#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
مولای جود، حضرت ابن الرضا سلام
ای آشنای هر دل درد آشنا سلام
باب المراد من درِ دولتسرای تو
بسته دلم دخیل به لطف و عطای تو
هر قفل با کلید تو وا میشود جواد
سنگ از اشارهی تو طلا میشود جواد
خیر کثیر ک، مثل تو کوثَر نیامده
مولود از تو با برکت تَر نیامده
تو آمدی مسیر ولایت بقا گرفت
افتاده بود از نَفَس و با تو پا گرفت
چشم زمان به علم و کمال تو خیره شد
در ذهن دهر، گوشهای از آن ذخیره شد
تو امتداد نور، جواد الائمهای
سرچشمهی حضور، جواد الائمهای
تا کاظمینِ تو دل من پَر گرفته است
بر غربت تو زمزمه از سَر گرفته است
**
با تو چه کرد همسر نامهربان تو
آمد به لب ز بازی تقدیر، جان تو
دَر بسته بود حجره و تو دست و پا زدی
میسوختی و مادر خود را صدا زدی
کف میزدند بر غم بی انتهای تو
نشنید گوش هیچ کسی نالههای تو
فریاد میزدی جگرم سوخت آب آب
لبخند میزدند و نیامد جواب آب
ارث عطش ز خون خدا شد نصیب تو
پایان گرفت قصهی عمر عجیب تو
✍ #کمیل_کاشانی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
حجره تاریک شده یا که دو چشمم تار است
هرکجا مینگرم دوروبرم دیوار است
نالهی العطش من نرسیده به کسی
چه کنم هرچه کنم هلهلهها بسیار است
صورت خاکی مارا برو از کوچه بپرس
در زمین خوردن ما دست دگر در کار است
نه مرا سنگ زدند و نه سرم برنیزه است
جای این اذیت و آزار فقط بازار است
به روی بام اگر رفت تنم سالم رفت
از روی اسب بیفتی به زمین دشوار است
جان به قربان تنی که همهاش غارت شد
بیش از پیرهنش پیکر پاکش....
✍ #سیدپوریا_هاشمی و #حسین_قربانچه
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
شعلههای کینه از هر سو به سویش آمدند
در دل حجره دل پروانه را آتش زدند
زهر بهر بردن نوری دگر مأمور شد
زهر یکبار دگر همدست با انگور شد
داغ او هم مثل داغ مجتبی مرهم نداشت
آه صاحبخانه بین خانهاش مَحرم نداشت
ظهر بود و هلهله بود و هیاهو بود و درد
آه کاری کرد ام الفضل که جعده نکرد
از سر شادی کنار پیکر او کف زدند
تا صدایش در دل حجره نپیچد دف زدند
پایکوبی کنیزان حرمتش را بد شکست
کِل کشیدند و نگفتند او عزیز فاطمه ست
آه جا دارد تمام عمر از داغش گریست
پشتبام خانه که شأن امام شیعه نیست
گرچه قرآنِ تنش از زهر آیه آیه شد
لااقل بال کبوترها برایش سایه شد
لااقل جمع کثیری از محبین آمدند
وقت تشییعِ جنازه گل به تابوتش زدند
در دل گودال جسمش نامرتب شد؟ نشد
پیکر پاکیزهاش مهمان مرکب شد؟ نشد
او ندیده لحظهای دروازهی ساعات را
کوچه و پرتاب سنگ و عمهی سادات را
تازه بعد از این که لشکر از دل گودال رفت
شمر با آن خنجر کندش به استقبال رفت
میکشد مِی خوارهای فریاد، فکرش را بکن
ریش و قیچی دست شمر افتاد، فکرش را بکن
✍ #محمود_یوسفی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_شهادت
قدمش ناگهان شتاب گرفت
طرفش رفت و ظرف آب گرفت
آب را بر روی زمین تاریخت
درهمان لحظه قلب زهرا ریخت
روضه کوتاه نکته سربسته
حجره تاریک، حجره دربسته
جگری رفته رفته سم میخورد
پشت در دستها به هم میخورد
عرش را نالهای تکان میداد
تشنهای روی خاک جان میداد
زهر بی تاب کرد جانش را
سوخت تا آب کرد جانش را
مثل اکبر شده ولی بهتر
ظاهر جسمش از علی بهتر
این جوان آن جوان تفاوت داشت
زخم زهر و سنان تفاوت داشت
این جوان پیکرش که سالم بود
جگرش نه سرش که سالم بود
موقع دفن لااقل سرداشت
بدنش میشد از زمین برداشت
به تنش پای نیزه بازنشد
در نهایت عبانیاز نشد
بگذرم؟ نگذرم؟ نمیدانم
وسط چند روضه حیرانم
تا بفهمم گریز آخر را
میروم بیتهای دیگر را
تشنه در آفتاب بنویسم
از زبانِ رباب بنویسم
آدم تشنه تار میبیند
همه جا را بخار میبیند
بدتر اینکه غبار هم باشد
یک بیابان، سوار هم باشد
تازه حالا حساب کن دورش
چندتا نیزهدار هم باشد
در میان هجوم نامردان
خواهری بیقرار هم باشد...
✍ #علی_زمانیان
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
تو خود مبارکی و رزق بی حساب، جواد !
ندیده است شبیه تو را تراب، جواد !
برای وارث جود رضا شدن بی شک
نشد به جز تو کس دیگر انتخاب، جواد !
مگر به جز تو در این شهر هست خورشیدی؟
تن تو سوخت چرا زیر آفتاب، جواد؟
سه روز چشم فلک روی بام بیدار است
دیار کفر خودش را زده به خواب، جواد !
