eitaa logo
اشعار آیینی حسینیه
46.7هزار دنبال‌کننده
1.4هزار عکس
395 ویدیو
28 فایل
آدرس اینترنتی پایگاه حسینیه(مرجع تخصصی هیأت) http://hosseinieh.net آیدی خادم کانال: @addmin_roze کانال دوبیتی و رباعی: 👉 @dobeity_robaey فروشگاه حرز و انگشتر: 👉 @galery_rayan با کمالِ احترام، تبادل‌ و‌ تبلیغ #نداریم🙏🌹
مشاهده در ایتا
دانلود
چشمه‌ی خشکیده را شب تا سحر پُر می‌کنند سفره‌های اشک ما را پشت در پُر می‌کنند هرکه هستی، هرچه هستی از کریمان کم نخواه دست خالی را کریمان، بیشتر پُر می‌کنند مُشت خاک از کوچه‌ای ویرانه دستم را گرفت خاک‌ها را می‌خرند و جاش، زر پُر می‌کنند ما گداها آبروریزیم اما اهل جود کیسه‌ی ما را همیشه بی خبر پُر می‌کنند بارِ مانده بر زمین را روی شانه می‌کِشند شهر را با جودشان اهل نظر پُر می‌کنند سائل باب الجوادم، زائر باب المراد در حرم کشکول من را بی ضرر پُر می‌کنند :: من فدای تشنه‌ای که زهر خورده جای آب آنکه در جانش حرامی‌ها شرر پُر می‌کنند پیش چشم آن کسی که تشنه خورده بر زمین از چه آب کاسه‌ها را اینقدر پُر می‌کنند ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
افتاده بود تشنه‌لب و آه می‌کشید فریاد بی کسیش به جائی نمی‌رسید او رحمت رحیم، جواد الائمه بود... می‌داد از کرامت خود بر همه امید من درک کرده‌ام خودم این نکته را که هست نام جواد بر همه ی قفل‌ها کلید دریای جود و عاطفه و ناجی غریب قبله... مراد... شهره به مِهر است و من مرید برشانه داشت بار غم غربتی قدیم روی لبش ترانه‌ی یاحی و یاشهید مجموعه‌ای ز مقتل اولاد فاطمه است پس روضه‌هاش می‌طلبد گریه‌ی شدید باید به پای روضه‌ی این سرور صبور سر را شکست... گریبان ز غم درید کف می‌زدند با نفس آتشین او چندین کنیزِ پستِ زنا زاده‌ی پلید شرمنده‌ام ز حضرت زهرا از این کلام آنقدر ناله زد ز عطش تا نفس برید سر را گذاشت گوشه‌ی حجره به روی خاک گریان به سمت قبله غریبانه پا کشید.. ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
باز در کارم گره افتاد «یا باب المراد» می‌زنم نام تو را فریاد «یا باب المراد» در گرفتاری و بیماری و سختی و بلا خوش‌ترین دم، بهترین اوراد «یا باب المراد» جدّ تو باب الحوائج، بابِ تو باب الکرم تو جوادی، وارث اجداد «یا باب المراد» تو جوادی از شب میلاد ای دریای جود ما گدا هستیم مادرزاد «یا باب المراد» (با توسل بر تو هر بی خانه‌ای شد خانه دار تا قیامت خانه‌ات آباد «یا باب المراد») آبرویش می‌رود هر کس گدایی می‌کند من "گدایی" آبرویم داد «یا باب المراد» گفته بابایت کسی را دست خالی رد نکن جان بابایت نما امداد «یا باب المراد» :: مثل مظلوم مدینه مقتلت شد خانه‌ات ای غریب دوم بغداد «یا باب المراد» یاور بیچاره‌ها! یارت تورا بیچاره کرد ای به ام الفضل لعنت باد «یا باب المراد» تو که دربِ خانه‌ات وا بود بر روی همه در به رویت بست از بیداد «یا باب المراد» می‌زدی تو دست و پا و دست می‌زد قاتلت کس نشد مثل تو دشمن شاد «یا باب المراد» سر نهادی روی خاک اما کجا مثل حسین پیکرت در زیر پا افتاد «یا باب المراد» ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
ما در غم و محنت تو گفتیم: حسین با گریه به غربت تو گفتیم: حسین وقتی که شنیدیم تو هم...لب تشنه... در اوج مصیبت تو گفتیم: حسین@dobeity_robaey
هزارشکر تَنَش زیرِ آفتاب‌ نرفت به پیکرش پَروبالِ کبوتر افتاده ✔️ اثرِ هنرمند ولایی 🏴 به‌مناسبتِ نامِ اثر: جواد الشهید (علیه السلام) 🏴 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
IMG_20230617_160439_175.JPG
حجم: 25.79M
🔴 نسخه‌ی و نقاشیِ《جوادالشهید علیه‌السلام》 ✔️ اثرِ هنرمند ولایی 🏴 به‌مناسبتِ ✅ ↳ @hosseinieh_net
