eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
49.5هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
408 ویدیو
29 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
به‌مناسبت هفته حال و هوای شهر، نفسگیر می‌شود تا حلقه‌های اشکِ تو زنجیر می‌شود چیزی نمانده است به خطِّ مقدّمت بابا! صبور باش اگر دیر می‌شود تاول به تاول است تمامِ تنت... ببین تاول شبیهِ دردِ تو تکثیر می‌شود رفتارِ عده‌ای به تو آسیب می‌زند گاهی زبان، زبانه‌ی شمشیر می‌شود هرروز دیده‌ای ز کمانِ دهانشان حرفی که تیر می‌کشد و تیر می‌شود ساکت نشسته‌ای و نگاهی نمی‌کنی وقتی وجودت از همه کس سیر می‌شود کم کم شبیهِ آیِنه‌ها می‌شوی دگر دارد تمامِ خوابِ تو تعبیر می‌شود تو می‌روی و تازه جوان می‌شوی و من آن دختری که از غمِ تو پیر می‌شود ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت هفته آن اسم اعظم که نشانی می‌دهندش سربند یا زهراست، محکم‌تر ببندش هرکس که در سر آرزوی عشق دارد هنگام رفتن با شهیدان می‌برندش بابا! وصیّت نامۀ همسنگرت کو؟ این روزها خون می‌چکد از بند بندش آقا معلم قصه از آن‌روزها گفت کردند سالِ آخری‌ها ریشخندش شرمی نکردند از صدای سرفه‌دارش چیزی نخواندند از نگاه دردمندش گیرم عَلم از دست عباسی بیافتد عباس دیگر می‌کند از جا بلندش هر کس به این آسانی اهل کربلا نیست کار حسین است و دل مشکل پسندش ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
به‌مناسبت هفته خورشیدهای خاک‌نشین، یادشان به خیر پل‌های آسمان به زمین، یادشان به خیر آن روزهای روشن و آن قلب‌های صاف شب‌های شور و رزم و کمین، یادشان به خیر مردان عاشقی که سبک‌بار رد شدند از خاک‌ریز شکّ و یقین، یادشان به خیر دستانِ رو به علقمه‌ی مانده روی خاک پاهای بوسه داده به مین، یادشان به خیر شب‌های حمله، شور و مناجات عاشقان آن یاحسین‌های حزین، یادشان به خیر آنان که از تلاوت‌شان در میان شب می‌ریخت اشکِ روح الامین، یادشان به خیر این‌جا هنوز رو به خدا، ردّ پای‌شان پیداست روی خاک، ببین! ... یادشان به خیر ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
سر نخواهم کرد خَم پیش کسی الا حسین قلب من خورده به نام نامی مولا حسین در رهش امروز هر کس یک قدم برداشته خوب می‌داند تلافی می‌کند فردا حسین آه از آن روزی که خلوت می‌شود دور مزار بعد می‌بینی که مانده پیش تو تنها حسین بندگان شیخ و شاه و مال و دنیا نیستیم از همه عالم کفایت می‌کند ما را حسین شک ندارم نوکران را از صف یوم الحساب می‌کشد بیرون ملک، می‌گوید: این ها با حسین ابر