به زخمهای دلت ام فضل میخندد
نمک زده است دلت را کند کباب، جواد !
اگر چه کل جهان بر سرت خراب شدهست
سرت ندیده به خود مجلس شراب، جواد !
هزارشکر که بعد از شهادتت دیگر
نبود صحبتی از معجر و نقاب، جواد !
✍ #شهریار_سنجری
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#روضه_مصور
هزارشکر تَنَش زیرِ آفتاب نرفت
به پیکرش پَروبالِ کبوتر افتاده
✔️ اثرِ هنرمند ولایی #حسن_روح_الامین
🏴 بهمناسبتِ #شهادت_امام_جواد_ع
نامِ اثر: جواد الشهید (علیه السلام)
🏴 #امام_جواد_ع_شهادت
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
IMG_20230617_160439_175.JPG
حجم:
25.79M
🔴 نسخهی #با_کیفیت و #قابل_چاپ نقاشیِ《جوادالشهید علیهالسلام》
✔️ اثرِ هنرمند ولایی #حسن_روح_الامین
🏴 بهمناسبتِ #شهادت_امام_جواد_ع
✅ ↳ @hosseinieh_net
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 شهادت جانسوز امام جواد (ع) تسلیت باد.
ای دوست به درگهت مُراد آوردم
از دست ستمها به تو داد آوردم
نام تو جواد است و خدایِ تو جواد
اُمید به لطف دو جواد آوردم
✍مرحوم #سیدرضا_مؤید
↳ @hosseinieh_net
6.28M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#امام_جواد_ع_شهادت
هزارشکر تَنَش زیرِ آفتاب نرفت
به پیکرش پَروبالِ کبوتر افتاده
✍ #سیدپوریا_هاشمی
↳ @hosseinieh_net
هدایت شده از دوبیتی و رباعی آیینی(حسینیه)
#امام_جواد_ع_شهادت
هرچند که زیر آفتاب است تنت
صد شکر که غارت نشده پیرهنت
دیدند کبوتران تو را بر روی بام
با گریه شدند سایبان بدنت
✍ #مهدی_شریفی
@dobeity_robaey
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
از زمانی که عشق شد ایجاد
گذرم بر ابالجواد افتاد
بارها زود حاجتم را داد
وسط روضهی امام جواد
گرچه آلوده و سیه رویم
یا جواد الائمه میگویم
بازهم ظلم و غربتی دیگر
باز در حق آل پیغمبر
دید خُدعه امام از همسر
چه بلایی ازین بلا بدتر
مقتلش را میان منزل دید
به خودش مثل مجتبی پیچید
حجره شد دشتِ کربلا، ای وای
جگرش سوخت از جفا، ای وای
شد تنش بر زمین رها، ای وای
آب را هرچه زد صدا، ای وای...
غیر از اندوه و غم به او نرسید
ذرهای آب هم به او نرسید
محتضر بود و حال مضطر داشت
با چه وضعی پَر از زمین برداشت
کاش یک یار در برابر داشت
لااقل کاش یک دو خواهر داشت
آی مردم غمش غم عظماست
شاهد روضهاش امام رضاست
خوب شد بام، سایهبان هم داشت
سایهای از کبوتران هم داشت
تن مولایمان امان هم داشت
کِی سر بام، ساربان هم داشت؟!
خوب شد لااقل در آن غربت
تن ابنالرضا نشد غارت
احتضار حسین شد ممتد
روی تل، حال خواهرش شد بد
هر که با هرچه داشت او را زد
شمر از روی سینهاش شد رد
تا سه ساعت به قتلگاه افتاد
با لبِ تشنه عاقبت جان داد
✍ #محمدجواد_شیرازی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
#امام_جواد_ع_مدح_و_شهادت
#بحر_مرکب
آئینهی کرامت بی انتها جواد
جای کرم نوشتهام از ابتدا جواد
آن شاه و شاهزاده که در بارگاه او
دارد همیشه رنگ، حنای گدا، جواد!
ایمان مَحض، خُلق نبی، هیبت علی
تقوای تام، مظهر حجب و حیا، جواد
عمامه گشته دور سر او به افتخار
آنکس که دوش او شده فخر عبا، جواد
از کاظمین حاجت خود را گرفته است
هر کس که گفته بین گوهرشاد یا جواد!
بعد از سلام، وقت تشرف به صحن، شد
ذکر لب تمام گرفتارها جواد
وا شد گره همین که گره خورد در حرم
دست گدا به دامن لطف اَبا جواد
دنبال التیام به جای دگر مرو
تا هست مرهم دل درد آشنا جواد
با چشم اشکبار شب جمعه میشود
از کاظمین راهی کرب و بلا جواد
این دفعه برد روح مرا او به کربلا
باب الجواد باز شده رو به کربلا
با کام تلخ و تشنه اگرچه سپرده جان
رأسش هزار شکر نمیداده بوی نان
سمت تنش رها نشده تیری از کمان
نه تیغ شمر خورده، نه سرنیزهی سنان
بر خاک، خونِ حنجر پاکش نشد روان
قاتل نداشتهست سر قتل او زمان
چنگی به گیسویش نزده دست این و آن
خیره نشد به خاتم او چشم ساربان
سرو قدش ز داغ برادر نشد کمان
انداختند سایه به جسمش کبوتران
از روی بام تا ته گودال رفتهایم
در روضههای جدّ تو از حال رفتهایم
«فِرّو الی الحسینِ» تو راه نجات ماست
پلکی بزن که لَنگِ نگاهت برات ماست
✍ #میثم_کاوسی
📝 #اشعار_آیینی_حسینیه | عضو شوید👇
https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e