هدایت شده از اشعار آیینی حسینیه
10.19M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🏴 شهادت جانسوز امام جواد (ع) تسلیت باد. ای دوست به درگهت مُراد آوردم از دست ستم‌ها به تو داد آوردم نام تو جواد است و خدایِ تو جواد اُمید به لطف دو جواد آوردم ✍مرحوم @hosseinieh_net
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
دهه اول ذی الحجّه@hosseinieh_net
آسمان می‌خواند امشب، قدسیان دف می‌زنند حوریان کِل می‌کشند و خاکیان کف می‌زنند شیر عاشق کش! کدام آهو دلت را برده است؟ تیغ مرحب جو! کدام ابرو دلت را برده است؟ آسمانی بی کرانی، عاشق دریا شدی آمدی آیینه‌ی انسیه‌ی حورا شدی امشب ای زیباترین! ای دلبر کوثر بیا! شب، شبِ عشق است، ای داماد پیغمبر بیا! «لیلةُ القدرِ» نگاهش یا علی! اجر تو است او «سلامٌ فیه حَتی مَطلَعِ الفجر» تو است از ازل در پرده بود آیینه‌دارش می‌شوی در عبور از کوچه‌باغ عشق، یارش می‌شوی قدّ و بالای علی از چشم زهرا دیدنی‌ست وای! وقتی می‌رسد دریا به دریا دیدنی‌ست ماه در امواج دریا دیدنی‌تر می‌شود قدر زهرا با علی فهمیدنی‌تر می‌شود مانده احمد تا کدامین وجه رب را بنگرد روی حیدر را ببیند یا به زهرا بنگرد ای بلال! امشب اذانی را که می‌خواهی بگو «اَشهدُ اَنَّ علیاً حجتُ الله»ی بگو عقد زهرا و علی در آسمان‌ها بسته شد سرنوشت عشق هم بر زلف آن‌ها بسته شد گفت احمد: این زره خرج جهاز دختر است خوب می‌دانست حیدر بی زره هم حیدر است تا در میخانه امشب روح را پر می‌دهیم دل به چشم کوثر و دستان حیدر می‌دهیم ✍ 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
چون خدا خلقت صدیقه‌ی کبری می‌کرد صورت عصمت خود را متجلا می‌کرد تا علی آیت عظمی نبوَد بی همتا ذات حق خلقت صدیقه‌ی کبری می‌کرد ازدواج علی و فاطمه با آن برکات چشمه‌ای بود که پیوند دو دریا می‌کرد رازی از اعظم اسماء و صفات خود را با یکایک صفت فاطمه معنا می‌کرد ذات زهرا به امم نیست کسی مانندش نور زهرا ز رُسُل حل معما می‌کرد مصحف او که امامان همه را در بر بود رازهایی‌ست که روح القدس انشاء می‌کرد فضه‌ی خادمه‌اش مرتبه‌ی مریم داشت قنبر خانه‌ی او کار مسیحا می‌کرد در حضورش همه هستی به رکوع آمده‌اند فخر از سجده‌ی او حی تعالی می‌کرد ز چه عالم نشود مجری فرموده‌ی او کآنچه می‌خواست خدا، فاطمه اجرا می‌کرد اول خاتمه‌ی هر سفری پیغمبر عزم دیدار حرمخانه‌ی زهرا می‌کرد باز می‌شد درِ جنات خدا بر رویش تا درِ خانه به روی پدرش وا می‌کرد مرتضی چشم خدا بود خدا را می‌دید هر زمان بر رخ زهراش تماشا می‌کرد :: گر نمی‌رفت برون حضرت حوا ز بهشت اندر آن تا به ابد سیر چو حورا می‌کرد بیش از این قدر که از همسری آدم داشت نیست معلوم دگر مرتبه پیدا می‌کرد لیک از آن روز که جبریل امین در بر عرش مدحت فاطمه تقریر به حوا می‌کرد گندمی خورده و آمد به جهان چون در دل خواهش مادری حضرت زهرا می‌کرد ترک اولی اگر این فایده را در بر داشت کاش آدم همه دم ترک ز اولی می‌کرد توبه‌اش تا که نیامیخت به نام زهرا بود بی فایده هر چند خدایا می‌کرد خوش‌ترین لحظه‌ی ایام "مؤید" آن بود که مدیح علی و فاطمه انشاء می‌کرد ✍ مرحوم 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e