و باد و ماه و خورشید و فلک در مشت اوست لحظه‌ای ابرو بیاندازد اگر بالا حسین کوله‌باری از گناه آورده‌ام، چون گفته‌اند با دو قطره اشک، پاکش می‌کند یکجا حسین رمز و راز کاف و ها و یا و عین و صاد، اوست کَلْمَةُ الحسنی حسین و عُروةُ الوثقی حسین بس که بخشیده‌ست می‌ترسم میان قتلگاه شمر را بخشیده باشد روز عاشورا حسین مادرم می‌گفت اگر شوق حرم داری بگو_ بعد تسبیحات بی بی حضرت زهرا، حسین هر که دلتنگ است بسم الله، هموار است راه خرج چندانی ندارد کربلا، یک یا حسین ! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
لوح تقدیر تا قلم برداشت از دل قِصه، فصل غم برداشت نور تو ظلم را به ظلمت بُرد شور تو اژدهای شر را خورد خضر از عُمرِ ماتمت گله کرد نوح با نوحه‌ی تو هروله کرد وَجهِ تو وِجهه‌‌ای ز مادر داشت چشم تو آیه، آیه کوثر داشت عرش را قائمه‌شدن عشق است نوه‌ی فاطمه‌شدن عشق است شتر فتنه را تو پِی کردی کوفه را حیدرانه طِی کردی صاحبِ شأن بی قرینه! سلام دختر شاهِ من، سکینه! سلام پدرت گفته به تو: جانِ منی لایقِ فَخْرَةُ‌ النِّسا شدنی! چهره‌ات خوش‌ترین نگاهِ حسین خانه‌ات بهترین پناه حسین چشمه‌ی‌ اشک! رَبِّ آبی، تو همه‌ی هستیِ ربابی، تو پنج نوبت..، عبادت همه‌ای خواهرِ بابِ حاجتِ همه‌ای اصغری که زعیم هر بشر است به اَخا گفتنِ تو مفتخر است طفلِ گهواره‌خواب، با تو خوش است شیرخوارِ رباب، با تو خوش است نُطق تو لفظ‌های حیدر بود منبرت شانه‌های اکبر بود التماس فرات، جوی تو بود خواهش مشک‌ها، سبوی تو بود عطشِ تو شرر به دل‌ها زد تحت امرت، عمو به دریا زد ظهرِ دل‌کندنت سحر را کُشت " رُدَّنا " گفتنت پدر را کشت پای بالت تمام پرها سوخت "شیعَتی" خواندی و جگرها سوخت کاتب روضه‌های جنجالی شاعر لحظه‌های گودالی روی پیشانی تو چین افتاد شاهِ لب‌تشنه تا زمین افتاد جامه‌ی غُصه را رفویش کرد شمر با چکمه پشت و رویش کرد کاخِ اُمّید تو خراب شده سهم دستان تو طناب شده در بهاران، خزان‌ شدن سخت است هم‌کلامِ سنان‌ شدن سخت است شعله‌ در جان معجرت افتاد زجر دنبال خواهرت افتاد عمه را بی پناه می‌دیدی کوچه کوچه، گناه می‌دیدی نیزه‌دارانِ سر، تو را زده‌اند پیش چشمِ پدر تو را زده‌اند من بمیرم ! نگو کجا رفتی... سرِ بازار برده‌ها رفتی حقِّ تو این همه عذاب که نیست جای تو مجلس شراب که نیست عاقبت بخت با تو یار نشد خیزران آخرش مهار نشد... ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در کودکی، عزیز بزرگان حساب شد آیینه‌ی تمام نمای رباب شد از گوهر عبادت و از نور اهل بیت آن قدر بهره بُرد، خودش آفتاب شد گاهی که لب گشود به صحبت، خطابه شد گاهی که لب گشود، غزل‌های ناب شد آرامش پدر شد و نورِ دلِ رباب در خانه‌ی حسین، سکینه خطاب شد با تیغ شعر و خطبه و با روضه‌خوانی‌اش پیروز هر نَبَرد چنان بوتراب شد مثل رباب سوخت فقط، بعد کربلا یاد گلوی پاره‌ی اصغر کباب شد تصویر کام تشنه‌ی اصغر، برادرش یک عمر در نگاه ترش ماند و قاب شد ازبس که محو ذات خدا شد به قتلگاه آخر مُبلغ پدرش انتخاب شد هر بار روی دوش کسی مشک آب دید یاد عمو، پیاله‌ی چشمش پُر آب شد وقتی که دید با دل خون، شهر شام را مانند اهل قافله، خانه خراب شد گیرم که سوخت معجرش اما به صورتش بال و پَرِ تمام ملائک نقاب شد ای دل بسوز، عابده‌ی اهل بیت حق با دست بسته، راهی بزم شراب شد آن جا چه دیده و چه شنیده‌ست، بگذریم... تنها بدان که سخت سکینه عذاب شد ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چیه ذکر هر گدا؟ نام حسن چیه آرامش ما؟ نام حسن ولی من نمی‌دونم چه سِرّیه تنهایی عجینه با نام حسن یه حسن توی کوچه شهید شده شاهد یه ضربه‌ی شدید شده من نمی‌دونم چرا، ولی میگن توی بچگی موهاش سفید شده چی گذشت به آقا قِصَش درازه هر کسی به‌جاش باشه، جون میبازه خیلی سخته ببینی بابات داره با چوب گهواره تابوت می‌سازه یه حسن غریب شهر سامراس همونی که نوه‌ی امام رضاس توی خونه‌ی خودش زندونی بود اونی‌ که قبله‌ی خونه‌ی خداس توی ایام جَوونی کشتنش خیلی با نامهربونی کشتنش آقامون دلْ نگرونِ مهدی بود آخرم با نگرونی کشتنش قربون اون بدنِ نیمه‌جونش فدای صاحبْ‌عزای گریونش پسرش آتیش گرفت وقتی که دید می‌خوره کاسه‌ی آب به دندونش تنشو تو خون می‌دید، چیکار میکرد؟! اگه خیزرون می‌دید، چیکار میکرد؟! اگه باباشو یه روز تو قتلگاه پشت به آسمون میدید، چیکار می‌کرد؟! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
در حیرتم که "عشق"، از آثارِ دیدن است  ما کورها، ندیده چرا عاشقت شدیم؟ @dobeity_robaey
تو یادگارِ زینب و صوتِ حزینه‌ای چون مادرت رباب، تو هم بی قرینه‌ای پیرِ تمام گریه‌کنانِ مدینه‌ای از بسکه غرقِ ذات خدایی، «سکینه‌ای» هفتادوچند سال، سکوتِ تو حرف داشت بی شک حسین، دست به قلب تو هم گذاشت از کودکی روایت تو اعتبار داشت شاگرد زینبی و کلامت وقار داشت هر خطبهٔ تو طنطنهٔ ذوالفقار داشت زینب کنار خویش، شبیه تو یار داشت در ذات حق، چنان علی اکبر فنا شدی مستغرق جمال و جلال خدا شدی تعظیم در برابر تو کرده آفتاب یک لحظه هم رخ تو نبوده است بی حجاب روز وصال، از طرف آلِ بوتراب تو داده‌ای به دست اباالفضل مَشک آب در هر کجا کنار علمدار بوده‌ای مشگل‌گشای کار