمام خاطره ها از برابرت رد شد جگر نمانده برایت که قِی کنی آن را ز شرم از جگرت زهر همسرت رد شد میان آن گذرِ شوم،بغض تو گویاست چقدر سخت از این کوچه مادرت رد شد میان کوچه سر مادرت به جایی خورد تو سرشکسته شدی،دستی از سرت رد شد همین که چادر خاکی به زیر پا افتاد هجوم درد ز اعضای پیکرت رد شد هزار تیر به تشییع یاکریم آمد هزار تیرِ نفسگیر از پرت رد شد اگرچه درد کشیدی..،تن تو دست نخورد هزار شکر که پیراهن تو دست نخورد شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
زمین گدای عطای علی الدوام حسن زمانه ریزه خور لطف مستدام حسن بهشت مست کرامات ناتمام حسن به نام باب نجات بشر به نام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن به نام او که به ما اعتبار بخشیده به پای هر یک ما صدهزار بخشیده تمام هستی خود را سه بار بخشیده فدای جود و جوانمردی و مرام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن @hosenih بهار لطف و عنایاتش از ازل جاریست شکوه و هیبت او از رخ جمل جاریست ببین ز مکتبش اهلا من العسل جاری است به غیر مهر و وفا نیست در کلام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن به لطف هرم نفسهای او زمین زنده است به لطف عزت او نام مومنین زنده است به لطف صلح حسن راه و رسم دین زنده است معامله نبود با عدوپیام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن حسن کریم حسن مهربان حسن دلخواه حسن معز الائمه حسن عزیز الله حسین شمس دل فاطمه حسن هم ماه پیمبران همه در حسرت مقام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن حسن حکیم حسن دلربا حسن والا حسن حلیم حسن دل نشین حسن اعلا به غیر او که نشسته ست با جذامی ها؟ فدای عاطفه و منطق و مرام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن فدای او که فراوان غم و بلا دیده از آشنا و غریبه فقط جفا دیده شنیده های مرا بین کوچه ها دیده نگه نداشت کسی شان و احترام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن @hosenih فدای او که ندارد رواق و صحن و سرا ضریح و گنبد و گلدسته ای به رنگ طلا نه خادمی نه غلامی نه زائری حتی خدا کند که بگیریم انتقام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن به وقتش ای گل زهرا به ظلم می تازیم بقیع، صحن و سرا و ضریح میسازیم فقط به آل علی صبح و شام مینازیم تمام هستی ما نذر یک سلام حسن حسن امام من است و منم غلام حسن شاعر: © اشعار آیینی حسینیه 👇👇👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e