امشب خدا لطف نهان خود هویدا می‌کند امشب تفاخر فرش بس بر عرش أعلا می‌کند امشب دو تا را جفت هم، از صنع یکتا می‌کند یعنی علی ماهِ رخ زهرا تماشا می‌کند با چشم دل در صورت او سیر معنا می‌کند امشب حسد بر خاکیان، بی حد برند افلاکیان خندان چمن؛ رقصان دمن؛ خوش دل زمین؛ خرم زمان در دست اسرافیل بین، صورش شده ساز و دُهُل با نور، دعوت نامه بفرستاده هادیّ سُبُل امضا، ز ختم المرسلین؛ گیرندگان، خیل رُسل هر کس که آید همرهش نی دسته گل؛ یک باغ گل در آمد و شد اولیا، در رفت و آمد انبیا ای غصّه و ای غم برو؛ ای شوق و ای شادی بیا از بهر این ساعت زمان، لحظه شماری کرده است وز بهر این وصلت زمین، نابردباری کرده است چشم فلک شب تا سحر، اختر شماری کرده است ایوب دهر از شوق امشب بی قراری کرده است دست خدا، وجه خدا را خواستگاری کرده است امشب علی ،آن عدل کل بر عقل کل داماد شد شاگرد ممتاز نَبی، داماد بر استاد شد خوان کرم مخلوق را دعوت به مهمانی کند صد نعمت از رحمت خدا بر خلق ارزانی کند وز طور موسی آمده تا آن که دربانی کند آید خلیل، آرد ذبیحِ خود که قربانی کند یوسف گرفته مِجمر و اسپند گردانی کند کرّوبیان در هلهله، قدوسیان در همهمه عیسی به دنبال علی، مریم کنار فاطمه امشب به ملک اهل دل، مولی الموالی والی است بر سینه‌ی غم دست رد، شب موسم خوشحالی است شام سیه بختی شد و، روز همایون فالی است کوثر کنار ساقی کوثر علیّ عالی است زهرا به خانه بخت شد، جای خدیجه خالی است امشب به روی مرتضی، لب‌های زهرا خنده کرد آن دل گر از غم مرده بود، از خنده‌ی خود زنده کرد میخانه باز و هر کسی جام مکیّف می‌زند ناهید پا می‌کوبد و تندر به کف دف می‌زند رنگین‌کمان چون مشتری خود را در این صف می‌زند لبخند وصل امشب چه خوش کوثر به مصحف می‌زند آری نه تنها خاکیان، هر آسمان کف می‌زند منشین غمین امشب دلا، شادی دل کن بر ملا خیز و مِس خود کن طلا، آیینه‌ات را ده جلا عقد علی و فاطمه در آسمان‌ها بسته شد در آسمان‌ها بسته شد، در کهکشان‌ها بسته شد زین نرگس و سوسن دگر، چشم و زبان‌ها بسته شد راه یقین‌ها باز شد، پای گمان‌ها بسته شد بازاریانِ حُسن را، دیگر دکان‌ها بسته شد خورشید و ماه و آسمان، آیینه‌گردانی کنند چون در زمین خورشید و ماهی نورافشانی کنند بزمی که حق آراسته، الحق تماشایی بُوَد جبریل مأمورست و فکر مجلس‌آرایی بُوَد میکال از عرش آمده، گرم پذیرایی بُوَد چشم کواکب خیره‌گر از چرخ مینایی بُوَد درشهر یثرب لاجرم، خوش گِرد هم‌آیی بُوَد خیل مَلک از عرش سوی فرش، فرش آورده‌اند بهر جلوسِ انبیا پَرهای خود گسترده‌اند امشب ز شادی هر وجودی خویش را گم می‌کند گردون تماشای زمین با چشم اَنجُم می‌کند دریای لطف سرمدی، بی حد تلاطم می‌کند اهل زمین را آسمان غرق تَنَعُّم می‌کند هر غنچه بهر وا شدن چون گل تبسم می‌کند امشب که گاهِ شادی بی حدّ و بی اندازه شد با دست جانان دفتر عشق علی، شیرازه شد امشب صدف، بر گوهری، یک بحر گوهر می‌دهد یک گوهر اما از دو عالم پُر بهاتر می‌دهد صرّاف کل، دردانه‌ای بر دُرج حیدر می‌دهد خود دست دختر را پدر بر دست شوهر می‌دهد نی نِی، فلک خورشید را بر ماه انور می‌دهد تبریک گو بر مصطفی، جبریل از دادار شد زهرا امانت باشد و حیدر امانت‌دار شد امشب علی در خانه‌ی خود شمع محفل می‌بَرَد کشتی عصمت ناخدا را سوی ساحل می‌برد مشکل گشای عالمی، حل مسائل می‌برد انسان کامل را ببین، با خود مکمل می‌برد هم آن به این دل می‌دهد؛ هم این از آن دل می‌برد با نغمه‌ی جادویی‌اش، داوود مداحی کند با خامه مانی کِی توان این نقش طراحی کند؟ چشمی ندیده در زمین در هر زمان مانندشان خورشید و مه تبریک‌گو، بر وصلت و پیوندشان شادی زهرا و علی پیداست از لبخندشان لبخندشان دارد نشان از خاطر خرسندشان شیعه مبارک باد گو، بر یازده فرزندشان ای شیعه! دست افشان شو و تبریک بر دل‌ها بگو بر پای خیز و تهنیت بر مهدی زهرا بگو ای ساقی کوثر کنار خود بهشتی‌رو ببین قامت قیامت را نگر طوبا ببین، مینو ببین زین پس هلال خویش را در آن خَم ابرو ببین هم لاله زارِ رُو ببین، هم نافه بارِ مو ببین هر چند ماهِ رُخ عیان امشب به تو آسان کند روزی رسد کز چشم تو رُخسار خود پنهان کند 📝 | عضو شوید👇 ↳ https://eitaa.com/joinchat/525729794C288420984e