علمدار بوده‌ای وقت وداع، بوسهٔ آخر به تو رسید ارثیه‌های کوچه و مادر به تو رسید از آن همه بدن، تنِ بی سر به تو رسید رگ‌های نامرتب حنجر به تو رسید تو با گلوی پاره‌شده هم‌سخن شدی با ضرب تازیانه جدا از بدن شدی ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ای نشسته پای الطاف مدام‌ات خاص و عام سایه‌ی لطفت همیشه بر سر ما مستدام لحظه‌ای از ما قنوت مهربانت را مگیر مُلک هستی از نفس‌های شما دارد دوام کعبه توفیق طواف چشم‌هایت را نداشت کس نباشد هم‌مقام تو یقین در این مقام درک حجم غربتت در ظرف سامرا نبود زهر شد درد غریبی را مجدد التیام با اشاراتی غلامت با خبر شد از عطش ظرف آبی را مهیا کرد با سرعت غلام ضرب دید از ظرف، دندان‌های معصوم شما خواستی حاضر شود بالای بالینت امام خوش به‌ حالت عاقبت سیراب شد لب‌های تو خوش به حالت بی هیاهو شد نفس‌هایت تمام خوش به حالت همسر خوبی چو نرجس داشتی با حیا و با وفا و با صفا و بامرام خوش به حالت جسم پاکت بوریا لازم نشد از تو انگشتر نمی‌دیدند در دست عوام پیکرت سنگینی پای کسی را حس نکرد پیکرت را جابه‌جا کردند با صد احترام * * آه! جا دارد فلک از این مصیبت دق کند زینب کبرا کجا و مجلس و بزم حرام ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
غریب‌تر زِ حریمِ تو نیست سامِرّا ! چقدر شیعه برایت گریست سامِرّا ! همین که پا رویِ خاکت گذاشتم، گفتم: دلیلِ این‌همه اندوه، چیست سامِرّا ؟! نسیمِ روضه‌ی رضوان رسیده از طرفت مگر زمینِ تو آغوشِ کیست سامِرّا ؟! نفس کشیده میانِ بهشت، هرکس که کنارِ صحن و سرایِ تو زیست سامِرّا ! مباد، باز شیاطین جسارتی بکنند شبیهِ کوه، مقاوم بایست سامِرّا ! اگرچه مرقدِ پاکَت، زِ ظلم ویران شد هنوز هم سویِ جنت، دری‌ست سامِرّا ! ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
دﺳﺖ ﻭ ﭘﺎ ﻣﯽ‌ﺯﺩﯼ ﻭ ﺑﻮﺩ ﮐﻨﺎﺭﺕ ﭘﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪ ﺩﺭ ﻏﺮﺑﺖ ﺳﺎﻣﺮّﻩ ﭼﻪ ﺁﻣﺪ ﺑﻪ ﺳﺮﺕ ﺳﺎﻣﺮﺍ ﺷﺪ ﻗﻔﺲ ﺗﻨﮓ ﺗﻮ ﺍﯼ ﻃﺎﺋﺮ ﻗﺪﺱ ﻭ ﺷﮑﺴﺖ ﺁﻩ ﺩﺭ ﺁﻥ ﻣﻮﺝ ﺑﻼ ﺑﺎﻝ ﻭ ﭘﺮﺕ ﻋﻤﺮ ﮐﻮﺗﺎﻩ ﺗﻮ ﺩﺭ ﻏﺮﺑﺖ ﻭ ﺗﺒﻌﯿﺪ ﮔﺬﺷﺖ ﺳﺨﺖ ﺁﻥ‌ﮔﻮﻧﻪ ﮐﻪ ﺷﺪ تیره ﺟﻬﺎﻥ ﺩﺭ ﻧﻈﺮﺕ ﮐﻌﺒﻪ ﺩﺍﺭﺩ به ﺩﻟﺶ ﺣﺴﺮﺕ ﺩﯾﺪﺍﺭ ﺗﻮ ﺭا ﮐﻪ ﻫﻤﻪ ﻋﻤﺮ ﻧﯿﻔﺘﺎﺩ ﺑﻪ ﮐﻮﯾﺶ ﮔﺬﺭﺕ ﺍﺯ ﭘﺴﺮ ﺁﺏ ﻃﻠﺐ ﮐﺮﺩﯼ ﻭ ﻧﻮﺷﯿﺪﯼ ﻭ شد ﻋﻄﺶ ﮐﺮﺑﺒﻼ ﻗﺎﺏ ﺑﻪ ﭼﺸﻤﺎﻥ ﺗﺮت ﺩﺭ ﺗﺐِ ﺯﻫﺮ، ﺩﻝِ ﺧﺴﺘﻪ ﻭ ﺑﯽ ﺗﺎﺏ ﺗﻮ ﺳﻮﺧﺖ ﺷﺶ ﺟﻬﺖ ﺷﻌﻠﻪ ﮐﺸﯿﺪ ﺁﺗﺶ ﻏﻢ از ﺟﮕﺮﺕ ﺭﻓﺘﯽ ﺍﻣﺎ ﺑﻪ ﺧﺪﺍ ﻣﯽ‌ﺭﺳﺪ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﯼ ﮐﻪ ﺳﺮ ﺯﻧﺪ ﺍﺯ ﺻﺪﻑ ﻏﯿﺒﺖ ﮐﺒﺮﯼ ﮔُﻬﺮﺕ ✍ 📝 | عضو شوید👇 https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e